" بازجوئی و تهدید و پرونده سازی برای تماس گیرندگان داخل کشور با برخی از رسانه های فاارسی زبان برون مرز"
اکنون اوضاع آنگونه شده است که الگو برداری از تجربه ی گزینه برداری رادیوهای بیگانه تهیه شده که هر صبح جمعه از بلند گوی های زندان اوین پس از 30 خرداد سال 60 پخش می شد . اکنون دست اندر کاران پشت صحنه ی اینگونه برنامه ها مشابه ی تجربیات گذشته ی خودشان را به شیوه ی دیگر در دروغ نامه ی کیهان پرونده ساز اطلاعاتی – امنیتی- پاسداری – پادگانی دنبال کرده ونمایش داده اند که بصورت گزارش نوشتاری و تصویری در صحفه ی اول این دروغ نامه ی کیهان نقش بسته است . ناگفته نماند که این شگرد بازسازی شده به سبک جدید. فشار وارد آوردن گاز انبری است که هدف بر روی نفرات داخل کشور است تا که ضمن پرونده سازی و تهدید کردن شان اینگونه بتوان اینان خودسانسور تحمیلی شوند و جرأت نکنند تا که بر روی آنتن رسانه های فارسی برون مرز بروند . از سوی دیگر توطئه علیه ی رسانه های فارسی زبان برون مرز و بی اعتبار یا متهم کردن شان به براندازی یا انقلاب مخملین و جنگ سایبری و ... می باشد . همچنین گذشته از اینکه از این روش بازجوئی و پرونده سازی کردن برای ایجاد فضای اختناق و سرکوب وسانسور در داخل کشور استفاده می شود . از طرف دیگر بازتاب وحشت پاسداران کودتاگر از هر گونه صدای افشاگر گفتگوهای غیر کنترل شده ی بخشی از واقعیات می باشد . ضمن اینکه شیوه ی جدید مکمل اهداف سیاست اشغال یا مصادره شرکت مخابرات ازسوی پاسداران کودتا گر در راستای سانسور خفقان می باشد که پس از اشغال شرکت مخابرات طبق اعتراف سردار احمدی مقدمم فرمانده ناجا گفت هم شبکه ی خبری اینترنتی و هم ایمیل ها کنترل می شود . هم اینکه سرعت اینترنت کاهش داده شده است تا که به آسانی امکان منتقل کردن صحنه های فیلم گرفته شده از تظاهرات از طریق اینتر نت به برون مرز نباشد . فراموش نشود که این اقدام بدیع شیوه ی بازجوئی و تهدید تفتیش عقیده در دروغ نامه ی کیهان مرتبط به ماه خرداد و روز ها و وقایع مهم این ماه می باشد که گزینه های گفتگوهای انجام شده این چنین از سوی ایرج نظافتی انتخاب و بازتاب داده شده است:
"ايرج نظافتي «حكومت ايران كارش تمام است و ديگر نمي توانند مملكت را اداره كنند، امروز حكومت در برابر ملت ايستاده است، تقريبا مي توان گفت كه جمهوري اسلامي به پايان خط رسيده، احكام دستگاه قضايي عادلانه نيست، من فكر مي كنم جمهوري ايراني ايده آل تر است تا جمهوري اسلامي، مردم ايران از اسلام خسته شده اند و بايد دين از سياست جدا باشد، امروز احكامي كه به نام دين اسلام در ايران وجود دارد مانع پيشرفت ملت است، مردم از بسيج و نيروي انتظامي تنفر دارند، امروز آزادي هاي شهروندي در ايران بسيار محدود شده است، حكومت ايران مردم را تحت فشار قرار مي دهد، مسئولان دولت جمهوري اسلامي هيچ اعتقادي به مردم سالاري ندارند و به همين خاطر مردم را تحت شكنجه قرار مي دهند...»در نگاه اول به اين سخنان چنين استنباط مي شود كه اظهارات فوق توسط عناصر فراري و ضدانقلاب عليه ايران اسلامي در رسانه هاي خارجي مطرح شده است، اما واقعيت اين است كه مطالب مذكور توسط برخي از افرادي بيان شده كه هم اكنون در كشورمان حضور دارند و با عناويني همچون حقوقدان، فعال حقوق بشر، چهره سياسي، فرهنگي و يا عضو مركزي برخي از احزاب داخلي در كشورمان فعاليت دارند و بعضا طرف گفتگو با رسانه هاي ضدانقلاب و معاند قرار مي گيرند.در فتنه پس از انتخابات شبكه هاي ماهواره اي و اينترنتي دشمنان ملت ايران تمام تلاش خود را به كار بستند تا شايد بتوانند در ايجاد بحران و ناامني در كشورمان اقدامي انجام دهند و البته افرادي هم در داخل فريب فضاسازي هاي رسانه اي ضدانقلاب را خورده و با اين استدلال كه «علي آباد هم شهري است!» به مصاحبه با اين رسانه ها پرداخته و عليه نظام برآمده از خواست و اراده ملت سخناني را بر زبان راندند.
