کیهان 3 خرداد یادداشت ستایش و ثناگوئی از فرهنگ جنگ برای بستر ستزی جنگی دیگر"

نقد وبررسی " فتح الفتوح ايمان " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 3 خرداد ماه سال 1386
"ستایش و ثناگوئی از فرهنگ جنگ برای بستر ستزی جنگی دیگر"
یکی می گفت که مردان ایرانی در گذشته فکر می کنند و زنان ایرانی در شرایط حال و جوانان چشم به آینده دارند. اکنون داستان یادداشت روز نویسان مرد سالار روزنامه ی پادگانی کیهان است که نه اینکه کاری با آینده ندارند ، بلکه پیوسته شرایط کنونی را نیز فراموش می کنند و در گذشته سیر می کنند و با تحریف گری و فرافکنی ووارونه گوئی کردن وقایع و مسائل را آنگونه که خودشان می خواهند وبه نفع شان می باشد را ارزیابی وبررسی می کنند وبازتاب می دهند . مثلاً بدون آنکه گفته شود وضعیت خرمشهر قبل از جنگ چگونه بود و چرا پس از فتح آن که صدام حسین صلح را پذیرفت وقرار شد که کشورهای عربی 100 میلیارد دلار به عنوان غرامت و خسارات جنگی پرداخت کنند پذیرفته نشد و اکنون شرایط زندگی مردم در این شهر و سایر شهرهای استان نفت و زر خیز خوزستان چگونه است که یادداشت روز نویس با آب وتاب از تاریخ زمان آزاد سازی خبر خرمشهر وفرهنگ جنگ گزارش داده است و اینگونه برایش روضه خوانی ونوحه سرائی دروغین وچاپلوسانه کرده است:
"مردم مظلوم و مقاوم ايران كه به جرم آزاديخواهي و استقلال طلبي مورد تهاجم همه جانبه قدرت هاي ستمكار و سلطه گر قرار گرفته بودند، با شنيدن اين خبر به خيابان ها ريختند و به پايكوبي و شادي درآمدند و پيروزي را كه به دست رزمندگان پرتوان اسلام حاصل شده بود به يكديگر تبريك گفتند و اشك شوق ريختند و در همان حال خدا را شكر كردند چرا كه با همه وجود اعتقاد داشتند كه «و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي...» خرمشهر را در يك كلام، خدا آزاد كرد و تجلي اين اراده الهي در ايمان و اخلاص و توكل و عشق و ايثار و تدبير جلوه كرد و اينگونه بود كه خرمشهر به دست بندگان صالح و انسان هاي «خداگونه» كه «اصول» را باور و به هدف مقدس خود ايمان داشتند، آزادشد. مرداني لبريز از شور ايمان و عشق به شهادت كه با تكيه بر مكتب عاشورا، حماسه اي ديگر را در برگ هاي زرين تاريخ سرخ و پر فراز و نشيب اين سرزمين به ثبت رسانيده بودند. براي همين هم بود كه آن مصلح كبير و انقلابي پير در توصيف و تبيين چرايي اين پيروزي و رقم خوردن اين افتخار دشمن شكن فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد كرد...» و اينك پس از گذشت 25 سال، باز هم آزادي خرمشهر را، روز مقاومت، ايثار و پيروزي را جشن مي گيريم و آيندگان نيز چنين خواهند كرد و بايد هم چنين باشد."
