نقد وبررسی " خنجر خونين سران عرب در قلب فلسطيني ها" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 24 اردیبهشت ماه سال 1386
"تلاش برای بحران سازی و جنگ افروزی جدید در خارمیانه"
روزهای باقیمانده مهلت های تعیین شده ی شورای امنیت سازمان ملل رو به پایان است که در قطعنانه شماره 1747 آمده بود که مهلت 60 روزه مبنی بر پذیرش توقف غنی سازی اورانیوم به رژیم تروریستی آخوندی داده شده بود که می بایست در این مدت موافقت خود را با توقف غنی سازی اعلام کند . در غیر اینصورت با صدور قطعنامه ی سنگین تری در شورای امنیت سازمان ملل روبرو خواهد شد. اما برای عدم پاسخگوئی و عبور از بحران هسته بازی های دیپلماسی وتهدید ها وسفر ها آغاز شده است . زیرا که پس از یک سری موش و گربه بازی وپر وپوک بازی کردن رفتن ونرفتن وحضور وعدم حضور وگذاشتن شرط و شروط آزادی 5 پاسدار تروریستی بازداشتی در اربیل عراق بالاخره سر کله ی وزیر آمربا منوچهر متکی در کنفرانس شرم الشیخ مصر در کنار معاون عباس عراقچی پیدا شد. ناگفته نماند که عراقچی نه کنترل کننده ی وزیر امور خارجه است ، بلکه بیش از وی نیز قدرت دارد . خلاصه در دنباله سلام و علیک و رد وبدل کرن لبخند میان وزیر آدمربا با همتای آمریکائی خانم رایس انجام گرفت . قرار است سیاست سیاست خند وسلام جای بازی دیپلماسی پینگ پنگ چین وآمریکارا بگیرد. آنگاه خبر اعلام آمادگی طرفین برای مذاکره بازتاب داده شد . سپس تئاتر انکار و تکذیب شروع شد تااینکه اکنون سخنگوی وزارت امور خارجه حسینی در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود خبر از دریافت پیشنهاد مذاکره رسمی میان آمریکا و رژیم تروریستی در خاک عراق را داده است که سخت مورد مخالفت شدید یادداشت روز نویس رزنامه ی کیهان پاسدار حسین شریعتمداری با نام مستعار محمد ایمانی قرار گرفته است که قدرتی بیش از سخن گوی امور خارجه ی و حتی وزیرامور خارجه منوچهر متکی آدمربا دارد . از سوی دیگر همین اینکه سفر دیگ چینی معاون رئیس جمهور به خلیخ فارس آنتی شد که ضمن تهدید نظامی کردن و ابراز مخالفت شدید از داشتن سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کردن در شرف رایزنی با رهبران میانه روی کشورها وشیخ نشین های منطقه ی خلیج فارس است تا که برای تغییر نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده ی ولی فقیه و سپاه پاسداران در عراق نظرات وموافقت آنان را جلب کند. از سوی دیگر پای دیگ چینی از خاک امارات به سوی عربستان نرسیده معاون پاسدار رئیس جمهور احمدی نژاد غلامک وگماشته ی ولی فقیه وارد میدان شد واعلام کرد که احمدی نژاد عازم امارات عربی می باشد . البته ایشان نیز پیش شرط مذاکره با آمریکا را امنیت برای نظامیان آمریکائی در عراق تعیین کرده است. یعنی اینکه اعتراف کرده است که کنترل خاک عراق دربست در اختیار رژیم ترویستی آخوندی می باشد . اما سفرپاسدار احمدی نژاد از امارات به پایان نرسیده است که اکنون سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه دست به مانور با حزب الله لبنان زده است واز قدرت نمائی حزب اله لبنان در جنگ 33 روزه علیه ی اسرائیل ورهبران کشورهای عربی گفته که آنان را خائن خطاب کرده و تهدید شان کرده است و سخت به این رهبران کشور های میا نه روی عربی از جمله مصر و عربستان سعودی تاخته است و حتی آنان را به سرنوشت مشابه انور سادات تهدید کرده است که چرا تلاش می کنند طرح پادشاه عربستان سعودی برای به آشتی رساندن اعراب و اسرائیل را دنبال می کنند . البته با تأکید کردن سرمقاله نویس که موضوع این طرح جدید نمی باشد چونکه 5 سال پیش از سوی عربستان مطرح شده است و گفته شده که هدف این است که تلاش شود گویا این طرح جدید موجب شده است که اسرائیل را وادار به عقب نشینی و تسلیم در برابر فلسطینیان و اعراب کند از شیطنت مجریان و طراحان جدید گفته و طرح را سازش با اسرائیل خوانده و اینگونه طرح پیشنهاداتی عربستان وخنجر خونین سران عرب بر قلب فلسطینیان نامیده و گزارش کامل و تهدید وتحقیر کننده ای داده و با طرح ابراز مخالفت کرده است :
