نقد مطبوعات : نقد دو گزیده از روزنامه ی رسالت. 25 اردیبهشت - 86

نقد دو گزیده از روزنامه ی رسالت
هوشنگ - بهداد
مجاهدین عامل بی ثباتی عراق هستد یا نه عوامل اعزمی رژیم آخوندی؟
روز گذشته در مورد تبلیغات شیطان سازی و راه اندازی جنگ علیه ی مجاهدین مقیم شهر اشرف عراق توضیح داده شد که چگونه دستگاه تبلیغات وزارت بد نام اطلاعات از طریق سایت های مزدوران وابسته به این وزارت بد نام همچون سایت دید بان آستان قدس رضوی دست به جو سازی بازتاب دادن خبر دروغین علیه ی مجاهدین زده است و گفته شده بود که سرنخ اصلی خبر جعلی وزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی می باشد که به یکی از مهره های تروریست خود در عراق به نام هادی العامری که نامش جزو لیست مزد بگیران افشا شده ی 32 هزار در عراق است مأمور سناریو سی علیه ی مجاهدین در عراق شده است . اما چون عوامل تروریست های رژیم تروریستی ترور ناموفق استاندار سابق استان دیاله عراق را داشته اند که این استاندار از مجاهدین حمایت می کند . بنابراین وزارت بد نام اطلاعات سفارش داده شده است که خبر جعلی مبنی بر اینکه مجاهدین اعضای القاعده در استان دیاله ی عراق را آموزش نظامی می دهند را شایعه کنند و هادی العامری مزد بگیر مزدور رژیم تروریستی در عراق یک تصویر ساختگی ی سبیلوی عینکی بر دست مسلسل کلل شینکوف را در سایت عربی خودش درج کرده ا است که مثلاً این عضو القاعده است . البته به جز دو تصویر مجهول چیزی دیگری نیست که گویا اینجا استان دیاله عراق و این فرد هم از اعضای القاعده است و مجاهدین دارند این را آموزش نظامی می دهند . اکنون بازجوی قلم بر دست شده ی کودن به کاهدان زده و لو داه است که سر نخ سازنده ی خبر جعلی کجا بوده است زیرا که ای خبر تابلو شده را رله کرده است . یعنی اینکه بطور شفاف لو داده است که سازنده ی اصلی خبر جعلی دستگاه بد نام وزارت اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی بوده است که خبر را به یکی از پادو ومبلغان خود در روزنامه ی رسالت داده است تا که شاید از این طریق بشود که اطلاعات افشا شده ی مبنی بر اینکه عامل اصلی ناامن سازی و آشوب گری وانفجارات در عراق عوامل وتروریست های اعزامی رژیم تروریستی آخوندی در عراق می باشند را بر گردان ووارونه کند وبه مجاهدین نسبت دهد تا شاید اینگونه بتوان گند شکر سرخ خوری زیاد وتسلیم شدن در برابر آمریکا وپذیرش مذاکره برای اعتراف به دخالت گری در عراق و تضمین دادن به عدم دخا لت گری را وارونه کند و شاید که با ضرب سیلی بتوان صورتک های مغبون شده ی و زرد و ترسیده ی مدعیان قلابی مبارزه با شیطان بزرگ را سرخ کند که مشخص نشود چگونه در برابر آمریکا پس از سلام لیک ولبخند زدن وزیر آدمربای امر خارجه اکنون زانو زده و خمیده شده اند و طوری گند زده اند که صدای اعتراضی پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری در آمده واخطار کرده است که پس از رقص گرگ ها به استقبال مذاکره با آمریکا رفتن خسارات جبران ناپذیر برای رژیم تروریستی آخوندی بهمراه دارد. واقعاً که خیلی مسخره است جائیکه امروز صحفه ی اول روزنامه ی کیهان پادگانی سناریو وپرونده ساز تیتر خبر درشت شده است که گفته دین چینی می خواهد دولت دست نشانده ی نوری المالکی را تغییر دهد زیرا قدرت وتوانائی بر قراری امنیت در عراق را ندارد و خودش از گروه وشبه نظامیان مسلح حمایت می کند که عامل ناامن سازی وآشوب گری و انفجارات وکشتار مردم عراق می باشند. اکنون این بازجوی کودن قلمزن شده ی روزنامه ی رسالت ارگان تبلیغی باند دزد وغارتگر انگلیسی مؤتلفه مدعی شده است که مجاهدین نقش تروریستی در حوادث عراق دارند . در بخشی دیگر از گزارش دروغین خود این بازجوی کودن بیشتر ثابت کرده است که از هنر و استعداد ابله گری بر خوردار است . زیرا که دلیل اتهام زدن به مجاهدین را به وضوح بیان کرده و گفته است که تا به امروز مجاهدین همواره رژیم تروریستی آخوندی را به دخالت در عراق به دو شيوه ساماندهى و آموزش تروريست‌ها و نيز فراهم کردن جنگ افزار