نقد وبررسی " مشكل آمريكا با قانون اساسي عراق " روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1386
"آمریکای شیر بی یال و کوپال شده در عراق نباید اجازه دهد تا بیش از این روباه از سر وکولش بالا رود و به ریشخند بگیردش."
جانشین تونی بلر نخست وزیر مستفی انگلیس اعلام کرده است که اشتباهاتی در زمان نخست وزیر بلر در مورد اشغال نظامی عراق رخ داده است که می بایست از این اشتباهات آموخت و همچنین با رهبران کشورهای عربی تماس گرفت تا بر دامه ی تجربیات و اندیشه های این اشتباهات افزود وآن را جبران کرد. بنابراین بوش هم حتماً به اشتباهات پر هزینه ی مالی و جانی اشغال نظامی عراق تجربیاتی مشابه کسب کرده است و صد در صد ازآن خوش خیالی که در آن اوایل در اشغال نظامی عراق نسبت به اهداف سران رژیم تروریستی آخوندی داشت بیرون آمده است و اکنون دقیقاً اشراف دارد که تا کنون حاصل این اشغال گری پر هزینه ی افغانستان وعراق جز اینکه تنها این رژیم تروریستی آخوندی بوده که بهره ی کامل از آن برده است. زیراکه سرانش اهداف خاص خودشان از این شغال گری نظامی عراق وبمباران وخلع سلاح کردن پایگاه های نظامی مجاهدین مستقر در عراق را دنبال کرده اند از جمله صدور تروریسم وبنیادگرائی به عراق ومنطقه وپروژه ی هسته ای می باشد. در حیقیت برنده ی اصلی این اشغال گری عراق رژیم بربرمنش وتروریستی وجنگ افروز آخوندی بوده است. مشروط بر اینکه بوش زمان زیادی هم ندارد تا اینکه اشتباهات خود را جبران کند. ازجمله فراهم نمودن شرایط تغییر قانون اساسی و جدا نمودن دین از دولت و تغییر دولت نوری المالکی که دربست دست نشانده ی رژیم تروریستی آخوندی می باشد وپشبرنده ی اهداف آنان در عراق است را می بایست سریع دنبال کند. مشکل دیگر اینست که بوش زود و بطور جدی باید دستتان دخالت گری گسترده وهمه جانبه ی رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در عراق را قطع نماید . چونکه سران رژیم تروریستی آخوندی نه اینکه به باتلاق کردن عراق و تسلط کامل بر این کشور فکر نمی کنند ورضایت نخواهند داد؛ بلکه عراق راتبدیل به سرپلی برای صدور تروریسم و بنیادگرائی وبحران سازی و اغتشاش و جنگ افروزی به خاورمیانه از جمله ی فلسطین ولبنان و افغانستان ویمن شده است . دخالت گری آنگونه است که اخیراً دولت یمن سفیر خود از تهران را به دلیل دخالت گری در این کشور باحمایت از شیعیان زیدی در این کشور فراخونده است. بنابراین بی جهت نیست که سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه که بازتاب دهنده ی نکته نظرات ولی فقیه و سیاست های بیت رهبری می باشد از تغییر قانون اساسی عراق با عنوان : مشکل آمریکا با قانون اساسی عراق " به وحشت افتاده است و به عنوان نماینده ووکیل مدافع ودلسوز مردم عراق چنین شرایط عراق ووضعیت مردم عراق را بازتاب داده است:
"با اينكه ناامني فقر بيكاري هرج و مرج مشكلات مربوط به كمبود نيازهاي اوليه زندگي از قبيل برق سوخت راه و گراني و اشغال كشور توسط بيگانگان مردم عراق را رنج ميدهند و اينها مسائل بسيار مهمي براي مردم اين كشور هستند با اينحال مهمتر از همه اينها اكنون فشاري است كه آمريكا براي تغيير قانون اساسي جديد عراق به مسئولان اين كشور وارد مي آورد ."