"اين طرح حدود 5 سال پيش توسط ملك عبدالله كه در آن زمان وليعهد عربستان بود مطرح گرديد ولي همواره مورد بي اعتنائي آشكار اسرائيل قرار گرفت . البته رمز بي اعتنائي اسرائيل در موضع پيچيده و طلب كارانه رژيم صهيونيستي نهفته است و هرگز به معناي نپذيرفتن طرح سعوديها نبوده و نيست بلكه اسرائيل از يكطرف مايل است سازش با اعراب را با قيمتي به مراتب كمتر محقق سازد و از طرفهاي مقابل امتيازات بيشتري را مطالبه كند و از طرف ديگر با بي اعتنائي و عدم پذيرش ظاهري آن چنين وانمود سازد كه گويا با آن مخالف است و آنرا مغاير منافع اسرائيل مي داند. جا افتادن چنين ديدگاهي به رژيم هاي عربي كمك مي كند كه از اين موضع اسرائيل « مصرف داخلي » داشته باشند و چنين وانمود سازند كه گويا موضع خود را بر اسرائيل « تحميل » كرده اند! حال آنكه طراح اصلي چيزي كه موسوم به « طرح ملك عبدالله » است خود صهيونيست ها هستند. اين طرح در واقع مكمل « طرح 8 ماده اي فهد » است كه عمرش وفا نكرد تا محصول نهائي طرح را در ميدان عمل مشاهده كند ولاجرم اجراي آن با اندكي تغييرات ظاهري به جانشين وي محول شده است . مطابق معمول سران رژيم صهيونيستي در برخورد اول اين طرح را رد نموده و آنرا مطلقا غيرقابل پذيرش اعلام كرده اند. چرا كه پذيرش اسرائيل به اين معني تلقي مي شود كه در برگيرنده منافع اشغالگران است و در آنصورت براي جا انداختن طرح نزد افكار عمومي دنياي عرب و دنياي اسلام موانع جدي تري به وجود مي آيد. مفهوم اين عبارت اينست كه در واقع مخالفت ظاهري اسرائيل بعنوان يك اهرم تبليغاتي مناسب در دنياي عرب مورد بهره برداري قرار مي گيرد و طرفداران سازش با اسرائيل مخالفين سازش را بعنوان « همدستان اسرائيل » ! معرفي خواهند كرد كه گويا با اسرائيل در يك جهت و يك خط قرار دارند و هر دو با طرح صلح ملك عبدالله مخالفند! اين از شگردهاي شيطنت آميز طراحان و مجريان طرح جديد سازش با اسرائيل است كه مدافعان واقعي فلسطين را « خلع سلاح تبليغاتي » كنند و آنها را همگام با اشغالگران معرفي نمايند و چنين وانمود سازند كه گويا هر دو يك هدف را دنبال مي كنند و يك موضع دارند! "
خلاصه سرمقاله نویس به نمایند گی از سوی مردم فلسطین و دادستان مردم و کشورهای عربی مورد نزاع ومناقشه با اسرائیل چنین کیفرخواست چند بندی راعلیه ی طرح جدید عربستان سعودی صادره است :
1 ـ مهمترين ابزار ما و بهترين معيار ما براي شناخت توطئه هاي دشمن شناخت چهره هاي مجري طرح جديد است . رژيم كمپ ديويدي قاهره و رژيم مفلوك اردن يعني دو رژيمي كه با اسرائيل اشغالگر قرارداد سازش امضا كرده اند و نزديكترين مناسبات رسمي را با اشغالگران برقرار ساخته اند مجريان اصلي اين طرح جديد صهيونيستي هستند. حتي اگر از ساير ابعاد طرح و عواقب آن و شرايط حاكم بر دنياي عرب و اوضاع فلسطين هم بي اطلاع باشيم صرف وجود رژيم كمپ ديويدي قاهره و رژيم مفلوك اردن در صدر فهرست مجريان طرح سازش با اسرائيل مي تواند ماهيت واقعي اين طرح را برملا كند.
2 ـ اين بزرگترين هديه اي است كه دربارهاي عرب مي توانند در شرايط كنوني كه اسرائيل در اوج بحران داخلي و انزواي بين المللي و ضعف و ناتواني ناشي از شكست نظامي در جنگ 33 روزه عليه حزب الله لبنان دچار آنست به صهيونيست ها ارائه كنند. فراموش نكنيم كه اسرائيل پس از ناكامي مطلق و شكست نظامي در راه مقابله با حزب الله لبنان اكنون دچار يك بحران عميق سياسي ـ اجتماعي است و دولت « ايهود اولمرت » از هر طرف تحت فشار قرار دارد و هر لحظه ممكن است اولمرت ناچار به استعفا و كناره گيري شود. اين طرح سازش دربارهاي عرب با اسرائيل در مقطع كنوني به اين معني است كه سران عرب در اين موقعيت شكننده به ياري صهيونيست ها شتافته اند و با دراز كردن دست دوستي و سازش با اسرائيل مي خواهند افكار عمومي منطقه و جهان را به سوي ديگري منحرف سازند و بر شكست و ناكامي اسرائيل سرپوش بگذارند. اين همان خدمت بزرگي است كه « تزيپي ليوني » وزير خارجه اسرائيل مي گويد باارائه طرح صلح اخير اعراب يك افق سياسي روشن را در برابر اسرائيل گشوده اند و اين فرصت را به اسرائيل داده اند.
