اعتراف سپاه پاسداران که چرا جنگ ضد ملی و ضد میهنی با عراق را ادامه داد؟

اعتراف سپاه پاسداران که چرا جنگ ضد ملی و ضد میهنی با عراق را ادامه داد؟
در یک سایتی گزارش خبری ضمیمه شده ی این نوشتار آمده است که جای خیلی بحث و نظر دادن وتحلیل و بررسی کردن دارد چونکه در آن حقیقتی اعتراف شده است که بیش از 26 سال زمان طول کشیده است. یعنی به دلیل اصلی ادامه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی که سپاه پاسداران این ارگان فاشیستی و مافیائی خواهان آن بوده است چونکه اگر به خاطر داشته باشید پس از اینکه درمردادماه سال 1367 خمینی به دلیل شکست های پی در پی که در جبهه ها ی جنگ ایران وعراق نصیبش می شد که یکی از سوی ارتش عراق بود ودیگری از سوی ضربات و تهاجمات خرد کننده ی ارتش آزادیخش ملی مستقر در عراق بود که چون دستگاه ماشین جنگی رژیم تروریستی آخوندی در مانده شده بود بنابراین بنا بر پیشنهاد فرمانده ی وقت سپاه پاسداران محسن رضائی که برای خمینی نوشته شده بود خمینی مجبور شده بود که برای بقای نظام ضد بشری اش با پذیر ش آتش بس تن به سر کشی جام زهر بدهد پس از آن منتظری که هنوز جانشین خمیی بود زبان به انتقاد گشود و پرسش کرد که چرا در شرایط باز پس گیری خرمشهر آتش بس پذیرفته نشد که از سوی دولت عراق مطرح شد؟ پس از منتظری آخوند اردبیلی نیز رئیس قوه ی قضائیه بود به عنوان امام جمعه ی موقت تهران زبان به انتقاد در خطبه های نماز جمعه ی تهران گشود و گفت که منهم جزو همان کسانی می باشم که باور داشتند در زمان تسخیر خرمشهر ما می بایستی که آتش بس را می پذیرفتیم . ولی بلافاصله خمینی بر روی صحنه آمد وبا یک نامه بالا بلندی که سید احمد آقازاده اش تهیه وتنظیم کرده بود جوا ب دندان شکن به مخالفین ومنتقدین داد و سپس هر دو منتقد منتظری را از جانشینی خود و اردبیلی را از رئیس قاضی القضات قوه ی قضائیه و امام جمعه ی موقت تهران بر کنار کرد . سپس دست به قتل عام زندانیان سیاسی زد وبر روی موج فتوای سلمان رشدی برای کنترل اوضاع سوار شد .
خلاصه خمینی مرد و رفسنجانی و خامنه ای از طریق باند محفلی ترتیب احمد خمینی را دادند که قبل از مردن نزد منتظری رفته بود وابراز توبه و پشیمانی کرده بود چون خامنه ای و رفسنجانی احساس ترس کرده بودند که نکند حقایق را بیان کند زود آحمد گریان را از میان بردند . رفسنجانی با علی فلاحیان وباند سیعد امامی و پاسدار حسین شریعتمداری با ادامه ی قتل های زنجیری فضای خفقان در جامعه ایجاد وحاکم کرده بودند و خیزش های شهرهای تهران وشیراز و اراک ومشهد وقزین واسلام شهر را سرکوب کردند تا که کسی به نقش رفسنجانی در ادامه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی انتقاد واعتراض نکند .
سپاه پاسداران نیز برای اینکه رقیب ارتش بود ولی از قدرت وانسجام آنچنانی بر خورد نبود که بتواند علناً جای ارتش بنشیند و رتبه ی اولی وهمه کاره سرکوبگری ر دستگاه خلافت ولایت فقیه را به خود اختصاص دهد بنابراین ترجیح داده بود که جنگ ادامه یابد تا بنا بر تحلیلی که آن زمان داده بود که مدعی شده بود آمریکا در نظر دارد که با برقراری صلح به خواستهای رفاهی مردم ما دامن بزند و گروههای مفسد و محارب آلت دست خویش را در سطح داخل ضمن تعریض بر حاکمیت خط امام با تکیه بر ضعف ها و کمبودهای طبیعی بعد از جنگ گروههای سیاسی وابسته را رشد داده و یا حداقل منابع اطلاعاتی و جاسوسی خویش را که در دوران جنگ تا حدود زیادی از دست داده بود، تکمیل کند." البته این همان تحلیل حزب توده و اکثریت بود که از طریق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بهزاد نبوی در پوشش دفاع از امام ضد امپریالیست دیکته شده بود . پس سپاه پاسداران جنگ را ادامه داد که پس از شکست واعلام آتس بس نتیجه ی آن شد که فقط رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی خود اعلام کرد که بیش از 1000 میلیارد دلار هزینه و خسارات جنگی برای طرف ایرانی در بر داشته است .