سرمقاله نویس طوری در مورد مشکلات ومعضلات مردم عراق نظر داده است که گویا مشکلات ومعضلات مردم ایران اگرنه بس بیشتر از این مشکلات مردم عراق نمی باشد حداقل کمتر ازآنهم نیست ومشابه می باشد . بعلاوه اینکه تظاهرات و اعتصابات جنبش اعتراضی معلمان و کارگران ودانشجویان واجتماعی نیز در ایران وجود دارد که اکنون دامنه ی واکنش های سرکوبگری اجتماعی که نیروی انتظامی می برای ایجاد خفقان ووحشت در جامعه با طرح امنیت ملی دنبال واجرا کرده از تهران به مشهد شهر بزرگ مذهبی نیز کشیده شده است. اکنون پرسش است که چرا سرمقاله نویس با کاتولیک تر از پاپ برای مردم عراق شدن تلاش مذبوحانه کرده که صورت مسئله را پاک کند و مشکلات ومعضلات مرم ایران را نادیده بگیر و فراموش کند ؟ چراسرمقاله نویس بدون آنکه بگوید درست است که آمریکا تجاوز گراست و برای منافع نفتی خودش عراق را اشغال نظامی کرده وواردآن شده است واگر دخالت گری کند چون به نیت همین اهداف وارد عراق شده است وصد ها میلیارد دلار هم تا کنون هزینه کرده وکلی تلفات انسانی هم داده است . اکنون که سرمقاله نویس آمریکا را به دلیل دخالت گری در عراق محکوم می کند. پرسش است که چرا سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران که برای اشغال نظامی عراق با آمریکا وانگلیس همکاری کردند برای چه خودشان در عراق دخالت گری گسترده کرده و می کنند؟ چرا از طریق شیعیان وابسته به خود در پارلمان عراق به عنوان طرح فدراتیو کردن عراق کوشش فراوان می کند تا بخش شیعه ونفت خیز عراق راجد دا و ملحق به خاک ایران کند ولی سرمقاله نویس از موضع فرافکنی ووارونه گوئی در پایان اینگونه نتیجه گیری کرده که فقط آمریکا دارد این اهداف را در عراق چنین دنبال می کند:
"آنچه براي استقلال عراق خطرناك است دقيقا همان چيزي است كه اكنون آمريكا در پي آنست . در عراق و هر كشور ديگري مصلحت مردم در اينست كه اكثريت حكومت كند و اقليت نيز از حقوق قانوني برخوردار باشد و بيگانگان نيز حق دخالت در حاكميت نداشته باشند. آمريكا چنين چيزي را براي عراق نميخواهد زيرا با استقلال عراق مخالف است . بوش كوچك به عراق لشكركشي نكرده تا به اين كشور استقلال بدهد آمده است تا عراق را در اختيار و در چنگ خودش بگيرد و در عين حال شعار دموكراسي و آزادي هم بدهد. قانون اساسي كنوني عراق هر چند نواقصي دارد اما به دولت آمريكا اجازه نميدهد همراه باشعار دموكراسي بر اين كشور حكمراني كند. فقط درصورتي كه آمريكا دست از شعار دموكراسي بردارد و به يك كودتا متوسل شود شايد بتواند به خواسته خود برسد."
درخاتمه اینکه کاملاً قابل فهم است که دلیل وریشه ی ابراز نگرانی سرمقاله نویس روز نامه ی ولی فقیه نسبت به خطر افتادن استقلال عراق واعلام خطر در این مورد چیست؟ زیرا که این نگرانی فقط به خاطر این موضوع است که وحشت از تغییر قانون اساسی عراق وعوض کردن دولت دست نشانده ی نوری المالکی و تشکیل دولت سکولار در عراق شده است که اینگونه سرمقاله نویس پیشاپیش ابراز نگرانی وخطر از استقلال عراق کرده است و در کسوت نماینده وسخنگوی مردم عراق برای آنان اشک تمساح ریزی نموده است .
بنابراین تأکید می شود اکنون که آمریکا، تبدیل به شیر بی یال و کوپال در عراق شده است، نمی بایست با دل خوش کردن به برخی نظرات وپیشنهادات مشاوره لابی های حامی رژیم تروریستی آخوندی در آمریکا و اروپا وعراق بیش ازاین اجازه دهد که فرصت از دست برود و این روباه از سر وکولش بالا برود و با لبخند و سلام علیک کردن منوچهر متکی وزیر آدمربای خارجه در سالن ناهارخوری هتل شرالشیخ، برایش روباه بازی در آورد به ریشخند بگیردش و سیاست واهداف پروژه ی هسته ای دخالت گری در عراق و خاورمیانه را دنبال کند وباز هم بیش ازاین عراق را در باتلاق وناامنی و آشوب گری فرو تااینکه فرصتی مناسب برای سران بربرمنش وجنگ افروز رژیم آخوندی به وجود آید وبا فرار کردن از بحران های درونی خودش و لابی های اروپائی و آمریکائی اش موفق شوذ بالاخره صاحب بمب اتمی شود و فاجعه ی عراق به خاورمیانه تعمیم و از آنجا به جهان سرایت داده شود.