3 ـ با در نظر گرفتن پيروزي حماس در انتخابات و در اختيار داشتن حاكميت دولت خودگردان فلسطين صهيونيست ها و حاميان آنها نوعي تحريم اقتصادي عليه دولت خودگردان را بر فلسطيني ها تحميل كرده اند. عربستان با پا در مياني براي ايجاد هماهنگي ميان دولت حماس و محمود عباس مذاكرات طائف را شكل داد كه به نوعي تفاهم منجر شد لكن اقدام كنوني عربستان در واقع خنجر خونيني است كه از پشت بر قلب فلسطيني ها وارد مي آيد و نشان مي دهد كه عربستان حتي در برپائي اجلاس طائف هم حسن نيت نداشته و قصد فريب فلسطيني ها را داشته است .نبايد از نظر دور داشت كه امروز صهيونيست ها و حاميان آنها از دولت حماس مي خواهند اسرائيل را به رسميت بشناسد تا به محاصره اقتصادي دولت خودگردان خاتمه دهند. ارائه طرح به رسميت شناختن اسرائيل آنهم از جانب تمامي اعراب و به نام اتحاديه عرب و تحت عنوان طرح ملك عبدالله در واقع بزرگترين خدمتي است كه دربارهاي عرب منطقه به اشغالگران مي كنند و بطور همزمان فلسطيني ها را يكبار ديگر در برابر اشغالگران شرور تنها مي گذارند. نكته مهمتر اينكه اسرائيل از اعراب مي خواهد كه در موقعيت كنوني براي ايجاد تفرقه ميان دولت حماس و طيف محمود عباس به ياري اسرائيل بشتابند و به انجام كارهائي بپردازند كه انجام آن حتي از اسرائيل هم ساخته نيست . وزير خارجه اسرائيل از مصر اردن عربستان و ساير اعراب مي خواهد كه براي اجراي طرحهاي اسرائيل براي دولت خودگردان پيشقدم شوند و مي گويد « آنچه ما از اتحاديه عرب انتظار داريم حمايت از جناح ميانه روي دولت خودگردان فلسطين (طيف محمود عباس ) است . زيرا ميانه روها از انعطاف پذيري بيشتري براي صلح با اسرائيل (بخوانيد سازش ) برخوردارند. و در چنين شرايطي ماموريت هيئت نمايندگي اتحاديه عرب در تل آويو مي تواند يك رويداد تاريخي را به ثبت برساند. » اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه حتي خود صهيونيست ها هم از اينهمه ذلت پذيري و خيانت اعراب شوكه شده اند و صراحتا اعتراف مي كنند كه دربارهاي عرب خدمت بزرگي به اسرائيل مي كنند. دربارهاي عرب و شاه عربستان بايستي به افكار عمومي جهان عرب و جهان اسلام و بويژه به فلسطيني ها توضيح دهد كه چه ضرورتي ايجاب كرده و مي كند كه در مقطع كنوني و در اوج ضعف و ناكامي و انحطاط اسرائيل چنين خدمت بزرگي را به اشغالگران صهيونيست بكند و به تضعيف جبهه اعراب و فلسطيني ها بپردازد بنظر مي رسد كه تلاش براي تقويت دولت اولمرت يكي از اهداف اصلي سفر شتابزده « ديك چني » به منطقه بوده است و چني در جريان ديدارهاي خود مشخصا به تسريع در انجام اين مذاكرات اصرار ورزيده است . چرا كه اين امر باعث تقويت اولمرت مي شود و به مخالفين داخلي وي هشدار مي دهد كه در لحظات حساسي كه اولمرت بعنوان مدافع كيان صهيونيستي عمل مي كند و درصدد كسب امتيازاتي از اعراب است نه تنها به تضعيف او نپردازند بلكه حتي با تقويت او نشان دهند كه از مواضع اولمرت براي مذاكره با اعراب و كسب امتيازات بيشتر از موضع برتر حمايت مي كنند!
4 ـ خيانت بزرگ دربارهاي عرب در شرايط كنوني به فلسطيني ها لبناني ها و حتي سوريه و دنياي عرب در اينست كه آنها بهترين فرصت و بهانه را براي بازسازي چهره سياسي اولمرت و تجديد قواي ارتش صهيونيستي را به دست صهيونيست ها مي دهند و با گشودن باب مذاكره با اشغالگران در اين شرايط شكننده كه اسرائيل دچار سردرگمي و انحطاط است و اولمرت در زير فشارها براي استعفا دست و پا مي زند در واقع اولمرت را از درون بحرانها نجات مي دهند تا او را بر خودشان مسلط كنند! اين مذاكرات بدفرجام باعث تجديد روحيه صهيونيست ها مي شود و اسرائيل را از موضع انفعالي كنوني خارج مي كند. نكته شرم آور قضيه اينست كه حتي در اوج ضعف و ناتواني اسرائيل هم اين اعراب هستند كه دست خود را براي سازش بسوي اسرائيل دراز كرده اند و با دريوزگي در برابر دشمني كه ناتوان تر از هر زمان ديگر است به زيان اعراب و دنياي اسلام عمل مي كنند و اسرائيل با رد پيشنهادات آنها چنين وانمود كرده است كه گويا هنوز هم « ابتكار عمل » را دردست دارد! ايكاش چهره هاي مستقل و دلسوزي در دنياي عرب و در دنياي اسلام به پا خيزند و با افشاي نقش خائنانه اي كه دربارهاي بي افتخار عرب در مقطع كنوني ايفا كرده و مي كنند ملت ها را بيدار و آگاه سازند و به مردم لبنان و فلسطين نشان دهند كه استقامت مثال زدني آنها در صورت استمرار مي تواند اين توطئه ها و خيانتها را نيز عقيم سازد و مانع تحقق برنامه هاي شيطاني دربارهاي بي افتخار عرب شود.
