اردبهشت 29- 86نقد و بررسی 3 گزیده

نقد و بررسی 3 گزیده
هوشنگ – بهداد
اردیبهشت 29- 86
فواره چو اوج گیرد سرنگون گردد
درشرایطی که مبارزه با شبیخون فرهنگی ادامه دارد و همچنان آنتن های ماهواره جمع آوری می گردد و طرح امنیت ملی نیروی انتظامی با قدرت تمام دنبال واجرا می شود و جوانان هر روز به شیوه ی ضد انسانی و قرون دستگیر وتحقیر می شوند ودر خیابان ها با چوب و چماق و شلاق و قیافه ی تمسخر آمیز چرخانده می شوند وبا زنان ودختران وجوانان به عنوان مبارزه با فساد اخلاقی و اجتماعی وبی حجابی برخورد می شود که بدون شک هدف ایجاد ارعاب و خفقان هرچه بیشتر در جامعه ونگران از واکنش های اعتراضی اجتماعی می باشد و زمان طولانی از خیزش و اعتصاب و تظاهرات معلمان وکارگران ودانشجویان نمی گذرد، اما از سوی دیگر می بایست گفت که وضعیت آزادی قلم وبیان در رژیم ضد بشری آخوندی آنقدر اوج گرفته و زیاد شده که فواران کرده است وتبدیل به ضرب المثل معروف شده است که می گوید فواره چو اوج گیرد سرنگون گردد . یعنی اینکه آزادی که بیش از حد در این رژیم ضد بشری و بربرمنش و آزادی کش آخوندی ا وج و دور گرفته است واژگون شده است . چون در بخش ستون خبری روزنامه ی جمهوری اسلامی مورخ 29 اردیبهشت آمده است که در مورد انتقاد روزنامه ی دولتی ایران به سرمقاله ی 26 اردیبهشت روزنامه ی جمهوری اسلامی است. البته روزنامه ی ایران که قبل از توقیف شدن در اختیار وتیول حامیان وباندهای قلم برد ست کارگزاران و اصلاح طلبان بود و لی پس ار سناریوی چاپ یک کاریکاتور طنز آمیز بو دار که در این روزنامه به چاپ رسید که گفته شد توهین به لهجه ترک زبانان آذری ها بوده و زمینه ساز درگیر ی و تظاهرات در تبریز و سپس دو استان آذربایجان شرقی و غربی شد و شهرهای هر دو استان وحتی کردستان وتهران را در بر گرفت وتعدای کشته ومجروح وبازداشتی برجای گذاشت . آنگاه منجر به توقیف شدن چند ماهه ی روزنامه ی ایران شد تااینکه بالاخره با تعویض مدیر مسئول این روز نامه و دستگاه خبر گزاری ایرنا وجایگزین کردن مهره های وابسته وحامی دولت امام زمانی کنونی فعالیت مجدد خود را شروع نمود و از آن زمان به بعد آنچنان این روزنامه مطیع وسر براه ودر حقیقت ختثی شده است که اکنون سرمقاله نویس روزنلامه ی جمهوری اسلامی که متعلق به ولی فقیه می باشد را تهدید وتمسخر وتحقیر کرده است که چرا سرمقاله نویس این روزنامه به خود جرأت داده است که به استناد به گفتار و فاکت های خمینی ثابت کرده است که پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد از پیرو خمینی بودن عدول کرده است و گفته که در دو ماهه گذشته دولت وبه خصوص پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد مرتکب خطا های فاحش بحران ساز بزرگی شده است که شامل رفتن به استان فارس و جدا کردن یک بخش از یک شهر و ملحق کردن به شهر دیگر در اقلید فارس کرده است که منجر به شورش و قیام و تظاهرات قهر آمیز مردم شهر اقلید فارس با ارگان های سرکوبگر وموجب ناامنی شد. موضوع دیگر که سرمقاله نویس به آن انتقاد کرد ، شیوه گروگان گیری 15 تفنگدار انگلیسی بود و شیوه ی آزاد سازی آنان با اهدای هدایا شدیداً زیر سئوال برده شده و سپس پرسش انتقادی شده که چرا اولاً اینان دستگیر شدند واگر مقصر بودند چرا آزاد شدند ؟ مهمتر اینکه چرا به جای اینکه در همان آبهائی که به گروگان گرفته شده بودند رها نشد ند تا که به سمت آبهای عراق بروند ونه اینکه در در مکان رئیس جمهوری پذیرفته شوند وبا سلام وصلوات و اهدایا تا فرودگاه با لباس های شخصی بدرقه شوند؟ موضوع انتقاد دیگر پذیرش مذکرات با آمریکا بود که تأکید کرده چگونه است جائی که خمینی گفته رابطه با آمریکا همچون رابطه ی گرگ ومیش می باشد ، و آمریکا دشمن رژیم تروریستی می باند و همچنین مخالف پروژه ی هسته ای می باشد و اشغالگر عراق نیزمی باشد برای چه با این اشغالگر باید مذاکره شود؟ باز هم با فاکت آوردن از خمینی از پاسدار احمدی نژاد پرسش کرده که برای چه در امارات ایشان گفته است که حاضراست همین رابطه را با مصر عادی کند وهر دو سفارتخانه گشایش شوند ونام خالد استانبولی از یکی از خیابان های تهران برداشته شود وبه نام انتفاضه تغییر نام داده شود. اما در مقابل روزنامه دولتي « ايران » در شماره پنجشنبه 27 ارديبهشت خود در واكنش به سرمقاله روز چهارشنبه 26 ارديبهشت روزنامه جمهوري اسلامي كه بخشي از عملكرد پاسدار احمدی نژاد رئيس جمهور را در آن نقد كرده بود پاسخ به نویسنده ی سرمقاله ی روز نامه ی جمهوری اسلامی داده و نویسنده رابا این عناوین وصفت ها خطاب کرده و گفته روزنامه نویسنده ی روزنامه ی جمهوری اسلامی « هوچي گري ريزه خواران » نامیده است. البته ستون نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی افزوده بدون آنكه محتواي سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي را نقد كند به ناسزاگوني عليه نويسنده سرمقاله پرداخته و نويسنده سرمقاله روزنامه دولتي « ايران » در اين باصطلاح سرمقاله از تعبيراتي همچون « ريزه خوار » « موهوم » « جزم انديشي » « افراطي » « تحجر » « سطحي نگري » « ساده انديشي » و « دچار سرگيجه » براي حمله به نويسنده سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي استفاده كرده است . ودر دنباله افزوده است که روزنامه ايران كه در دهه 70 با هدف تبليغ عملكرد دولت تاسيس شد همواره از هر دولتي با هر عملكردي روي كار باشد از آن تمجيد مي كند و در مقطع كنوني علاوه بر اين وظيفه ذاتي ماموريت دارد به انتقاد كنندگان از عملكرد دولت نيز ناسزا بگويد.
بسیج دانشجوئی هم شرط و شروط برای مذاکره با آمریکا تعیین کرده است.
اما جائیکه گله های بسیجی دانشجوئی که در فضای پادگانی کردن دانشگاهها اینان شدیداً تقویت وحمایت می شوند و در برابر دانشجویان دفتر تحکیم وحدت و سایر دانشجویان مخالف در دانشگاهها ساماندهی شده ودست به جاسوسی و جو ارعاب و وحشت زده اند و یک خال بفرمان جناح غالب حاکم وباندهای مافیائی آنان می باشند و وظیفه ای ندارند جز اینکه در محیط دانشگاهها چماقداری وجاسوسی کنند وکفن پوش شده در جلوی برخی از سفارتخانه ها حضور یابند ودست به تهدید کردن و سنگ ونارنجک به سوی سفارتخانانه پرتاب کردن بزنند و تشکیل دیوار های گوشتی در جلوی تأسیسات هسته ای تشکیل بدهند و خلاصه کاروان های نور راهی مناطق سابق جبهه های جنگ ضد ملی ایران وعراق شوند تا که بهتر تبدیل به سیاهی لشکرها وچماق در راستای پاک سازی دانشگاهها شوند وخلاصه مبدل به صدور ماشین اطلاعیه های حمایتی از دولت شدن و موضع گیری علیه ی جناح مغلوب دوم خردادی شوند . اما اکنون اوضاع رژیم بربرنش وتروریستی آخوندی آنقدر آشفته ودر هم ریخته وناهمگون شده است که پیرامون مذاکره با آمریکا که از سوی پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد وخود ولی فقیه طراحی شده وحمایت می شود این جریان دانشجوئی دولتی واکنش نشان داده و ششر ط و شروطی برای آن تعیین کرده زیرا که گزارش شده است که بسيج دانشجويي 51 دانشگاه كشور در رابطه با مذاكره با آمريكا درباره مسائل عراق طي بيانيه اي خواسته هائي را مطرح كرد ه اند که بنا بر گزارش « شبكه خبر دانشجو » اين بيانيه ضمن اشاره به كودتاي 28 مرداد 1332 آمريكا که در حمايت از شاه خائن غارت ثروت ملت ايران توسط آمريكائي ها طراحي شد و طراح كودتاهاي مختلف عليه ی رژیم تروریستی آخوندی بوده و عمليات نظامي در طبس برای ساقط كردن رژیم اجرا کرده و ايرباس مسافربري رژیم را در آبهای خلیج فارس سرنگون نمود و و حمايت از صدام در 8 سال جنگ تحميلي نموده، بنابراین تاكيد شده است كه آمريكائي ها مذاكره را فقط براي حل مشكلات خود ميخواهند و افزوده شده با توجه به ادامه شيطنت هاي آمريكا عليه ی رژیم تروریستی آخوندی مذاكره هنگامي امكان پذير و قابل تحقق است كه آمريكا نسبت به گذشته ی خود توبه نموده و خسارت هاي وارد شده