کشته های بیشتر نظامیان آمریکائی در عراق جزو نتیجه ی مذاکره اخیر بوده است.9 خرداد


آمريكا و بحران تصميم گيري در عراق روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 9 خرادماه 1386
کشته های بیشتر نظامیان آمریکائی در عراق جزو نتیجه ی مذاکره اخیر بوده است"
معلوم نیست که تعریف کشور مستقل چیست وچه فرقی با کشور وابسته دارد ؟ درست است که عراق با تبانی وزمینه سازی کردن وارائه ی اطلاعات دروغین از طریق جاسوس چندجانبه احمد چلبی اشغال نظامی شد و رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه از باتلاق و ویتنامیزه کردن عراق برای آمریکا گفت .اما مگر پس از اشغال در عراق انتخابات برای تشکیل قانون اساسی و پارلمان برگزار نشد و اکنون ادعا نمی شود که کشور عراق مستقل است؟ مگر سران رژیم تروریستی آخوندی مدعی نیستند که در عراق بطور عملی حضور ندارند ودر امور داخلی این کشور نه دخالت گری نمی کنند، بلکه هیچگونه نقشی در ایجاد ناامن سازی و آشوب گری و اغتشاش و عملیات تروریستی ندارند !! خوب اگر این ادعاها پذیرفته شود سئوال است که برای چه دولت آمریکا با نماینده ی این کشور در حقیقت به عنوان نماینده ی واقعی و ویژه ی عراق پای میز مذاکره نشسته است؟ اگرنه حقیقت اینگونه یست که مقامات نظامی آمریکا در عراق به اندازه کافی اسناد ومدارک در اختیار خود دارند که قابل اثبات می باشد که سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران وعوامل اطلاعاتی اش بطور گسترده در عراق حضور دارند و در امور داخلی این کشور دخالت گری می کنند و اهداف هسته ای خود را در بستر ناامن سازی عراق برای باج گیری کردن دنبال می کنند و گذشته از اینکه اطلاعات گسترده ای که مقامات نظامی از بازداشت 5 پاسدار مقامات بالا در اربیل بدست آورده اند حتماً که لیست منتشره 32000 نفره مزد بگیرش در عراق را که مجاهدین افشا کرده اند را نیز رؤیت کرده اند و خلاصه بطور کامل می دانند که عراق درست به اشغال کامل عوامل اعزامی و داخلی رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران درآمده است. اکنون باز سئوال است که چرا مقامات آمریکائی به جای با تعویض کردن دولت دست نشانده ی در عراق و قطع کردن دست عوامل رژیم جنایتکار آخوندی در عراق، ولی با نماینده ی کشوری به مذاکره نشسته است که نه عراق را به باتلاق تبدیل کرده است ، بلکه تهدید جدی برای دامن زدن به بحران در فلسطین ولبنان تبدیل شده است . از سوی دیگر همچنین خود بوش این کشور را محور شرارت ویاغی بین المللی نامیده است واین رژیم رکوردار جهانی نقض حقوق بشر می باشد ورهبرانش پرونده ی محکومیت ترور مخالفین در دادگاه جنایت رستوران میکنوس در آلمان دارند. آیا با کشوری که بقا ودوامش بستگی به سرکوب اختناق وسانسور و ترور واعدام داخلی دارد و صدور تروریسم وبنیادگرائی مکمل اعمال واهداف داخلی اش است وابزار اهداف بلند پروازانه ی دسترسی به سلاح هسته ای را تقویت می کند چراباید به چنین رژیمی بها داده شود وباآن به مذاکره نشست؟ آری چگونه است که دولتمردان آمریکائی و مقامات نظامی اش عاجز از درک این واقعیت می باشند که نمی دانند کودتای خزنده شده و سپاه پاسداران که تأسیسات هسته ای را بطور کامل در اختیار خود دارد وارد قدرت اجرائی شده ویک پاسدار را به جای رفسنجانی و کروبی نشانده است تا که اهداف هسته ای را دنبال کند، این ارگان فاشیستی نظامی هرگز سر وسوزنی از خواست دسترسی به سلاح هسته ای عقب نشینی خواهد کرد . چون سپاه پاسداران وارد قدرت اجرائی یا دولت اصلی پنهان شده است تا که بماند نه اینکه با