در انتها پس از اینکه سرمقاله نویس رهبران کشورهای مصر وعربستان و اردن را به خیانت متهم کرده است وآنان را به سرنوشت انور سادات تهدید کرده است ، اینگونه از شرم آور بودن این طرح عربستان گفته است که برای حمایت از اسرائیل شکست خورده می باشد:
اين شرم آور است كه ملتهاي لبنان و فلسطين در خط مقدم جبهه مبارزه عليه اشغالگري صهيونيسم در عين آنكه توانسته اند پوژه اسرائيل را به خاك بمالند ولي دربارهاي عرب با دراز كردن دستهاي ناپاك خود براي سازش سعي دارند بر شكست اشغالگران سرپوش بگذارند به آنها روحيه بدهند و براي درهم شكستن مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين به ياري دشمنان اسلام بشتابند. ننگشان باد و دست هاي خيانتكارشان بريده باد.
درخاتمه اینکه جائیکه یادداشت روز نویس کیهان در یادداشت روز امروز خود آنگونه تیغ کشی علیه ی سخنگوی امور خارجه کرده است که چرا خبر اعلام آمادگی مذاکره با آمریکا در عراق را در مصاحبه ی مطبوعاتی خود اعلام کرده است وآنگونه تهدید آمیز علیه ی آمریکا کرکری خوانده ونتیجه گیری کرده است که پذیرش پیشنهاد مذاکره با آمریکا، دقیقاً برای نجات آمریکا از باتلاق عراق است و هیچگونه منافع ای جز ضرر وزیان وبی اعتباری مطلق برای رژیم تروریستی آخوندی ندارد. زیرا که نقش پیشتاز مبارزه با شیطان بزرگ در جهانش جریحه دار شده وبه لجن کشیده می شود . همچنین فاتحه ی دسترسی به سلاح هسته ای هم خوانده می شد . اکنون نوبت سر مقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی وهمتای یادداشت روز نویس کیهان فرارسیده است تا که شبیه همین سناریو را علیه ی عربستان سعودی ومصر واردن اجرا و نتیجه بگیرد که طرح پیشنهادی دولت عربستان برای خاتمه دان به مخاصامت ودشمنی های دیرینه میان اسرائیل و کشورهای همسایه و فلسطین طرح سازشکارانه وخائنانه ای می باشد که به زیان مردم فلسطین وحزب اله لبنان و به نفع اسرائیل است. اکنون پرسش است کشوری که خود را ام القرای جهان اسلام می داند ودخالت گری در امور داخلی سایر کشورها را حق مسلم و وظیفه ی شرعی ودینی وقانونی خود می داند . در صورتیکه و در درون خودش سخت مشغول نزاع ورقابت بر سر کسب قدرت می باشد وهر گز هیچگونه صدائی جز ولی فقی را برنمی تابد . ولی بااین وجود در مجموع همه جناح وباندها هم صدا از اهداف هسته ای دفاع می کنند وخواهان دسترسی به سلاح هسته ای می باشند و این کشور یاغی بین الملل معرفی شده اکنون بدون داشتن سلاح هسته ای قابل مهار و کنترل و و تغییر نمی باشد. برای چه قرار است بنا بر پیشنهاد ومشاوره لابی های دوطرف آمریکائی وایرانی می بایست که با آن پای میز مذاکره رفت وبازهم فرصت سوزی کرد تااینکه به زودی صاحب بمب اتم شود و آنگاه از جایگاه قدرت اتمی با دیگران تنظیم رابطه و توازن قوا کند یا در حقیقت از موضع همان تهدیدی بر خورد کند که پاسدار احمدی نژاد گفته بود که اسرائیل باید نابود گردد ؟ البته سئوال کلیدی تر از مقامات امور خارجه ی آمریکا واروپا می باشد که اگر چه این روز ها وزیر امور خارجه ی آمریکا مسلح به سلاح سیاسی خنده وسلام در برابر وزیر آدمربای کشوری شده است که خودش آن را محور شرارت نامیده ویاغی بین المللی خوانده است ومقامات نظامی آمریکا در عراق باور که نظامیان آمریکائی در عراق بدست عوامل تروریست های اعزامی وحامی این رژیم تروریستی آخوندی در عراق کشته می شوند برای چه همچنان اصرار دارند که نام اپوزیسیون جدی ودموکرات این رژیم ضد بشری وبربرمنش آخوندی باید در لیست گروه وسازمان های تروریستی بماند تا با خیال راحت تر آدمکشان حرفه ای این رژیم تروریستی در عراق مردم بی گناه عراقی و سربازان آمریکائی بیشتری را بکشند ومجروح کنند ویا آنان را بربایند ودر فلسطین لبنان بحران سازی و جنگ آفرینی نمایند و بالاخر ملای سرمقاله نویس نیز قادر باشد اینگونه تهدید کند ومانور دهد وکرکری ولغز خوانی کند که شرح آن در بازتاب دادن بخش هائی از سرمقاله رفت ؟
هوشنگ – بهداد
"تلاش برای بحران سازی و جنگ افروزی جدید در خارمیانه"
