دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 30 اردیبهشت ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) " دروغ نامه ی کیهان جنايتكاران حرفه اي "

"این حکومت فاشیستی مذهبی چگونه رژیمی است که در 31 سال گذشته آنگونه جامعه ای ساخته که فقط مجرم تولید و پرورش نموده است ؟"

فرافکنی و فرار به جلو و صورت مسئله پاک کردن و نعله وارونه زدن و... که شگرد و شیوه قلم بر دستان یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان است . اکنون همین روش را همکار سربازجو حسین شریعتمداری دنبال کرده است که اربابش در این دروغ نامه خبره در خباثت و جنایت و پرونده سازی و اعتراف گیری و تحریف گری ووارونه گوئی می باشد که ترکیب و تلفیق این تاکتیک و حرفه در عنوان یادداشت روز و متن آن به نمایش گذاشته شده است. البته اگر غیر از این قلم بر دست اعتراف و رو می کرد جای تعجب داشت . زیرا قلم زن رژیم جنایتکاری که از پیدایش آن از 31 سال پیش تا حال از رهبرانش گرفته تا سایر مسئولانش دروغ گفته و عوامفریبی نموده اند. مگر همکار قلم زن سر بازجو ی قلم زنش می تواند وارونه گوئی حقایق نکند و با فراموش کردن قتل و تجاوز و شکنجه در بازداشتگاه کهریزک و ترور و کشتن سایر معتر ضان خیابانی همچون ندا آقا سلطان و خواهر زاده ی موسوی و با خود روی نیروی انتظامی زیر گرفتن و کشتن و از بالای پل پرتاب کردن و با کارد و قمه کشتن و بر مغز و قلب ناراضیان شلیک کردن ،خلاصه از توی خیابان ربودن و تجاوز کردن و جسد آتش زدن را انکار نکند تا بتواند از موضع فرار به جلو و سخیف وطلبکارانه اعمال و اقدامات جنایتکاران حاکم را به رقیب مغلوب نسبت دهد؟ که چرا موسوی اعدام 5 زندانیان سیاسی بی گناه اخیر را محکوم کرده است .آنهم در شرایطی که وکیل مدافع شان بی گناه بودن متهمان قربانی شده را تأئید نموده است.

البته قلم بر دست یادداشت روز نویس که می بایست جزو وکلای تسخیری زندانیان سیاسی همکار سر دژخیمانی همچون صلواتی باشد.اکنون بهمان سبک ترکیبی بازجوئی اعترافی و کیفر خواست تنظیم و حکم صادر کردن تحلیل به حساب حقوقی ارائه کرده است. بهر حال بدون آنکه این وکیل تسخیری قلم بر دست بگوید که آخر مگر ماهیت و ساختار و عملکرد حکومت فاشیستی مذهبی چگونه است که در 31 سال گذشته آنگونه جامعه ای ساخته شده است که فقط مجرم تولید و پرورش نموده است ؟ مهمتر اینکه چگونه است که در 31 سال گذشته این تولید انبوه سیر تصاعدی صعودی داشته است ؟ بدتر اینکه چرا قلم بر دست اعتراف هم کرده است که قانون همچون آبکش آنقدر سوراخ دارد که ارتکاب کنند گان حرفه ای جرائم به لطایف الحیل می توانند این چنین از مجازات شدن بگریزند :

"هر روز در صفحات حوادث روزنامه ها و نشريات مشاهده مي شود كه مجرمان حرفه اي از طرق گوناگون و با لطايف الحيل مرتكب جرم كلاهبرداري مي شوند و يكي از اين شيوه ها كلاهبرداري از طريق صدور چك بلامحل است"

البته قلم بر دست بطورعمد از بررسی و بازگوئی ریشه و عامل رشد فتنه و توطئه در جامعه خود داری کرده است تا که بتواند مسئولان جنایتکار و کوتاگران حاکم را نه بر زیر تیغ سئوال نبرد، بلکه تبرئه شان کند. همینطور دستش بازی باشد تا هدفش را دنبال کند. یعنی اینکه رقیب مغلوب را مقصر شرایط پس از 22 خرداد 88 بداند و با روش پیازخوراندن و جوب زدن شان متهم و محکوم شان کند که آری عامل اغتشاش و اعتراض و نا آرامی های پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد پاسداران که تا کنون ادامه داشته اینگونه اینان بوده اند:

