چرا مزدور اجاره ای عليرضا نوریزاده، نوکر دلار های طیب و طاهر می باشد؟
گفته می شود که تاریخ بسیار گفتنی ها درون خود نهفته دارد . گرچه بخشی از آن دچار تحریف گری وتملق گوئی و کتمان شدگی وجابه جائی ها وبزرگ نمائی ها شده است و گرچه تاریخ گاهی بابازگوئی با طنز وبذله گوئی و ... جنگ وویرانی و تراژدیک نیز همراه است. ولی در مجموع نکات بس آموزنده ای دارد که در همه شرایط زمانی و قابل استفاه و تعممیم دانست .
مثلاً آورده شده است که روزی ناصرالدین شاه در کنار آشپز ویژه ی خود در بازار شهر عبور می کرد . ناگهان چمشش بر تبق بادمجان های سیاه افتاد . رو به سخن از آشپز پرسید که اینان چیستند؟ از آشپز پاسخ شنید که قربان بادمجان است. شاه پرسش کرد به چه کار آید؟ جواب شنید در طبخ آشپزی و غذا بکار آید و با آن می توان خورشت وخوراک خوشمزه پخت وآماده کرد . شاه فرمان داد پس مقداری بخرید وخوراکی از آن تهیه نمائید . آشپز باشی اینکار را نمود ودر مجلسی در کنار سایر خوراک ها در سفره ی غذا تقدیم شاه کرد . ناصرالدین شاه خورد و از بادمجان خوشش آمد واز خوراک بادمجان تعریف ها نمود. پس از صرف غذا آشپز در وصف بادمجان شعر ها و ثنا ها خواند و بس تعریف وتحسین تمجید از بادمجان کرد و از مزایا وخواص آن بگفت . روزگار سپری شد تااینکه در محفل ومجلسی دیگر آشپز باشی بازهم خوراک مسمای بادمجان طبخ کرده بود . ناصرالدین شاه خورد وخوشش نیامد وشروع به نق زدن کرد که این چیست که تو پخته ای؟ آشپز شروع کرد از معایب بادمجان بسیار گفتن . شاه صحبت غلام آشپز باشی را قطع کرد وخطاب به غلام آشپزباشی گفت پدر سوخته تو غلام آشپز منی یا نه نوکر بادمجانی! چونکه دفعه قبل از بادمجان آنهمه تعریف وتمجید بنمودی واز محاسن ومزایایش بگفتی . ولی اکنون بر خلاف دفعه ی قبل از بادمجان بد گوئی می کنی واز معایبش می گوئی؟ غلام آشپر باشی گفته بود قربان بنده نوکر شما می باشم . اگرچنانچه شما از بادمجان خوشتان بیاید. منهم خوشم میآید . ولی اگر چنانچه جنابعالی از بادمجان خوشتان نیاید، بنده هم از بادمجان بدم میآید
اکنون داستان مزدور اجاره ای علیر ضا خان نوریزاده می باشد که چون خودش اعتراف کرده بود که بنده وبرده ی دلار و پول های طیب وطاهر می باشد و برایش مهم نیست که از کدام سمت وجهت به سویم آید یا داده وارسال می شود . از سوی دیگر چون خیلی وقت است که ستاره ی مسند قدرت نشینی دوم خردادی ها افول کرده است. درعوض شعله های شهاب سرکش نورانی شدن آسمان آق محمود کوتوله پاسدار تیر خلاص زن دمیدن کرده است . البته که ناشی از حمل نمودن نیمه سوز سوزان وشعله وری می باشد که آق محمود کوتوله در وضعیت نورانی شده تا سازمان ملل رفت وعدالت غنی شده با دانش بومی مهرورزانه را به بندگان خدا در سراسر جهان صادر کرد. ا اکنون به نظر می رسد که سهمی از این عدالت صادراتی نصیب مزدور اجاره ای شده باشد که در شرایطی که بحران هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی بسیار حاد شده و شرایط و اوضاع واحوال را تار و چشم انداز را تیره کرده است . طوریکه برای پائین کشیدن فتیله ی این بحران آن یکی وزیر آدمربای دولت امام زمانی مجبور شده است بر خلاف شعار های سر داده شده ی ضد شیطان بزرگ، هم به کنفرانس