روزهای باقیمانده مهلت های تعیین شده ی شورای امنیت سازمان ملل رو به پایان است که در قطعنانه شماره 1747 آمده بود که مهلت 60 روزه مبنی بر پذیرش توقف غنی سازی اورانیوم به رژیم تروریستی آخوندی داده شده بود که می بایست در این مدت موافقت خود را با توقف غنی سازی اعلام کند . در غیر اینصورت با صدور قطعنامه ی سنگین تری در شورای امنیت سازمان ملل روبرو خواهد شد. اما برای عدم پاسخگوئی و عبور از بحران هسته بازی های دیپلماسی وتهدید ها وسفر ها آغاز شده است . زیرا که پس از یک سری موش و گربه بازی وپر وپوک بازی کردن رفتن ونرفتن وحضور وعدم حضور وگذاشتن شرط و شروط آزادی 5 پاسدار تروریستی بازداشتی در اربیل عراق بالاخره سر کله ی وزیر آمربا منوچهر متکی در کنفرانس شرم الشیخ مصر در کنار معاون عباس عراقچی پیدا شد. ناگفته نماند که عراقچی نه کنترل کننده ی وزیر امور خارجه است ، بلکه بیش از وی نیز قدرت دارد . خلاصه در دنباله سلام و علیک و رد وبدل کرن لبخند میان وزیر آدمربا با همتای آمریکائی خانم رایس انجام گرفت . قرار است سیاست سیاست خند وسلام جای بازی دیپلماسی پینگ پنگ چین وآمریکارا بگیرد. آنگاه خبر اعلام آمادگی طرفین برای مذاکره بازتاب داده شد . سپس تئاتر انکار و تکذیب شروع شد تااینکه اکنون سخنگوی وزارت امور خارجه حسینی در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود خبر از دریافت پیشنهاد مذاکره رسمی میان آمریکا و رژیم تروریستی در خاک عراق را داده است که سخت مورد مخالفت شدید یادداشت روز نویس رزنامه ی کیهان پاسدار حسین شریعتمداری با نام مستعار محمد ایمانی قرار گرفته است که قدرتی بیش از سخن گوی امور خارجه ی و حتی وزیرامور خارجه منوچهر متکی آدمربا دارد . از سوی دیگر همین اینکه سفر دیگ چینی معاون رئیس جمهور به خلیخ فارس آنتی شد که ضمن تهدید نظامی کردن و ابراز مخالفت شدید از داشتن سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کردن در شرف رایزنی با رهبران میانه روی کشورها وشیخ نشین های منطقه ی خلیج فارس است تا که برای تغییر نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده ی ولی فقیه و سپاه پاسداران در عراق نظرات وموافقت آنان را جلب کند. از سوی دیگر پای دیگ چینی از خاک امارات به سوی عربستان نرسیده معاون پاسدار رئیس جمهور احمدی نژاد غلامک وگماشته ی ولی فقیه وارد میدان شد واعلام کرد که احمدی نژاد عازم امارات عربی می باشد . البته ایشان نیز پیش شرط مذاکره با آمریکا را امنیت برای نظامیان آمریکائی در عراق تعیین کرده است. یعنی اینکه اعتراف کرده است که کنترل خاک عراق دربست در اختیار رژیم ترویستی آخوندی می باشد . اما سفرپاسدار احمدی نژاد از امارات به پایان نرسیده است که اکنون سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه دست به مانور با حزب الله لبنان زده است واز قدرت نمائی حزب اله لبنان در جنگ 33 روزه علیه ی اسرائیل ورهبران کشورهای عربی گفته که آنان را خائن خطاب کرده و تهدید شان کرده است و سخت به این رهبران کشور های میا نه روی عربی از جمله مصر و عربستان سعودی تاخته است و حتی آنان را به سرنوشت مشابه انور سادات تهدید کرده است که چرا تلاش می کنند طرح پادشاه عربستان سعودی برای به آشتی رساندن اعراب و اسرائیل را دنبال می کنند . البته با تأکید کردن سرمقاله نویس که موضوع این طرح جدید نمی باشد چونکه 5 سال پیش از سوی عربستان مطرح شده است و گفته شده که هدف این است که تلاش شود گویا این طرح جدید موجب شده است که اسرائیل را وادار به عقب نشینی و تسلیم در برابر فلسطینیان و اعراب کند از شیطنت مجریان و طراحان جدید گفته و طرح را سازش با اسرائیل خوانده و اینگونه طرح پیشنهاداتی عربستان وخنجر خونین سران عرب بر قلب فلسطینیان نامیده و گزارش کامل و تهدید وتحقیر کننده ای داده و با طرح ابراز مخالفت کرده است :
