نقد وبررسی دو گزیده از روزنامه ی رسال چهار شنبه 9 خرادماه 1386


نقد وبررسی دو گزیده از روزنامه ی رسال چهار شنبه 9 خرادماه 1386
پیامد مذاکره با آمریکا
امیر محبیان یکی از تئوری پردازان سرشناس وقدیمی روزنامه انگلیسی وباند مافیائی مؤتلفه است که اکنون پیرامون مذاکره با آمریکا اظهار نظر کرده است . ولی از یک سو ی به استناد پخش اخبار و تصاوير تلويزيونى منعکس شده در رسانه‌ها معتقد است که اين گونه بر‌نمى‌آيد که رژیم تروریستی آخوندی بتواند از موضع مشتاق برخورد کند .زیرا که موضع ضعيفى را از خود ارائه کرده است ولی معجزه آسا در مجموع نتیجه گیری کرده است که تصوير ارائه شده از هيئت ايرانى حاکى از نوعى استحکام و اقتدار در نشست بود . البته این ادعا که شباهت کمرنگی با موضع یادداشت روز کیهان دارد ولی مقابل نظر سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی می باشد دارای تناقضاتی نیز می باشد زیراکه گذشته ار اینکه از ضعف دستگاه خبر رسانی پیرامون این خبر شکوه و انتقاد شده است اما در دنباله از بيان موضع کروکر سفير آمريکا نقل قول کرده است که نظر ایشان دال بر اين است که مذاکرات به گونه‌ ای پيش رفت که اين هدف را دنبال مى‌کرد که به شنوندگان القا کرده است رژیم تروریستی آخوندی با روش چانه‌زنى در پى معامله با آمريکايى‌ها هستند، و تأکید کرده است تصوير منفى که اینگونه بازتاب دادن خبر در سطح جهان اسلام برجای خواهد گذاشت تصوير مناسبى نيست . امیر محبیبان در دنباله ی تناقض گوئی خودافزوده است که سطح توقع آمريکايى‌ها در عمل به دليل مواضع مستحکم رژیم تروریستی آخوندی ايرانيان شديدا کاهش يافته است . البته ایشان نگفته است که اگر طرف آمریکائی موضع ضعف دارد چرا پس از 28 سال از موضع ضعف وخواری مذاکره پذیرفته شد؟ چرا پس از مذاکره دست به آمریکائی کشی در عراق زده شده است و5 نظامی انگلبیسی ربوده شده است تااینکه بعداً با 5 پاسدار بازداشتی اربیل معاوضه شود . البته 5 گروگان زندانی شده ایرانی تبعه ی آمریکائی نیز در اختیار دارد که تازگی ها به عنوان جاسوس موساد وسیا دستگیر شده اند . ضمن اینکه امیر محبیان اضافه کرده است که آمریکائی ها ، شايد اميدوارند تا که حاصل اين پروسه مذاکره را بتوانند به سطحى از منفعت‌ زايى برسانند که اهدافى فراتر از منطقه را براى خود تامين کنند .یعنی اینکه جدا از تأکید عم دخالت کردن در امور داخلی عراق، خواستار عدم دخالت گری درامورداخلی فلسطین ولبنان شوند تا که رژیم تروریستی آخوندی منطقه را بحرانی و متشنج نکند. همچنین در بخشی دیگر امیر محبیان د ر مورد ضعف اطلاع رسانی پرسش کرده است که چرا بايد با فاصله زمانى به جاى طرح گزينشى و حساب شده محورهاى مطلوب، رانه های رژیم آخوندی توانستند متن کامل سخنان سفیر رژیم در مذاکره را منتشر کنند ؟ باز هم پرسش کرده است که جايگاه رسانه‌هاى رژیم آخوندی در حاشيه اين مذاکرات کجاست؟ امیر محبیان برای اینکه موضع مستحکم رژیم تروریستی درمذاکره راآشکار کند سئوال کرده است که آيا رسانه‌هاى رژیم آخوندی نمى‌توانستند از موضع افکار عمومى ايران طرف آمريکايى‌ را زير فشار بگذارند؟ بالاخره امیر محبیان در مورد بازتاب دادن عمومى اين مواضع مدعی شده است که علاوه بر منافع ملى بايد چهار لايه مخاطب را همواره در نظر گرفت . افکار عمومى جهان، ‌افکار عمومى مسلمانان، افکار عمومى مردم عراق و افکار عمومى مردم ايران، وافزوده که شايسته است با هشيارى ادبياتى برگزيده شود که به پرسش‌هاى همه لايه‌ها پاسخ منطقى ومناسب را ارائه کرده و تصوير شايسته ايران را در اذهان پديد آورد. عجیب است که سفیر رژیم به عنوان نماینده ی مردم وکشور عراق پای میز مذاکره با آمریکا رفته است ولی پیام خطاب به افکار عمومی جهان در الویت است ودر مرحله ی دوم جهان اسلام مخاطب است که همه کشورهای عربی تنفر از سیاست دخالت گرایانه ی رژیم تروریستی در امورداخلی عراق و فلسطین ولبنان دارند و مرحله ی سوم مخاطب مردم عراق می باشند وچون رژیم ضد بشری بیش از حد مدعی مردمی می باشد وبرای مردم ایران ارزش قائل است بنابراین آخرین مخاطب مردم ایران می باشند!