هوشنگ – بهداد
شنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1386
"آمریکای شیر بی یال و کوپال شده در عراق نباید اجازه دهد تا بیش از این روباه از سر وکولش بالا رود و به ریشخند بگیردش."
جانشین تونی بلر نخست وزیر مستفی انگلیس اعلام کرده است که اشتباهاتی در زمان نخست وزیر بلر در مورد اشغال نظامی عراق رخ داده است که می بایست از این اشتباهات آموخت و همچنین با رهبران کشورهای عربی تماس گرفت تا بر دامه ی تجربیات و اندیشه های این اشتباهات افزود وآن را جبران کرد. بنابراین بوش هم حتماً به اشتباهات پر هزینه ی مالی و جانی اشغال نظامی عراق تجربیاتی مشابه کسب کرده است و صد در صد ازآن خوش خیالی که در آن اوایل در اشغال نظامی عراق نسبت به اهداف سران رژیم تروریستی آخوندی داشت بیرون آمده است و اکنون دقیقاً اشراف دارد که تا کنون حاصل این اشغال گری پر هزینه ی افغانستان وعراق جز اینکه تنها این رژیم تروریستی آخوندی بوده که بهره ی کامل از آن برده است. زیراکه سرانش اهداف خاص خودشان از این شغال گری نظامی عراق وبمباران وخلع سلاح کردن پایگاه های نظامی مجاهدین مستقر در عراق را دنبال کرده اند از جمله صدور تروریسم وبنیادگرائی به عراق ومنطقه وپروژه ی هسته ای می باشد. در حیقیت برنده ی اصلی این اشغال گری عراق رژیم بربرمنش وتروریستی وجنگ افروز آخوندی بوده است. مشروط بر اینکه بوش زمان زیادی هم ندارد تا اینکه اشتباهات خود را جبران کند. ازجمله فراهم نمودن شرایط تغییر قانون اساسی و جدا نمودن دین از دولت و تغییر دولت نوری المالکی که دربست دست نشانده ی رژیم تروریستی آخوندی می باشد وپشبرنده ی اهداف آنان در عراق است را می بایست سریع دنبال کند. مشکل دیگر اینست که بوش زود و بطور جدی باید دستتان دخالت گری گسترده وهمه جانبه ی رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در عراق را قطع نماید . چونکه سران رژیم تروریستی آخوندی نه اینکه به باتلاق کردن عراق و تسلط کامل بر این کشور فکر نمی کنند ورضایت نخواهند داد؛ بلکه عراق راتبدیل به سرپلی برای صدور تروریسم و بنیادگرائی وبحران سازی و اغتشاش و جنگ افروزی به خاورمیانه از جمله ی فلسطین ولبنان و افغانستان ویمن شده است . دخالت گری آنگونه است که اخیراً دولت یمن سفیر خود از تهران را به دلیل دخالت گری در این کشور باحمایت از شیعیان زیدی در این کشور فراخونده است. بنابراین بی جهت نیست که سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه که بازتاب دهنده ی نکته نظرات ولی فقیه و سیاست های بیت رهبری می باشد از تغییر قانون اساسی عراق با عنوان : مشکل آمریکا با قانون اساسی عراق " به وحشت افتاده است و به عنوان نماینده ووکیل مدافع ودلسوز مردم عراق چنین شرایط عراق ووضعیت مردم عراق را بازتاب داده است:
"با اينكه ناامني فقر بيكاري هرج و مرج مشكلات مربوط به كمبود نيازهاي اوليه زندگي از قبيل برق سوخت راه و گراني و اشغال كشور توسط بيگانگان مردم عراق را رنج ميدهند و اينها مسائل بسيار مهمي براي مردم اين كشور هستند با اينحال مهمتر از همه اينها اكنون فشاري است كه آمريكا براي تغيير قانون اساسي جديد عراق به مسئولان اين كشور وارد مي آورد ."