شیوه ی موش و گربه بازی مذاکره ومماشات با اروپا که گویا اهداف فنآوری هسته ای رژیم صلح آمیز وقابل کنترل می باشد این ارگان فاشیستی آمده که برود. ضمن اینکه خود را در قراردادهای بسیار کلان نفتی وگازی جنوب سهیم کرده است که تسهیلات آن را دولت پاسدارا احمدی نزاد برایش مهیا کرده است . در هرصورت برای رفع ابهام طرف مذاکره کننده ی آمریکائی پارا گراف قسمت اول سرمقاله ی روزنامه ی جمهوری اسلامی بازتاب داده می شود. البته جزو دستأور مذاکره ی اخیر می باشد که توضیح آن چنین است :
"با مرگ 3 نظامي آمريكائي ديگر تعداد كشته ها طي ماه جاري ميلادي به 93 تن و كل تلفات ارتش آمريكا از شروع تهاجم به عراق به 3445 تن رسيده است . در همين حال آمارها نشان ميدهد تعداد قربانيان عراقي با شتابي 20 برابر به رقم 670 هزار تن بالغ شده است . گفته مي شود رقم معلولان و مجروحان عراقي 4 برابر اين رقم بوده و از سه ميليون تن هم فراتر رفته است"
در ادامه سرمقاله نویس درست در شرایطی که شایعه و خبر مذاکره با آمریکا مطرح شد فضای داخل عراق آنگونه آشوبزده شد وعلیه ی نظامیان آمریکائی مستقر در عراق ناامن گردید که اکنون سرمقاله نویس اینگونه آن را بازگو نموده یا در حقیقت به دست داشتن در ناامن سازی در عراق اعتراف کرده است :
"مقامات پنتاگون وزارت دفاع آمريكا از ماه جاري ميلادي به عنوان يكي از خونين ترين ماههاي حضور نظامي آمريكا در عراق ياد مي كنند و با نگراني اظهارداشته اند كه هيچ دليلي براي خوشبيني در مورد كاهش تلفات ارتش هاي اشغالگر وجود ندارد"
سرمقاله نویس در دنباله تأئید کرده است که همه دخالت گری وکار شکنی وناامن سازی ها در عراق برای اینست که اجازه به مقامات آمریکائی در عراق نداده شود که موفق شوند هیچگونه تغییر وتحولی در ترکیب وتوازن قدرت شیعیان در عراق به وجود آورند تا که موجب تضعیف نقش دخالت گری سران رژیم جنایتکار آخوندی وسپاه پاسداران در امور داخلی عراق گردد . همچنین سبب اشکال وموانع در راستای پیشبرد طرح ها واهداف شیطانی اش در عراق شود . البته که عراق نقش سرپل برای صدور تروریسم وبنیادگرائی به خاورمیانه را دارد که در مجموع پیگیری این طرح واهداف در عراق مرتبط با دسترسی به سلاح هسته ای دارد که مجبور است اینگونه به نقد وبررسی اهداف آمریکا در عراق به پردازد و تلاش برای مشکل تراشی در مسیر آن ایجاد کند و آدرس غلط بدهد وچنین وحشت خودرا نسبت به نزدیکی با بعثی را به نمایش بگذارد:
"الف ـ كاهش تعداد شيعيان در سطح ارتش نيروهاي امنيتي و دولت عراق و معرفي شيعيان بعنوان « عناصر فرقه گرا » بمنظور توجيه مقابله با آنها. طرح به انزوا كشاندن شيعيان در مراكز تصميم گيري و مراكز قدرت در عراق محور اصلي اين برنامه است و براي كنار زدن آندسته از عناصري كه به اشغالگران روي خوشي نشان نمي دهند سعي دارند آنها را « سد راه پيشرفت عراق » ! معرفي كنند.
ب ـ پيگيري اهداف دراز مدت آمريكا در عراق و تدارك زمينه ها براي ماندگاري اشغالگران در عراق تحت پوشش جديد و با توجيهات بظاهر پذيرفتني كه همچنان اختيارات اصلي در تصميمات كليدي و مسائل بنيادي كشور در اختيار آمريكا باقي بماند. براساس اين طرح بايستي ساختار دولت ارتش و نيروهاي امنيتي به كلي تغيير كند و متناسب با اين طرح شكل تازه اي پيدا كند. اين طرح و ابعاد مختلف آن توسط تيم مشتركي متشكل از پنتاگون ارتش آمريكا وزارت خارجه آمريكا و سيا زير نظر ژنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي آمريكائي در عراق و « درايان كروكر » سفير آمريكا در اين كشور سرگرم زمينه سازي براي اجراي آنند.