روزنامه ی رسالت چهار شنبه 9 خردادماه سال - 1386
نشست عراق، بايدها و شايدها
امير محبيان
نشست‌ ميان نمايندگان ايران و آمريکا در عراق با محدوده بحث پيرامون اوضاع امنيتى عراق نهايتا و پس از اما و اگر‌هاى بسيار برگزار شد. فارغ از مباحثى که درون جلسه مورد بحث قرار گرفته و جزئيات آن طبعا هنوز به رسانه‌ها راه نيافته است. آنچه که از منظر رسانه‌اى مى‌تواند مورد بررسى قرار گيرد آن است که:
1) در مجموع تصوير ارائه شده از هيئت ايرانى حاکى از نوعى استحکام و اقتدار در نشست بود و حداقل تا اين لحظه از اخبار و تصاوير تلويزيونى منعکس شده در رسانه‌ها اين گونه بر‌نمى‌آيد که ايران موضع مشتاق يا ضعيفى را از خود ارائه کرده باشد.
2) گرايش‌هاى مشتاق به مذاکره با ايران در آمريکا فعالتر شده و در مناظره‌هاى تلويزيونى کانال‌هاى آمريکايى که در پى نشست انجام شد،‌ اين افراد جدى‌تر از رويکرد ديپلماسى به جاى مواجهه نظامى دفاع مى‌کنند. تحليلگران پنتاگون در اين مناظره‌ها عمدتا از موضع بدبينى به نتيجه مذاکرات، سياست صبر و انتظار را توصيه مى‌کنند.
3) بيان کروکر سفير آمريکا دال بر اينکه مذاکرات به گونه‌ مذاکرات تجارى پيش رفت اين هدف را دنبال مى‌کرد که به شنوندگان القا کند ايرانيان با روش چانه‌زنى در پى معامله با آمريکايى‌ها هستند، تصويرى که براى ايران بويژه در سطح جهان اسلام تصوير مناسبى نيست.
4) “مثبت” ارزيابى کردن مذاکرات از سوى آمريکايى‌ها حاکى از آن است که اولا سطح توقع آمريکايى‌ها در عمل به دليل مواضع مستحکم ايرانيان شديدا کاهش يافته ، ثانيا شايد اميدوارند بتوانند اين پروسه را به سطحى از منفعت‌زايى برسانند که اهدافى فراتر از منطقه را براى خود تامين کنند لذا دادن امتياز‌هاى بيشتر به ايرانيان در اين زمان براى آنها توجيه‌پذير شده باشد.
5) هنوز ضعف استراتژى رسانه‌اى در رويکرد‌هاى ديپلماتيک ايران واضح است،‌چرا بايد تمامى رسانه‌ها تصوير مذاکرات را از زبان طرف آمريکايى در اذهان نقش کنند؟ چرا بايد با فاصله زمانى به جاى طرح گزينشى و حساب شده محورهاى مطلوب ايران،‌ متن کامل سخنان نماينده ايران منتشر گردد؟ جايگاه رسانه‌هاى ايرانى در حاشيه اين مذاکرات کجاست؟ آيا رسانه‌هاى ايرانى نمى‌توانستند از موضع افکار عمومى ايران طرف آمريکايى‌ را زير فشار بگذارند؟
6) طرف ايرانى در هر موضع‌گيرى خود و بويژه انعکاس عمومى اين مواضع علاوه بر منافع ملى بايد چهار لايه مخاطب را همواره در نظر بگيرد: افکار عمومى جهان، ‌افکار عمومى مسلمانان، افکار عمومى مردم عراق و افکار عمومى مردم ايران، شايسته است با هشيارى ادبياتى برگزيده شود که به پرسش‌هاى همه لايه‌ها پاسخ منطقى ومناسب را ارائه کرده و تصوير شايسته ايران را در اذهان پديد آورد.
در پايان ذکر اين نکته ضرورى است که تصوير مجازى که در اذهان مخاطبان شکل مى‌گيرد گاه از واقعيت‌ها مهمتر است و پيروز نهايى آن است که بتواند تصوير بهترى در ميان لايه‌هاى مخاطب پديد آورد، از اين رو شايسته مى‌دانم که مذاکره کنندگان ايرانى ضمن ايجاد تصويرى مقتدر و خردمند،‌اهميت استراتژى رسانه‌اى را کم‌ ارزيابى نکنند.
