نقد وبررسی " بسيار عالي بود از خود بنده بود!"روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1386
کاهش سن جوانان ،آلت دست اهداف نمایندگان هر دو جناح اصول گرا و اصلاح طلب شده است.
عنوانی " بسیار عالی بود، چون از خود بنده بود!" که سرمقاله نویس برای سرمقاله ی خود انتخاب کرده است که نوعی دسته گل به خود دادن و شکر سرخ خوری های زیادی می باشد که مرتبط به رشد تضاد ورقابت باندها وجناح ها و شیوه ی تبلیغات برای خودشان کردن می باشد ، مدعی شده که آنقدر در این مورد افراط شده و آش شور شده است که صدای آشپز باشی نیز بلند شده و فریاد برآورده است که اینقدر نمک آش را زیادوشور نکنید تا مجبور شوید شورش کنید و خیلی بیش از حد با مزه وبا نمک شوید . چون اینگونه شور وبانمک شدن ، یواش یواش دارد دل را بیش از حد می زند و می برد. خلاصه سرمقاله نویس نتیجه گرفته است که این منطقی و اصولی نمی باشد که هر جناح همچون بقالی که نمی گوید ماست من ترش است با قوانین وجوانان بر خورد کند ودست به اجراي چنين كاري بزند که خودش آن را بسيار عالي مي پندارد ولي اگر چنانچه همان كار جناح مقابل انجام شود آن را كار نادرست ميداند و ايرادها و انتقادهاي بسياري به آن وارد مي کند. اوضاع رژیم تروریستی آخوندی آنقدر شیر تو شیر شده و دستگاه قانونگذاری اش و خرت وخر شده است که با ترکیب وتلفیقی از اتخاذ تاکتیک و روش های متناقض و فرصت طلبانه ی هر دو مدعی اصلاح طلب و اصول گرا دست به طرح کاهش سن شرکت کنندگان جوان نان د ربستر اهداف خود نموده اند که سرمقاله نویس اینگونه جالب بودن آن را به نمایش گذاشته وبر جسته کرده است :
"جالب اينست كه سن راي دهندگان در سالهاي اخير به طعمه لذيذي براي جناح ها تبديل شده و هر جناحي تلاش مي كند با پائين آوردن آن تعداد آرا خود را بالا ببرد و از اين طريق مجاري قدرت را در اختيار خود بگيرد. جناح اصلاح طلب با همين اقدام درصدد تسخير كرسي رياست جمهوري برآمد و براي انتخابات مجلس و شوراها نيز به اين ابزار متوسل شد. جالب تر اينكه در آن زمان جناح اصولگرا بشدت از اين اقدام انتقاد كرد و آنرا نوعي سواستفاده از نوجوانان و استفاده ابزاري از آنان دانست و به همين دليل مجلس هفتم سن راي دهندگان را به 18 سال افزايش داد و حالا دولت اصولگرا از مجلس خواسته است وضعيت را به حالت سابق برگرداند و سن راي دهندگان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را از 18 سال به 15 سال كاهش دهد! از اين هر دو جالب تر اينكه جناح اصلاح طلب درحالي كه هنوز بر مسند قدرت بود از همين قانون كاهش سن راي دهندگان كه خود باني آن بود ضربه خورد و جناح رقيب توانست آرا بيشتري كسب كند و مجاري قدرت را دردست بگيرد. اين يعني : چاه مكن بهر كسي اول خودت دوم كسي"
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس بیشتر اهداف قدرت طلبانه ی هر دو باندهای وابسته به دو جناح غالب و مغلوب را افشا کرده و تلاش های مذبوحانه و اهداف واقدامات ناپسند اینگونه مدعیان کاذب اصلاح طلبی و پوشالی و عوامفریب اصولگرائی را را بازهم بیشتر علنی و نمایان کرده است :
آنان كه فكر مي كنند با اقدامات ناپسندي كه ديگران را بخاطر ارتكاب آن نكوهش ميكردند خود ميتوانند در مسند قدرت بمانند بايد به اين واقعيت توجه كنند كه آنچه حاكمان را در چشم مردم محبوب مي كند صداقت آنهاست نه برخورد ابزاري با مردم . جوانكي كه هنوز از جيب پدر ميخورد و با الفباي زندگي مستقل آشنائي ندارد چگونه مي تواند تشخيص بدهد كه چه كسي براي تكيه زدن بر مسند قانونگذاري كشور و تصويب قوانين براي اداره كشور صلاحيت دارد با توجه به اين واقعيت كاهش سن راي دهندگان نه تنها « جوان گرائي » بلكه حتي « جوان زدگي » هم نيست و تنها عنواني