نقد وبررسی " خوب شد پينوكيو نبودند! " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان یکشنبه اردیبهشت16 سال 1386
"تهیه وتنظیم یادداشت روز به سبک نمایش ماربازی برای جیب زنی کردن:
نمی دانم که چرا گاهی وقت ها که من یادداشت روز کیهان را می خوانم به یاد خاطرات گذشته دوران نوجوانی وجوانی ام می افتم . شاید یکی از دلایلش این باشد که چون این رژیم وقلمزنانش تعلق به قرون وسطی دارند و ماهیت و واپسگرائی وعقبگرائی دارد بنابراین با خواندن یادداشت روزهای روزنامه ی کیهان به گذشته پرتاب می شوم و بطور اتوماتیکی به عقب سیر می کند تااینکه درحال باشم ورو به آینده داشته باشم. مورد مشخص همین یادداشت روز امروز روزنامه ی کیهان با عنوان " خوب شد پینوکیو نبودند! "می باشد که در مورد کنفرانس شرم الشیخ ونتایج آن می باشد . یادداشت روز نویس ابتدا با سئوال آيا قرار بود در كنفرانس بين المللي شرم الشيخ معجزه اي اتفاق بيفتد؟ شروع کرده ودر دنباله افزوده "دستور رسمي اعلام شده براي كنفرانس- وضعيت امنيتي و سياسي عراق- هيچ ربطي به ميزبان نداشت همچنان كه به بسياري از كشورهاي حاضر در كنفرانس" سپس در دنباله این ضمیمه را پیونده داده و گفته " كنفرانس ظاهراً منيتي داشت و حاشيه اي. قرار بود متن كنفرانس، موضوع عراق باشد اما در واقع امر، حاشيه ها بر متن غلبه كرد" هنوز از متن به حاشیه یا بالعکس نرفته چنین نتیجه گیری شده است " اساساً كنفرانس براي همان حاشيه ها ترتيب يافته است. وافزوده آمريكا گويا دنبال معجزه در كنفرانس مي گشت، معجزه اي با خواص متعدد كه يكجا بتواند گره از ديپلماسي نومحافظه كاران كاخ سفيد در خاورميانه بزرگ و اضلاع پرخبر آن بگشايد. اما حق با اشتاين ماير وزير خارجه آلمان بود؛ «نبايد انتظار داشت شرم الشيخ معجزه كند."
اما پیرامون همین مقدمه باید گفت ادا و اطوارهائی که قبل از اجلاس شرم الشیخ مطرح می شد و فیگورها وژست ی گوناگونی که گرفته می شد وخط و نشان ها کشی می شد وتهدید وتحریم می کردند و مدعی بودند که این کنفرانس غیر مرتبط به مسائل امنیت عراق است و خلاصه می گفتند به بقیه چه ارتباطی دارد که در مسائل امنیتی عراق دخالت کنند ؟ سپس شرط و شروط گذاشتند که باید حتماً 5 پاسدار تروریست اعزامی بازداشت شده در اربیل عراق آزاد شوند تا شرکت کنند و پس از انکار وتکذیب کردن ربودن یک مأمور اف بی آی آمریکائی ولی در آستانه ی شروع کنفرانس شرم الشیخ ایشان به عنوان ابراز حسن نیت آزاد شد . آنگاه لحن گفته ها تغییر کرد و در چند روز قبل از فراررسیدن زمان کنفرانس شرم الشیخ ترافیک اتوبان مسیر هوائی و جاده ی زمینی میان بغداد – تهران به وجود آمد و چپ وراست مهره های دولت دست نشانده ی عراق به تهران فراخوانده شدند تااینکه ازبان ایان باز گو شود که تقاضا شده است که حتماً باید نماینده ی رژیم تروریستی آخوندی در این کنفرانش حضور یابد. بلاخره متکی شرکت کرد و داستان های تکذیب لبخند وسلام وعلیک کردن این وزیر آدمربا با همتای آمریکائی خودش شروع شد. آنگاه خبر رسید که کارشناسان فنی هسته ای دو کشور مشغول گفتگو با همدیگر شدند . ولی در عوض بهای آن را مهره ی رفسنجانی حسین موسویان به عنوان جاسوس هسته ای بیگانه پرداخت که سرپرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای در دوران خاتمی بود . اکنون چون در ابتدای یادداشت روز از حاشیه ومتن سخن به میان آورده شده است که چون مردم ایران نامحرم می باشند حق ندارند نه از متن ونه از حاشیه اطلاع داشته باشند تا چه رسد به زد وبندهای كثیف پشت پرده که چه می گذرد؟ وچون قید به بازگشت دوران جوانی و نوجوانی وخاطرات آن ایام شده بود . بنابراین پس از توضیحاتی که در همین رابطه شرکت وعدم شرکت در کنفرانس شرم الشیخ بیان شد بازگوئی خاطری دوران نوجوانی بی ارتباط نیست تااینکه بقول یکی از یادداشت روز نویسان این روزنامه بیشتر موضوع حلاجی شود که یادآوری خاطره بدین قرار است.
