نقد وبررسی " آن مرد پيامبرگونه " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 10 خردادماه سال 1386
"الگوی تاریخی ساختن از یک دجال بدنام وعوامفریب وجانشینش برای کوبیدن رقیب مغلوب"
چه کسی یا کدام وجدان بیدار وآگاهی وجود دارد که اگر سری در آخور جنایتکاران حاکم برایران نداشته باشد وجزو جیره خواران وسرکوبگران ومزدبگیران آخوندهای حاکم نباشد . همچنین اگر خود شریک در جنایت وغارتگری نبوده باشد و اکنون نداند که چگونه از بدو ورود خمینی بی احساس به ایران وپیروان وجانشینش تا کنون یک ریز به مردم ایران دروغ گفته شده ودین تبدیل به ابزار سرکوب و غارتگری وشیادی و جنایت وخیانت وقتل وغارت و جنگ طلبی و... در دست آخوندهای حاکم وآقازاده ها ووابستگان شان شده است وبا داشتن رهبر ولی فقیه، وی حامی اصلی کلان دزدان ومجرمان وقاتلان وآدمکشان حرفه ای شده است زیراکه خودش را رهبر ام القرای جهان اسلام نامیده است . بنابراین در 28 سال گذشته دقیقاً ضد آنچه یادداشت روز نویس ادعا کرده انجام شده است که حال چنین در ابتدای یاداشت روز خود از ادیان الهی و اسلام شروع کرده است:
"يكي از اصلي ترين اهداف و مهمترين انگيزه هاي ظهور اديان الهي و قيام انبياء و فرستادگان خدا از يكسو مبارزه با جهل و خرافات و مذاهب دروغين و از سوي ديگر هدايت انسان ها به سرمنزلي بوده است كه هدف آفرينش آنان است. بدون ترديد در اين ميان نقش اسلام به عنوان دين خاتم و مذهبي كه بيش از ساير مذاهب برحق، علاوه بر پرداختن به جنبه هاي فردي و تكامل اخلاقي و روحي انسان ها و تربيت انسان نمونه به ابعاد اجتماعي و مدني انسان نيز توجه و براي ساختن جامعه و تمدن «نمونه» برنامه و هدف دارد، برجسته تر و تاثيرگذارتر است."
یادداشت روز نویس مداح ومتملق ووارونه گو پس از اینکه در ادامه ی یادداشت روز خود از زندگی و خصوصیات اخلافی وتفکری حضرت محمد گفته است که چگونه ظلم سیز ومدافع حق وعدالت بوده است تا اینکه به 15 خرداد وخمینی رسیده و نتیجه گرفته است که این خمینی بود که بدون هیچ ترسی یکه وتنها وبا دست خالی در برابر ظلم ایستاد ومبارزه کرد تااینکه پیروز شد . البته این مبلغ خالی بند وشارلاتان نگفته است که چرا جانشین وپیرو ان خمینی بدون در نظر گرفتن ارقام نجومی دزدی های شان، چگونه صاحبان ثروت بادآورده شدن خود وآقازاده واعضای خانواده هایشان شده اند و یا اینکه چگونه مرتکب چه جنایاتی شده اند؟ اگر اینان راست می گویند که پیرو راستین خمینی می باشند و خمینی آلوده وفاسد نبود و مداح یادداشت روز نویس هم ریگی در کفش خود ندارد ، پس چرا اینان دنباله روی خط خمینی نیستند تا که با دست خالی مبارزه کنند و خیلی حریصانه بدنبال دسترسی به سلاح هسته ای نباشند؟ حال بماند که این خمینی دجال وضد بشر بود که 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی با عراق را ادامه داد تا جام زهر لازم شد ودر نهایت وقتی که شکست جنگ را پذیرفت وجام زهر را سر کشید . برای توجیه شکست نامه به فرمانده ی سپاه پاسداران نوشت وبر داشتن سلاح هسته ای تأکید کرد تااینکه بیشتر معنی مبارزه دست خالی کردن ثابت شود که اکنون چه طنز کمدی بی مزه ای غلامک عریضه نویس نقل قول کرده است . چون که نه خمینی وجانشین وپیروانش همگام که درست نقطه مقابل سنت سیره حضرت محمد بوده ومی باشند. زیراکه مگر حضرت محمد هم همچون خمینی وجانشینش و پیروانش احکام سنگسار کردن و قطع اندام و تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام صادر کرده بود که خمینی با ایشان مقایسه شده است و در مقابل چنین علیه نظرات باطل روشنفکران و ستمکاران موضعگیری کرده است خود :