"اين طرح حدود 5 سال پيش توسط ملك عبدالله كه در آن زمان وليعهد عربستان بود مطرح گرديد ولي همواره مورد بي اعتنائي آشكار اسرائيل قرار گرفت . البته رمز بي اعتنائي اسرائيل در موضع پيچيده و طلب كارانه رژيم صهيونيستي نهفته است و هرگز به معناي نپذيرفتن طرح سعوديها نبوده و نيست بلكه اسرائيل از يكطرف مايل است سازش با اعراب را با قيمتي به مراتب كمتر محقق سازد و از طرفهاي مقابل امتيازات بيشتري را مطالبه كند و از طرف ديگر با بي اعتنائي و عدم پذيرش ظاهري آن چنين وانمود سازد كه گويا با آن مخالف است و آنرا مغاير منافع اسرائيل مي داند. جا افتادن چنين ديدگاهي به رژيم هاي عربي كمك مي كند كه از اين موضع اسرائيل « مصرف داخلي » داشته باشند و چنين وانمود سازند كه گويا موضع خود را بر اسرائيل « تحميل » كرده اند! حال آنكه طراح اصلي چيزي كه موسوم به « طرح ملك عبدالله » است خود صهيونيست ها هستند. اين طرح در واقع مكمل « طرح 8 ماده اي فهد » است كه عمرش وفا نكرد تا محصول نهائي طرح را در ميدان عمل مشاهده كند ولاجرم اجراي آن با اندكي تغييرات ظاهري به جانشين وي محول شده است . مطابق معمول سران رژيم صهيونيستي در برخورد اول اين طرح را رد نموده و آنرا مطلقا غيرقابل پذيرش اعلام كرده اند. چرا كه پذيرش اسرائيل به اين معني تلقي مي شود كه در برگيرنده منافع اشغالگران است و در آنصورت براي جا انداختن طرح نزد افكار عمومي دنياي عرب و دنياي اسلام موانع جدي تري به وجود مي آيد. مفهوم اين عبارت اينست كه در واقع مخالفت ظاهري اسرائيل بعنوان يك اهرم تبليغاتي مناسب در دنياي عرب مورد بهره برداري قرار مي گيرد و طرفداران سازش با اسرائيل مخالفين سازش را بعنوان « همدستان اسرائيل » ! معرفي خواهند كرد كه گويا با اسرائيل در يك جهت و يك خط قرار دارند و هر دو با طرح صلح ملك عبدالله مخالفند! اين از شگردهاي شيطنت آميز طراحان و مجريان طرح جديد سازش با اسرائيل است كه مدافعان واقعي فلسطين را « خلع سلاح تبليغاتي » كنند و آنها را همگام با اشغالگران معرفي نمايند و چنين وانمود سازند كه گويا هر دو يك هدف را دنبال مي كنند و يك موضع دارند! "
خلاصه سرمقاله نویس به نمایند گی از سوی مردم فلسطین و دادستان مردم و کشورهای عربی مورد نزاع ومناقشه با اسرائیل چنین کیفرخواست چند بندی راعلیه ی طرح جدید عربستان سعودی صادره است :
1 ـ مهمترين ابزار ما و بهترين معيار ما براي شناخت توطئه هاي دشمن شناخت چهره هاي مجري طرح جديد است . رژيم كمپ ديويدي قاهره و رژيم مفلوك اردن يعني دو رژيمي كه با اسرائيل اشغالگر قرارداد سازش امضا كرده اند و نزديكترين مناسبات رسمي را با اشغالگران برقرار ساخته اند مجريان اصلي اين طرح جديد صهيونيستي هستند. حتي اگر از ساير ابعاد طرح و عواقب آن و شرايط حاكم بر دنياي عرب و اوضاع فلسطين هم بي اطلاع باشيم صرف وجود رژيم كمپ ديويدي قاهره و رژيم مفلوك اردن در صدر فهرست مجريان طرح سازش با اسرائيل مي تواند ماهيت واقعي اين طرح را برملا كند.
2 ـ اين بزرگترين هديه اي است كه دربارهاي عرب مي توانند در شرايط كنوني كه اسرائيل در اوج بحران داخلي و انزواي بين المللي و ضعف و ناتواني ناشي از شكست نظامي در جنگ 33 روزه عليه حزب الله لبنان دچار آنست به صهيونيست ها ارائه كنند. فراموش نكنيم كه اسرائيل پس از ناكامي مطلق و شكست نظامي در راه مقابله با حزب الله لبنان اكنون دچار يك بحران عميق سياسي ـ اجتماعي است و دولت « ايهود اولمرت » از هر طرف تحت فشار قرار دارد و هر لحظه ممكن است اولمرت ناچار به استعفا و كناره گيري شود. اين طرح سازش دربارهاي عرب با اسرائيل در مقطع كنوني به اين معني است كه سران عرب در اين موقعيت شكننده به ياري صهيونيست ها شتافته اند و با دراز كردن دست دوستي و سازش با اسرائيل مي خواهند افكار عمومي منطقه و جهان را به سوي ديگري منحرف سازند و بر شكست و ناكامي اسرائيل سرپوش بگذارند. اين همان خدمت بزرگي است كه « تزيپي ليوني » وزير خارجه اسرائيل مي گويد باارائه طرح صلح اخير اعراب يك افق سياسي روشن را در برابر اسرائيل گشوده اند و اين فرصت را به اسرائيل داده اند.