داستان اینگونه بود گاهی وقت ها که از دبیرستان تعطیل می شدم وعازم خانه بودم که در آن ایام دانش آموز سیکل اول دبیرستان بودم . در مسیر بازگشت به خانه شاهد صحنه هائی بودم که بیشتر طرف های عصرها بود . متوجه می شدم که در بخش محوطه ی نسبتاً باز مسیر بخشی از حاشیه ی خیابان جمعیتی دایره وار حلقه زده اند، برای حس کنجکاوی نزدیک می شدم ، می دیدم که پهلوان یا ترددستان ویا هنرمندانی مشغول اجرای هنر نمائی می باشند . کتاب و دفتر بر زیر بغل زده ودستان برتوی جیب ، به جمعیت حلقه زده بر گرداگرد هنرمندان می پیوستم ونظاره گر صحنه ها می شدم. روزی برحسب اتفاق مار بازی مشغول نمایش با ماران خود بود که ماران را با زیرکی خاص از جعبه های مخصوص شان با چوب باریکی بیرون می کشید تا که رقص و شکلک های خاص انجام دهند . خلاصه پس از اینکه مار باز به خاطر اجرای همین نمایشاتی که چند بار با مار های خود انجام می داد . تقاضای پول از مردم می کرد و آنان تلکه می کرد. بالاخره اینهم یک نو شغل بود. در حین نمایش سپس یکبار مارباز عمداً ماری را کمی رها می کرد تا که آرام آرام بطور سینه خیز به سمت جمعیت حرکت کند . البته چون جمعیت نمی دانستند که مار دندان ها یا نیش های زهری اش کشیده شده وبی آزار است. از ترس یواش یواش خودشان را عقب می کشاندند . اما هرچه بیشتر مار به سمت جمعیت جلوتر می رفت ترس ووحشت بر جمعیت بیشتر مستولی می شد ودر هم ریختگی در نظم جمعیت حلقه زده نمایان می شد و بیشتر صدای همهمه ونگرانی موج می زد تااینکه از این شرایط واوضاع آشفته بازاری که در میان جمعیت ومشتاقات نمایش مار به وجود آمده بود سایر رفقای مار باز که جیب برهای حرفه ای بودند جیب تماشاچیان را مثل برق و چشم بر هم زدن می زدند و خالی می کردند . آنگاه پلیس که با مار باز سر وسری داشت وارد صحنه می شد و جمعیت را متفرق می کرد و حق و سهم خودش را از مار باز دریافت می کرد و غائله پایان می پذیرفت و داستان تمام می شد تا اینکه روزی دیگر ودر شهر ومکان وجای دیگر همین بساط بر پا شود کاری ه این روز ها غلامک وگماشته ی ولی فقیه پاسدار احمدی نژاد اجرا می کند .