این وضع ادامه داشت وهر سال اوایل مهر دوران ماه عسل رفسنجانی بود. چون که معرکه گیری هفته جنگ بود و رفسنجانی با باد در غبغب و گلو انداختن از دستآورد های هفته دفاع مقدس و جنگ می گفت تااینکه دوم خرداد سال 76 وجود آمد و کمی فضای اختناق شکسته شد و خلاصه اکبر گنجی که در کنار سعید حجاریان به سوی دوم خردادی ها خزید ند وا دای روزنامه نگار روشنفکر را در روزنامه ی صبح خودشان در می آوردند و اکبر گنجی و عماد الدین باقی از قتل های زنجیره ای گفتند ونوشتند و اطلاعات قطره کشانی و نقش عالی جنابان از جمله عالی جناب سرخ پوش رفسنجانی را افشا کردند وموضوع جنگ وادامه ی آن بر زیر سئوال برده شد و رفسنجانی به عنوان عامل اصلی ادامه دهنده ی جنگ شدیداً مورد نقادی و پرسشگری قرار گرفته شد . از هزاران طرح های نیمه تمام ویا چند بار افتتاح شده گفته شد. آنگونه رفسنجانی زیر سئوال رفت که حتی در نمایش خیمه شب بازی مجلس ششم رد شد وبا تقلب و آبروریزی باطل کردن 30 % آرای حوزه ی ارای انتخابیه ی تهران که احمد جنتی دبیر شورای نگهبان انجام داد وچند تا نماینده دوم خردادی از حوزه ی انتخابیه ی تهران آرای شان باطل شد و علیرضا رجائی نیز به زندان افکنده شد . شرایط برای ورود غلامعلی حداد عادل رفسنجانی از نیمکت های ذخیره ها به نام نفر سی ام یا آغاسی به مجلس راه یافتند که رفسنجانی به خاطر آبروریزی به مجلس ششم نرفت .
خلاصه این بازی گرگم بهوا وشل کن و سقت کن ادامه داشت تااینکه نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم فرا رسید . چون سپاه پاسداران مجلس هفتم را قبضه کرده بود و به دنبال سیاست پیچیده و چند لایه حرکت چراغ خاموش خودش بود که پاسدار محمد باقر ذوالقدر طراح آن بود. در حقیقت یک کودتای خزنده بود. چون نامزد های مهم دوم خردادی در مجلس هفتم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند و اجازه داده نشد که نامزد ریایست جمهوری دوره نهم شوند و حتی سپاه پاسداران به آخوند کروبی هم اجازه نداد تا که برای مرحله ی دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری برود .
ولی بالاخره رفسنجانی با پاسدار غلامک وگماشته ی احمدی نژاد به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری رفتند . دوم خردادی های ترکش خورده ومغلوب شده چون شدیداً احساس ترس کرده بودند بالاجبار مجبور شدند که ازنامزدی رفسنجانی دفاع کنند . ولی در مجموع چون بسیج وسپاه پاسداران ونیروی انتظامی پای صندوق های آرا ی انتخاباتی بودند . بنابراین دست به معجزه گری زدند و صندوق های آرای رأی گیری را در وقت اضافی در مساجد پر کردند و نزدیک دو برابر رأ ی برای این پاسدار احمدی نژاد در برابر آرا ی رفسنجانی علم کردند و حماسه ساخته ورژیم یک دست شد . شب نامه هائی که علیه ی رفسنجانی و خانواده و حزب کارگزاران وی در روند تبلیغات انتخابات شروع شده بود باز هم ادامه یافت . چون هدف این بود که مانع از ورود وی به مجمع خبرگان رهبری شوند . لذا روز 15 خرداد جلسه ی وی در قم بر هم زده شد .
خلاصه سایت رجا نیوز فاطمه رجبی همسر سخنگوی دولت غلامحسین الهام علیه ی خاتمی و به خصوص رفسنجانی ادامه داشت تااینکه پاسدار محسن ر ضائی نیز به نیت کسب پستی در دولت احمدی نژاد برای رفسنجانی دم د ر آورد و در مصاحبه ی خود با ایسنا، رفسنجانی را عامل ادامه ی جنگ پس از فتح خرمشهر دانست و معرفی کرد . ناچاراً رفسنجانی مجبور شد که در خطبه ی نماز جمعه ی از خودش دفاع کند و نامه ی خمینی به سپاه پاسداران ودلیل شکست و جام زهر خوردن را بازگو کرد . و گند این حقیقت نیز در آمد که خمینی ضمن اینکه تأکید کرده بود که سپاه پاسداران تا آن مقطع جنگ را ادامه داده بود، ولی به داشتن سلاح لیزری نیز اشاره کرده بود. برای افشا شدن همین واقعیت حمله ی همه جانبه به سوی رفسنجانی شروع شد که چرا نامه ی خمینی را افشا کرده است . حتی ولی فقیه نیز با فشار سپاه پاسداران بد جوری رفسنجانی را مورد حمله قرار داد .