بر ملت ايران را جبران و تمام اقدامات شيطاني خود را عملا و صادقانه ترك نمايد. در ادامه اين بيانيه دانشجويان بسيجي 51 دانشگاه كشور که در روزنامه ی مورخ 29 اردیبهشت جمهوری اسلامی آمده اعلام كرد اند با توجه به موارد ذكر شده و با توجه به اعتمادي كه به هوشياري زكاوت و تدبير مسئولان نظام داريم انتظار مي رود درصورت تحقق هرگونه ارتباط و مذاكره نتايج زير را براي ملت ايران و عراق به همراه داشته باشد . مذاكره فقط پيرامون عراق و براي كمك به مردم مظلوم عراق و كاهش آلام و رنج هاي آنان باشند. ـ نتيجه مذاكره به كارآمدي دولت مردمي عراق و اشراف آن دولت بر كشور عراق منجر گردد. ـ خروج اشغالگران عدم مداخله بيگانگان در امور داخلي منطقه بويژه كشور عراق يكي از نتايج مذاكره باشد. ـ به پايان تفرقه اندازي بين فرقه هاي مختلف سياسي مذهبي و قومي كشور عراق كه تماما ساخته و پرداخته بيگانگان اشغالگر براي ادامه تسلط است منجر گردد. اخراج و محاكمه منافقين كه به ملت ايران و عراق خيانت كرده يكي از ضرورت هاي امروز براي دولت و ملت است . البته اهداف تقاضا شده برای ماستمالی کردن نقش دخالت گرایانه ی عوامل ازامی رژیم تروریستی به عراق می باشد ونوعی اعتراض وتأئید به سخنان ولی فقیه نشئه در مشهد است وساکت کردن صداهای مخالف و اعتراضی همچون حزب الله و سر مقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی می باشد. ولی آنچه قابل فهم وپیش بینی می باشد اینست که پس از بر قراری این مذاکره وضعیت رژیم تروریستی آخوندی بسیار وخیم وبحرانی تر از شرایط کنونی خواهد شد . زیراکه سران رژیم جنایتکار وعوامفریب آخوندی نمی توانند که به عنوان دایه مهربانتر از مادر برای مردم عراق ظاهر در آنجا شوند . ولی برای مردم خودشان زن بابا باشند وفشار وسرکوب را هرچه بیشتر دنبال کنند ومنتظر واکنشی هم نباشند.

حزب‌الله سرمقاله:«اندكي تامل بد نيست»! شک کنید اگر دشمن از شما تعریف کرد
اما سر مقاله روزنامه ی حزب الله اندکی تأمل بد نیست که خلاصه شده ی آن در روزنامه ی سرمایه ی اردیبهشت29 بازتاب داده شده است نیز جالب است زیرا که سرمقاله نویس به موضوع مذاکره با آمریکا انتقاد کرده وبا یک تیر چند هدف را با هم زده است . چون سرمقاله نویس ابتدا موضع ابراهيم يزدي دبير كل نهضت آزادي را به زیر سئوال برده ونقد کرده است . وافزوده که ایشان در سخنان خود به برقراري ارتباط تهران- قاهره اشاره کرده است و آن را در وضع كنوني مثبت ارزیابی کرده است . ولی نوسینده ی روزنامه ی حزب الله نتیجه گرفته است که ایشان به استناد سخنان اخير پاسدار محمود احمدي‌نژاد رييس دولت نهم، در خصوص تمايل رژیم تروریستی آخوندی به آغاز رابطه با مصر را مطرح کرده و گفته است که اکنون مورد استقبال و حمايت ابراهیم یزدی واقع شده است . در دنباله پرسش کرده است وقتي که عضو موثر نهضت آزادي و چهره‌هايي از اين دست كه تا امروز با روش‌هاي مختلف از جمله برقراري سخنراني و ميتينگ و همكاري با گروه‌هاي معاند و ضدانقلاب همکار بوده ، كوچك‌ترين ترديد و اغماضي در ضربه‌زدن به رژیم تر وریستی آخوندی و آرمان‌هاي امام (ره) روا نداشته‌اند، وافزوده لابد قضيه آن قدر بايد جدي باشد كه دولت اصول‌گرا را با آن شعارهاي نخستين عاشقان خدمت ونه شیفتگان قدرت بر سر کار آمده را به تامل وا دارد تا که به گوید كه مگر چه اتفاقي افتاده است كه به مذاق امثال يزدي هم خوش آمده است....؟ در دنباله اضافه شده طبيعتا برقراري رابطه با حسني مبارك رييس‌جمهور فعلي و نسخه دوم انور سادات نيز پذيرفتني نيست مگر اين‌كه اين نسخه عوض شده يا مواضع انقلابي ما تغيير كرده باشد? البته باید اضافه کرد که اینگونه موضعگیری ها تداعی کننده جمله ی قصار خمینی است که روزی در جمع پیروان نزدیک خود گفته بود که اگر چنانچه روزی دیدید که دشمن از شما دارد حمایت وتعریف می کند باید به خودتان شک کنید که مگر چه گفته اید که مورد خوشحالی دشمن تان شده ا ست ؟