كه ميتوان برروي آن گذاشت « بازي كردن با احساسات جوانان » است . تكرار تعبيرات مستعملي از قبيل « ايجاد تنوع و تكثر » كه اصلاح طلبان مدتي با اين تعبيرات بازي كردند نيز هيچ مشكلي را حل نمي كند و راهي به سوي « عادلانه شدن نظام » و « ايجاد فرصت هاي عادلانه و برابر براي همه آحاد ملت » نخواهد بود. چگونه ميتوان باور كرد نوجواني كه هنوز سرد و گرم دنيا را نچشيده و با نشيب و فرازهاي زندگي كمترين آشنائي را ندارد قدرت تشخيصي برابر با كسي را داشته باشد كه در كوران حوادث زندگي آب ديده شده است ترديدي نيست كه يكسان دانستن اين دو نه تنها عادلانه نيست بلكه عدالت را به قربانگاه « سياست بازي » بردن است . اين اقدام از هر جناحي باشد زشت است چه اصلاح طلب چه اصولگرا. مردم نه با اصلاح طلب ها عقد اخوت بسته اند و نه با اصولگراها. مردم تشنه صداقتند و از بازي هاي سياسي بيزارند. هيچكس نميتواند بپذيرد آنچه از فلان جناح زشت بود جناح ديگر نام خود را بر آن بگذارد و بگويد : به به بسيار عالي بود از خود بنده بود!"
در خاتمه اینکه فقط این غلامک وگماشته پاسدار احمدی نژاد نیست که به فرمان لوطی منقل نشین سنگر گرفته ی خود در جماران دست به اجرای برنامه های هنری در 28 استان وشهرهای کشور زده ومی زند و در حال اجرای شوهای هنری گوناگون می باشد که می تواند شامل پرده ها وسکانس های گوناگونی همچون تهید به نابودی كردن اسرائیل باشد و یا دفاع جانانه از اهداف پروژه ی هسته ای باشد که دارای بخش های مقدماتی اعلام خبرهای خوش غنی سازی و آب سنگین وبر گزاری جشن های طنز آمیز هسته ای می باشد یا بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان با چاشنی رشد افسار گسیخته تورم وگرانی و افزایش قیمت ها باشد ویا هرروز از خبر وپیام ازپیشرفت نوآوزری فنآوری هسته ای و علم پزشکی و... توزیع سهام عدالت مهر ورزانه از سوی دولت عدالت محورغیرو داده می شود تاااینکه طرح پیگیرانه ی مبارزه جدی و مستمر با فساد اقتصادی را نیز در بر می گیرد که نتیجه شامل سناریوی فراری دادن شهرام جزایری ودستگیری مجدد آن می شود و اخیراً نیز طرح مبارزه با بد حجابی و فساد اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی با عنون وسپر پوششی طرح امنیت ملی از سوی نیروی انتظامی نیز به آن اضافه و دنبال می شود که مجری آن فرمانده ی نیروی انتظامی پاسدار سردار احمدی مقدم باجناق پاسدار محمود احمدی نژاد است که همچون خودش میخ وسمج وبس قدرت طلب می باشد. البته دستگیری وافشای جاسوسی بیگانه از جمله ی جاسوس دولت فخیمه ی انگلیس شبیه حسین موسویان نیز در دستور کار قرار گرفته است. مهمتر اینکه چون نظام یک دست شده است و نمایندگان اصول گرای مکتبی عاشقان خدمت ونه شیفتگان قدرت در مجلس هستند واین مجلس هفتم را در اختیار خودشان قرار گرفته اند بنابراین این وکیل الدوله ها که خود را نماینده ی ملت جا زده اند برای دفاع از موکلین خود تلاش می کنند تااینکه سن قانونی شرکت در خیمه شب بازی انتخابات از 18 سال به 15 سال کاهش داده شود که سرمقاله نویس توضیح داد که این نوجوانان چگونه فکر می کنند وچه اهدافی در پشت این طرح می باشد تا ازاین طریق اگر نیمی از جمعیت کشور زنان از حق برابر خودشان با مردان حتی در زمینه ی انتخاب شدن همچون نامزدی تشریفاتی رئیس جمهور و یا حضور در میادین ورزشی محروم می باشند واین روز ها جوانان دختر وپسر مورد تهاجم نیروی انتظامی واقع شده اند، در عوض چرا با این اینگونه طرح کاهش سن شرکت جوانان به عنوان سیاهی لشکر با آنان و توپ فوتبال برای شوت به درون دروازه ی حریف بازی نشود تاکه هر تیم رقیب موجب گل زدن وپیروزی علیه ی حریف خود نشوند .
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1386