بنابراین همانگونه که تذکر داده شد حرکات ورفتار عوامفریبانه رهبران ماربازاین رژیم ضدبشری و تروریستی و غارتگر و همچنین تصویر مارکشی ومار نشان دادن هائی که قلم بردستان مبلغ ومدافعش بطور جمعی با هم اجرا می کنند شبیه همان نمایش ماربازی و ترساندن و سر کار گذاشتن مردم و زدن جیب شان وتقسیم کردن سهم هر بازیگر از آن میان خودشان است . البته که سهم پلیس فراموش نمی شود. ماربازان حاکم ظاهراً برای حامیان خودشان تبلیغ کرده اند که با شیطان بزرگ در حال جنگ می باشند. ولی نمی گویند که در پشت پرده چه خبر است و مشغول چگونه زد وبندی می باشند و چرا از پلیس بین المللی خواهان نگهداشتن نام سازمان مجاهدین در لیست وگروهای تروریستی می باشند و تقاضای اخراج شان از عراق را همیشه می کنند. پس بی جهت نیست که یادداشت روز نویس مارباز با فراموش کردن تحلیل روزگذشته ی یادداشت روز همین روزنامه که کلی تعریف و تمجید کرده و هورا کشیده و از مزایای شرکت هیئت نمایندی رژیم تروریستی آخوندی در کنفرانس شرم الشیخ گفته بود ولی امروز برگردان کپی کردن از نظر وتحلیل سرمقاله ی دیروز روزنامه ی جمهوری را بازتاب داده که کنفرانس عقیمی بود و و تغییر نظر اتخاد کرده چنین تحلیل داده که کنفرانس شرم الشیخ برای رژیم دام بوده است :
"در عين حال مشخص بود كه كنفرانس دو بازيگر عمده بيشتر ندارد، ايران و آمريكا. به نظر مي رسيد شرم الشيخ دامي است از سوي آمريكا بر عليه كشوري كه به تنهايي نتوانسته از پس آن بربيايد و اينك مي كوشد با مساعدت جمعي، به مهار آن بپردازد. ضمن اينكه در صورت موفقيت پروژه و پا گرفتن سناريوي موازي- مذاكره در فضاي شانتاژ كه از ماه ها قبل آتش تهيه آن ريخته شده بود- مي توان به ساير بازيگران سيگنال هاي قوي فرستاد حاكي از اينكه بالاخره ايران هم از پا درآمد و كسي در دنيا نبايد ابرقدرتي آمريكا را ناديده بگيرد.آيا قرار بود در كنفرانس بين المللي شرم الشيخ معجزه اي اتفاق بيفتد؟ نمايندگان 50 كشور جهان و برخي سازمان هاي جهاني پنج شنبه و جمعه گذشته در شرم الشيخ به ميزباني احمدابوالغيظ وزير خارجه مصر گردهم آمدند. دستور رسمي اعلام شده براي كنفرانس- وضعيت امنيتي و سياسي عراق- هيچ ربطي به ميزبان نداشت همچنان كه به بسياري از كشورهاي حاضر در كنفرانس. كنفرانس ظاهراًا منيتي داشت و حاشيه اي. قرار بود متن كنفرانس، موضوع عراق باشد اما در واقع امر، حاشيه ها بر متن غلبه كرد چرا كه به نظر مي رسيد اساساً كنفرانس براي همان حاشيه ها ترتيب يافته است. آمريكا گويا دنبال معجزه در كنفرانس مي گشت، معجزه اي با خواص متعدد كه يكجا بتواند گره از ديپلماسي نومحافظه كاران كاخ سفيد در خاورميانه بزرگ و اضلاع پرخبر آن بگشايد. اما حق با اشتاين ماير وزير خارجه آلمان بود؛ «نبايد انتظار داشت شرم الشيخ معجزه كند».
معلوم نیست که گزیده های بازتاب داده شده لابی های خبرنگار و یا روزنامه نگار رژیم تروریستی واقعیت دارد که یادداشت روز نویس فاکت آورده وبه آن استناد کرده است که به ضرب دلارهای اهدائی به لابی های خارجی از طریق واسطه های ایرانی اینگونه تبلیغات امکان پذیر شده است یا آنچه پاسدار محسن رضائی در سایت بازتاب خود بازتاب داده است که گزارش کرده دستآورد حضور در کنفرانس شرم الشیخ برای رژیم تروریستی آخوندی شکست دیپلماسی بوده و دست رفتن فرصت های دیالوگ ارزیابی کرده است؟! آخر در شرایطی که بیش از 80% مردم ایران در فقر اقتصادی زندگی می کنند پذیرش تعهد یک میلیارددلار وام برای کمک به باز سازی عراق در این کنفرانس که نقش چوب و پیاز را دارد وچشمک وچراغ لبخدهای رد وبدل وتکذیب شده چه معنی ومفهومی در بستر پیروزی دارد که در راستای اهداف اعمال تروریستی وناامن سازی عراق می باشد و مسخره تر اینکه یادداشت روز نویس تحریف گر اینگونه نیز نقل قول کرده است :
"روزنامه نيويورك تايمز را هم دقيق دانست حاكي از اينكه «شرم الشيخ چهره تحقير شده سياست خارجي آمريكا را در جهان آشكار كرد. اين بارزترين ويژگي كنفرانس بود به ويژه كه هيچ تحولي در روابط با ايران كه يكي از اهداف اصلي نشست بود، پيش نيامد. تلاش آمريكا با واكنش سرد و بي اعتنايي منوچهر متكي وزير خارجه ايران مواجه شد كه به انتقاد از نقش واشنگتن در عراق مي پرداخت.»