ستيزه‌ جويان متهم کرده است و در ادامه این بازجوی ابله و وارونه گو فراموش کرده است که همین چند ماه پیش بود که پیر مؤذن نماینده ی دوم خرادی از ارد بیل در مجلس ارتجاع گفت هر بمبی که در عراق منفجر می شود واوضاع عراق ناامن تر می شود موجب می شود تا که کمک بیشتر به بقای رژیم کند و یک ماه تأخیر فرصت سوزی برای در اهداف هسته ای رژیم تروریستی آخوندی حاصل می شود . اکنون این بازجو نیز با خود زنی کردن و با شیوه ی فرار به جلو و با فراموش نمودن ربودن دو تا مجاهدین در بغداد که از سوی عوامل بد نا م وزارت اطلاعات انجام گرفت وهنوز هیچ خبری از سر نوشت اینان بدست نیامده است ادعا کرده است که واقعيت روشن اين است که وجود حوادث تروريستى و بحران ناامنى در عراق کاملا به سود منافقين است. این بازجوی ابله زمانی این ادعای مضحک را کرده است که مسئول وی سر بازجو حسین شریعتمداری گفته بود که نظامیان آمریکائی می بایست تضمین امینت خودشان در عراق را از سران رژیم تروریستی آخوندی طلب کنند و اخیراً نیز معاون رئیس جمهور پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد قبل از سفر وی به امارات متحده ی عربی گفته است که در درجه ی اول برای مذاکره با آمریکا امنیت نظامیان در عراق مهم است . یعنی اینکه پذیرفته است . سپس مذاکره در مرحله بعدیست . خود این اعترافات آشکار نفوذ عوامل رژیم تروریستی در عراق را نشان می دهد که آنقدر می باشد که موجب ایجاد ناامن سازی عراق شده است. بنابراین قابل فهم است در شرایطی که آمریکا تصمیم گرفته است که دولت دست نشانده ی رژیم بربرمنش وتروریستی نوری المالکی در عراق را بر کنار کند و دستان نفوذی هایش در عراق را قطع کند و بحران هسته ای گلویش را می فشارد و اعتراضات و اعتصابات اقشار گواگون اجتماعی در ایران ادامه دارد مشخص است که این بازجوی ابله جائیکه تعداد 5 میلیون و200 هزار از اقشار گوناگون مردم عراق به دفاع وحمایت کردن از مجاهدین ساکن شهر اشرف بر خاسته اند باید دچار وحشت شده باشد و اینگونه آدرس اشتباه بدهد و بگوید ثبات سياسى و اجتماعى و امنيتى در عراق اين امکان را به بغداد مى‌دهد که با وقت کافى و جديت موضوع بيرون راندن منافقين از حدود جغرافيايى‌اش را با جديت دنبال کند و بر سر آن با آمريکا که حمايت از منافقين را در پيش گرفته وارد چانه‌زنى شود. در هر صورت بازجوی بد نام اخوندی پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد تصور کرده است که زمان ل4سال پیش است که با واسطه گری انگلیس قرارگاههای مجاهدین بمباران و خلع سلاح شدند و عوامل تروریستی های اعزامی عراق را به باتلاق تبدیل کردند وهزاران سرباز نظامی آمریکائی را کشته ومجروم کرده اند وموجب صد ها میلیادر دلار هزینه ی مادی برای آمریکا شده اند اکنون که اوضاع رژیم تروریستی بر هم ریخته و رو به اضمحلال است دوباره برای نجات رژیم جنایتکار دست به بازی تکراری پر از هزینه ی مالی و جانی بزند و فرصت به رژیم جنایتکار تروریستی آخوندی بدهد که از بحران فرار کند وصاحب سلاح هسته ای شود . البته با این ادعای کمدی وبی سر وته ای که کرده است نه وضعیت آشفته ونا بسامان حاکم بر دستگاه ه بد نام وزارت اطلاعات و وحشت از حضور مجاهدین در عراق را به معرض نمایش گذاشته است. بلکه اعتراف به شعار پوچ بودن خمینی دجال است که گفته بود خمینی هیچ غلطی نمی تواند بکند وهرچه فریاد دارید علیه ی آمریکا فرود آورید و اذعان به خیانت آشکار نسبت به گول خوردان 28 ساله ی مبارزه دروغین با شیطان بزرگ و سر دهندگان مرگ بر آمریکا کرده است. هزینه وزیان آن در صورت اتفاق بقول پاسدار حسین شریعتمداری بسیار زیاد وجزو خطاهای جبران ناپذیر است. در پایان اینکه پرسش است مجاهدین عامل بی ثباتی عراق هستد یا نه عوامل اعزامی رژیم آخوندی؟
روزنامه ی رسالت سه شنبه 25 اردیبهشت ماه سال 1386
نقش منافقين در ناامنى عراق

پژمان کريمي
هادى العامرى رئيس کميسيون امنيتى ودفاعى مجلس نمايندگان عراق در گفتگو با راديو سوا از نقش گروهک منافقين در حوادث تروريستى عراق خبر داد.
