دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 2 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تبليغات سياسي يا تهديد فراگير "

" وارونه جلوه دادن تهدید آمیز بودن رژیم تروریستی فاشیستی مذهبی کودتائی "

طبق نقل قول یادداشت روز قلم زن یادداشت روز نویس غیر ایرانی مبنی برتهدید بودن رژیم تروریستی فاشیستی مذهبیکودتائی که وی مدعی شده دو سال است که از سوی آمریکا و اسرائیل تبلیغ شده است باید گفت که نه فقط برای دو سال ، بلکه 31 سال است که مردم به گروگان گرفته و زندانی شده ی ایران با وپوست وگوشت وجان و خون شان فریاد زده و می زنند که این رژیم ضد انسانی و قرون وسطائی ونامشروع و فاشیستی مذهبی تروریستی است . به خصوص از 22 خرداد سال 88 تا کنون نه فقط فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه ایران گیر که صدای پژواک این اعتراض در سراسر منطقه ی خاورمیانه و حتی جهان شنیده و طنین انداز شده است که قلم بر دست با پاک کردن صورت مسئله این فریاد اعتراضی مردم ایران را اینگونه وارونه بیان کرده یا جلوه داده است .

"تهديد بودن ايران» وجه غالب و مشترك اين تبليغات را تشكيل مي دهد. در اين بين حتي روساي دولت هايي نظير مصر و عربستان كه كاملا با اقتدار ايران مخالف بوده و مانع تراشي بر سر راه پيشرفت ايران را مطلوب قلمداد مي كنند به تهديدكنندگان اندرز داده اند كه نشانه اي از اين كه ايران تهديدي عليه صلح و امنيت جهاني است به چشم نمي خورد و نيز همين ها به مقامات نظامي آمريكا هشدار داده اند كه هرگونه تهديد عليه ايران، خاورميانه را به آتشي يكپارچه عليه غرب و دولت هاي همگرا با آن تبديل مي كند"

"انگاری که عملکرد سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و دخالت گری در کشور های منطقه از دید رهبران کشور های همسایه و منطقه پنهان ما نده است. از جمله دخالت گری تروریستی و انتحاری و بمب گذاری و ناامن کردن عراق از سوی پاسداران شد که حتی شامل اشغال نظامی چاه نفت در جزیره ی نفت از سوی پا سداران در این کشور است که زمان کوتاهی قبل از بر گزاری انتخابات پارلمان عراق بودکه چون نوری مالکی در این انتخابات دست نشانده شکست خورد. این دخالت گری های بیت جماران و پاسداران همچنان باشدت بیشتر ادامه دارد . از سوی دیگر اینگونه سیاست دخالت گری در امورداخلی افغانستان از طریق همکاری مشترک با طالبان و اعضای القاعده ادامه دارد . همانگونه که دشمنی کردن با روند صلح خاورمیانه و بر پائی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و 22 روزه ی حماس با اسرائیل فراموش نشده است که مرتبط با عبور موقتی از بحران هسته ای بود . همینطور مگر همین مدتی پیش نبود که گند دخالت گری با پول و اعزام سلام و پاسدار و حزب الله لبنان به یمن فاش شد که هدف جنگ داخلی در این کشور و بسط آن در شبه جزیره ی عربستان بود . مشروط بر اینکه هیچگاه تهدید کردن رهبر مصر و حتی با اعزام کردن تروریست های حزب لله لبنان به مصر تا دست به اقدامات تروریستی بزنند به صنعت توریستی این کشور ضربه ی اقتصادی ووارد کنندکه هدف موجب بی ثبات کردن این کشور بود که اکنون سرمقاله نویس غیر ایرانی مدعی شده است که سیاست آمریکا و اسرائیل تا چند سال آینده سخنی از تهدید حاکمان تهران علیه ی خودشان نگویند ، بلکه ترجیح داده اند که اینگونه بر روی تهدید حاکمان علیه ی کشورهای همسایه و منطقه متمرکز شوند:

"بر اين اساس به نظر مي آيد كه آمريكايي ها و صهيونيست ها به صلاح ديده اند كه مدتي- احيانا بين 3 تا 5 سال- از تهديد عليه ايران حرف نزنند و تبليغات خود را روي «تهديد ايران عليه ديگران» متمركز نمايند. بر اين اساس آنان روي پيشرفت هاي مختلف ايران- بخصوص پيشرفت در حوزه نظامي- تمركز كرده و آن را نشانه اي دال بر تهديدآميز بودن ايران معرفي كرده اند. همين چند روز پيش رئيس دوره اي ناتو با صراحت اعلام كرد كه: «ما نيازمند تجديدنظر در اهداف و ساختار ناتو هستيم تا بتوانيم به تهديداتي كه فراتر از حيطه جغرافيايي ناتو ما را دربر گرفته است، پاسخ دهيم.» وي به طور خاص به توانايي هاي موشكي ايران اشاره كرد و خواهان مقابله ناتو با اين توانايي ها شد.واقعيت اين است كه ايران از نظر دانش جنگي و صنعت نظامي به پيشرفت هاي فراوان و حيرت انگيزي دست يافته است كه اين خودكفايي نظامي در چرخه استقلال كشور جايگاه برجسته و حتي بي بديل دارد ولي آيا ايران از نظر جنگ افزار نظامي و معادلات متعارف جنگي تهديدي عليه ناتو -قدرتمندترين پيمان نظامي دنيا- محسوب مي شود؟ پاسخ اين سأال دشوار نيست. البته اين در جايي است كه سخن از هماوردي جنگ افزار و نه جنگ باشد صد البته ايران در صورتي كه مورد تهديد قرار گيرد قادر است حمله ناتو را هم ناكام بگذارد و ماشين جنگي آن را از كار بياندازد ولي در اينجا سخن از اقدام آفندي است نه پدافندي.بله ما غرب را تهديد مي كنيم اما نه تهديد نظامي. ما از نظر انساني و معنوي براي ملحدين غرب و شرق يك تهديد جدي هستيم و اين را كتمان هم نمي كنيم. حضرت امام خميني-ره- و حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دامت بركاته- بارها بر اينكه ما درصدد دگرگون كردن معادلات بين المللي هستيم، تاكيد كرده اند "

یادداشت روزنویس غیر ایرانی با زدن زیرآب ادعای پوچ تاکتیکی ابزاری کهچگونهدر سرفصل هایحساس نام ملت و میهن با نمایش کمدی ملی گرائی مورد سوء استفاده واقع می شود اکنوناین قلم بر دست غیر ایرانی و تأکید بر صدور سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع در پوشش اسلام ابزاری برای تشکیل امپراتوری اسلامی را عریان نموده و اینگونه با آویزان شدن به خمینی شیاد ونقل قول از وی مدافع آن شده است :

"تمركز غرب روي قدرت مادي ايران گاهي با ناشي گري پاره اي از مسئولين ايراني هم مواجه مي شود تبليغ نوعي «شوونيسم ايراني»، «باستان گرايي» و «ايران گرايي غيرديني» دقيقاً در راستاي همان تبليغات سياسي انجام مي شود- بدون آنكه عالمانه و عامدانه باشد- اين تبليغات ايران گرايانه ما را از حوزه اسلامي، عربي، آفريقايي و ... جدا مي كند و نوعي دل زدگي را در سطح وسيعي از مردم دنيا به وجود مي آورد. ايران وقتي از اسلام و مبارزه با استيلاي غرب حرف مي زند در دنيا مي درخشد و آرمان آن آرمان جهاني تلقي مي شود وقتي تبليغات از جنبه اسلامي و ضد آمريكايي به تبليغاتي ايراني تبديل مي شود حتي نمي تواند «فارسي زبانان» را نيز جذب كند چرا كه همه فارسي زبان ها امروز در چارچوب مفهومي به نام «ايران» نمي گنجند. خداوند بر درجات حضرت امام خميني-قدس سره- بيافزايد كه با هوشياري فراواني از «جهان مستضعفين» و «جهان اسلام» سخن مي گفتند و از مسئولين مي خواستند اين دو را اساس سياست خارجي كشور قرار دهند"

قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روزنویس متوجه نشده که چگونه از جهان گشائی خمینی شیادیاد کرده است که چگونه در دنباله با تناقض گوئی ازنقل قول این شیاد ادعای مخالف آن را کرده است زیرا که با نا دیده گرفتن هوار و نعره زدن های پاسدار گماشته احمدی نژاد مبنی بر نا بود کردن اسرائیل و اعترافات تهدید آمیز خامنه ای رهبر لوطی جماران با دشمنی کردن روند مذاکرات صلح خاورمیانه و بدون توجه به نقش پاسداران ونفوذی ها در عراق که چگونه این کشور را تبدیل به باتلاق کرده اند .ولی با وارونه گوئی اکنون این قلم بردست غیر ایرانی مدعی شده است که رژیم کودتا گر نا مشروع نه مداخله گر که چنین یک دولت مشارکت و در منطقه است:

"نكته مهم ديگر در تبليغات آمريكايي- صهيونيستي اين است كه در محيط منطقه اي، ايران يك «مداخله گر» ديده شود نه يك دولت «مشاركت جو» در نقطه مقابل، آنان تلاش مي كنند تا آمريكا و رژيم صهيونيستي مشاركت جو ديده شوند نه مداخله گر و حال آنكه اشغال نظامي كشورها از سوي آمريكا و توسل به دو جنگ در سالهاي اخير از سوي اسرائيل، كاملاً خلاف اين تبليغات را نشان مي دهد ولي به هر حال تبليغات سياسي آنان از يك چنين روندي حكايت مي كند. ما بايد ضمن تعقيب جدي منافع ايران در سطح منطقه اي، تلاش همگرايانه و مشاركت جويانه ايران كه توأم با به رسميت شناختن منافع و حقوق ديگران است را برجسته نمائيم واقعيت هم اين است كه ايران امنيت هر كشوري در منطقه را امنيت كشورهاي ديگر مي داند و سياست هاي خود را بر مبناي تقويت امنيت منطقه اي استوار كرده است"

درخاتمه اینکه آنانی که همچون من روزانه یادداشت های روز این دروغ نامه را دنبال کرده و می کنند. اگر چنانچه تجربه ی مقایسه ای محتوای یادداشت های روز قبل از زمان رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد و پس از آن را داشته باشند. خوب بیاد دارند و مطمئناً فراموش نکرده اند که چگونه در دوران مدعی اصلاح طلبان خط و خطوط و سیاست قلمزنان این دروغ نامه ی کیهان 180 با شرایط کنونی تغییر کرده است . یعنی اینکه اکنون بر خلاف گذشته نه نام مردم و مطالبات شان بطور دربست حذف شده است و سخنی دراین مورد گفته نمی شود و دیگر سخنی از سیاست تاکتیکی اشک تمساح ریختن دفاع کردن از منافع مردم محروم وکلامی از تورم و گرانی گفته نمی شود ، بلکه حتی اشاره هم به وضعیت نا هنجار و نا بسامان کنونی اقتصادی و شرایط بغایت طاقت فرسای مردم نمی شود. در صورتیکه یکی از انتقادات جدی که قلم زنان این دروغ نامه به مدعیان اصلاح طلبان می کردندای نبود که چرا توسعه ی اقتصادی را فراموش کردند و مقوله ی توسعه ی سیاسی را در الویت خود قرار داده اند که اکنون هر دو مقوله بطور دربست از یاد برده شده است . در عوض از یک سو بر سیاست سرکوب و خفقان و سانسور و پرونده و توطئه گری علیه ی رقیب مغلوب و مردم معترض تأکید می شود و با همه توان وقدرتوهمه جانبه به پیش برده می شود. از طرف دیگر در دفاع از پروژه ی هسته ای و غنی سازی اورانیوم بیش از سیاست سرکوب و خفقان اصرارمی شود. البته این سیاست زیر پوشش صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه دنبال می شود که ناشی از ضد مردم بودن حاکمان و وحشت از قیام اعتراضی شان است که نیاز به بحران آفرینی و جنگ افروزی و سرکوب و خفقان است که بوضوع و بدون شک نشان دهنده ی ماهیت قرون وسطائی و ضدبشری حاکمان نامشروع و ضد بشری می باشد.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890302/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 2 خرداد ماه سال 1389