"بعد از دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، جريان فتنه با هدايت سران خود در داخل و مديريت خارج از كشور براساس ادعاي واهي و پوچ تقلب در انتخابات حجم انبوهي از جرايم و جنايات را مرتكب شدند.تخريب و آتش سوزي اماكن عمومي و شخصي، به راه انداختن اردوكشي هاي خياباني و تجمعات و راهپيمايي هاي غيرقانوني به منظور اخلال در امنيت عمومي جامعه، اهانت به مقدسات و ارزش هاي اسلامي، شعارنويسي و طرح شعارهاي ساختارشكنانه به منظور تضعيف اركان نظام اسلامي، سلب خدمات عمومي شهري و مزاحمت براي عموم مردم، نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي، پمپاژ دروغ، شبهه و شائبات در سطحي گسترده از طريق به خدمت گرفتن هزاران وبلاگ و سايت، همكاري با سازمان هاي جاسوسي و شبكه هاي خبري ضدانقلاب در ترويج تهمت ها و افتراها بر عليه نظام و مسئولان عالي رتبه، ائتلاف با دشمنان تابلودار و نشان كرده نظام جمهوري اسلامي همچون گروهك ها، بهايي ها، سلطنت طلب ها، منافقين، دولت هاي در خط نظام سلطه و ... بخشي از اقدامات مجرمانه و خلاف امنيت ملي محسوب مي شود كه جريان فتنه در بروز و ظهور آن ايفاي نقش كرد.جاي تأسف و شگفتي فراواني است كه سران اين جريان از نفس افتاده و مطرود افكار عمومي اخيراً به دنبال مجازات قانوني و شرعي پنج تروريست گروهك پژاك و تندر از اين تروريست ها حمايت كردند و در حالي كه آنها را شهروندان مظلوم لقب مي دادند! احكام دستگاه قضايي را كه به موجب قانون صادر شده بود ناعادلانه دانستند و مدعي شدند مسير قانوني آيين دادرسي طي نشده و موازين قضايي رعايت نگرديده است"

اکنون سئوال است که اگر اعدام زندانیان سیاسی اخیر ربطی به ادامه ی جنگ قدرت و ثروت ندارد که پس از کودتای 22 خرداد 88 علنی شده است.پس چرا پس از بازگشت پاسدار گماشته احمدی نژاد از آمریکا و سخنرانی وی در سازمان ملل ودفاع از پروژه ی هسته ای اعدام شدند؟ چرا قبل از برگزاری اجلاس دوروزه گروه 15در تهران که پیرامون عقب نشینی ادامه ی غنی سازی اورانیوم در داخل کشور برای زهر چشم گیری از مخالفان اینان اعدام شدند؟ چرا قبل از فرا رسیدن ماه خرداد که روز های حساس و تاریخی دارد از جمله 22 خرداد سالگرد کودتای تقلباتی پاسداران در این ماه است این قربانیان اعدام شدند؟ چگونه شیرین علم هولی دختر کرد روستائی 17 ساله اهل ماکو که خواندن و نوشتن نمی دانسته و حتی فارسی نمی توانسته صحبت کند که در یک خانواده ی 13نفره فقیرو محروم متولد شده بود در کنار فرزاد کمانگر معلمی که قلمش سلاحش بود. اینان می توانستند خطر برای رژیم ضد بشری باشند که رهبر و مسئولانش مدعی اندایران قدرتمند ترین و امن ترین کشور جهان است ؟ چرا آقای خلیل بهرامیان وکیل مدافع قربانیان با صدا فردا و شبکه ی تلویزیونی فارسی زبان دیگر تأکید کرده که موکلانش قربانیان بی گناه بودند؟ ولی وکیل تسخیری و مدعی قلم بردست بطور وارونه این چنین ادعا کرده است:

" اعدام اين پنج نفر كه به موجب قانون و با رعايت كامل موازين آيين دادرسي و در يك پروسه زماني چند ساله به مرحله اجرا مي رسد هيچ ربطي به وقايع پس از انتخابات ندارد.طرفه آنكه پس از مصاحبه دادستان تهران و پاسخ مستند و حقوقي به شبهات ساختگي جريان فتنه درباره اعدام اين پنج تروريست آدم كش، سايت منتسب به يكي از سران فتنه بدون آنكه توضيحي درباره دروغ ها و ادعاهاي بي پايه و اساس سران فتنه بدهد و بي آنكه قادر باشد توضيحات قانوني و مستدل دادستان تهران را به چالش بكشد در گزارشي با اين ادعاي مضحك كه جنبش سبز - فتنه سبز- مبتني بر مفاهيم متعالي اسلام و حقوق بشر است مزورانه و حيله گرانه نداي بازگشت به حق را سر مي دهد!"