وى گفت: “گروه مجاهدين خلق [منافقين] در آموزش تروريست‌هاى فعال در استان ديالى نقش دارند.”
دخالت منافقين در حوادث تروريستى عراق در حالى از سوى يک مقام رسمى عراق آشکار شد که اين گروهک ظرف چهار سال پيش تا به امروز همواره جمهورى اسلامى ايران را به دخالت در عراق به دو شيوه ساماندهى و آموزش تروريست‌ها و نيز فراهم کردن جنگ افزار ستيزه‌جويان متهم کرده است.
مضحک اينکه رسانه تصويرى و سخنرانان اين گروهک در تهمت به “تهران” تنها گفته‌هاى مقامات آمريکايى و برخى عناصر به جاى مانده بعثى و سران قبايل ضد ايرانى را ملاک قرار مى‌دهند و از ارائه نشانه‌اى مستدل در حقيقت نمايى ادعا و اتهام عليه ايران ناتوانند.
واقعيت روشن اين است که وجود حوادث تروريستى و بحران ناامنى در عراق کاملا به سود منافقين است.
بى‌ترديد وجود گروهک تروريستى منافقين همواره مانعى بر سر راه دوستى و همکارى عراق با همسايه قدرتمند شرقى‌اش ايران است. تهران نمى‌تواند بپذيرد با دولتى دست دوستى و همکارى دهد که يک نيروى تروريستى مخالفش را پناه داده است. اين را هم نمى‌تواند بپذيرد که در صورت عمليات تروريستى در خاک ايران لانه يا لانه‌هاى منافقين در عراق دور از پاسخ مناسب نظامى بماند. از اين رو وجود منافقين در عراق تهديد کننده امنيت ايران و عراق است و اين چيزى نيست که دولت مردمى کنونى عراق خواهان آن باشد. بويژه اينکه منافقين افزون بر اعمال جنايت در حق مردم ايران و حکومت قانونى جمهورى اسلامى طى 28 سال گذشته در سرکوبى شيعيان و اکراد مخالف رژيم بعثى يار و همراه ديکتاتور سابق عراق بوده‌اند. همين جرم کافى است که دولت عراق براى برچيدن بساط سران نفاق از خاک خود پافشارى کند.
ثبات سياسى و اجتماعى و امنيتى در عراق اين امکان را به بغداد مى‌دهد که با وقت کافى و جديت موضوع بيرون راندن منافقين از حدود جغرافيايى‌اش را با جديت دنبال کند و بر سر آن با آمريکا که حمايت از منافقين را در پيش گرفته وارد چانه‌زنى شود.
در نتيجه اينکه ادامه ناامنى در عراق از يکسو امکان استمرار حضور منافقين در عراق را فراهم مى‌آورد و از ديگر سو بهانه‌اى است تا با اشاره بدان جمهورى اسلامى متهم به دخالت در عراق شده و زمينه به انزوا کشاندن ايران در عرصه بين‌المللى دامن زده شود. بنابراين شگفت‌آور نيست که منافقين به تروريست پرورى و يارى تروريسم در عراق سرگرم شده‌اند.
روز شنبه وزارت امور خارجه ايران از موافقت تهران با انجام مذاکره با آمريکا بر سر موضوع عراق خبر داد.
پيشنهاد مى‌شود در فهرست راهکارهاى تهران براى فراهم آوردن امنيت عراق، موضوع عدم حضور منافقين در اين کشور گنجانده شود.