شرم الشیخ برود وهم اینکه با ضعیفه و نماینده ی شیطان بزرگ در پای میز غذا خوری سلام بدهد وبخندد وچشمک پرانی کند. بنابراین در همین هنگام است که مزدور اجاره ای وارد صحنه شده است. چرا که مگرمزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده معتاد به پول های طیب و طاهر نمی باشد و پیوسته تلاش برای دریافت دلارهای دریافتی طیب و طاهر با جنس ناب سفارشی افغانی نکرده است . پس چرا نباید به آق محمود کوتوله لبخند نزد و به خانم فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت چشمک نزند و باوی همکار یا هم قلم نشود؟ مگر دوغ به درویشان حرام است؟ چرا نباید مزدور اجاره ای همچون ولی فقیه و رفسنجانی دست به خود سازی منقلی با حقه ی ناصرالدین شاهی نزند؟ مگر این مزدور اجاره ای چه از ولی فقیه در سایه ی دولت فخیمه کمتر دارد که باید جنس مواد دار با سیخ مصرف کند که نه قیافه بلکه ششدانگ صدا وحواسش را بر هم بریزد؟
تازه چرا آن موقع که دنیا به کام اصلاح طلبا ن بود و هرروز از داخل ایران اطلاعات دست اول برای این مزدور اجاره ای در لندن فکس می شد تا که به نفع دوم خردادی ها وخاتمی چیان تبلیغ کند و علیه ی مخالفین بر انداز به خصوص سازمان مجاهدین در رسانه و بلند گوهای استعماری چرندیات بگوید و از ستاد کودتاگران ونسبت آنان در دفتر صدا وسیمای پاسدار علی لاریجانی بگوید که آن زمان رئیس صدا و سیما بود وخبر از ولی فقیه می داد و می گفت چون ایشان مبتلا سرطان پیشرفته و بد خیم پروستان می باشد عن قریب مردنیست. آن موقع چرا قلمزنانی همچون مننتقد کنونی سایت آخوند حسن روحانی از داشتن رابطه ی مزدور اجاره ای با دوم خردادی ها سخنی نمی گفتند همچون اکنون که از رابطه نوریزاده و فاطمه رجبی گفته شده است؟! که در سایت آفتاب مورخ 17 اردیبهشت آمده و توضیح داده شده است که مقاله مزدور علیرضا نوریزاده در روزنامه فرامنطقهای «الشرق الاوسط» چاپ لندن؛ با هیجان و استقبال گسترده سایتهای حامی دولت، مخصوصا سایت ً فاطمه رجبی، نماد رسانهای حامیان دولت مواجه شد. و افزوده است که مزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده روز یکشنبه در روزنامه الشرق الوسط ادعا کرد که حسین موسویان جاسوس انگلیس بوده است و اطلاعات مربوط به جاسوسی او از سوی سرویس اطلاعاتی روسیه به وزارت اطلاعات ایران داده شده است. مزدور اجاره ای نوریزاده همچنین تلویحاً بازداشت موسویان را ناشی از رقابت سرویسهای اطلاعاتی روسیه و انگلیس در ایران دانست! همچنین سایت آفتاب آخوند حسن روحانی ادامه داده است که بلافاصله پس از انتشار این مقاله مزدور اجاره ای نوریزاده، سایتهای حامی دولت از جمله رجانیوز، انصارنیوز (پایگاه خبری شورای هماهنگی نیروهای حزبالله)، عدالتخانه و سپهرنیوز با قدرت وارد میدان شده و اغلب این مقاله نوریزاده را تیتر یک خود کردند!! در بخش دیگری از افشاگری ماهیت مزدور اجاره ای نوریزاده در سایت آفتاب آمده است که در این میان سایت «رجانیوز» که توسط فاطمه رجبی اداره میشود تا آنجا پیش رفت که نوریزاده را «تحلیلگر بینالمللی» نامید و تاکید کرد تاکنون تمام اظهارات نوریزاده درست از آب درآمده است! و اضافه کرده سایر سایتهای تند و افراطی حامی دولت نظیر «انصارنیوز»، «عدالتخانه» و «سپهر» نیز البته توجه قابل درکی را به این مقاله نشان دادند. همینطور سایت آفتاب برای پوشش تبرئه و سفید کردن پرونده ی مزدور اجاره ای و چند جانبه نوریزاده، دست به یک نمایش شیرینکاری کمدی زده و افزوده است نکته مهم اینست که در این میان، ارتباط قابل توجه سایتهای افراطی حامی دولت با مزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده که یکی از شاخصترین چهرههای مخالف جمهوری اسلامی است. پرسش مهم اینست فاطمه رجبی که حتی خاتمی و کروبی را نیز برانداز میداند و به اسم «حمایت از نظام» به اغلب شخصیتهای معتدل و تعقلگرای جمهوری اسلامی (از خاتمی و هاشمی گرفته تا حدادعادل، هاشمی شاهرودی، حسن روحانی، قالیباف، ضرغامی، محسن رضایی و...) دشنام میدهد چه ارتباطی با علیرضا نوریزاده دارد که در جریان بازداشت حسین موسویان دقیقاً مواضعی یکسان با یکدیگر داشته و به منبع خبری یکدیگر تبدیل شدهاند؟ سایت آفتاب برای اینکه پرونده ی مزدور اجاره ای علیر ضا نوریزاده و جاسوس بودن حسین موسویان را لوث کند و بار پرونده ی این دو را بر سر فاطمه ی رجبی آوار کند و افشاگری های وی را بازتاب تکرار مخالفین وانمود نماید ، اینگونه از ایشان سئوال بو دار کرده است.
آیا با این وصف نباید نگران بود که فاطمه رجبی چند ماه بعد اظهاراتی از دیگر سران اپوزیسیون خارجنشین را به عنوان منبع خبر نقل کرده و در لوای حمایت پرطمطراق از نظام و ژست اولترا اصولگرایی، به تریبون این افراد تبدیل شود؟ بازهم کمدی تر اینکه اگر طبق ادعای نویسنده مزدور اجاره ای علیر ضا نوریزاده از 10 سال پیش با باند محفلی سعید امامی در رابطه بوده است. اولاً چرا پس ای مزدور سر شناس و گاو پیشانی سفید از دوم خردادی ها دفاع می کرد واز اطلاعات قطره چکانی قتل های زنجیره ای اکبر گنجی می گفت؟ دوماً چرا همان موقع از سوی دوم خردادی ها به جای همکاری کردن با وی، افشا نشد؟ سوماً اگر این مزدور تابلو با آن جریان در رابطه بوده است . پس برای چه این مزدور اجاره ای دیگر جزو مخالفین رژیم فاشیستی مذهبی قلمداد شده است که سایت آفتاب ادعای آن را کرده است؟ چونکه با قرار گرفتن در کنار تندوروهای باند غالب جزو جیره بگیرگان پول های طیب و طاهر دستگاه ننگین وبدنام وزارت اطلاعات بوده و می باشد که اکنون سایت آفتاب تلاش کرده ست بطور وارونه آدرس غلط بدهد و بگوید از حدود 10 سال قبل اخبار ضد و نقیضی درباره ارتباطات خاص مزور اجاره ای علیرضا نوریزاده با برخی محافل تندرو در ایران منتشر شده و برخی رسانههای اپوزیسیون ادعا کردهاند که نوریزاده عامل یک جریان خاص سیاسی امنیتی است که در قالب یک روزنامهگار برانداز، اهداف آنان را دنبال میکند. این شایعات تا آنجا پیش رفت که حامیان این فرضیه حتی اطلاعاتی درباره یک کتابخانه در لندن منتشر کردند. جالب است که در دنباله اینکه سایت آفتاب چون خوب می داند که به مزدور اجاره ای نوریزاده علیه مجاهدین نیاز می باشد . بنابراین برای اینکه بطور کامل وی را نسوزاند افزوده است اکنون صرفنظر از درستی یا نادرستی این مدعیات، حداقل رفتار فاطمه رجبی و نوریزاده در ماجرای حسین موسویان و تکرار ادعایی که فقط و فقط از سوی رسانههای این دو نفر مطرح شده است نشان میدهد که