چرا تبعه ی ربوده و تکذیب شده ی آمریکائی ،در آستانه ی کنفرانس شرم الشیخ مصرآزاد شده است؟

چرا تبعه ی ربوده و تکذیب شده ی آمریکائی ،در آستانه ی کنفرانس شرم الشیخ مصرآزاد شده است؟
با خبر تصویری آزادی یک تبعه ی آمریکائی مورخ 12 اردیبهشت که در سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی درج شده است به نظر می رسد که دستگاه چند صدائی وزارت امور خارجه ی آمریکا به دلیل لابی های که در آن وجوددارد که برخی از آنان گرایش به سمت رژیم تروریستی آخوند داشته وهنوز هم دارند، در موقعیتی قرار گرفته است که ناچاراست عملکردی مشابه دستگاه وزارت امورخار جه ی رژیم تروریستی آخوندی در پیش گیرد .یعنی اینکه چند صدائی شده است و پیام وکدهای خاص مشابه همتای خودش در رژیم ترویستی آخوندی ارسال می کند . البته بااین تفاوت که در برخی زمینه ها عقب مانده تر یا کپی برداری شده از سیاست و تاکتیک های وزارت امور خارجه ی رژیم تروریستی آخوندی می باشد که در رأس آن یک وزیر د کوری و فلشی آدمربا به نام منوچهر متکی وجود دارد. اگرنه دلیل ندارد جائی که این وزارتخانه بایک وزیر خانم و رئیس جمهور بوش که پیوسته به سیاست مذاکره ومماشات اروپا انتقاد می کند که چرا با رژیم تروریستی آخوندی از سیاست استمالت جوئی پیروی می کند، خودش همان سیاست را اعمال کند؟ یااینکه جائی که اسناد ومدارک فراوان در اختیار دارد که اثبات می کند عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق دخالت گری می کنند ودست به کشتار مردم عراق و باتلاق سازی آنجا می زنند ونظامیان آمریکائی را ترور می کنند و در اربیل عراق 5 پاسدار تروریست اعزامی این رژیم تروریستی را بازداشت کرده است که حامل اسناد ومدارک و طرح ونقشه های اعمال تروریستی در عراق بوده اند و دستگاه اطلاعات و تبلیغات رژیم تروریستی آخوندی هم متقابلاً ادعا کرده است که پاسدار اطلاعاتی سید جلال شرفی که دیپلمات وکارداردوم سفارت رژیم در عراق خوانده شد ه است توسط مأموران سازمان سیا در عراق ربوده شده و برای 57 روز وی را در بازداشت نگهداشته است وشکنجه اش کرده وسپس در آستانه ی آزاد سازی گروگان های نظامی انگلیس در بغداد رها یش کرده است . همچنین پیوسته تأکید بر اخراج نظامیان آمریکائی از عراق کرده است وجنایات واعمال تروریستی خودش را به آمریکا در عراق نسبت داده است . از سوی دیگر وقتی وزارت امور خارجه ی آمریکا در گزارش سالیانه ی خود این رژیم را در رأس کشورهای تروریستی قرار داده است که اخیراً نیز مشابه همین گزارش را ارائه داده است. ولی متقابلاً پاسدار علی لاریجانی که اکنون برای دریافت تضمین گرفتن از آمریکا در عراق به سر می برد و در دیدار خود با ایت الله سیستانی ادعا کرده است که آمریکا با گروه های تروریستی در عراق رابطه است و اعمال تروریستی عوامل رژیم تروریستی در عراق را به آمریکا وگروه های تروریستی در رابطه باآمریکا نسبت داده است