پس از سرنگونى حزب بعث، منافقين در سايه يارى آمريکا قرار گرفتند تا به عنوان ابزار فشار بر نظام سياسى ايران و به مثابه ظرفيتى براى جاسوسى به نفع واشنگتن به کار آيند. اين يعنى دور داشتن واشنگتن از “ابزار منافقين” کارى آسان نيست.

راستی بهای سنگین را چه کسانی پرداخت کرده و می کنند ؟ دولت یا مردم محروم !
عامل اصلی یا لابی نفوذی باند مافیائی و غارتگر انگلیسی در مجلس ارتجاع این جمعیت مؤتلفه و نایب رئیس معتاد مجلس محمد رضا باهنر بود که در زمان معرفی و رأی صلاحیت گیری برای وزیر آموزش و پرورش تلاش و کمک کرد تا که این وزیر آموزش و پرورش توانست بطور ناپلئونی رأی صلاحیت از مجلس ارتجاع کسب کند و از سال گذشته کهپ یوسته تلاش برای استیضاح کردنش در مجلس شده باز همین نایب رئیس مجلس محمد رضا باهنر بوده است که این تلاش نمایندگان مجلس برای استیضاح کردن وزیر آموزش و پرورش را خنثی کرده است . زیرا که باند مؤتلفه نمی خواست میزان نفوذ و سهم خواهی خود در دولت مام زمانی پاسدار احمدی نژاد را کاهش دهد ه در بای های زد وبند پشت صحنه توان چانه زنی خود را برای سهم خواهی بیشتر از غارتگری ها را از دست بدهد . . اکنون که دوباره موضوع استیضاح این وزیر بی لیاقت جد شده است. چون که پس تظاهرات معلمین در جلوی مجلس فریاد استفای وی را سر داده بودند . گویا که موضوع استیضاح ایشان جدی شده است . لابی ها وحامیانش تدارک سناریو دیده اند وشروع به اشک تمساح ریزی برای اولیای دانش آموزان نموده اند تا مانع استیضاح وبرکناری وی گردند . برای همین باز هم یک مهره و قلمزن دیگر باند مافیائی عسگر اولادی در روزنامه ی رسالت وارد صحه ب روضه خوای و اشک گیری شده است وبه دفاع از وی ووزارت آموزش و پرورش و دانش آموزان واولیای آنان برخاسته است ودلش برای بهدر رفتن بدجه ی دولت سوخته است . البته معلوم نیست که چرا این قلمزن که اکنون دلسوز دانش آموزان واولیای آنان شده است چرا در بدو اینکه ایشان وزیر آموزش شد و گزارش داد که در جامعه 3 میلیون و180 هزار دانش آموز وجود دارند که قادر نیستند به مدرسه بروند واز نعمت خواندن ونوشتن محروم می باشند آنگاه دلش برای دانش آموزان واولیای آنان نسوخت و پس از آن از این وزیر بی لیاقت پرسش نکرد که برای این دانش آموزان چه کرده است؟ در صورتی طبق قانون اساسی آموزش تا پایان دوره ی ابتدائی اجباری و مجانی می باشد؟ جالب است که ایشان اکنون کاسه ی داغتر از آتش شده است وقلمزن پرسش کرده است که آيا به راستى نمايندگان محترم استيضاح کننده که جزء والدين و اولياى دانش‌آموزان عزيز مدارس ما مى‌باشند از خود سوال نموده‌اند که بهاى سنگين اين تغيير و تحول مديريتى در پيکره عظيم دستگاه تعليم و تربيت را چه کسى مى‌پردازد؟! اما جواب این است که اگر راستی صداقتی در کار است و تبلیغات باندی و سیاسی نمی باشد و موضوع شارلان بازی و حقه وکلک نمی باشد اکنون که صحبت از فصل بهار ودولت عدالت محور شده است آیا آن 3 میلون و180 هزار دانش محروم که نتوانستد به مدرسه بروند انسان نیستند و متعلق به حاکمیت ننگین حاکمان جنایتکار آخوندی نمی باشند که می بایست برای آنان نیز همچون بقیه دانش آموزان دلسوزی شود و پرسش شود که عامل اصلی و یا ریشه ی مشکل در کجاست ه اینان آنچنان دچار فقر مفرط شده اند که قادر به مدرسه رفتن نمی باشند؟ راستی بهای سنگین را چه کسانی پرداخت کرده و می کنند ؟ دولت یا مردم محروم !
نگاهى واقع بينانه به عملکرد وزير آموزش و پرورش
بهاى سنگين استيضاح