بنابراین اکنون که سپاه پاسداران تسلط شده است وزیر پوشش رئیس جمهور کردن پاسدار غلامک و گماشته ی دست نشانده احمدی نژاد ومطرح کردن نابود سازی اسرائیل و دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و دخالت گری گسترده در عراق و راه اندازی جنگ 33 روزه با اسرائیل از طریق حزب الله لبنان ودر اختیار داشتن تأسیسات هسته ای که بطور کامل آن را در کنترل خود گرفته است و فضا را برروی دوم خردادی ها ورفسنجانی بسته است . اکنون در شرایطی که رژیم تروریستی در ضعف و بحران قرار گرفته است واز موضع ذلت وخواری می خواهد با آمریکا مذاکره کند و جنگ قدرت جناحی و باندی ادامه دارد . افشا نمودن این موضع گیری سپاه پاسداران این ارگان فاشیستی و مافیائی و غارتگر و دزد که رو شده است که بطور شفاف می گوید که عامل اصلی ادامه دهنده ی جنگ ضدملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران وعراق برای خزیدن به رأس قدرت بوده است بخشی از این افشاگری و اعتراف به نقش سپاه پاسداران در زیر ضمیمه شده است که چگونه این ارگان فاشیستی از ترس مخالفین وخارج نشدن مرکز قدرت از دست شان، مملکت را ویران ومیلیون ها نفر کشته ومجروح وبی خانمان و وآواره وتبعید کردند و یا بر زندان افکندند وشکنجه و اعدام نمودند تا که جنگ ادامه پیدا کنند تا مشتی روستائی پاسدار شده در کنار آخوندهای جانی بقدرت رسید همچون رفسنجانی و آقازاده های دزدتر وجانی تر از خودشان خون مردم ایران را بر توی شیشه کنند و شرایطی حاکم نمایند که این روز ها به عنوان طرح امنیت ملی در ایران وخیابان ها آنگونه که تصاویر مخابره شده است با جوانان معترض به عنوان ازاذل و اوباش بر خورهای ضد انسانی وبربریت قرون وسطائی اعمال می شود؟ حال غرب برای چه هنوز با این رژیم جنایتکار به دنبال مذاکره ومماشات می باشد مشخص نیست که تا کجا باز هم مردم ایران می بایست هزینه ای بیش از آن به پرداز که در بیش از 28 سال گذشته تا حال پرداخته است؟
هوشنگ - بهداد

شنبه، 29 اردیبهشت ماه 1386

علل واقعی ادامه جنگ ایران و عراق پس از آزادسازی خرمشهر
سایت رسانه خبری: اعتراف مجله ارگان رسمی سپاه پاسداران در مورد علل واقعی ادامه جنگ ایران و عراق پس از آزادسازی خرمشهریک ربع قرن پیش از این، بدنبال آزاد سازی خرمشهر از اشغال نیروهای ارتش عراق در سوم خردادماه سال ۱۳۶۱، یک فرصت طلائی در مقابل ایران قرار گرفت تا ضمن دریافت نزدیک به ۱۰۰میلیارد دلار خسارات جنگی ( مبلغی که پرداخت آن به دولت ایران توسط سران کشورهای عربی در جلسه ای که در شهریور ماه سال ۱۳۶۱ در کنفرانس فض مراکش برگزار شد، پذیرفته شده بود) پیروز از جنگ ایران و عراق بیرون بیاید. پرداخت این مبلغ کلان به دولت ایران نه تنها امکان بازسازی فوری مناطق جنگی را فراهم میکرد بلکه میتوانست نقطه ی شروعی باشد برای آبادسازی تمامی ایران.
در همان زمان احمد سکوتوره رئیس جمهور گینه که ریاست هیئت منتخب کنفرانس اسلامی برای میانجیگری در جنگ ایران و عراق را برعهده داشت نامه ای را هم از صدام حسین رئیس جمهور عراق دریافت کرد که در آن شرط ایران در زمینه تعیین متجاوز جنگ پذیرفته شده بود.
در آن روزها و ماهها، جهان شگفت زده ماند که چرا حکومت اسلامی ایران پیشنهاد بسیار سخاوتمندانه کشورهای عربی را رد کرده و حاضر به پایان پیروزمندانه جنگ به نفع ایران نمیشود.
راستی چرا دولت اسلامی ایران این فرصت طلائی را از دست داد؟
مجله پیام انقلاب ( ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) شماره ۶۴ به تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۶۱ در مقاله ای تحت عنوان "رزمندگان اسلام از ورود به خاک عراق چه انگیزه هائی دارند؟" پاسخ این سئوال را بخوبی و به روشنی داده است:
"آمریکا در نظر داشت که با برقراری صلح به خواستهای رفاهی مردم ما دامن زده و گروههای مفسد و محارب آلت دست خویش در سطح داخل ضمن تعریض بر حاکمیت خط امام با تکیه بر ضعف ها و کمبودهای طبیعی بعد از جنگ گروههای سیاسی وابسته را رشد داده و یا حداقل منابع اطلاعاتی و جاسوسی خویش را که در دوران جنگ تا حدود زیادی از دست داده بود، تکمیل کند."
شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ (۱۹ مه ۲۰۰۷)