2"- قيام پانزده خرداد كه نقطه آغازين انقلابي بود كه در 22بهمن 1357بساط طاغوتيان و رژيم وابسته و دست نشانده پهلوي را برهم زد، به رهبري مردي برپا شد كه از عالمان دين بود. ديني كه علما را وارث پيامبران مي داند و عالمي كه با درك دقيق مقتضيات زمان و شناخت عميق جامعه و مردم و همچنين آگاهي از دردها و نيازهاي اصيل آنها- و نه دردها و نيازهاي دروغين و وارداتي!- كه با داشتن سابقه اي روشن و تاريخي پرافتخار به سرنوشتي سياه و غم انگيز گرفتار آمده بودند، و در روزگار هياهو و رواج مكاتب غربي و ايسم هاي وارداتي، براي نجات و هدايت ملك و ملت و تحقق آرمان هاي تاريخي و اعتقادي آنها، با الگو قراردادن راه و روش پيامبر اكرم(ص) و نهضت جاويدان فرزند او حسين(ع) با دست خالي با طاغوتيان و حاميان خارجي آنها وارد صحنه مبارزه و رهبري شد. او بدون ترس و واهمه از زخم زبان متحجراني كه اسلام را مسخ و وارونه جلوه مي دادند و روشنفكرنماياني كه سر در آخور مكاتب مادي داشتند و غرب را قبله آمال خود مي دانستند و اسلام را به عنوان يك دين از دور خارج شده، مسخره و نفي مي كردند، «حركت مستمر و مستحكم در صراط الهي» را سرلوحه مبارزه خود قرار داد. امام(ره) در عين حالي كه با رژيم ستمكار مبارزه مي كرد مثل يك روشنفكر واقعي كه «حد روشنفكري اش احكام اسلام بود»، به متحجران و شبه روشنفكران كه در نشناختن اسلام حقيقي مثل يكديگر بودند، مي تاخت و با سخنان آتشين و روشنگرانه كه لحني ساده و همه فهم و آگاهي بخش داشت، روح ايمان و خودباوري و اعتماد به نفس را در جسم و جان مردم زنده مي كرد و به آنان اميد مي بخشيد. امام(ره) در مسير مبارزه براي خوش آمد اين و آن و رعايت مصلحت هاي ويرانگر، لحظه اي از آرمان ها و اعتقادات خود و پيروي از سنت و سيره پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و عمل به احكام و آموزه هاي اسلام حقيقي دست برنداشت و عاقبت، در مقابل چشم خيره جهانيان و علي رغم نظرات باطل روشنفكرنمايان و بر خويش كافران، مردم طاغوت زده را به مجاهداني مبارز تبديل كرد كه در راه تحقق آرمان هاي امام و انقلاب كه جملگي منطبق بر مصالح ملي هم بوده و هست، تا لحظه پيروزي و... تا امروز دست از مبارزه و پيگيري برنداشته اند... به طوري كه امروز بسياري از ملت ها و كشورهاي زير سلطه و ستم براي نجات خود، به مكاتب الحادي و ايسم هاي مادي و وارداتي پشت كرده و به راه و رسم امام خميني (ره) كه ريشه در سنت و سيره رسول مكرم (ص) و آئين رهايي بخش آن بزرگوار دارد، روي آورده اند. و اينها در حالي است كه مثل زمان رسول خدا (ص) باز هم همه امكانات تبليغاتي و مادي و نظامي و... در دست دشمنان است. و باز به قول رهبر انقلاب كه شور و شوق نسل جوان دنياي اسلام را نسبت به امام خميني شگفت آميز مي خوانند، «حجم تبليغات مستمر دشمنان اسلام درباره امام با حجم تبليغاتي كه براي طرح و تقويت شعارهاي امام انجام مي شود قابل مقايسه نيست...»"