تصادفاً هماهنگیهایی نیز میان این دو وجود دارد. سایت آفتاب آخوند حسن روحانی در پایان بیشتر قاطی کرده و بیشتر دچار تاقض گوئی شده است . یعنی اینکه اگر طبق ادعای این سایت مزدور اجاره ای با فاطمه رجبی همکار وهمسو شده است و از سوی دیگر فاطمه رجبی را حامی دولت معرفی کرده است . ولی در پایان برای تبرئه کردن حسین موسویان تهدید کرده است که اگر نظرمزدور اجاره ای در مورد حسین موسویان درست است بنابراین نظر ایشان در مورد آق محمود تیر خلاص زن نیز درست است و آیا این نظر و تحلیل قابل انتشار می باشد؟ این ادعای کمیک را سایت آفتاب اینگونه دنبال و بیان کرده ا ست: صرفنظر از مقاله نوریزاده، که 5 سایت مدعی دولت که همزمان مقاله مزبور را منتشر کرده و درصدر اخبار خود قرار دادند باید به یک تناقض و پارداوکس بزرگ پاسخ دهند. آیا انتشار این مطلب توسط سایتهای فاطمه رجبی به این معنی است که سایر مطالب نوریزاده نیز قابل انتشار و استناد است؟ آیا رسانهها میتوانند تحلیلها و مطالب این نویسنده درباره محمود احمدینژاد را نیز منتشر کنند؟ به نظر میرسد که حامیان افراطی دولت در این زمینه نیز بر مبنای دو استراتژی قدیمی و شناخته شده خود حرکت کردهاند. اول آن که «هدف وسیله را توجیه میکند». و دوم آن که هرگونه دروغپردازی، هتک حرمت و رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی برای افزایش قدرت جناح خانم رجبی مجاز، مشروع و حتی ضروری است!
در پایان اینکه باز تأکید می شود که مزدور اجاره ای نوریزاده برای دلار طیب وطاهر کار می کند هرکه باشد اصلاً برایش مهم نیست . البته اگر سفارش مواد خالص و ناب افغانی مدل مصرف ولی فقیه یا رفسنجانی باشد که دیگه حرف نداره ، اما پرسش اساسی این است که مگر بیش از 29 سال نمی باشد که دستگاه بد نام وزارت اطلاعات ومطبوعات وابسته ومبلغ آن، خیلی بد تر از این اتهامات را به مخالفین زده اند وآنان را نیز با همین اتهامات دروغین دستگیر و شکنجه و اعدام کرده اند ودر برون نیز آنان را ترور نموده اند و سابقه ی پرونده ی قتل های زنجیره ای داشته اند ؟ چرا در این زمان سپری شده صدای قلم زنانی که اکنون در سایت آفتاب قلمفرسائی می کنند، هرگز بلند نشد و یا نوک قلم شان اینگونه در مورد بازگو کردن واقعیات در مورد همکاران و مأموران وجاسوسان بد نام وزارت بد نام اطلاعات رژیم فاشیستی مذهبی نچرخیده است ؟ آیا غیر از اینست که اکنون چون سایت آفتاب در موضغ مغلوب می باشند عملکرد گذسته ی خود را فراموش کرده و از ترس خودشان که نکند به سرنوشت حسین موسویان گرفتار شوند یقه ی مجرم غالب را گرفته اند وآنان را بازخواست می کنند ویک پادو و مزدور بدنام اجاره ای را نیز دراز کرده اند که چرا برای پول های طیب وطاهر دچار دگر دیسی شده است ؟
تپانچه از سایت اندیشه
شهریور 19- 86
http://www.andesheh.com/maghalat26/212.htm
گفته می شود که تاریخ بسیار گفتنی ها درون خود نهفته دارد . گرچه بخشی از آن دچار تحریف گری وتملق گوئی و کتمان شدگی وجابه جائی ها وبزرگ نمائی ها شده است و گرچه تاریخ گاهی بابازگوئی با طنز وبذله گوئی و ... جنگ وویرانی و تراژدیک نیز همراه است. ولی در مجموع نکات بس آموزنده ای دارد که در همه شرایط زمانی و قابل استفاه و تعممیم دانست .