در خاتمه اینکه کیست تا که نداند مدتیست که دستگاه تبلیغات آمریکا به دنبال نشان دادن ماهیت یاغی بین المللی و مهار نا پذیر وبحران ساز وخطر آفرین بودن سران رژیم تروریستی در عراق و خاورمیانه است ودارند ثابت می کنند که این رژیم نه به قوانین بین المللی پای بند ومتعهد می باشد ونه دست از دخالت گری در امور داخلی عراق و کشورهای همسایه و خاورمیانه بر نمی دارد، بلکه با شدت تمام به دنبال اهداف هسته ای خودمی باشد و تلاش می کد تا که نتیجه بگیرد که چون این رژیم زبان دیپلماسی وپای بندی به قوانین وتعهدات جهانی را نمی فهمد باید بگونه ای با این رژیم تروریستی برخورد شود که برایش قابل فهم باشد . فراموش نشود که بوش تا پایان ریاست جمهوری اش هنور زمان وفرصت مناسب در اختیار خود دارد که بازهم بیشتر برای افشای سران رژیم جنایتکار آخوندی در سازمان شورای امنیت سازمان قطعنامه علیه ی پروژه ای هسته ای اش صادر کند وهم اینکه اینگونه اجلاس های مشابه شرم الشیخ برپا و تبلیغ کند تااینکه زمان بهره برداری از آن فرارسد. از سوی دیگر درست است که دو حزب جمهوریخواه و دمکرات آمریکا با هم دیگر رقابت انتخابات ریا ست جمهوری دارند وگاهی موضع گیری متضاد تبلیغاتی می کنند ولی در مورد سیاست خارجی شان نسبت به قطع کردن دستان و نقش دخالت گرایانه رژیم تروریستی و سپاه پاسداران در عراق وعدم بحران سازی اش در خاورمیانه وپایان دادن به کینه ورزی و عداوتش با اسرائیل و خلاصه عدم دسترسی به سلاح هسته ای اش هیچگونه اختلافی با هم دیگر ندارند و هرگز هم حاضرنخواهند شد که هزینه کردن صد ها میلیادرد دلار در عراق ودادن تلفات بسیار سنگین مالی و خونین نظامی را که پرداخت کرده اند . همین طوری به امان خدا رها نمایند و به همین سادگی ها از عراق خارج شوند واین کشور را دودستی تقدیم سران رژیم تروریستی وبربرمنش وتاریک اندیش آخوندی کنند تا بحران باتلاق سازی عراق را به سراسر کشورهای همجوار عراق و خاورمیانه تعمیم دهد. ضمن اینکه مقامات وسیاستمداران آمریکائی زیاد هم بی خبر از وقایع وتظاهرات و اعتراضات گوناگون اقشار جامعه در یک دوهفته گذشته در ایران نیستند و آنگونه نیست که بی اطلاع از ضریب نارضایتی عمومی مردم ایران و اختلافات باندی وجناحی و اصلاح ناپذیری این رژیم جنایتکار وجنگ افروز و بحران آفرین آخوندی باشد. بنابراین بهتراست که پاسدار مار باز وارونه گونه از خواب ملحتی خرگوشی بیدار شود وتلاش مذبوحان بیهوده برای مسخ وخواب کردن دیگران نکند.