ایکاش ضریب دجال بودن و عوامفریبی ودروغگوئی وکتمان کردن حقایق وتحریف گری کردن به همان اندازه بود که نقل قول و بازتاب داده شد وبه خود خمینی خاتمه می یافت و لااقل بطور مشمئز گونه از یک آخوند بی نام روضه خوان معتاد وضعیف النفس اهل ریاء و تملق وچاچلوسی و آلت دست سپاه پاسداران اینگونه تعریف وتمجید نمی کرد:
"- هجده سال از رحلت آن رهبر بزرگ و آن عزيز سفركرده گذشته است. اما ياد امام كماكان زنده و حضور آن بزرگوار همچنان حس مي شود. انقلاب اسلامي به رهبري يكي از ياران و شاگردان خلف و شايسته امام و با حضور و وحدت مردم همچنان در جوش و خروش است و نهضت بازگشت به خويش و احياء هويت و ارزش هاي اسلامي و بيزاري از قدرت هاي زورگو و نفرت از بت بزرگ و مظهر جاهليت مدرن يعني آمريكا و صهيونيزم كه جملگي از تعاليم رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي است، كماكان ماندگار و جزو خواسته ها و آرمان هاي اين مردم است. طبيعي است مردمي كه با چشم خود ديدند و با همه وجود رمز و راز سرفرازي كشور و بيداري و نجات خود را لمس كرده اند، هرگز حاضر نيستند مطابق ميل و خواسته ها و فشارهاي دشمنان خود و دنباله هاي داخلي آنها كه به لطائف الحيل تلاش دارند آنان را از ادامه اين راه و پيگيري آرمان هاي انقلابي و اسلامي كه مصالح ملي را هم تضمين مي كند از حضور در صحنه انقلاب بازدارند، عمل كنند و شاهد بازگشت دوباره نكبت و عقب ماندگي و حاكميت سياه وابستگان و فاسدان باشند. و اين را مردم ما طي 28 سال گذشته در همه صحنه ها و معركه ها به خوبي ثابت كرده اند. بنابراين تكليف مردم معلوم است."
در خاتمه اینکه مداح یادداشت روز نویس بدون آنکه بگوید که سهم مردم ایران از انصاف وعدالت ادعا شده چگونه وچه میزان بوده است به سهم حاکمان چقدر است ویا چرا سال گذشته گزارشگر صندوق بین المللی پول گزارش کرده بود که اختلاف میانگین در آمدها در جامعه ی ایران بیش از 16 برابر است و 80% درآمدناخالص ملی سالیانه تعلق به اقلیت 20% در جامعه دارد و این اختلاق عمیق و شکاف طبقاتی در جامعه میان غنی و فقیر چه ارتباطی با عدالت سنت وسیره حضرت محمد دارد که یادداشت روز نویس مدعی شده ونسخه صادر کرده وتأکید کرده بر همين سياق تكليف «هر كسي كه دلش براي تحقق اهداف انقلاب و پيشرفت و عزت ملت و كشور مي تپد» نيز معلوم است، آنان هم بايد مثل مردم و در كنار مردم «تقوي، صداقت، شجاعت، توكل و تمسك امام بزرگوار به شرع مقدس اسلام را سرلوحه كار خويش قرار دهند» و در دنباله افزوده اگر كساني باشندكه در اين ميان برخلاف ادعاهاي ظاهري مسير انحراف از خط امام را در پيش گرفته باشند وجزو باندهای غارتگر دزد وابسته به ولی فقیه نباشد یعنی اینکه از گذشته انقلابي خود به دلايل نامعلوم- و شايد هم معلوم!