دروغ نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 2 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : دروغ نامه ی حکومتی جمهوری "هدفمندي يارانه‌ها و پرسشهاي جديد"

سیاست مردم محروم وتهی دست به مرگ گرفتن تا به تب راضی شوند.

یک زمانی خاتمی در پایان دوره ی 4 ساله ی ریاست جمهوری اش مرتبط با ارائه ی بیلان عملکرد از 9 روز یک بحران در روز آمار داد تا که مشخص و ثابت شود که نه رژیم ضد بشری که نه اصلاح و تغییر پذیرمی باشد ، بلکه ادعای کمدی داشتن مدعی اصلاح طلبی کردن یک تر فند و شارلاتانیزم سیاسی و منحرف کردن اذهان عمومی می باشد تا که تصمیم نگیرند که و ظیفه و وضعیت خودشان را با چنین رژیم وحشی و نا متعارف و ضد انسانی را یک سره کنند . از سوی دیگر گرچه ارائه آمار هر 9 روز یک بحران شده از سوی خاتمی که ناشی از جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی بود که رقیب اخلال گری و کار شکنی در دولت مدعی اصلاح طلبی غالب می نمود تا که شرایط را برای خزیدن خودش بقدرت هموار سازد . ولی ارائه ی این آمار بحران سازی از سوی خاتمی منتهی به این مسئله نشد تا که دولت وی در راه حل بحران ها بر آید ، بلکه حتی تلاش هم نشد تا که مراکز کانون بحران سازی و سر نخ اصلی آن معرفی شود . بطوریکه در زمان تبلیغات ریاست جمهوری دوره ی دوم ریاست جمهوری خاتمی در کرمان مرکز استان کرمان اعتراف نمود که ما مسئولین پس از انقلاب تا کنون از میان همه قول هائی که به مردم ایران داده ایم فقط توانسته ایم که فقر را بطور منصفانه بین شان توزیع کنیم . البته این اعتراف خاتمی نه در مورد حاکمان و آقازاده ها و حامیان و شرکای دزدشان که فقط در مورد محروم وتهی دستان واقعیت داشت که بقول خمینی شیادقرار بود که این مستضعفان در کنار پابرهنگان صاحب حکومت شوند . حال بماند که عملکرد دوره ی دوم خاتمی بدتر از دوره ی اول بود آنگونه که شرایط برای عاملان و آمران قتل های سیاسی زنجیره ای که از سوی خاتمی چشم فتنه یا غده ی سرطانی یا نیروی خود سر نامیده شدند که ادعای جراحی و کور کردن شان را کرده بود با تدارک کودتا گران پاسدار و بسیج قدرت را قبضه کردند و رقیب مغلوب دوم خردادی ها را در دو دوره ی دوم کودتا 3 تیر 84 و در 22 خرداد 88 بطور درست از صحنه حذف کردند و با وجود اینکه نظام را یکپارچه کرده اند ولی اکنون خودشان خیلی بیش از هر 9 روز دوره ی ریاست جمهوری خاتمی دچار بحران می باشند . زیرا که این رژیم ضد بشری و کودتائی و نامشروع با بحران سر کار آماده و با بحران آفرینی و صدور بحران و جنگ افروزی به برون مرز به بقای ننگین خودش ادامه داده است ودر نهایت با بحران هم سرنگون خواهد شد.