هوشنگ – بهدا د
یکشنبه 16 اردیبهشت ماه سال 1386
"تهیه وتنظیم یادداشت روز به سبک نمایش ماربازی برای جیب زنی کردن:
نمی دانم که چرا گاهی وقت ها که من یادداشت روز کیهان را می خوانم به یاد خاطرات گذشته دوران نوجوانی وجوانی ام می افتم . شاید یکی از دلایلش این باشد که چون این رژیم وقلمزنانش تعلق به قرون وسطی دارند و ماهیت و واپسگرائی وعقبگرائی دارد بنابراین با خواندن یادداشت روزهای روزنامه ی کیهان به گذشته پرتاب می شوم و بطور اتوماتیکی به عقب سیر می کند تااینکه درحال باشم ورو به آینده داشته باشم. مورد مشخص همین یادداشت روز امروز روزنامه ی کیهان با عنوان " خوب شد پینوکیو نبودند! "می باشد که در مورد کنفرانس شرم الشیخ ونتایج آن می باشد . یادداشت روز نویس ابتدا با سئوال آيا قرار بود در كنفرانس بين المللي شرم الشيخ معجزه اي اتفاق بيفتد؟ شروع کرده ودر دنباله افزوده "دستور رسمي اعلام شده براي كنفرانس- وضعيت امنيتي و سياسي عراق- هيچ ربطي به ميزبان نداشت همچنان كه به بسياري از كشورهاي حاضر در كنفرانس" سپس در دنباله این ضمیمه را پیونده داده و گفته " كنفرانس ظاهراً منيتي داشت و حاشيه اي. قرار بود متن كنفرانس، موضوع عراق باشد اما در واقع امر، حاشيه ها بر متن غلبه كرد" هنوز از متن به حاشیه یا بالعکس نرفته چنین نتیجه گیری شده است " اساساً كنفرانس براي همان حاشيه ها ترتيب يافته است. وافزوده آمريكا گويا دنبال معجزه در كنفرانس مي گشت، معجزه اي با خواص متعدد كه يكجا بتواند گره از ديپلماسي نومحافظه كاران كاخ سفيد در خاورميانه بزرگ و اضلاع پرخبر آن بگشايد. اما حق با اشتاين ماير وزير خارجه آلمان بود؛ «نبايد انتظار داشت شرم الشيخ معجزه كند."
اما پیرامون همین مقدمه باید گفت ادا و اطوارهائی که قبل از اجلاس شرم الشیخ مطرح می شد و فیگورها وژست ی گوناگونی که گرفته می شد وخط و نشان ها کشی می شد وتهدید وتحریم می کردند و مدعی بودند که این کنفرانس غیر مرتبط به مسائل امنیت عراق است و خلاصه می گفتند به بقیه چه ارتباطی دارد که در مسائل امنیتی عراق دخالت کنند ؟ سپس شرط و شروط گذاشتند که باید حتماً 5 پاسدار تروریست اعزامی بازداشت شده در اربیل عراق آزاد شوند تا شرکت کنند و پس از انکار وتکذیب کردن ربودن یک مأمور اف بی آی آمریکائی ولی در آستانه ی شروع کنفرانس شرم الشیخ ایشان به عنوان ابراز حسن نیت آزاد شد . آنگاه لحن گفته ها تغییر کرد و در چند روز قبل از فراررسیدن زمان کنفرانس شرم الشیخ ترافیک اتوبان مسیر هوائی و جاده ی زمینی میان بغداد – تهران به وجود آمد و چپ وراست مهره های دولت دست نشانده ی عراق به تهران فراخوانده شدند تااینکه ازبان ایان باز گو شود که تقاضا شده است که حتماً باید نماینده ی رژیم تروریستی آخوندی در این کنفرانش حضور یابد. بلاخره متکی شرکت کرد و داستان های تکذیب لبخند وسلام وعلیک کردن این وزیر آدمربا با همتای آمریکائی خودش شروع شد. آنگاه خبر رسید که کارشناسان فنی هسته ای دو کشور مشغول گفتگو با همدیگر شدند . ولی در عوض بهای آن را مهره ی رفسنجانی حسین موسویان به عنوان جاسوس هسته ای بیگانه پرداخت که سرپرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای در دوران خاتمی بود . اکنون چون در ابتدای یادداشت روز از حاشیه ومتن سخن به میان آورده شده است که چون مردم ایران نامحرم می باشند حق ندارند نه از متن ونه از حاشیه اطلاع داشته باشند تا چه رسد به زد وبندهای كثیف پشت پرده که چه می گذرد؟ وچون قید به بازگشت دوران جوانی و نوجوانی وخاطرات آن ایام شده بود . بنابراین پس از توضیحاتی که در همین رابطه شرکت وعدم شرکت در کنفرانس شرم الشیخ بیان شد بازگوئی خاطری دوران نوجوانی بی ارتباط نیست تااینکه بقول یکی از یادداشت روز نویسان این روزنامه بیشتر موضوع حلاجی شود که یادآوری خاطره بدین قرار است.