- پشيمان شده اند چونکه از موضع شکر سرخ خوری و شارلاتان بازی مبارزه با شیطان بزرگ فاصله گرفته اند و به استقبال مذاکره وزانو زدن در برابرشیطان رفته اند و سعي دارند که با کمک شیطان «مباني اسلام ناب طالبانی و اهداف انقلاب ویرانگر وخانمان برانداز خمینی را علیه ی رقیب مدعی مردم سالاري ديني و حقوق بشر در اسلام بسیج کنند تا جلوی تاويل و توجيه گری اینان گرفته شود تا كه نتوانند تبلیغ برای ليبراليزم شكست خورده و بي حاصل غربي کنند وخودشان و اسلام شان را با آن منطبق کنند و مورد قبول غربي ها قرار بگيرند و دوباره هوس کنند که می توانند حماسه ی دروغین دوم خردادی واصلاح طلبی برای خزیدن بقدرت برپا کنند. همچنین كساني را خطاب قرار داده است كه به اسم روشنفكري ديني در خلاف خط امام (ره) و خواسته ملت «مباني انقلاب اسلامي حرکت نموده وسليقه ی خود را كم و زياد مي كنند، زیرا که خمینی یک مرتجع ودگم تغییر ناپذیر بود که گفته بود بشکنید این قلم ها ی منحرف را و به بندید این دهان های منحرف معترض فاسد را پس اکنون اینان بايد تا دير نشده است به خود بيايند و از غلتيدن در ورطه تحجر و كوته بيني و يا غربگرايي و اباحه گري بپرهيزند زیراكه اگر به خرافه پرستان انگلیسی حاکم نپیوندند پايان اين راه جز جدايي از ولی فقیه مردم نایده شده و خيانت به آرمان هاي تاريخي و ديني حاصلي دربر نخواهد داشت... چونکه راه امام در عراق و فلسطین وافغانستان ولبنان زنده و روشن است و تنوره می کشد وخون می ریزد . برای اینکه هدف و مقصد آن معلوم و ماندگار است و هرچه زمان مي گذرد، با صدور بیشتر تروریسم وبنیادگرائی برای دسترسی به سلاح هسته ای عمق و تاثيرگذاري آن نه فقط در ايران كه در سراسر جهان بيشتر دارد خود را نشان مي دهد و به رخ مي كشاند و اين خاصيت غيرقابل انكار همه حوادث و اقداماتي است كه با سیاست کثیف خائنانه مذاکره ومماشات گرایانه ی غرب امکان پذیر شده است .
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 10 خردادماه سال 1386
"الگوی تاریخی ساختن از یک دجال بدنام وعوامفریب وجانشینش برای کوبیدن رقیب مغلوب"
چه کسی یا کدام وجدان بیدار وآگاهی وجود دارد که اگر سری در آخور جنایتکاران حاکم برایران نداشته باشد وجزو جیره خواران وسرکوبگران ومزدبگیران آخوندهای حاکم نباشد . همچنین اگر خود شریک در جنایت وغارتگری نبوده باشد و اکنون نداند که چگونه از بدو ورود خمینی بی احساس به ایران وپیروان وجانشینش تا کنون یک ریز به مردم ایران دروغ گفته شده ودین تبدیل به ابزار سرکوب و غارتگری وشیادی و جنایت وخیانت وقتل وغارت و جنگ طلبی و... در دست آخوندهای حاکم وآقازاده ها ووابستگان شان شده است وبا داشتن رهبر ولی فقیه، وی حامی اصلی کلان دزدان ومجرمان وقاتلان وآدمکشان حرفه ای شده است زیراکه خودش را رهبر ام القرای جهان اسلام نامیده است . بنابراین در 28 سال گذشته دقیقاً ضد آنچه یادداشت روز نویس ادعا کرده انجام شده است که حال چنین در ابتدای یاداشت روز خود از ادیان الهی و اسلام شروع کرده است:
"يكي از اصلي ترين اهداف و مهمترين انگيزه هاي ظهور اديان الهي و قيام انبياء و فرستادگان خدا از يكسو مبارزه با جهل و خرافات و مذاهب دروغين و از سوي ديگر هدايت انسان ها به سرمنزلي بوده است كه هدف آفرينش آنان است. بدون ترديد در اين ميان نقش اسلام به عنوان دين خاتم و مذهبي كه بيش از ساير مذاهب برحق، علاوه بر پرداختن به جنبه هاي فردي و تكامل اخلاقي و روحي انسان ها و تربيت انسان نمونه به ابعاد اجتماعي و مدني انسان نيز توجه و براي ساختن جامعه و تمدن «نمونه» برنامه و هدف دارد، برجسته تر و تاثيرگذارتر است."