3 ـ با در نظر گرفتن پيروزي حماس در انتخابات و در اختيار داشتن حاكميت دولت خودگردان فلسطين صهيونيست ها و حاميان آنها نوعي تحريم اقتصادي عليه دولت خودگردان را بر فلسطيني ها تحميل كرده اند. عربستان با پا در مياني براي ايجاد هماهنگي ميان دولت حماس و محمود عباس مذاكرات طائف را شكل داد كه به نوعي تفاهم منجر شد لكن اقدام كنوني عربستان در واقع خنجر خونيني است كه از پشت بر قلب فلسطيني ها وارد مي آيد و نشان مي دهد كه عربستان حتي در برپائي اجلاس طائف هم حسن نيت نداشته و قصد فريب فلسطيني ها را داشته است .نبايد از نظر دور داشت كه امروز صهيونيست ها و حاميان آنها از دولت حماس مي خواهند اسرائيل را به رسميت بشناسد تا به محاصره اقتصادي دولت خودگردان خاتمه دهند. ارائه طرح به رسميت شناختن اسرائيل آنهم از جانب تمامي اعراب و به نام اتحاديه عرب و تحت عنوان طرح ملك عبدالله در واقع بزرگترين خدمتي است كه دربارهاي عرب منطقه به اشغالگران مي كنند و بطور همزمان فلسطيني ها را يكبار ديگر در برابر اشغالگران شرور تنها مي گذارند. نكته مهمتر اينكه اسرائيل از اعراب مي خواهد كه در موقعيت كنوني براي ايجاد تفرقه ميان دولت حماس و طيف محمود عباس به ياري اسرائيل بشتابند و به انجام كارهائي بپردازند كه انجام آن حتي از اسرائيل هم ساخته نيست . وزير خارجه اسرائيل از مصر اردن عربستان و ساير اعراب مي خواهد كه براي اجراي طرحهاي اسرائيل براي دولت خودگردان پيشقدم شوند و مي گويد « آنچه ما از اتحاديه عرب انتظار داريم حمايت از جناح ميانه روي دولت خودگردان فلسطين (طيف محمود عباس ) است . زيرا ميانه روها از انعطاف پذيري بيشتري براي صلح با اسرائيل (بخوانيد سازش ) برخوردارند. و در چنين شرايطي ماموريت هيئت نمايندگي اتحاديه عرب در تل آويو مي تواند يك رويداد تاريخي را به ثبت برساند. » اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه حتي خود صهيونيست ها هم از اينهمه ذلت پذيري و خيانت اعراب شوكه شده اند و صراحتا اعتراف مي كنند كه دربارهاي عرب خدمت بزرگي به اسرائيل مي كنند. دربارهاي عرب و شاه عربستان بايستي به افكار عمومي جهان عرب و جهان اسلام و بويژه به فلسطيني ها توضيح دهد كه چه ضرورتي ايجاب كرده و مي كند كه در مقطع كنوني و در اوج ضعف و ناكامي و انحطاط اسرائيل چنين خدمت بزرگي را به اشغالگران صهيونيست بكند و به تضعيف جبهه اعراب و فلسطيني ها بپردازد بنظر مي رسد كه تلاش براي تقويت دولت اولمرت يكي از اهداف اصلي سفر شتابزده « ديك چني » به منطقه بوده است و چني در جريان ديدارهاي خود مشخصا به تسريع در انجام اين مذاكرات اصرار ورزيده است . چرا كه اين امر باعث تقويت اولمرت مي شود و به مخالفين داخلي وي هشدار مي دهد كه در لحظات حساسي كه اولمرت بعنوان مدافع كيان صهيونيستي عمل مي كند و درصدد كسب امتيازاتي از اعراب است نه تنها به تضعيف او نپردازند بلكه حتي با تقويت او نشان دهند كه از مواضع اولمرت براي مذاكره با اعراب و كسب امتيازات بيشتر از موضع برتر حمايت مي كنند!
4 ـ خيانت بزرگ دربارهاي عرب در شرايط كنوني به فلسطيني ها لبناني ها و حتي سوريه و دنياي عرب در اينست كه آنها بهترين فرصت و بهانه را براي بازسازي چهره سياسي اولمرت و تجديد قواي ارتش صهيونيستي را به دست صهيونيست ها مي دهند و با گشودن باب مذاكره با اشغالگران در اين شرايط شكننده كه اسرائيل دچار سردرگمي و انحطاط است و اولمرت در زير فشارها براي استعفا دست و پا مي زند در واقع اولمرت را از درون بحرانها نجات مي دهند تا او را بر خودشان مسلط كنند! اين مذاكرات بدفرجام باعث تجديد روحيه صهيونيست ها مي شود و اسرائيل را از موضع انفعالي كنوني خارج مي كند. نكته شرم آور قضيه اينست كه حتي در اوج ضعف و ناتواني اسرائيل هم اين اعراب هستند كه دست خود را براي سازش بسوي اسرائيل دراز كرده اند و با دريوزگي در برابر دشمني كه ناتوان تر از هر زمان ديگر است به زيان اعراب و دنياي اسلام عمل مي كنند و اسرائيل با رد پيشنهادات آنها چنين وانمود كرده است كه گويا هنوز هم « ابتكار عمل » را دردست دارد! ايكاش چهره هاي مستقل و دلسوزي در دنياي عرب و در دنياي اسلام به پا خيزند و با افشاي نقش خائنانه اي كه دربارهاي بي افتخار عرب در مقطع كنوني ايفا كرده و مي كنند ملت ها را بيدار و آگاه سازند و به مردم لبنان و فلسطين نشان دهند كه استقامت مثال زدني آنها در صورت استمرار مي تواند اين توطئه ها و خيانتها را نيز عقيم سازد و مانع تحقق برنامه هاي شيطاني دربارهاي بي افتخار عرب شود.