واشنگتن هنوز هم براي تامين نيروهاي اصلي جهت اجراي اين برنامه برروي « بعثي ها » حساب مي كند و اميدوار است بتواند شبكه جهنمي بعثي ها در عراق را عينا در اين زمينه به كار بگيرد. اين موضوعي است كه برخي رژيم هاي عربي از جمله عربستان مصر و اردن نيز خواستار آنند كه اوضاع عراق در اختيار بعثي ها قرار گيرد
بالاخره سرمقاله نویس در پایان بطور شفاف یکبار دیگر اعتراف کرده است که تلاش برای دفاع از شیعیان حامی خود در عراق برای مسند قدرت نگهداشتن آنان در راستای پیگیری اهدافیست که بیش از 4 سال است که از طریق اینان در عراق ومنطقه دنبال شده است . مشروط بر اینکه همینطور اعتراف کرده است که از طریق همین ابزاری استفاده کردن از شیعیان عراق می باشد که می شود در امور داخلی سایر کشورهای همجوار وعربی از جمله عربستان دخالت گری کرد و چنین تلاش برای بر انگیختگی و ناامن سازی در این کشور وسایر کشورهای عربی با تهدید کردن وفاسد خواندن و البته تؤام با اعمال ترورستی یاد کرده است :
"رمز اصلي قضيه اينست كه هم اشغالگران و هم دربارهاي فاسد منطقه بعثي هاي جنايتكار و حاكميت آنها را بر همزيستي با شيعيان در عراق ترجيح مي دهند و اگر قرار بر تصميم آنها باشد آنها حتي صدام و جناياتش را از يك حكومت مردمي در عراق بهتر مي دانند و هنوز هم در آرزوي حكومتي در عراق هستند كه دشمن ايران و دشمن شيعيان باشد و به همزيستي مسالمت آميز با ايران اعتقادي نداشته باشد. موضوع مهمتر به آزادي عمل شيعيان در عراق مربوط است كه باعث شده است شيعيان ساير كشورهاي عربي هم خواستار آزادي عمل بيشتري بشوند و اصرار مشترك رژيم هاي فاسد عربي براي سركوب شيعيان عراق از همين جا سرچشمه مي گيرد كه آنها از اشغالگران مي خواهند كه ساختار دولت عراق را طوري طراحي كند كه نه تنها شيعيان در آن كوچكترين نقشي نداشته باشند كه حتي همچون گذشته به « عامل سركوب شيعيان » مبدل گردد. اين آرزوي دربارهاي فاسد عرب و اشغالگران است ولي اگر قرار بر اجراي نظرات و خواسته آنها باشد آنها هنوز هم صدام يا جنايتكار ديگري با همان ويژگيهاي جنون آميز را ترجيح مي دهند و حال آنكه آنچه رخ داد مربوط به گذشته است و مردم مظلوم عراق اجازه نخواهند داد كه آن فجايع ضد انساني يكبار ديگر تكرار شود"
درخاتمه اینکه نتیجه ی مذاکره اخیر آمریکا با سفیر رژیم تروریستی در عراق بیشتر اثبات کرد که هرگز رژیم محور شرارت و یاغی بین المللی خوانده شده اصلاح پذیر نیست وجائیکه پس از مذاکره تعداد کشته شدگان نظامیان آمریکائی در عراق باضافه آمار کلی کشته ها ومجروحین آمریکائی در عراق را سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه به رخ طرف مذاکره کننده کشیده شده است و کشته شدگان ومجروحان عراقی را نیز به حساب نظامیان آمریکائی در عراق گذاشته است و زمانیکه سپاه پاسداران درست دو سه روز قبل از تاریخ مذاکره مقتدی صدر را پس از 4 ماه وارد صحنه کرد تا که دست به تهدید آمریکائیان در عراق بزند واکنون درگیری های نظامی را حامیان وی شروع وگسترش داده اند و هنگامیکه پیرامون پروژه ی هسته ای یک ریز فریاد زده می شود که حتی یک قدم عقب نشینی در کار نمی باشد و عملاً کشورهای عربی تهدید وتحقیر شده اند ودامن به جنگ داخلی در فلسطین وبا پرتاب موشک به خاک اسرائیل و ایجاد تنش با اسرائیل زده شده است و بحران سازی وجنگ داخلی در لبنان و ایجاد جنگ دیگری با اسرائیل دنبال می شود. آیا به جای مذاکره کردن بااین رژیم تروریستی و ضدبشری که چیزی بیش از طنز کمیک وتراژدیک نمی باشد نباید تلاش همه جانبه برای تغییر دمکراتیک در ایران کرد واز پیشنهاد راه حل سوم خانم مریم رجوی به جای اینکه از گزینه ی پرهزینه ی جنگی برای مهار این رژیم بهره گرفته شود ؟
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 9 خرادماه 1386