یادداشت روز نویس مداح ومتملق ووارونه گو پس از اینکه در ادامه ی یادداشت روز خود از زندگی و خصوصیات اخلافی وتفکری حضرت محمد گفته است که چگونه ظلم سیز ومدافع حق وعدالت بوده است تا اینکه به 15 خرداد وخمینی رسیده و نتیجه گرفته است که این خمینی بود که بدون هیچ ترسی یکه وتنها وبا دست خالی در برابر ظلم ایستاد ومبارزه کرد تااینکه پیروز شد . البته این مبلغ خالی بند وشارلاتان نگفته است که چرا جانشین وپیرو ان خمینی بدون در نظر گرفتن ارقام نجومی دزدی های شان، چگونه صاحبان ثروت بادآورده شدن خود وآقازاده واعضای خانواده هایشان شده اند و یا اینکه چگونه مرتکب چه جنایاتی شده اند؟ اگر اینان راست می گویند که پیرو راستین خمینی می باشند و خمینی آلوده وفاسد نبود و مداح یادداشت روز نویس هم ریگی در کفش خود ندارد ، پس چرا اینان دنباله روی خط خمینی نیستند تا که با دست خالی مبارزه کنند و خیلی حریصانه بدنبال دسترسی به سلاح هسته ای نباشند؟ حال بماند که این خمینی دجال وضد بشر بود که 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی با عراق را ادامه داد تا جام زهر لازم شد ودر نهایت وقتی که شکست جنگ را پذیرفت وجام زهر را سر کشید . برای توجیه شکست نامه به فرمانده ی سپاه پاسداران نوشت وبر داشتن سلاح هسته ای تأکید کرد تااینکه بیشتر معنی مبارزه دست خالی کردن ثابت شود که اکنون چه طنز کمدی بی مزه ای غلامک عریضه نویس نقل قول کرده است . چون که نه خمینی وجانشین وپیروانش همگام که درست نقطه مقابل سنت سیره حضرت محمد بوده ومی باشند. زیراکه مگر حضرت محمد هم همچون خمینی وجانشینش و پیروانش احکام سنگسار کردن و قطع اندام و تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام صادر کرده بود که خمینی با ایشان مقایسه شده است و در مقابل چنین علیه نظرات باطل روشنفکران و ستمکاران موضعگیری کرده است خود :
2"- قيام پانزده خرداد كه نقطه آغازين انقلابي بود كه در 22بهمن 1357بساط طاغوتيان و رژيم وابسته و دست نشانده پهلوي را برهم زد، به رهبري مردي برپا شد كه از عالمان دين بود. ديني كه علما را وارث پيامبران مي داند و عالمي كه با درك دقيق مقتضيات زمان و شناخت عميق جامعه و مردم و همچنين آگاهي از دردها و نيازهاي اصيل آنها- و نه دردها و نيازهاي دروغين و وارداتي!- كه با داشتن سابقه اي روشن و تاريخي پرافتخار به سرنوشتي سياه و غم انگيز گرفتار آمده بودند، و در روزگار هياهو و رواج مكاتب غربي و ايسم هاي وارداتي، براي نجات و هدايت ملك و ملت و تحقق آرمان هاي تاريخي و اعتقادي آنها، با الگو قراردادن راه و روش پيامبر اكرم(ص) و نهضت جاويدان فرزند او حسين(ع) با دست خالي با طاغوتيان و حاميان خارجي آنها وارد صحنه مبارزه و رهبري شد. او بدون ترس و واهمه از زخم زبان متحجراني كه اسلام را مسخ و وارونه جلوه مي دادند و روشنفكرنماياني كه سر در آخور مكاتب مادي داشتند و غرب را قبله آمال خود مي دانستند و اسلام را به عنوان يك دين از دور خارج شده، مسخره و نفي مي كردند، «حركت مستمر و مستحكم در صراط الهي» را سرلوحه مبارزه خود قرار داد. امام(ره) در عين حالي كه با رژيم ستمكار مبارزه مي كرد مثل يك روشنفكر واقعي كه «حد روشنفكري اش احكام اسلام بود»، به