مثلاً آورده شده است که روزی ناصرالدین شاه در کنار آشپز ویژه ی خود در بازار شهر عبور می کرد . ناگهان چمشش بر تبق بادمجان های سیاه افتاد . رو به سخن از آشپز پرسید که اینان چیستند؟ از آشپز پاسخ شنید که قربان بادمجان است. شاه پرسش کرد به چه کار آید؟ جواب شنید در طبخ آشپزی و غذا بکار آید و با آن می توان خورشت وخوراک خوشمزه پخت وآماده کرد . شاه فرمان داد پس مقداری بخرید وخوراکی از آن تهیه نمائید . آشپز باشی اینکار را نمود ودر مجلسی در کنار سایر خوراک ها در سفره ی غذا تقدیم شاه کرد . ناصرالدین شاه خورد و از بادمجان خوشش آمد واز خوراک بادمجان تعریف ها نمود. پس از صرف غذا آشپز در وصف بادمجان شعر ها و ثنا ها خواند و بس تعریف وتحسین تمجید از بادمجان کرد و از مزایا وخواص آن بگفت . روزگار سپری شد تااینکه در محفل ومجلسی دیگر آشپز باشی بازهم خوراک مسمای بادمجان طبخ کرده بود . ناصرالدین شاه خورد وخوشش نیامد وشروع به نق زدن کرد که این چیست که تو پخته ای؟ آشپز شروع کرد از معایب بادمجان بسیار گفتن . شاه صحبت غلام آشپز باشی را قطع کرد وخطاب به غلام آشپزباشی گفت پدر سوخته تو غلام آشپز منی یا نه نوکر بادمجانی! چونکه دفعه قبل از بادمجان آنهمه تعریف وتمجید بنمودی واز محاسن ومزایایش بگفتی . ولی اکنون بر خلاف دفعه ی قبل از بادمجان بد گوئی می کنی واز معایبش می گوئی؟ غلام آشپر باشی گفته بود قربان بنده نوکر شما می باشم . اگرچنانچه شما از بادمجان خوشتان بیاید. منهم خوشم میآید . ولی اگر چنانچه جنابعالی از بادمجان خوشتان نیاید، بنده هم از بادمجان بدم میآید
اکنون داستان مزدور اجاره ای علیر ضا خان نوریزاده می باشد که چون خودش اعتراف کرده بود که بنده وبرده ی دلار و پول های طیب وطاهر می باشد و برایش مهم نیست که از کدام سمت وجهت به سویم آید یا داده وارسال می شود . از سوی دیگر چون خیلی وقت است که ستاره ی مسند قدرت نشینی دوم خردادی ها افول کرده است. درعوض شعله های شهاب سرکش نورانی شدن آسمان آق محمود کوتوله پاسدار تیر خلاص زن دمیدن کرده است . البته که ناشی از حمل نمودن نیمه سوز سوزان وشعله وری می باشد که آق محمود کوتوله در وضعیت نورانی شده تا سازمان ملل رفت وعدالت غنی شده با دانش بومی مهرورزانه را به بندگان خدا در سراسر جهان صادر کرد. ا اکنون به نظر می رسد که سهمی از این عدالت صادراتی نصیب مزدور اجاره ای شده باشد که در شرایطی که بحران هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی بسیار حاد شده و شرایط و اوضاع واحوال را تار و چشم انداز را تیره کرده است . طوریکه برای پائین کشیدن فتیله ی این بحران آن یکی وزیر آدمربای دولت امام زمانی مجبور شده است بر خلاف شعار های سر داده شده ی ضد شیطان بزرگ، هم به کنفرانس شرم الشیخ برود وهم اینکه با ضعیفه و نماینده ی شیطان بزرگ در پای میز غذا خوری سلام بدهد وبخندد وچشمک پرانی کند. بنابراین در همین هنگام است که مزدور اجاره ای وارد صحنه شده است. چرا که مگرمزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده معتاد به پول های طیب و طاهر نمی باشد و پیوسته تلاش برای دریافت دلارهای دریافتی طیب و طاهر با جنس ناب سفارشی افغانی نکرده است . پس چرا نباید به آق محمود کوتوله لبخند نزد و به خانم فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت چشمک نزند و باوی همکار یا هم قلم نشود؟ مگر دوغ به درویشان حرام است؟ چرا نباید مزدور اجاره ای همچون ولی فقیه و رفسنجانی دست به خود سازی منقلی با حقه ی ناصرالدین شاهی نزند؟ مگر این مزدور اجاره ای چه از ولی فقیه در سایه ی دولت فخیمه کمتر دارد که باید جنس مواد دار با سیخ مصرف کند که نه قیافه بلکه ششدانگ صدا وحواسش را بر هم بریزد؟
تازه چرا آن موقع که دنیا به کام اصلاح طلبا ن بود و هرروز از داخل ایران اطلاعات دست اول برای این مزدور اجاره ای در لندن فکس می شد تا که به نفع دوم خردادی ها وخاتمی چیان تبلیغ کند و علیه ی مخالفین بر انداز به خصوص سازمان مجاهدین در رسانه و بلند گوهای استعماری چرندیات بگوید و از ستاد کودتاگران ونسبت آنان در دفتر صدا وسیمای پاسدار علی لاریجانی بگوید که آن زمان رئیس صدا و سیما بود وخبر از ولی فقیه می داد و می گفت چون ایشان مبتلا سرطان پیشرفته و بد خیم پروستان می باشد عن قریب مردنیست. آن موقع چرا قلمزنانی همچون مننتقد کنونی سایت آخوند حسن روحانی از داشتن رابطه ی مزدور اجاره ای با دوم خردادی ها سخنی نمی گفتند همچون اکنون که از رابطه نوریزاده و فاطمه رجبی گفته شده است؟! که در سایت آفتاب مورخ 17 اردیبهشت آمده و توضیح داده شده است که مقاله مزدور علیرضا نوریزاده در روزنامه فرامنطقهای «الشرق الاوسط» چاپ لندن؛ با هیجان و استقبال گسترده سایتهای حامی دولت، مخصوصا سایت ً فاطمه رجبی، نماد رسانهای حامیان دولت مواجه شد. و افزوده است که مزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده روز یکشنبه در روزنامه الشرق الوسط ادعا کرد که حسین موسویان جاسوس انگلیس بوده است و اطلاعات مربوط به جاسوسی او از سوی سرویس اطلاعاتی روسیه به وزارت اطلاعات ایران داده شده است. مزدور اجاره ای نوریزاده همچنین تلویحاً بازداشت موسویان را ناشی از رقابت سرویسهای اطلاعاتی روسیه و انگلیس در ایران دانست! همچنین سایت آفتاب آخوند حسن روحانی ادامه داده است که بلافاصله پس از انتشار این مقاله مزدور اجاره ای نوریزاده، سایتهای حامی دولت از جمله رجانیوز، انصارنیوز (پایگاه خبری شورای هماهنگی نیروهای حزبالله)، عدالتخانه و سپهرنیوز با قدرت وارد میدان شده و اغلب این مقاله نوریزاده را تیتر یک خود کردند!! در بخش دیگری از افشاگری ماهیت مزدور اجاره ای نوریزاده در سایت آفتاب آمده است که در این میان سایت «رجانیوز» که توسط فاطمه رجبی اداره میشود تا آنجا پیش رفت که نوریزاده را «تحلیلگر بینالمللی» نامید و تاکید کرد تاکنون تمام اظهارات نوریزاده درست از آب درآمده است! و اضافه کرده سایر سایتهای تند و افراطی حامی دولت نظیر «انصارنیوز»، «عدالتخانه» و «سپهر» نیز البته توجه قابل درکی را به این مقاله نشان دادند. همینطور سایت آفتاب برای پوشش تبرئه و سفید کردن پرونده ی مزدور اجاره ای و چند جانبه نوریزاده، دست به یک نمایش شیرینکاری کمدی زده و افزوده است نکته مهم اینست که در این میان، ارتباط قابل توجه سایتهای افراطی حامی دولت با مزدور اجاره ای علیرضا نوریزاده که یکی از شاخصترین چهرههای مخالف جمهوری اسلامی است. پرسش مهم اینست فاطمه رجبی که حتی خاتمی و کروبی را نیز برانداز میداند و به اسم «حمایت از نظام» به اغلب شخصیتهای معتدل و تعقلگرای جمهوری اسلامی (از خاتمی و هاشمی گرفته تا حدادعادل، هاشمی شاهرودی، حسن روحانی، قالیباف، ضرغامی، محسن رضایی و...) دشنام میدهد چه ارتباطی با علیرضا نوریزاده دارد که در جریان بازداشت حسین موسویان دقیقاً مواضعی یکسان با یکدیگر داشته و به منبع خبری یکدیگر تبدیل شدهاند؟ سایت آفتاب برای اینکه پرونده ی مزدور اجاره ای علیر ضا نوریزاده و جاسوس بودن حسین موسویان را لوث کند و بار پرونده ی این دو را بر سر فاطمه ی رجبی آوار کند و افشاگری های وی را بازتاب تکرار مخالفین وانمود نماید ، اینگونه از ایشان سئوال بو دار کرده است.
آیا با این وصف نباید نگران بود که فاطمه رجبی چند ماه بعد اظهاراتی از دیگر سران اپوزیسیون خارجنشین را به عنوان منبع خبر نقل کرده و در لوای حمایت پرطمطراق از نظام و ژست اولترا اصولگرایی، به تریبون این افراد تبدیل شود؟ بازهم کمدی تر اینکه اگر طبق ادعای نویسنده مزدور اجاره ای علیر ضا نوریزاده از 10 سال پیش با باند محفلی سعید امامی در رابطه بوده است. اولاً چرا پس ای مزدور سر شناس و گاو پیشانی سفید از دوم خردادی ها دفاع می کرد واز اطلاعات قطره چکانی قتل های زنجیره ای اکبر گنجی می گفت؟ دوماً چرا همان موقع از سوی دوم خردادی ها به جای همکاری کردن با وی، افشا نشد؟ سوماً اگر این مزدور تابلو با آن جریان در رابطه بوده است . پس برای چه این مزدور اجاره ای دیگر جزو مخالفین رژیم فاشیستی مذهبی قلمداد شده است که سایت آفتاب ادعای آن را کرده است؟ چونکه با قرار گرفتن در کنار تندوروهای باند غالب جزو جیره بگیرگان پول های طیب و طاهر دستگاه ننگین وبدنام وزارت اطلاعات بوده و می باشد که اکنون سایت آفتاب تلاش کرده ست بطور وارونه آدرس غلط بدهد و بگوید از حدود 10 سال قبل اخبار ضد و نقیضی درباره ارتباطات خاص مزور اجاره ای علیرضا نوریزاده با برخی محافل تندرو در ایران منتشر شده و برخی رسانههای اپوزیسیون ادعا کردهاند که نوریزاده عامل یک جریان خاص سیاسی امنیتی است که در قالب یک روزنامهگار برانداز، اهداف آنان را دنبال میکند. این شایعات تا آنجا پیش رفت که حامیان این فرضیه حتی اطلاعاتی درباره یک کتابخانه در لندن منتشر کردند. جالب است که در دنباله اینکه سایت آفتاب چون خوب می داند که به مزدور اجاره ای نوریزاده علیه مجاهدین نیاز می باشد . بنابراین برای اینکه بطور کامل وی را نسوزاند افزوده است اکنون صرفنظر از درستی یا نادرستی این مدعیات، حداقل