داستان اینگونه بود گاهی وقت ها که از دبیرستان تعطیل می شدم وعازم خانه بودم که در آن ایام دانش آموز سیکل اول دبیرستان بودم . در مسیر بازگشت به خانه شاهد صحنه هائی بودم که بیشتر طرف های عصرها بود . متوجه می شدم که در بخش محوطه ی نسبتاً باز مسیر بخشی از حاشیه ی خیابان جمعیتی دایره وار حلقه زده اند، برای حس کنجکاوی نزدیک می شدم ، می دیدم که پهلوان یا ترددستان ویا هنرمندانی مشغول اجرای هنر نمائی می باشند . کتاب و دفتر بر زیر بغل زده ودستان برتوی جیب ، به جمعیت حلقه زده بر گرداگرد هنرمندان می پیوستم ونظاره گر صحنه ها می شدم. روزی برحسب اتفاق مار بازی مشغول نمایش با ماران خود بود که ماران را با زیرکی خاص از جعبه های مخصوص شان با چوب باریکی بیرون می کشید تا که رقص و شکلک های خاص انجام دهند . خلاصه پس از اینکه مار باز به خاطر اجرای همین نمایشاتی که چند بار با مار های خود انجام می داد . تقاضای پول از مردم می کرد و آنان تلکه می کرد. بالاخره اینهم یک نو شغل بود. در حین نمایش سپس یکبار مارباز عمداً ماری را کمی رها می کرد تا که آرام آرام بطور سینه خیز به سمت جمعیت حرکت کند . البته چون جمعیت نمی دانستند که مار دندان ها یا نیش های زهری اش کشیده شده وبی آزار است. از ترس یواش یواش خودشان را عقب می کشاندند . اما هرچه بیشتر مار به سمت جمعیت جلوتر می رفت ترس ووحشت بر جمعیت بیشتر مستولی می شد ودر هم ریختگی در نظم جمعیت حلقه زده نمایان می شد و بیشتر صدای همهمه ونگرانی موج می زد تااینکه از این شرایط واوضاع آشفته بازاری که در میان جمعیت ومشتاقات نمایش مار به وجود آمده بود سایر رفقای مار باز که جیب برهای حرفه ای بودند جیب تماشاچیان را مثل برق و چشم بر هم زدن می زدند و خالی می کردند . آنگاه پلیس که با مار باز سر وسری داشت وارد صحنه می شد و جمعیت را متفرق می کرد و حق و سهم خودش را از مار باز دریافت می کرد و غائله پایان می پذیرفت و داستان تمام می شد تا اینکه روزی دیگر ودر شهر ومکان وجای دیگر همین بساط بر پا شود کاری ه این روز ها غلامک وگماشته ی ولی فقیه پاسدار احمدی نژاد اجرا می کند .