همینطور زمانیکه کنگره ی آمریکا مدام قانون تصویب می کند تا که تحریم های بیشتر اقتصادی وتجاری و ونفتی و... را علیه ی رژیم تحمیل واجرا کند واز هم پیمانان اروپائی خود می خواهد که از این قانون تبعیت کنند . همینطور کمپانی های کشورهائی که این قانون را نقض کرده مورد مجازات قرار داده است . اکنون پرسش است که چرا وزارت امورخارجه یا اداره ی مهاجرت آمریکا اجازه داده است تا که تبعه ی خود که سابقه در سازمان اف بی آی دارد به ایران سفر کند تا که در جزیره ی کیش دستگیر شود؟ مهمتر اینکه چرا مسئولان رژیم تروریستی آخوندی که پس از درخواست مقامات مسئول آمریکائی خواهان آزادی این تبعه ی آمریکائی شده بودند، همگی به شدت انکار می کردند که چنین تبعه ی آمریکائی نه وارد خاک ایران وجزیره ی کیش شده ونه دستگیر شده ونه اساساً اطلاعاتی از این فرد بااین مشخصات دارند . اکنون چگونه است که خبر می رسد درست در روز و آستانه ی برگزاری کنفرانس شرم الشیخ خبر آزادی این تبعه ی آمریکائی در سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی بازتاب داده می شود ؟! البته روز قبل از بازتاب این خبر در مطبوعات وابسته به ولی فقیه گزارش شده بود که پس از چند ماه از بازداشت 5 پاسدار تروریست در عراق خانواده ی اینان موفق شدند بااینان دیدار وملاقات داشته باشند
از طرف دیگر در روند رشد رقابت وتضاد وبحران ها جائی که اینگونه زد وبند های کثیف و سخیف پشت پرده ادامه دارد . گزارش شده است که حسین موسوی یک مقام هسته ای سابق و وابسته به باند رفسنجانی که سابق ی سفیری در سفارت آلمان نیزداشته بازداشت شده است که چند روز قبل از بازداشت نظری پیرامون پروژه ی هسته ای و آمریکا وشورای امنیت داده بود که تداعی کننده نظر اکبر اعلمی نماینده ی ودوم خردادی در مجلس از تبریز است که چند روز پیش در روزنامه ی جمهوری اسلامی گزارش شده بود که ایشان نظر داده است که رژیم در شرف عادی کردن رابطه ی خود با آمریکا می باشد. ولی دولت پاسدار احمدی نژاد تلاش می کند که بصورت انحصاری این سیاست را دنبال و اجرا کند . یعنی اینکه می خواهد دوم خردادی ها را دور بزند و سهم رقیب جناح مغلوب دوم خردادی را نادیده بگیرد. زیرا که مرتبط به شرایط خطرناک کنونی و بحران شدید هسته ای از یک سو می باشد واز طرف دیگر مربوط به تبلیغات انتخابات پیش رس مجلس هشم و ریاست جمهوری دوره ی دهم است بالاخره بازهم سئوال است چرا مسئولان دولت آمریکا از یک طرف رژیم جنایتکار آخوندی را در رأس کشور های تروریستی قرار می دهند وآن را یاغی بین المللی می نامند و مدعی می باشند که دست در ترور و کشتن نظامیان آمریکائی در عراق دارد و قوانین تحریم در کنگره ی آمریکا علیه اش تصویب می کنند و تلاش گسترده در شورای امنیت سازمان ملل کرده تا تصویب نامه ها ی گوناگون علیه ی پروژه ی هسته اش به تصویب برسانند و کوشش کردند تا که حکم محکومیت گروگان گیری نظامیان انگلیسی علیه اش در شورای امنیت سازمان ملل صادر شود و این مقامات آمریکائی خوب می دانند که سران این رژیم تروریستی و سپاه پاسداران عامل اصلی باتلاق سازی عراق هستند و بسط دان بحران وناامن سازی در خاورمیانه از جمله راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل وسر زمین سوخته ی شده ی لبنان کار اینان است . همچنین خواهان نابودی اسرائیل است که جزو نزدیک ترین هم پیمان آمریکا در منطقه ی خاورمیانه می باشد. بنابراین اتخاذ سیاست شتر گاو پلنگی وزارت امور خارجه ی آمریکا با رژیم تروریست وگروگان گیر وباجگیری که سابقه ی دستگیری اتباع آمریکائی و اروپائی در لبنان دارد برای آزادی ی تبعه ی آمریکائی چیست ؟ ضمن اینکه مسئولان عوامفریب و شارلاتان ودروغگوی رژیم تروریستی تکذیب کرده بودند که دست به آدم ربائی باج خواهانه ی تبعه ی آمریکائی زده اند؟