البته بطورعمدی و حساب شده جوسازی علیه ی دستگاه قضائی فاسد و آلوده و رشوه گیر و تبعیض آمیز شده تا اقدام برای پپیگیری تماس گیرندگان با رسانه های فارسی زبان برون مرز کند تا.زیا که پس ازاجرای سناریوی طراحی شده علیه ی رفسنجانی و تلاش وی برای وقف کردن اموال دانشگاه آزاد که در یادداشت روز از سوی سرباز جو حسین شریعتمداری تعقیب شد . اکنون ادامه ی این توطئه علیه ی رسانه های فارسی زبان برون مرز و تماس گیرندگان داخلی اینگونه دنبال شده است:
"اما در اين ميان سئوالي كه در افكار عمومي مطرح مي باشد اين است كه چرا با چنين افرادي در داخل برخورد قانوني صورت نمي گيرد و نگاه مردم به اشخاصي كه طرف مصاحبه با چنين رسانه هايي قرار مي گيرند چيست؟ گزارش امروز و فرداي كيهان را به بررسي و تحليل اين موضوع اختصاص داده ايم.مردم چه مي گويند؟به اتفاق محمد شيخ زاده، عكاس پيشكسوت كيهان به سطح شهر تهران مي رويم تا از ديدگاه هاي مردم درباره اشخاصي كه طرف مصاحبه با رسانه هاي ضدانقلاب قرار مي گيرند مطلع شويم."
آنگونه حکم یا فوا صادر شده که انگاری در 31 سال گذشته به خصوص از زمان رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد هیچ مسئول حکومتی با رسانه های فارسی زبان یا حتی انگلیسی زبان همچون رسانه های آمریکائی دشمن گفتگو ومصاحبه نکرده است که اینگونه پیرامون این تماس هانظر بازتاب داده شده است:
"در نگاهي كلي به ديدگاه هاي مردم، چنين استنباط مي شود افرادي كه بعضا از چهره هاي شناخته شده سياسي يا فرهنگي هستند اگر با رسانه هاي ضدانقلاب به گفتگو بپردازند در وهله اول به پايگاه اجتماعي و شخصيت مردمي خود لطمه مي زنند و به نوعي نگاه مردم نسبت به آنان تغيير خواهد كرد.«زهرا محمدخاني» كه خود را دانشجوي سال آخر علوم سياسي از دانشگاه تهران معرفي مي كند، در پارك دانشجو مخاطب سئوال ما قرار مي گيرد و مي گويد: «اصولا افرادي كه با ارزش هاي انقلاب اسلامي فاصله گرفته باشند حاضرند با رسانه هاي ضدانقلاب گفتگو كنند، چون معمولا كساني كه پايبند به آب و خاك ميهن اسلامي خود باشند هيچگاه حاضر نخواهند بود با رسانه هاي اجنبي مصاحبه كنند.»"