بنابراین همانگونه که تذکر داده شد حرکات ورفتار عوامفریبانه رهبران ماربازاین رژیم ضدبشری و تروریستی و غارتگر و همچنین تصویر مارکشی ومار نشان دادن هائی که قلم بردستان مبلغ ومدافعش بطور جمعی با هم اجرا می کنند شبیه همان نمایش ماربازی و ترساندن و سر کار گذاشتن مردم و زدن جیب شان وتقسیم کردن سهم هر بازیگر از آن میان خودشان است . البته که سهم پلیس فراموش نمی شود. ماربازان حاکم ظاهراً برای حامیان خودشان تبلیغ کرده اند که با شیطان بزرگ در حال جنگ می باشند. ولی نمی گویند که در پشت پرده چه خبر است و مشغول چگونه زد وبندی می باشند و چرا از پلیس بین المللی خواهان نگهداشتن نام سازمان مجاهدین در لیست وگروهای تروریستی می باشند و تقاضای اخراج شان از عراق را همیشه می کنند. پس بی جهت نیست که یادداشت روز نویس مارباز با فراموش کردن تحلیل روزگذشته ی یادداشت روز همین روزنامه که کلی تعریف و تمجید کرده و هورا کشیده و از مزایای شرکت هیئت نمایندی رژیم تروریستی آخوندی در کنفرانس شرم الشیخ گفته بود ولی امروز برگردان کپی کردن از نظر وتحلیل سرمقاله ی دیروز روزنامه ی جمهوری را بازتاب داده که کنفرانس عقیمی بود و و تغییر نظر اتخاد کرده چنین تحلیل داده که کنفرانس شرم الشیخ برای رژیم دام بوده است :
"در عين حال مشخص بود كه كنفرانس دو بازيگر عمده بيشتر ندارد، ايران و آمريكا. به نظر مي رسيد شرم الشيخ دامي است از سوي آمريكا بر عليه كشوري كه به تنهايي نتوانسته از پس آن بربيايد و اينك مي كوشد با مساعدت جمعي، به مهار آن بپردازد. ضمن اينكه در صورت موفقيت پروژه و پا گرفتن سناريوي موازي- مذاكره در فضاي شانتاژ كه از ماه ها قبل آتش تهيه آن ريخته شده بود- مي توان به ساير بازيگران سيگنال هاي قوي فرستاد حاكي از اينكه بالاخره ايران هم از پا درآمد و كسي در دنيا نبايد ابرقدرتي آمريكا را ناديده بگيرد.آيا قرار بود در كنفرانس بين المللي شرم الشيخ معجزه اي اتفاق بيفتد؟ نمايندگان 50 كشور جهان و برخي سازمان هاي جهاني پنج شنبه و جمعه گذشته در شرم الشيخ به ميزباني احمدابوالغيظ وزير خارجه مصر گردهم آمدند. دستور رسمي اعلام شده براي كنفرانس- وضعيت امنيتي و سياسي عراق- هيچ ربطي به ميزبان نداشت همچنان كه به بسياري از كشورهاي حاضر در كنفرانس. كنفرانس ظاهراًا منيتي داشت و حاشيه اي. قرار بود متن كنفرانس، موضوع عراق باشد اما در واقع امر، حاشيه ها بر متن غلبه كرد چرا كه به نظر مي رسيد اساساً كنفرانس براي همان حاشيه ها ترتيب يافته است. آمريكا گويا دنبال معجزه در كنفرانس مي گشت، معجزه اي با خواص متعدد كه يكجا بتواند گره از ديپلماسي نومحافظه كاران كاخ سفيد در خاورميانه بزرگ و اضلاع پرخبر آن بگشايد. اما حق با اشتاين ماير وزير خارجه آلمان بود؛ «نبايد انتظار داشت شرم الشيخ معجزه كند».
معلوم نیست که گزیده های بازتاب داده شده لابی های خبرنگار و یا روزنامه نگار رژیم تروریستی واقعیت دارد که یادداشت روز نویس فاکت آورده وبه آن استناد کرده است که به ضرب دلارهای اهدائی به لابی های خارجی از طریق واسطه های ایرانی اینگونه تبلیغات امکان پذیر شده است یا آنچه پاسدار محسن رضائی در سایت بازتاب خود بازتاب داده است که گزارش کرده دستآورد حضور در کنفرانس شرم الشیخ برای رژیم تروریستی آخوندی شکست دیپلماسی بوده و دست رفتن فرصت های دیالوگ ارزیابی کرده است؟! آخر در شرایطی که بیش از 80% مردم ایران در فقر اقتصادی زندگی می کنند پذیرش تعهد یک میلیارددلار وام برای کمک به باز سازی عراق در این کنفرانس که نقش چوب و پیاز را دارد وچشمک وچراغ لبخدهای رد وبدل وتکذیب شده چه معنی ومفهومی در بستر پیروزی دارد که در راستای اهداف اعمال تروریستی وناامن سازی عراق می باشد و مسخره تر اینکه یادداشت روز نویس تحریف گر اینگونه نیز نقل قول کرده است :
"روزنامه نيويورك تايمز را هم دقيق دانست حاكي از اينكه «شرم الشيخ چهره تحقير شده سياست خارجي آمريكا را در جهان آشكار كرد. اين بارزترين ويژگي كنفرانس بود به ويژه كه هيچ تحولي در روابط با ايران كه يكي از اهداف اصلي نشست بود، پيش نيامد. تلاش آمريكا با واكنش سرد و بي اعتنايي منوچهر متكي وزير خارجه ايران مواجه شد كه به انتقاد از نقش واشنگتن در عراق مي پرداخت.»