از طرف دیگر در دوران موسوم به سردار سازندگی رفسنجانی مکار با تز اقتصادی ارزانی عامل تورم و گرانی شروع شد. سیاست تعدیل اقتصادی در دستور کار دولت واقع شد که پیآمدآن به جز رشد تورم وگرانی و کاهش ارزش ریال و افزایش قیمت دلار بهمراه داشت پدیده ی نوظهور و شوم آقا زاده پروری بود . از سوی دیگر چون مسئله به عضویت در آمدن سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول مطرح شد پس رفسنجانی باشتاب در مجمع مصلت نظام تصویب قطع سوبسید یا یارانه های کالاهای دولتی شروع کرد . تا آنجائی که در دوره ی ریاست جمهوری تحمیلی و غیر قانونی پاسدار گماشته احمدی نژاد طرحی یارانه های نقدی دولتی در بازار مکاره ی مجلس هشتم تصویب شدکه موج تنش های مخالف و موافق و کشدار شدن بحث و جدل وچانه زنی و تهدید و تیغ کشی پیرامون ارقام تعیین وتصویب شده و اخطار های داده شده دارای بارتورم 50 تا60% تورم این طرح می تواند بهمراه داشته باشد. بالاخره قول اجرای آن ازسوی پاسدار گماشته احمدی نژاد در خردادماه داده شد .زیرا که این ماه همزمانی با سالگرد دوم خرداد یالگرد حماسه سال 76 و 15 خرداد بر گزاری مراسم سال مرگ خمینی جلاد و 25 خرداد سال گرد تهاجم و یورش سبعانه و وحشیانه به خوابگاه دانشجویان است که تعدادی دانشجویان دانشگاه تهران جان باختند و تعداد بیشتری هم مجروح شدند . مهمتر اینکه سالگرد کودتای تقلباتی 22 خرداد سال 88 هم می باشد . اما به نظر می رسد چون گند شکست سیاست طرح توطئه ی جدید وقت کشی و به تأخیر انداختن تحریم های اقتصادی بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای تبدیل به بحران ومعضل جدیدی شده است . از سوی دیگر ادامه اختلاف میان دولت نامشروع دهم و بازار مکاره ی مجلس هشتم محور تصویب طرح هدفمند کردن نقدی یارانه ی دولتی وجود دارد . بنابراین تصمیم گرفته شده است که اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ی دولتی به نیمه ی دوم سال جاری موکول شود که مورد بررسی و نقد و سئوال کردن سر مقاله نویس واقع شده است.زیرا که دولت چون تقاضای 40 هزار میلیارد کرده بود ولی بازار مکاره مجلس هشتم با تصویب نیمی از این مبلغ موافقت کرد . لذا دولت نامشروع برای تحمیل نظر خودش می خواهد بطور غیر قانونی طرح را از 6 ماهه ی دوم سال جاری اجرا کند که این تصمیم از سوی سرمقاله نویس چنین مورد تحلیل و پرسش واقع شده است :

"افكار عمومي ايرانيان مي‌داند كه قرار است تيغ چاقوي جراحي بزرگ اقتصاد از ابتداي مهرماه بر بدن اقتصاد فرو رود تا همانگونه كه مجريان و حاميان آن اعلام مي‌كنند غده چركين توزيع نادرست پرداخت يارانه‌هاي غيرهدفمند از پيكر اين مريض خارج شود. اين اقدام مثبت رئيس‌جمهور كه انتظار مي‌رفت زودتر از اينها انجام شود و راه را بر آشفتگي بيشتر اذهان عمومي در مورد پيامدهاي اجراي هدفمندي يارانه‌ها ببندد اگرچه اثرات مفيد و اميدبخش خود را برجاي گذاشت و حداقل به ا رائه تاريخهاي متفاوت و پي در پي از سوي افراد مختلف پايان داد ولي به خودي خود پرسشهاي ديگري را مطرح ساخت كه لازم است شخص رئيس‌جمهور در درجه اول و سپس ساير مسئولان مرتبط با پاسخگويي سريع و صريح به آنان، پيامدهاي روحي و رواني اجراي طرح هدفمندي و دغدغه‌هاي باقي مانده در جامعه را در مورد اين طرح از بين ببرند تا زمينه‌هاي لازم براي همراهي و همدلي هرچه بيشتر افكار عمومي با اين جراحي عميق و حساس فراهم شود. الف - اگرچه در آخرين توافقي كه مجلس با دولت بر سر زمان و نحوه اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها انجام داد، زمان اجراي اين قانون در ا ختيار دولت قرار گرفت ولي برخي از نمايندگان مجلس، آغاز اجراي اين قانون را در نيمه دوم سال كه به معناي كسب 20 هزار ميليارد تومان در6 ماه است، خلاف قانون ارزيابي مي‌كنند. ب - اگر هدف دولت از اجراي قانون در نيمه دوم سال كسب 20 هزار ميليارد تومان در 6 ماه است، طبيعتا شيب اوليه آزادسازي قيمتها در 6 ماهه دوم به شدت زياد خواهد بود كه به معناي افزايش شديد و ناگهاني قيمتها است. از اين رو ضروري به نظر مي‌رسد دولت هرچه سريعتر روشن كندكه دقيقا چند درصد به قيمتها افزوده خواهد شد تا نگرانيهاي افكار عمومي از بين برود. ج - گمانه‌زني‌هاي متعدد و مختلف نهادهاي رسمي در مورد تورم حاصل از هدفمندي يارانه ها، اذهان عمومي را مضطرب كرده است، بنابر اين لازم است تمامي نهادها و دستگاه‌هاي مرتبط هرچه زودتر با حل كردن اختلافات محاسباتي خود، عدد واحدي را به عنوان تورم پيش بيني شده براي اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها به مردم اعلام كنندتا زمينه اطمينان خاطر براي عموم جامعه فراهم شود. د - پرسش از ميزان يارانه نقدي پرداختي به مشمولان همچنان از جمله سئوالاتي است كه هنوز پاسخ روشني به آن داده نشده است. اين درحالي است كه اعلام صريح اين ميزان، نقش بسيار تعيين كننده‌اي در رفع نگرانيهاي افكار عمومي دارد"