کاملا ً مشخص است که گزارشگر با الگوی تجربه ی پیام های جعلی و ساختگی سربازان گمنام امام زمانی وزارت بد نام اطلاعات در ستون کیهان و خوانندگان البته بدون اشاره به نقش سانسور غنی ونهادینه شده در داخل کشور و یا عدم آزادی قلم وبیان که وجود دارد که عامل روی آوری تماس گیرندگان به رسانه های فارسی زبان برون مرز همچون بی بی سی و صدای آمریکا شده است . درصورتی که اینان وظیفه اپوزیسیون سازی از درون رژیم را ایفا کرده اند. بهر حال این چنین گزارشی پیرامون تماس گیرندگان از داخل با این رسانه ها یاد شده تهیه و پیام سرکوب و بازداشت و خفه کردن صدای اعتراضی داده شده است :
" دوست دانشجوي ديگر اين فرد سخنان او را چنين ادامه مي دهد «امروز مردم از شعور بالاي سياسي و قدرت تحليل برخوردارند و در واقع به افرادي كه حاضرند عليه كشورمان در رسانه هاي بيگانه سخن بگويند نگاه مثبتي ندارند، يعني آن فرد كه مثلا با صداي آمريكا يا بي بي سي مصاحبه مي كند قطعا در ايران پايگاه مردمي و اجتماعي خود را از دست مي دهد.»وي در ادامه مي گويد:«به عقيده من بايد مسئولان قضايي تدابيري را بينديشند تا هر كسي نتواند از يك طرف به راحتي با رسانه هاي دشمنان عليه ميهن اسلاميمان سخن بگويد و از طرف ديگر هم در امنيت كامل در كشور به زندگي خود ادامه دهد، بلكه بايد با چنين افرادي برخورد قاطعانه صورت بگيرد.»سؤال افكار عموميبسياري از مردم در گفتگو با سرويس گزارش كيهان بر اين باورند كه مسئولان دستگاه قضايي بايد با افرادي كه طرف گفتگو با رسانه هاي معاند قرار مي گيرند برخورد نمايند، اما طيف ديگري از مردم معتقدند كه وجود رسانه هاي ضدانقلاب نعمتي است كه مي توان از طريق آن افراد منافق را شناسايي كرد و پي به هويت آنان برد.محمود ذاكري كه كارمند يكي از ارگان هاي دولتي است در خيابان وليعصر تهران مخاطب سئوالم قرار مي گيرد و در تحليل اين موضوع مي گويد: «رسانه هايي مثل بي بي سي، صداي آمريكا، راديو فردا، راديو زمانه و... همگي رسانه هاي جهت دار و مخالف صددرصد جمهوري اسلامي ايران هستند و بر همين اساس هيچگونه پايگاه قوي مردمي در ايران ندارند.»"
اما اگر بر اساس ادعای گزارش تهیه شده ی گزارشگر دروغ نامه ی کیهان رسانه های فارسی زبان ضد انقلابی برون مرز شنونده در داخل کشور ندارند . سئوال است پس برای چه با اینگونه ریپورت تهیه و مطرح کردن شان برای شان تبلیغ شده است :
"«اين عرايض بنده شعار نيست بلكه واقعيتي ملموس و عيني است كه واقعاً اين رسانه ها در ايران حامي ندارند و اگر هم افرادي طرفدار آنها باشند بسيار بسيار ناچيز است، حال افرادي كه از چهره هاي مطرح فرهنگي و هنري يا شخصيت هاي سياسي هستند اگر با اين رسانه ها به گفتگو بپردازند قطعاً در افكار عمومي ايرانيان مورد سؤال و بازخواست قرار مي گيرند از اينكه چرا مصاحبه كرديد و چگونه به اجنبي اعتبار بخشيديد كه با آنها حاضر به گفتگو شديد؟» «ولي زاده» كارمند يك شركت غيردولتي معرفي مي كند افراد طرف گفتگو با شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان ضدانقلاب را خائنين به وطن مي نامد و به سرويس گزارش روز كيهان مي گويد: افرادي كه در داخل كشورمان حاضر به گفتگو با اين رسانه هاي استكباري مي شوند از دو حالت خارج نيستند، يا ناآگاهند كه اين احتمال بسيار ضعيف است، و يا مغرض و منافق، اگر ناآگاهند بايد تلاش كرد تا آنان را با اهداف آشكار و پنهان رسانه هاي معاند آشنا كرد و اگر هم منافق و مخالف ميهن اسلامي هستند بايد به سزاي اعمالشان برسند.»نعمتي به نام رسانه هاي دشمن! برخي از مردم و كارشناسان سياسي معتقدند كه رسانه هاي دشمن فرصت خوبي را براي دشمن شناسي مهيا مي كنند.عزيزي، دانشجوي اي تي در تهران نيز در پارك دانشجو چنين به سؤال ما پاسخ مي دهد:«رسانه هايي همچون بي بي سي و صداي آمريكا و... در ايران طرفداري ندارند و معمولا طرفداران آنها نه فقط در اقليت بلكه در اقليت اقليت اند، از همين رو كساني هم كه در ايران هستند و طرف مصاحبه آنها قرار مي گيرند بدون شك به شأن و اعتبار مردمي خود لطمه مي زنند.»"