پرسش است که چرا یادداشت روز نویس از خود مردم خرمشهر و سایر شهرهای خوزستان بطور زنده وبدون سانسور نظر خواهی نکرده است به جای اینکه سخنگو ووکیل مدافع تسخیری مردم خرمشهر شده باشد ونگوید که چگونه مردم ایران وجوانان ودانش آموزان به عنوان یک بار مصرف برروی میادین مین ارسال می شدند که خمینی جنگ ضد ملی و ضد میهنی را 8 سال ادامه داد و پس از آنکه و مجبور شد جام زهر شکست را سر بکشد و آنهمه خسارات فراوان مالی و جانی را به کشور ومردم ایران تحمیل نمود وپس از آنکه یک مشت آخوند جانی و غارتگر و آقازاده ای شان و پاسداران آدمکش حاکم شدند اکنون پاسدار مداح و تملق گوی وزیر شده چنین با یمن پست مقام وجا و ثروت بادآورده در بررسی آن روز چنین افتخار کرده و در رثای فرهنگ جنگی برای بقای رژیم ضد مردمی آخوندی گفته است:
"اين است كه مي گوئيم ياد خرمشهر و حماسه اي كه جوانان مومن اين سرزمين خلق كرده اند، همواره بايد زنده بماند و به هيچ وجه و با هيچ توجيه و دليلي نبايد اجازه داد آنچنان كه بدخواهان اين ملك و ملت مي خواهند فراموش يا حتي كمرنگ شود. "
پاسدار یاددشت روز در دنباله ی مرثیه خوانی خود بصورت غیر مستقیم به منتقدان طرح امنیت ملی پاسخ داده است که چرا به جای برخورد های سرکوبگرایانه ی فیزیکی نیروی انتظامی که با زنان وجوانان انجام می دهند کار فرهنگی نمی کنند و پس از به رخ آنان کشیدن فرهنگ جنگی ، خطاب به این منتقدان فرهنگی چنین پاسخ داده است :
"از كدام فرهنگ حرف مي زنيم و از چه ايماني سخن مي گوييم؟ از همان فرهنگي كه در طول تاريخ از غيرممكن ها ممكن ساخته است و از آن ايماني كه «محال» را وادار مي كند تا در برابر اراده و عزم يك ملت سر تسليم فرود آورد. همان فرهنگ و ايماني كه چون در كالبد يك جامعه ستم ديده و طاغوت زده جاري مي شود، او را به يك ملت حماسه ساز و ظلم ستيز تبديل مي كند. فرهنگي كه حاصل عمل به آموزه ها و ارزش هايش، بازيابي هويت و روحيه و همت و اعتماد به نفس و خودباوري است و ايماني كه بي هويتي و احساس حقارت و كتمان خويشتن و روحيه و ميل تشبه به ديگري و... را زايل و از جسم و جان ها مي شويد و به دور مي ريزد و.سخن از اين فرهنگ است. اين فرهنگ بايد فراتر از زنده نگاه داشتن يادها و خاطره هاي سترگ و شگفت انگيز، زنده بماند و... چه مي گوئيم، اين فرهنگ زنده است و زنده خواهد ماند و روزي با ظهور آن منجي منتظر و آن موعود منتقم به سراسر جهان و به روح و جسم همه آدميان و جوامع انساني حاكم خواهد شد، اين ما هستيم كه بايد فريب القائات و دسيسه هاي دشمنان را كه سعي دارند به لطائف الحيل ناكارآمدي و از دور خارج شدن آن را به مردم ما و به ويژه جوانان برومند ما تلقين كنند، نخوريم و اين ما هستيم كه بايد كماكان دست از دامن اين فرهنگ و از آموزه هاي آن كه منبعث از ارزش هاي الهي و مفاهيم انسان ساز و آگاهي بخش مكتب انبياء و اوصياء (عليهم السلام) است برنداريم و هنر و لياقت خود را در به كارگرفتن آن در خدمت اهداف بزرگ و آرمان هاي انقلابي در حال و در آينده باز هم نشان دهيم. آن چنان كه تاكنون نشان داده ايم و بدون ترديد هر پيروزي و حماسه اي كه در عرصه هاي مختلف نظامي و علمي و... به دست آورده و خلق كرده ايم، در سايه عمل كردن به آموزه هاي آن فرهنگ و پايبندي به اصول و ارزش هاي نشأت گرفته از آن بوده است."
درپایان نقال و روایتگر صحنه های جنگ ضد ملی و ضد میهنی جنگ را همانگونه که خمینی گفته بود نعمت الهی می باشد و رمز وکلید ماندگاری بقای رژیم تروریستی همچون در 28 سال گذشته بوده است ایشان نیز از جنگ استقبال کرده و با دفاع کردن از آن برای حامیان رژیم تروریستی آخوندی به خصوص منتظران دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان خطابه وضع کرده و پیام داده است که می بایست همچنان تا ظهور امام زمان چنین در صف انتظار دریافت نان بر توی سفره های خالی خودشان منتظر بمانند.