رفتار فاطمه رجبی و نوریزاده در ماجرای حسین موسویان و تکرار ادعایی که فقط و فقط از سوی رسانههای این دو نفر مطرح شده است نشان میدهد که تصادفاً هماهنگیهایی نیز میان این دو وجود دارد. سایت آفتاب آخوند حسن روحانی در پایان بیشتر قاطی کرده و بیشتر دچار تاقض گوئی شده است . یعنی اینکه اگر طبق ادعای این سایت مزدور اجاره ای با فاطمه رجبی همکار وهمسو شده است و از سوی دیگر فاطمه رجبی را حامی دولت معرفی کرده است . ولی در پایان برای تبرئه کردن حسین موسویان تهدید کرده است که اگر نظرمزدور اجاره ای در مورد حسین موسویان درست است بنابراین نظر ایشان در مورد آق محمود تیر خلاص زن نیز درست است و آیا این نظر و تحلیل قابل انتشار می باشد؟ این ادعای کمیک را سایت آفتاب اینگونه دنبال و بیان کرده ا ست: صرفنظر از مقاله نوریزاده، که 5 سایت مدعی دولت که همزمان مقاله مزبور را منتشر کرده و درصدر اخبار خود قرار دادند باید به یک تناقض و پارداوکس بزرگ پاسخ دهند. آیا انتشار این مطلب توسط سایتهای فاطمه رجبی به این معنی است که سایر مطالب نوریزاده نیز قابل انتشار و استناد است؟ آیا رسانهها میتوانند تحلیلها و مطالب این نویسنده درباره محمود احمدینژاد را نیز منتشر کنند؟ به نظر میرسد که حامیان افراطی دولت در این زمینه نیز بر مبنای دو استراتژی قدیمی و شناخته شده خود حرکت کردهاند. اول آن که «هدف وسیله را توجیه میکند». و دوم آن که هرگونه دروغپردازی، هتک حرمت و رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی برای افزایش قدرت جناح خانم رجبی مجاز، مشروع و حتی ضروری است!
در پایان اینکه باز تأکید می شود که مزدور اجاره ای نوریزاده برای دلار طیب وطاهر کار می کند هرکه باشد اصلاً برایش مهم نیست . البته اگر سفارش مواد خالص و ناب افغانی مدل مصرف ولی فقیه یا رفسنجانی باشد که دیگه حرف نداره ، اما پرسش اساسی این است که مگر بیش از 29 سال نمی باشد که دستگاه بد نام وزارت اطلاعات ومطبوعات وابسته ومبلغ آن، خیلی بد تر از این اتهامات را به مخالفین زده اند وآنان را نیز با همین اتهامات دروغین دستگیر و شکنجه و اعدام کرده اند ودر برون نیز آنان را ترور نموده اند و سابقه ی پرونده ی قتل های زنجیره ای داشته اند ؟ چرا در این زمان سپری شده صدای قلم زنانی که اکنون در سایت آفتاب قلمفرسائی می کنند، هرگز بلند نشد و یا نوک قلم شان اینگونه در مورد بازگو کردن واقعیات در مورد همکاران و مأموران وجاسوسان بد نام وزارت بد نام اطلاعات رژیم فاشیستی مذهبی نچرخیده است ؟ آیا غیر از اینست که اکنون چون سایت آفتاب در موضغ مغلوب می باشند عملکرد گذسته ی خود را فراموش کرده و از ترس خودشان که نکند به سرنوشت حسین موسویان گرفتار شوند یقه ی مجرم غالب را گرفته اند وآنان را بازخواست می کنند ویک پادو و مزدور بدنام اجاره ای را نیز دراز کرده اند که چرا برای پول های طیب وطاهر دچار دگر دیسی شده است ؟
تپانچه از سایت اندیشه
شهریور 19- 86
http://www.andesheh.com/maghalat26/212.htm