مشخص نیست وقتی که ریش و قیچی و چماق و زور و تهدید و زندان و شکنجه و هر 3 نهاد حکومتی با خامنه ای رهبر لوطی جماران و شورای نگهبان دست نشانده اش با صدا و سیما و رسانه های تبلیغاتی و ار گان های تبلیغاتی و تریبون نماز جمعه ها بطور کامل در اختیار کودتاگران متقلب حاکم می باشد. چگونه هنگامی که تهاجم به دفاتر رقیب مغلوب شده و کلیه اسناد ومدارک ربوده وقبضه شده است این رقیب مغلوب قادراست دسترسی به اسناد و مدارک داشته باشد؟ تازه اگر هم داشته باشد به چه مرجعی می بایست رجوع کند تا خود متهم و محکوم نشود؟ از سوی دیگر مگر سند جز این است آنانی که رأی داده بودند پس از نتایج 22 خراد بعنوان سند و مدرک و شاهد زنده توی خیابان ها سرا زیر شدند که ابتدا با فریاد رأی من کو شروع کردند ولی چون جواب نگرفتند فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه سر دادند ؟ یعنی اینکه بطور مستقیم مرکز و کانون اصلی همه توطئه و جنایات ها را نشانه گرفتند . اما ضمن سرکوب وحشیانه ی معترضان در 11 ماه گذشته اکنون نیز با کمال و وقاحت و پرروئی و وارونه گوئی و طلبکاری که قلم بر دست یادداشت روز نویس از رقیب مغلوب کرده است با کتمان حقایق همچون سر دژخیم صلواتی کیفر خواست برایشان صادر نموده واینان را به کلاهبر دار حرافه ای و مجرم سیاسی بودن و چک بی محل کشیدن یک ورشکسته و... متهم کرده است . بالاخره اینگونه با نقل قول از رئیس انتصابی دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه جرم سران فتنه را بزرگ دانسته است که تأکید کرده باید مصلحت کنار گذاشته و اقدام شود :

"آنچه به وضوح مي توان با نگاهي به صحنه فتنه پس از انتخابات دريافت اين است كه جريان فتنه براي ادعاي دروغين تقلب در انتخابات هيچ دليل، مدرك و سندي ارايه نداد و در برابر قانون تمكين نكرد و تنها ادعاهاي پوچ و واهي خود را در مقاطع مختلف تكرار كرد، بطوري كه يك روز ادعاي شكنجه متهمان و اغتشاشگران را مطرح كردند، روز ديگر از تجاوز جنسي در زندان ها و بازداشتگاهها سخن به ميان آوردند و امروز بعد از آن همه جنايت و آدمكشي و وطن فروشي كار را به جايي رسانده اند كه بي محابا و صراحتا از تروريست ها حمايت مي كنند و تازه مسئولان قضايي را به بازگشت به حق و حقيقت دعوت مي كنند!آنچه اكنون مشخص است و شواهد و قرائن بسياري بر آن گواهي مي دهند اين است كه نبايد سران فتنه را متوهم فرض كرد كه به علت برآوردهاي اشتباه يا داده هاي اطلاعاتي غلطي كه در اختيارشان قرار مي گيرد در گرداب فتنه دچار شده اند چرا كه روندي كه آنها طي كرده و بر ادامه آن اصرار دارند حكايت همان مجرمي است كه از طريق صدور چك بلامحل، كلاهبرداري مي كند و در واقع يك كلاهبردار حرفه اي است و نه كسي كه به علت برآورد غلط در محاسبات يا ايجاد مشكلات نتوانسته است در سررسيد معين، دين و بدهي خود را بپردازد. البته بايد تاكيد كرد كه جنايات سران فتنه به هيچ وجه با جرايم كلاهبرداران حرفه اي قابل مقايسه نيست و اين مقايسه صرفا جنبه تمثيل دارد. با اين اوصاف بايد گفت علاوه بر اين كه هر يك از ادعاهاي سران فتنه همچون چك بلامحلي است كه بي هيچ پشتوانه اي صادر مي شود و بي محل و بي اعتبار بوده و في نفسه جرم است، جرم بزرگ و ديگري را نيز مرتكب مي شوند و مي توان آن را «كلاهبرداري سياسي» ناميد چرا كه با ادعاي خط امامي بودن، شعار حقوق بشر سردادن، طرح قرائت به اصطلاح رحماني از دين و گرفتن ژست هايي از اين دست به دنبال زياده خواهي و باج خواهي هاي سياسي خود هستند. و اين فقط به ادعاهاي دروغ آنها مربوط است و جناياتي نظير آدم كشي، جاسوسي، وطن فروشي، تخريب اموال عمومي، قمه كشي و... هر كدام جنايت وحشيانه ديگري است كه جداگانه قابل تعقيب بوده و هست.رئيس دستگاه قضا اخيرا در سخناني با تاكيد بر اين كه جرم سران فتنه بسيار بزرگ است. ايشان ماه گذشته نيز در ديدار با اعضاي بسيج دانشجويي و به دنبال خواسته دانشجويان براي محاكمه سران فتنه تاكيد داشتند كه در رسيدگي هاي قضايي به پرونده ها، در عين رعايت عدالت و قانون بايد برخي از مصالح را نيز در نظر گرفت كه صد البته محكوميت سران فتنه در افكار عمومي و رسوايي اين جنايتكاران را مي توان بخشي از مصلحت انديشي مورد اشاره تلقي كرد.اما با توجه به اعمال و رفتاري كه سران فتنه همچون يك مجرم و جنايتكار حرفه اي انجام مي دهند انتظار است دستگاه قضايي با تعامل با رسانه ها به روشنگري در ماهيت اقدامات جريان فتنه بپردازد و بي شك با اين روشنگري ها مجازات سران فتنه زودتر لباس عينيت بر تن خواهد كرد."