در خاتمه اینکه کیست تا که نداند مدتیست که دستگاه تبلیغات آمریکا به دنبال نشان دادن ماهیت یاغی بین المللی و مهار نا پذیر وبحران ساز وخطر آفرین بودن سران رژیم تروریستی در عراق و خاورمیانه است ودارند ثابت می کنند که این رژیم نه به قوانین بین المللی پای بند ومتعهد می باشد ونه دست از دخالت گری در امور داخلی عراق و کشورهای همسایه و خاورمیانه بر نمی دارد، بلکه با شدت تمام به دنبال اهداف هسته ای خودمی باشد و تلاش می کد تا که نتیجه بگیرد که چون این رژیم زبان دیپلماسی وپای بندی به قوانین وتعهدات جهانی را نمی فهمد باید بگونه ای با این رژیم تروریستی برخورد شود که برایش قابل فهم باشد . فراموش نشود که بوش تا پایان ریاست جمهوری اش هنور زمان وفرصت مناسب در اختیار خود دارد که بازهم بیشتر برای افشای سران رژیم جنایتکار آخوندی در سازمان شورای امنیت سازمان قطعنامه علیه ی پروژه ای هسته ای اش صادر کند وهم اینکه اینگونه اجلاس های مشابه شرم الشیخ برپا و تبلیغ کند تااینکه زمان بهره برداری از آن فرارسد. از سوی دیگر درست است که دو حزب جمهوریخواه و دمکرات آمریکا با هم دیگر رقابت انتخابات ریا ست جمهوری دارند وگاهی موضع گیری متضاد تبلیغاتی می کنند ولی در مورد سیاست خارجی شان نسبت به قطع کردن دستان و نقش دخالت گرایانه رژیم تروریستی و سپاه پاسداران در عراق وعدم بحران سازی اش در خاورمیانه وپایان دادن به کینه ورزی و عداوتش با اسرائیل و خلاصه عدم دسترسی به سلاح هسته ای اش هیچگونه اختلافی با هم دیگر ندارند و هرگز هم حاضرنخواهند شد که هزینه کردن صد ها میلیادرد دلار در عراق ودادن تلفات بسیار سنگین مالی و خونین نظامی را که پرداخت کرده اند . همین طوری به امان خدا رها نمایند و به همین سادگی ها از عراق خارج شوند واین کشور را دودستی تقدیم سران رژیم تروریستی وبربرمنش وتاریک اندیش آخوندی کنند تا بحران باتلاق سازی عراق را به سراسر کشورهای همجوار عراق و خاورمیانه تعمیم دهد. ضمن اینکه مقامات وسیاستمداران آمریکائی زیاد هم بی خبر از وقایع وتظاهرات و اعتراضات گوناگون اقشار جامعه در یک دوهفته گذشته در ایران نیستند و آنگونه نیست که بی اطلاع از ضریب نارضایتی عمومی مردم ایران و اختلافات باندی وجناحی و اصلاح ناپذیری این رژیم جنایتکار وجنگ افروز و بحران آفرین آخوندی باشد. بنابراین بهتراست که پاسدار مار باز وارونه گونه از خواب ملحتی خرگوشی بیدار شود وتلاش مذبوحان بیهوده برای مسخ وخواب کردن دیگران نکند.
هوشنگ – بهدا د
یکشنبه 16 اردیبهشت ماه سال 1386