"بنابراين امروز تكليف همه كساني كه به اين انقلاب و اين مردم عشق مي ورزند و سوداي خدمت در سر دارند مشخص است. امروز نيز رسالت «پيام» از يكسو و «ياد» و «يادآوري» از سوي ديگر بايد ادامه پيدا كند تا نسل امروز و نسل هاي فردا بدانند كه رمز و سلاح اصلي مقاومت و پيروزي اين ملت به ويژه طي اين 28ساله اخير چه بوده است و هرگز اين رمز و اين سلاح را زمين نگذارند و همواره يادمان و يادشان باشد كه اگر رزمندگان اسلام، پاكترين و رشيدترين فرزندان اين آب و خاك، مسئولان و فرماندهان جنگ هم از آن استفاده نمي كردند و مي خواستند صرفاً دل به ابزار مادي ببندند و معطل امكانات و ابزار و سلاح ظاهري بشوند، الان نه از تاك نشاني مانده بود و نه از تاك نشان. رمز پيروزي رزمندگان و ملت رزمنده ما تاكنون ايمان بوده است و سلاح كارساز و دشمن شكن آنان فرهنگ برگرفته از مكتب اسلام. بدون ترديد، اين رمز و سلاح در آينده هم مي تواند ما را از جاده هاي صعب و از گردنه هاي پرخطر و مردافكن به سلامت به مقصد برساند، به شرط آنكه كماكان آنان را باور داشته باشيم و در عرصه عمل و اجراء به كار ببنديم..."
در پایان اینکه یادداشت روز نویس همچون وزیر آدمکش کشور آخوند مصطفی پور محمدی وزیر کشور و پاسدار ذوالقدر معاون امنیتی اش و سردار پاسدار احمدی مقدم باجناق پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد و فرمانده ی نیروی انتظامی بد رستی می دانند که ابزار سرکوب و ایجاد رعب ووحشت در جامعه آن روی سکه ی فضای اختتاق آور وحکومت نظامی شرایط جنگی می باشد که این نعمت الهی خمینی نامیده شده یجنگ تا چه اندازه برای رژیم منحوس بربرمنش وتاریک اندیش وضدبشری آخوندی حیاتی می باشد. بطوریکه بقا ء ودوام رژیم تروریستی آخوندی به جز آن امکان پذیر نمی باشد . بنابراین به همین دلیل است که با تنظیم طرح امنیت ملی نیروی انتظامی خود را بسیج و آماده ی سرکوب کردن جوانان وزنان ودختران در جامعه نموده است و اکنون پاسدار وزیر تفتیش و عقیده نیز در راستای تقویت همین طرح ضد امنیت ملی می باشد که آزاد سازی خرمشهر را پیراهن عثمان کرده است وضمن ستایش ومداحی گری پیرامون آن نمودن ، تلاش مذبوحانه کرده است تاکه مدافع نوع فرهنگ جنگی باشد که مکمل طرح سر کوب گرایانه امنیت ملی نیروی انتظامی باشد . البته همانگونه که در این یادداشت روز کوچکترین اشار ای به درد ورنج موجود مردم خرمشهر و خوزستان نشده و گفته نشده است که چرا پس از 25 سال که از آزاد سازی خرمشهر گذشته وپس از بستن قرار داد فروش آب کارون به کویت، می بایست که مردم خرمشهر از بهداشت و آب آشامیدنی سالم محروم می باشند؟ یا چرا مردم این شهر چپ و راست برای ساعت های متمادی ومتوالی برق خانه ها ومحیط کارشان قطع گردد و پیوسته در این شهر وسطح استان خوزستان خاموشی وجود داشته باشد ؟و یا چرا رشد فقر و بیکاری وتورم وگرانی در این شهر و استان همچون سراسر ایران بیداد می کند؟ ولی مبلغ رژیم ومداح یادداشت روز نه سخنی در این مورد نگفته است و نه رهنمودی برای بر طرف کردن معضلات و مشکلات مردم این این شهر و استان خوزستان وسراسر ایران نداده است که ناشی از جنگ خانمانسوز ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله بوده است، بلکه تبلیغ وتدارک فرهنگ جنگی آمادگی پیشواز جنگی دیگر کرده است و در وصف جنگ وایستادگی ورشادت ها در برابر بیگانگان روضه خوانی کرده است که در مجموع گواه بر به اوضاع بحران هسته ای و شرایط خطیر وضربه پذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی و رشد رقابت ها وتضادهای درون باند و جناحی اش می باشد .
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 3 خرداد ماه سال 1386