متحجران و شبه روشنفكران كه در نشناختن اسلام حقيقي مثل يكديگر بودند، مي تاخت و با سخنان آتشين و روشنگرانه كه لحني ساده و همه فهم و آگاهي بخش داشت، روح ايمان و خودباوري و اعتماد به نفس را در جسم و جان مردم زنده مي كرد و به آنان اميد مي بخشيد. امام(ره) در مسير مبارزه براي خوش آمد اين و آن و رعايت مصلحت هاي ويرانگر، لحظه اي از آرمان ها و اعتقادات خود و پيروي از سنت و سيره پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و عمل به احكام و آموزه هاي اسلام حقيقي دست برنداشت و عاقبت، در مقابل چشم خيره جهانيان و علي رغم نظرات باطل روشنفكرنمايان و بر خويش كافران، مردم طاغوت زده را به مجاهداني مبارز تبديل كرد كه در راه تحقق آرمان هاي امام و انقلاب كه جملگي منطبق بر مصالح ملي هم بوده و هست، تا لحظه پيروزي و... تا امروز دست از مبارزه و پيگيري برنداشته اند... به طوري كه امروز بسياري از ملت ها و كشورهاي زير سلطه و ستم براي نجات خود، به مكاتب الحادي و ايسم هاي مادي و وارداتي پشت كرده و به راه و رسم امام خميني (ره) كه ريشه در سنت و سيره رسول مكرم (ص) و آئين رهايي بخش آن بزرگوار دارد، روي آورده اند. و اينها در حالي است كه مثل زمان رسول خدا (ص) باز هم همه امكانات تبليغاتي و مادي و نظامي و... در دست دشمنان است. و باز به قول رهبر انقلاب كه شور و شوق نسل جوان دنياي اسلام را نسبت به امام خميني شگفت آميز مي خوانند، «حجم تبليغات مستمر دشمنان اسلام درباره امام با حجم تبليغاتي كه براي طرح و تقويت شعارهاي امام انجام مي شود قابل مقايسه نيست...»"
ایکاش ضریب دجال بودن و عوامفریبی ودروغگوئی وکتمان کردن حقایق وتحریف گری کردن به همان اندازه بود که نقل قول و بازتاب داده شد وبه خود خمینی خاتمه می یافت و لااقل بطور مشمئز گونه از یک آخوند بی نام روضه خوان معتاد وضعیف النفس اهل ریاء و تملق وچاچلوسی و آلت دست سپاه پاسداران اینگونه تعریف وتمجید نمی کرد:
"- هجده سال از رحلت آن رهبر بزرگ و آن عزيز سفركرده گذشته است. اما ياد امام كماكان زنده و حضور آن بزرگوار همچنان حس مي شود. انقلاب اسلامي به رهبري يكي از ياران و شاگردان خلف و شايسته امام و با حضور و وحدت مردم همچنان در جوش و خروش است و نهضت بازگشت به خويش و احياء هويت و ارزش هاي اسلامي و بيزاري از قدرت هاي زورگو و نفرت از بت بزرگ و مظهر جاهليت مدرن يعني آمريكا و صهيونيزم كه جملگي از تعاليم رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي است، كماكان ماندگار و جزو خواسته ها و آرمان هاي اين مردم است. طبيعي است مردمي كه با چشم خود ديدند و با همه وجود رمز و راز سرفرازي كشور و بيداري و نجات خود را لمس كرده اند، هرگز حاضر نيستند مطابق ميل و خواسته ها و فشارهاي دشمنان خود و دنباله هاي داخلي آنها كه به لطائف الحيل تلاش دارند آنان را از ادامه اين راه و پيگيري آرمان هاي انقلابي و اسلامي كه مصالح ملي را هم تضمين مي كند از حضور در صحنه انقلاب بازدارند، عمل كنند و شاهد بازگشت دوباره نكبت و عقب ماندگي و حاكميت سياه وابستگان و فاسدان باشند. و اين را مردم ما طي 28 سال گذشته در همه صحنه ها و معركه ها به خوبي ثابت كرده اند. بنابراين تكليف مردم معلوم است."