سرمقاله نویس طوری در مورد مشکلات ومعضلات مردم عراق نظر داده است که گویا مشکلات ومعضلات مردم ایران اگرنه بس بیشتر از این مشکلات مردم عراق نمی باشد حداقل کمتر ازآنهم نیست ومشابه می باشد . بعلاوه اینکه تظاهرات و اعتصابات جنبش اعتراضی معلمان و کارگران ودانشجویان واجتماعی نیز در ایران وجود دارد که اکنون دامنه ی واکنش های سرکوبگری اجتماعی که نیروی انتظامی می برای ایجاد خفقان ووحشت در جامعه با طرح امنیت ملی دنبال واجرا کرده از تهران به مشهد شهر بزرگ مذهبی نیز کشیده شده است. اکنون پرسش است که چرا سرمقاله نویس با کاتولیک تر از پاپ برای مردم عراق شدن تلاش مذبوحانه کرده که صورت مسئله را پاک کند و مشکلات ومعضلات مرم ایران را نادیده بگیر و فراموش کند ؟ چراسرمقاله نویس بدون آنکه بگوید درست است که آمریکا تجاوز گراست و برای منافع نفتی خودش عراق را اشغال نظامی کرده وواردآن شده است واگر دخالت گری کند چون به نیت همین اهداف وارد عراق شده است وصد ها میلیارد دلار هم تا کنون هزینه کرده وکلی تلفات انسانی هم داده است . اکنون که سرمقاله نویس آمریکا را به دلیل دخالت گری در عراق محکوم می کند. پرسش است که چرا سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران که برای اشغال نظامی عراق با آمریکا وانگلیس همکاری کردند برای چه خودشان در عراق دخالت گری گسترده کرده و می کنند؟ چرا از طریق شیعیان وابسته به خود در پارلمان عراق به عنوان طرح فدراتیو کردن عراق کوشش فراوان می کند تا بخش شیعه ونفت خیز عراق راجد دا و ملحق به خاک ایران کند ولی سرمقاله نویس از موضع فرافکنی ووارونه گوئی در پایان اینگونه نتیجه گیری کرده که فقط آمریکا دارد این اهداف را در عراق چنین دنبال می کند:
"آنچه براي استقلال عراق خطرناك است دقيقا همان چيزي است كه اكنون آمريكا در پي آنست . در عراق و هر كشور ديگري مصلحت مردم در اينست كه اكثريت حكومت كند و اقليت نيز از حقوق قانوني برخوردار باشد و بيگانگان نيز حق دخالت در حاكميت نداشته باشند. آمريكا چنين چيزي را براي عراق نميخواهد زيرا با استقلال عراق مخالف است . بوش كوچك به عراق لشكركشي نكرده تا به اين كشور استقلال بدهد آمده است تا عراق را در اختيار و در چنگ خودش بگيرد و در عين حال شعار دموكراسي و آزادي هم بدهد. قانون اساسي كنوني عراق هر چند نواقصي دارد اما به دولت آمريكا اجازه نميدهد همراه باشعار دموكراسي بر اين كشور حكمراني كند. فقط درصورتي كه آمريكا دست از شعار دموكراسي بردارد و به يك كودتا متوسل شود شايد بتواند به خواسته خود برسد."
درخاتمه اینکه کاملاً قابل فهم است که دلیل وریشه ی ابراز نگرانی سرمقاله نویس روز نامه ی ولی فقیه نسبت به خطر افتادن استقلال عراق واعلام خطر در این مورد چیست؟ زیرا که این نگرانی فقط به خاطر این موضوع است که وحشت از تغییر قانون اساسی عراق وعوض کردن دولت دست نشانده ی نوری المالکی و تشکیل دولت سکولار در عراق شده است که اینگونه سرمقاله نویس پیشاپیش ابراز نگرانی وخطر از استقلال عراق کرده است و در کسوت نماینده وسخنگوی مردم عراق برای آنان اشک تمساح ریزی نموده است .
بنابراین تأکید می شود اکنون که آمریکا، تبدیل به شیر بی یال و کوپال در عراق شده است، نمی بایست با دل خوش کردن به برخی نظرات وپیشنهادات مشاوره لابی های حامی رژیم تروریستی آخوندی در آمریکا و اروپا وعراق بیش ازاین اجازه دهد که فرصت از دست برود و این روباه از سر وکولش بالا برود و با لبخند و سلام علیک کردن منوچهر متکی وزیر آدمربای خارجه در سالن ناهارخوری هتل شرالشیخ، برایش روباه بازی در آورد به ریشخند بگیردش و سیاست واهداف پروژه ی هسته ای دخالت گری در عراق و خاورمیانه را دنبال کند وباز هم بیش ازاین عراق را در باتلاق وناامنی و آشوب گری فرو تااینکه فرصتی مناسب برای سران بربرمنش وجنگ افروز رژیم آخوندی به وجود آید وبا فرار کردن از بحران های درونی خودش و لابی های اروپائی و آمریکائی اش موفق شوذ بالاخره صاحب بمب اتمی شود و فاجعه ی عراق به خاورمیانه تعمیم و از آنجا به جهان سرایت داده شود.
هوشنگ – بهداد
شنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1386