همچنین جالب است چون آقای شجریان در تور سفر اجرای کنسرت هنری برون مرز در مان گفتگوهای رسانه های خود سخنانی گفته که خوشآیند امثال گزارشگردرروغ نامه ی کیهان نیست . به خصوص گفتگوئی که در آذر ماه گذشته با صادق صباح در قونیه یی ترکیه برای شبکه ی ماهواره ای بی بی سی داشته که تازگی پخش شد و پایش را کمی از گلیم خود فرا تر گذاشته یعنی موجب عبور از خطوط قرمز شده است . بنابراین همانگونه که سرباز جو حسین شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان اخیراً با توهین و تحقیر کردن ایشان را تهدید کرده بود که نکات جالب و زیاد گفتنی برای ایشان دارد . لذا اکنون بعنوان پیش در آمد بخشی از این گفتنی ها گزارشگراین چنین نقل قول کرده است :
"دوست دانشجوي ايشان به مصاحبه هاي متعدد يكي از خوانندگان موسيقي سنتي با رسانه هاي ضدانقلاب اشاره مي كند و مي گويد: «مثلا آقاي شجريان با مصاحبه هايي كه با بي بي سي و آمريكا انجام داد چكار كرد؟ به غير از اينكه به پايگاه اجتماعي و شأن مردمي خود لطمه زد و نشان داد كه به راحتي آلت دست اجنبي قرار مي گيرد هيچكاري از پيش نبرد.»«رضايي» دانشجوي ديگري كه در اين جمع دوستانه در پارك دانشجو حاضر است در ادامه همين بحث مي گويد: «اين خوانند ه موسيقي سنتي فكر مي كند كه مي تواند مثل عارف قزويني كه در برابراستبداد ايستاد نام خود را در تاريخ ايران به ثبت برساند، اين در حالي است كه عارف قزويني هيچگاه حاضر نشد با اجنبي و دشمنان مردم ايران كه همانا انگليس و آمريكا بودند همراه شود.»"
در ادامه ی این گزارش گزارشگر دروغ نامه ی کیهان به خدمت کردن رسانه های فارسی زبان دشمن به حاکمان ضد بشری و نا مشروع تهران اشاره کرده و نقل قول کرده که چگونه به سود حاکمان تهران و زیان این رسانه ها و تماس گیرندگان داخل ایران تمام شده است که گزارش آن به نقل از کارشناسان اینگونه است :
"خدمت رسانه هاي دشمن به جمهوري اسلامي .تأثير رسانه ها و شبكه هاي ماهواره اي مخالف جمهوري اسلامي در افكار عمومي ايرانيان بسيار بسيار ناچيز است و سود آنها بيشتر از زيانش است. سيامك باقري، استاد دانشگاه و كارشناس و تحليل گر مسايل سياسي در گفتگو با سرويس گزارش روز كيهان مي گويد: «امروز هويت واقعي رسانه هاي ضدانقلابي از جمله بي بي سي يا صداي آمريكا براي ملت ايران كاملا مشخص است، در اين ميان فرد يا افرادي كه با چنين شبكه هاي ماهواره اي وارد بحث و گفتگو شوند اولين ضربه را به حيثيت اجتماعي و مردمي خود وارد مي كنند و قطعاً چنين شخصي ديگر نمي تواند سخنش و نظرش در ميان مردم از اعتبار خاصي برخوردار باشد.»باقري مي گويد: «فردي كه تعصب ملي و ميهني داشته باشد ولو نقدهايي هم بر بخش هايي از بدنه حاكميت دارد هيچگاه نبايد به خود اجازه دهد با رسانه هاي ضدانقلاب و ضدملي مصاحبه كند، بر همين اساس افرادي كه طرف گفتگوي اين رسانه ها قرار مي گيرند بدون شك هيچگونه تعهدي به ارزش هاي ميهن و انقلاب اسلامي ندارند.»«رضا ايماني تبار» كارشناس علوم سياسي و استاد دانشگاه هم در گفتگو با سرويس گزارش روز كيهان مي گويد: «واقعيت اين است كه وجود رسانه ها و شبكه هاي تلويزيوني ماهواره اي ضدانقلاب خيلي به نفع جمهوري اسلامي است، چون اين رسانه ها به ما كمك مي كنند تا دوستان و دشمنان خود را بهتر بشناسيم و يا برخي مواقع با دروغ پراكني هايي كه در يك زمينه اي خاص مطرح مي كنند باعث مي شوند كه ما در آن مورد حواسمان را بيشتر جمع كنيم.»اين استاد دانشگاه مي گويد: «در بعد ديگر قضيه ملاحظه مي كنيد كه شايعه پراكني اين رسانه ها كمترين تأثيري در بين مردم ندارد چون مردم به خوبي با هويت آنان آشنا هستند، گرچه معتقدم بايد از طريق رسانه هاي داخلي و خصوصاً راديو و تلويزيون بيشتر به معرفي اين رسانه ها و اطلاع رساني دربارأ اهداف آشكار و پنهان آنان و گردانندگانشان بپردازيم.»