"سرمقاله نویس در ادامه ی مطرح کردن پرسش ها ی خود پاسخ‌هاي روشن و سريع از سوی دولت نامشروع طلب نموده است . زیرا که باور دارد که اینگونه سئوالات در ذهن فعالان اقتصادي درگير هستند که شامل:

" الف - نوع حمايت دولت از صنايع توليدي و تبديلي، خصوصا صنايع انرژي بر در قبال افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي كه مواد اوليه استراتژيك اين واحدها به حساب مي‌آيند، چگونه خواهد بود؟ ب - دولت و بانك مركزي چه تغييراتي را در سياست هاي ارزي خود اعمال خواهند كرد تا مزاياي نسبي توليدات و صنايع ايران كه باوجود برخورداري از انرژي ارزان قيمت به علت ا دامه اجراي سياست هاي گلخانه‌اي در مورد ريال، به شدت كم رنگ شده، بيش از اين تضعيف نشود. ج - نظام بانكي و به تبع آن متقاضيان دريافت تسهيلات دربخشهاي توليدي و خدماتي از چه نوع حمايتهايي براي اينكه توان پرداخت تسهيلات و دريافت مطالبات خود را حفظ كنند، بهره‌مند مي‌شوند؟ ر - با اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها كه در كوتاه مدت به كاهش تقاضاي كل منجر خواهد شد، برنامه دولت براي حفظ و يا تحريك تقاضاي كل چيست؟ به عبارت ديگر، دولت با چه روشهايي مي‌خواهد مردم را به خريد كردن تشويق كند تا در پي آن محصولات و خدمات توليدي با تقاضا مواجه شوند؟ "

در خاتمه اینکه اینگونه سئوالات و پرسش های انتقادی که پیرامون موش و گربه بازی و گرو کشی کردن اجرای طرح هدفمند کردن نقدی یارانه های دولتی در این مقاله شده است . طبیعی است که هیچگونه ارتباطی به مردم ایران و مطالبات شان ندارد . زیرا که ادامه ی جنگ قدرت نهاد های حکومتی کودتائی با همدیگر می باشد که قربانیان اصلی این جنگ و نزاع بدون شک همچون گذشته اقشار ضربه پذیر جامعه هستند که 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند . بعلاوه بیانگر عمق اختلافات درون باندهای مافیائی وابسته به کودتاگران حاکم می باشد . ضمن اینکه نشانگر بی برنامگی و بهم ریختگی اوضاع س آشفته و بحران زده ی دولت نامشروع مدعی اصول گرائی ضد مردم می باشد که نه اینکه حل معضلات اقتصادی کشور و مشکلات طاقت فرسای مردم مسئله اش نیست ، بلکه با اقدامات و طرح های ویرا نگرانه ای در پیش گرفته می گیرد در راستای هرچه بیشتر تأمین کردن منافع غارتگران حاکم و حامیان دلال و انگل های واسطه به دولت است تا که با فزونی غارتگری ها ضربه کاری بر پیکره ی اقتصاد داغان و نابسامان ولرزان زده شود .از سوی دیگر فشار مضاعف طاقت فرسا بر اقشار محروم وتهی دستان جامعه وارد گردد آنگونه که محتاج سیاست توزیع مجانی سیب زمینی دولتی شوند تا با رأی فروشی تبدیل به سیاهی لشکر شوند و زمینه ی تبلیغات جنگ روانی شرکت 85% در نمایش خیمه شب بازی انتصابات همراه با 24 میلیون رأی قلابی و ساختگی برای رئیس جمهور تحمیلی و قلابی پاسدار گماشته احمدی نژاد شوند. یعنی به قول معروف مردم محروم وتهی دست به مرگ گرفته می شوند تا به تب راضی شوند.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890302/2.htm#other200

دروغ نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 2 خرداد ماه سال 1389