چرا هنوز وزارت امور خارجه ی آمریکا اسیر فشار لابی های دو طرف شده و با این رژیم وارد دیالوگ در پشت پرده شده و مشغول لاس زدن وامتیاز دادن شده است که بقول معروف یاد آور ترحم بر پلنگ تیز چنگال بسیار گرسنه ودریده است ؟ آنهم در شرایطی که این رژیم جنایتکار در موضع ضعف قرار دارد وموج روز افزون تظاهرات معلمان وکارگران ودانشجویان وسایر اقشار اجتماعی سراسر جامعه ی ایران را فرا گرفته است و همچنان ادامه دارد و جو نارضایتی عمومی و خیزش اعتراضی بسیار بالاست که چنین مثل گذشته این امدادهای غیبی به کمک اش برخاسته اند؟
ناگفته نماند که تلاش مسالمت آمیز هرکشوی از طریق روش دیلماتیک برای آزادی تبعه ی کشور خود بد نیست، ولی باج دادن و پشت پا و زیرآب پرنسیب های ادعا شده ی خود را زدن عمل بسیار زشت و نامیمونیست. ونکه مشوق ومحرک تشجیع کردن گروگان گیر به ادامه ی گروگان گیری و باج خواهی بیشتر می باشد . به خصوص در مورد سران رژیمی که از 13 آبان سال 1358 که سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند تا حال همچنان این سیاست گروگان گیری برای باج خواهی کردن را در داخل و برون مرز ادامه داده اندآخر دست به آدمربائی باج خواهانه زدن و برای اهداف پلید وضد انسانی بکار بردن و دروغ وتکذیب کردن چاشنی آن کردن ، چرا باید از سوی یک وزیر آدمربای رژیم بربرمنش وتاریک اندیش ضد بشری اثبات حسن نیت جا زده شود و مخاطبش را نیز آن را به پذیرد وصحه بر آن بگذارد؟
چرا جایگاه قدرت وحکومت وارزش جان انسان ها تا این حد نزول وافول و بی ارزش شده است؟
در خاتمه روی سخن به مماشات گرانست که آیا تجربه ی کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332 که بحران کنونی عراق و منطقه پیآمد آن کودتای ننگین می باشد، برای شما کافی نمی باشد تا که دیگر دست به اینگونه سیاست های بسیار پر هزینه به شیوه و روش دیگر نزید وآن را دنبال نکید ؟
باور کنید هرگونه تلاشی که انجام گیرد تا که این رژیم تروریستی وجنگ طلب بحران زا وبحران زی از بحران عبور کند، ضرر وزیانی که این زد وبند چیان با اعمال چنین سیاست هائی به مردم ایران ومنطقه وارد وحقننه می کنند در آینده ی نه چندان دور خسارات مالی وجانی که متوجه خودشان خواهد شداگر بیشتر نباشد، کمتر هم نخواهد بود. حا ل خود دانید که کدام یک را می خواهیدانتخاب کنید . تلاش برای ادامه ی بحران در منطقه با حمایت کردن از این رژیم تروریستی آخوندی و یاغی بین المللی ویا نه کوشش برای ایجاد ثبات سیاسی و صلح و روابط مسالمت آمیز با حمایت و پشتیبانی کردن از اپوزیسیون برای تغییرات دمکراتیک در ایران که امکان پذیر است
هوشنگ – بهداد
دوازدهم اردیبهشت ماه سال 86