در انتها پس از اینکه سرمقاله نویس رهبران کشورهای مصر وعربستان و اردن را به خیانت متهم کرده است وآنان را به سرنوشت انور سادات تهدید کرده است ، اینگونه از شرم آور بودن این طرح عربستان گفته است که برای حمایت از اسرائیل شکست خورده می باشد:
اين شرم آور است كه ملتهاي لبنان و فلسطين در خط مقدم جبهه مبارزه عليه اشغالگري صهيونيسم در عين آنكه توانسته اند پوژه اسرائيل را به خاك بمالند ولي دربارهاي عرب با دراز كردن دستهاي ناپاك خود براي سازش سعي دارند بر شكست اشغالگران سرپوش بگذارند به آنها روحيه بدهند و براي درهم شكستن مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين به ياري دشمنان اسلام بشتابند. ننگشان باد و دست هاي خيانتكارشان بريده باد.
درخاتمه اینکه جائیکه یادداشت روز نویس کیهان در یادداشت روز امروز خود آنگونه تیغ کشی علیه ی سخنگوی امور خارجه کرده است که چرا خبر اعلام آمادگی مذاکره با آمریکا در عراق را در مصاحبه ی مطبوعاتی خود اعلام کرده است وآنگونه تهدید آمیز علیه ی آمریکا کرکری خوانده ونتیجه گیری کرده است که پذیرش پیشنهاد مذاکره با آمریکا، دقیقاً برای نجات آمریکا از باتلاق عراق است و هیچگونه منافع ای جز ضرر وزیان وبی اعتباری مطلق برای رژیم تروریستی آخوندی ندارد. زیرا که نقش پیشتاز مبارزه با شیطان بزرگ در جهانش جریحه دار شده وبه لجن کشیده می شود . همچنین فاتحه ی دسترسی به سلاح هسته ای هم خوانده می شد . اکنون نوبت سر مقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی وهمتای یادداشت روز نویس کیهان فرارسیده است تا که شبیه همین سناریو را علیه ی عربستان سعودی ومصر واردن اجرا و نتیجه بگیرد که طرح پیشنهادی دولت عربستان برای خاتمه دان به مخاصامت ودشمنی های دیرینه میان اسرائیل و کشورهای همسایه و فلسطین طرح سازشکارانه وخائنانه ای می باشد که به زیان مردم فلسطین وحزب اله لبنان و به نفع اسرائیل است. اکنون پرسش است کشوری که خود را ام القرای جهان اسلام می داند ودخالت گری در امور داخلی سایر کشورها را حق مسلم و وظیفه ی شرعی ودینی وقانونی خود می داند . در صورتیکه و در درون خودش سخت مشغول نزاع ورقابت بر سر کسب قدرت می باشد وهر گز هیچگونه صدائی جز ولی فقی را برنمی تابد . ولی بااین وجود در مجموع همه جناح وباندها هم صدا از اهداف هسته ای دفاع می کنند وخواهان دسترسی به سلاح هسته ای می باشند و این کشور یاغی بین الملل معرفی شده اکنون بدون داشتن سلاح هسته ای قابل مهار و کنترل و و تغییر نمی باشد. برای چه قرار است بنا بر پیشنهاد ومشاوره لابی های دوطرف آمریکائی وایرانی می بایست که با آن پای میز مذاکره رفت وبازهم فرصت سوزی کرد تااینکه به زودی صاحب بمب اتم شود و آنگاه از جایگاه قدرت اتمی با دیگران تنظیم رابطه و توازن قوا کند یا در حقیقت از موضع همان تهدیدی بر خورد کند که پاسدار احمدی نژاد گفته بود که اسرائیل باید نابود گردد ؟ البته سئوال کلیدی تر از مقامات امور خارجه ی آمریکا واروپا می باشد که اگر چه این روز ها وزیر امور خارجه ی آمریکا مسلح به سلاح سیاسی خنده وسلام در برابر وزیر آدمربای کشوری شده است که خودش آن را محور شرارت نامیده ویاغی بین المللی خوانده است ومقامات نظامی آمریکا در عراق باور که نظامیان آمریکائی در عراق بدست عوامل تروریست های اعزامی وحامی این رژیم تروریستی آخوندی در عراق کشته می شوند برای چه همچنان اصرار دارند که نام اپوزیسیون جدی ودموکرات این رژیم ضد بشری وبربرمنش آخوندی باید در لیست گروه وسازمان های تروریستی بماند تا با خیال راحت تر آدمکشان حرفه ای این رژیم تروریستی در عراق مردم بی گناه عراقی و سربازان آمریکائی بیشتری را بکشند ومجروح کنند ویا آنان را بربایند ودر فلسطین لبنان بحران سازی و جنگ آفرینی نمایند و بالاخر ملای سرمقاله نویس نیز قادر باشد اینگونه تهدید کند ومانور دهد وکرکری ولغز خوانی کند که شرح آن در بازتاب دادن بخش هائی از سرمقاله رفت ؟
هوشنگ – بهداد