در خاتمه اینکه چگونه است مدعی اهل حقوق و آشنا به قوه ی قضائیه با نادیده گرفتن پایمال شدن حق و حقوق روزانه ی مردم فقط وظیفه دارد که یقه ی رقیب مغلوب را بگیرد ودراز ومتهم ومحکومش کند؟ البته جواب این است که قلم بر دستان مداح و متملق و چاپلوس که یا دارای سابقه ی پاسداری و حضور در سایر ارگان های سر کوبگری و چماق کشی هستند که در کسوت دژخیمان لباس شخصی و بازجوئی در خدمت جانیان ضد بشر حاکم می باشند. یا اینکه جزو ترکش خوردان وموجی های جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق هستند که در دروغ نامه ی کیها ن دوره ی تکمیلی آموزش و تعلیم سناریو وپرونده سازی علیه ای مخالفان و دگر اندیشان ومنتقدان را آموزش دیده و حرفه ای شده اند . به ویژه اینکه رابطه ی بسیارنزدیک و تنگاتنگ با پاسداران کودتا گران دارند و در بست در خدمت اینان می باشند.مشخص است در شرایطی که پاسداران کودتا گر حاکم در بن بست قرار دارند و بحران هسته ای خطری شده آنگونه که سخت وحشت ازتصویب قطعنامه ی تحریم های اقتصادی در شورای امنیت ساز مان ملل هم وجود دارد و مزید بر علت شده است . البته وحشت و نگرانی شان از تجمع اعتراضی ضد حکومتی مردم ناراضی در 22 خرداد سالگرد کودتای تقلباتی سال 88 هم بسیاز زیاد است که جای خود دارد . بنابراین اکنون که پاسداران کودتا گر و رهبر لوطی جماران با اقدام جنایتکارانه ی افزایش صدور احکام اعدام ها به ویژه ی زندانیان سیاسی تلاش می کنند تا غلظت خفقان و ارعاب و و حشت را خیلی بیش از گذشته در جامعه تحمیل و حاکم کنند و منجر شود که حرکت واکنش اعتراضی در 22 خرداد اتفاق نیفتد. لذامعلوم است که در چنین قضائی زیر سئوال بردن و محکوم کردن اعدام زندانیان سیاسی یا قربانیان بی گناه وبی دفاع از سوی موسوی یا کروبی هر گز نمی تواند قابل تحمل کودتا گران پاسدار و اغماض کردنی باشد. پس باید قلم بر دستان جارچی و پادوها یا در حقیقت تازی های در خدمت صیاد و جلادان حاکم در در دروغ نامه ی کیهان همچون قلم بر دست یادداشت روز نویس بسوی رقیب مغلوب کیش داده شود .

هوشنگ - بهداد

http://www.kayhannews.ir/890230/2.HTM#other200

دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 30 اردیبهشت ماه سال 1389