در خاتمه اینکه مداح یادداشت روز نویس بدون آنکه بگوید که سهم مردم ایران از انصاف وعدالت ادعا شده چگونه وچه میزان بوده است به سهم حاکمان چقدر است ویا چرا سال گذشته گزارشگر صندوق بین المللی پول گزارش کرده بود که اختلاف میانگین در آمدها در جامعه ی ایران بیش از 16 برابر است و 80% درآمدناخالص ملی سالیانه تعلق به اقلیت 20% در جامعه دارد و این اختلاق عمیق و شکاف طبقاتی در جامعه میان غنی و فقیر چه ارتباطی با عدالت سنت وسیره حضرت محمد دارد که یادداشت روز نویس مدعی شده ونسخه صادر کرده وتأکید کرده بر همين سياق تكليف «هر كسي كه دلش براي تحقق اهداف انقلاب و پيشرفت و عزت ملت و كشور مي تپد» نيز معلوم است، آنان هم بايد مثل مردم و در كنار مردم «تقوي، صداقت، شجاعت، توكل و تمسك امام بزرگوار به شرع مقدس اسلام را سرلوحه كار خويش قرار دهند» و در دنباله افزوده اگر كساني باشندكه در اين ميان برخلاف ادعاهاي ظاهري مسير انحراف از خط امام را در پيش گرفته باشند وجزو باندهای غارتگر دزد وابسته به ولی فقیه نباشد یعنی اینکه از گذشته انقلابي خود به دلايل نامعلوم- و شايد هم معلوم!- پشيمان شده اند چونکه از موضع شکر سرخ خوری و شارلاتان بازی مبارزه با شیطان بزرگ فاصله گرفته اند و به استقبال مذاکره وزانو زدن در برابرشیطان رفته اند و سعي دارند که با کمک شیطان «مباني اسلام ناب طالبانی و اهداف انقلاب ویرانگر وخانمان برانداز خمینی را علیه ی رقیب مدعی مردم سالاري ديني و حقوق بشر در اسلام بسیج کنند تا جلوی تاويل و توجيه گری اینان گرفته شود تا كه نتوانند تبلیغ برای ليبراليزم شكست خورده و بي حاصل غربي کنند وخودشان و اسلام شان را با آن منطبق کنند و مورد قبول غربي ها قرار بگيرند و دوباره هوس کنند که می توانند حماسه ی دروغین دوم خردادی واصلاح طلبی برای خزیدن بقدرت برپا کنند. همچنین كساني را خطاب قرار داده است كه به اسم روشنفكري ديني در خلاف خط امام (ره) و خواسته ملت «مباني انقلاب اسلامي حرکت نموده وسليقه ی خود را كم و زياد مي كنند، زیرا که خمینی یک مرتجع ودگم تغییر ناپذیر بود که گفته بود بشکنید این قلم ها ی منحرف را و به بندید این دهان های منحرف معترض فاسد را پس اکنون اینان بايد تا دير نشده است به خود بيايند و از غلتيدن در ورطه تحجر و كوته بيني و يا غربگرايي و اباحه گري بپرهيزند زیراكه اگر به خرافه پرستان انگلیسی حاکم نپیوندند پايان اين راه جز جدايي از ولی فقیه مردم نایده شده و خيانت به آرمان هاي تاريخي و ديني حاصلي دربر نخواهد داشت... چونکه راه امام در عراق و فلسطین وافغانستان ولبنان زنده و روشن است و تنوره می کشد وخون می ریزد . برای اینکه هدف و مقصد آن معلوم و ماندگار است و هرچه زمان مي گذرد، با صدور بیشتر تروریسم وبنیادگرائی برای دسترسی به سلاح هسته ای عمق و تاثيرگذاري آن نه فقط در ايران كه در سراسر جهان بيشتر دارد خود را نشان مي دهد و به رخ مي كشاند و اين خاصيت غيرقابل انكار همه حوادث و اقداماتي است كه با سیاست کثیف خائنانه مذاکره ومماشات گرایانه ی غرب امکان پذیر شده است .
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 10 خردادماه سال 1386