چرا صدر اعظم آلمان حق ندارد نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کند؟
چه جالب وچه مضحک و چه خنده دار ؟ برای اینکه سخنگوی وزارت امور خارجه ی رژیم تروریستی آخوندی بدون آنکه بگوید که مگر سران رژیم جنایتکار آخوندی پرونده ی محکومیت به اتهام ترور مخالفین ایرانی در آلمان ندارند؟ مگر همین رژیم ضد بشری رکوردار نقض حقوق بشر در جهان نمی باشد؟ مگر رتبه دار فرار مغز ها در جهان نیست؟ مگر این روز ها نیروی انتظامی با طرح ضد ملی و ضد امنیتی در خیابان های تهران وسراسر ایران به جان زنان وجوانان ودختران نیفتاده اند و آنان را مورد ضرب وشتم وسرکوب قرار نمی دهند؟ مگر به تظاهرات معلمین تهاجم نشد وپس از ضرب وشتم کردن آنان تعدادی از معلمین زن ومرد بازداشت نشده است ؟ مگر فضای دانشگاهها پادگانی نشده است وبه دانشجویان حمله نم شود و تعداد 7 نماینده دانشجویان بازداشت نشده اند و.. اکنون چگونه است که سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران می توانند به خود شان حق دهند تاکه در امور داخلی عراق دخالت نمایند وسفیر رژیم تروریستی به عنوان نماینده ی مردم عراق می تواند پای میز مذاکره با آمریکا در مورد بنشیند. همچنین سران رژیم تروریستی می توانند درامور داخلی فلسطین ولبنان نیز دخالت گری کنند وبحران ایجادنمایند ولی صدر اعظم آلمان در استای دفاع از حقوق بشر نمی تواند نقض مداوم حقوق بشر در رژیم تروریستی را محکوم کند واگر اینکار را بکند دخالت گریست وباید مواظب نقض حقوق بشر در اروپا باشد؟!
دخالت اروپا درامور ايران
محمدعلى حسينى سخنگوى وزارت خارجه ايران ، اظهارات مداخله جويانه آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و رئيس دوره اى اتحاديه اروپا را درمورد وضعيت حقوق بشر در ايران ، دخالت در امور داخلى ايران خواند و نکوهش کرد. سخنگوى وزارت خارجه ايران به رئيس اتحاديه اروپا توصيه کرد به جاى صدور بيانيه هاى مداخله جويانه ، توجه خود را به ناهنجاريهاى اجتماعى و نقض حقوق بشر در بسيارى از کشورهاى عضو اتحاديه اروپا معطوف کند . موضوع حقوق بشر مانند مباحثى نظير تروريسم ، دموکراسى و آزادى به ابزارى براى پيشبرد اهداف سياسى غرب درقبال کشور هاى ديگر تبديل شده است . کشورهايى نظير آمريکا ، فرانسه، آلمان و انگليس با صدور بيانيه هاى سياسى و تبليغات ، ادعاى نقض حقوق بشر در کشورهاى ديگر را مطرح مى کنند تا از يکسو خود را حامى حقوق بشر جلوه دهند و از سوى ديگر برنقض فاحش حقوق بشر در کشورشان سرپوش بگذارند . درحالى که اقليت هاى قومى و مذهبى در کشورهاى غربى باشديد ترين تبعيض ها مواجه هستند . موضوع افشاى زندانهاى مخفى و استفاده محرمانه آمريکا از فرودگاههاى اروپا براى انتقال بازداشت شدگان سازمان سيا ، نمونه آشکارى از همسويى دول اروپايى با آمريکا در نقض حقوق بشر اقليت هاى قومى و مذهبى بويژه مسلمانان و مهاجران است .جمهورى اسلامى ايران درجهت اجراى دقيق موازين حقوق و آزاديهاى اجتماعى و سياسى تمامى اقشار کشور اعم از اقليت هاى قومى و مذهبى گوناگون تلاش مى کند . ايران معتقد است که موضوع حقوق بشر در کشورها بايد براساس اصول و هنجارهاى سياسى ، فرهنگى و اجتماعى آنها مورد ارزيابى قرار گيرد . دول غربى طى 27 سال گذشته نخواسته اند رويکرد خود را درقبال ايران ، برمبناى واقعيات ايران تنظيم کنند . همين مسئله تاحدود زيادى مناسبات سياسى و اقتصادى ايران و اتحاديه اروپا را تحت تاثير قرارداده است. علاوه براين دولتى که مدعى نقض حقوق بشردر کشور ديگراست ابتدا خود بايد به اصول و موازين حقوق بشرى پايبند باشد اما گسترده ترين نقض موارد حقوق بشر درکشورهاى نظير آمريکا ، فرانسه ، آلمان و انگليس اعمال مى شود. برهمين اساس ايران در طول يکسال و نيم گذشته ازطريق ارسال 12 نامه رسمى و همچنين در ديدارهاى متعدد با مقامات اروپايى ، نگرانى خود را از موارد متعدد نقض حقوق بشر در کشورهاى اروپايى اعلام کرده است . حقوق بشر در صورتى ارتقاء خواهد يافت که دول غربى با اتخاذ سياستى واقع بينانه ، از برخورد دوگانه در زمينه حقوق بشر پرهيز کنند.