دردنباله گزارشگر همکار سربازجو حسین شریعتمداری برای فضاسازی و پیشبرد اهداف پلید خود و پاسداران کودتا گران در مانده و در بن بست فرو رفته به سراغ یکی از همکارانش رفته است که وکیل الدوله ی بازار مکاره است و در گیر بازدید و تهیه ی گزارش پرونده ی قتل های بازداشتگاه کهریزک بوده است . زیرا که مأموریت داشت تا در کنار سایر وکیل الدوله هامثل حسین فدائی و پرویز سروری پرونده ی مجرمان اصلی همچون قاتل سعید مرتضوی و سردارپاسدار رادان و فرمانده ی ناجا احمدی مقدم را سفیدکند وگزارش سراسر کذب و دروغ از بازداشتگاه کهریزک تهیه نماید تا افشاگری های شکنجه وتجاوز و قتل ها در بازداشتگاه کهریزک که از سوی کروبی فاش شده بود را خنثی کند که اکنون ادامه همان تجربه ی سناریو سازی بازداشتگاه کهریزک علیه ی تماس گیرندگان داخل کشور که برروی آنتن رسانه های فارسی زبان برون مرز رفته یا خواهند رفت به اتهام شریک جرم این چنین دنبال شده است:
" شريك جرم رسانه هاي ضدانقلاب آيا از منظر قانون گفتگو با رسانه هاي ضدانقلاب همچون بي بي سي و صداي آمريكا و... جرم است؟ براي پاسخ به اين سؤال با فرهاد تجري، نايب رئيس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس شوراي اسلامي گفتگو مي كنيم.تجري مي گويد: «از منظر قانون و مقررات كشورمان هرگونه گفتگو با رسانه هايي كه ضديت آنها با جمهوري اسلامي آشكار است يك عمل مجرمانه به حساب مي آيد و يقيناً مسئولان مربوطه مي توانند و بايد اين افراد را تحت پيگرد قانوني قرار دهند.»نايب رئيس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس در ادامه مي گويد: «افرادي كه از روي غفلت و يا از روي كينه با نظام جمهوري اسلامي با رسانه هاي بيگانه گفتگو كنند بايد پاسخگوي اين عمل مجرمانه خود باشند، و اگر در سخنانشان نشر اكاذيب يا تشويش اذهان عمومي و سياه نمايي عليه وضع موجود باشد، چنين سخناني از مصاديق جرم محسوب مي شود و قطعاً سخنان اين افراد هم قابل پيگرد قضايي است.» گزارش روز
در خاتمه اینکه به نظر می رسد که سرباز جو حسین شریعتمداری بیش از پیر و خرفت و فراموشکار شده است که قادر نیست بیاد آورد که این رسانه های نام برده ی کنونی فارس زبان برون مرز که اخ و بد و ضد انقلاب شده اند. چرا آن موقع که برای چندین سال این رسانه ها در خدمت بریده مزدوران وابسته به وزارت بد نام اطلاعات حاکمان تهران بودند و چپ راست مصاحبه و گفتگوهای ماراتونی و سریالی ادامه دار علیه ی سازمان اصلی مجاهدین پخش می کردند . البته هنوز هم اینگونه گفتگوها بطور کامل قطع نشده است.چونکه هر زمان که نیازباشد که باید پیامی به حاکمان تهران داده شود با قربانی کردن مجاهدین و فشار برروی اینان آوردن جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی مجاهدین بر پا می دارند. به خصوص قبل از تجاوزنظامی و اشغال عراق فراموش نشده که چقدر علیه ی مجاهدین اشرف و به نفع حاکمان تهران تبلیغ برای بسترسازی تهاجم و اشغال نظامی عراق کردند. بهرحال اکنون مشخص نیست که چرا گزارشگر همکارسربازجو حسین شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان گزارش نداده است که چرا آن زمان اینگونه از این رسانه های فارسی زبان برون مرز گزارش تهیه نمی شد واانتقاد نمی کردند که اکنون چنین گزارشاتی علیه ی این رسانه های ضد انقلابی فارسی زبان تهیه و تنظیم و بازتاب داده شده می شود ؟ پرسش است مگرچه اتفاق مهمی رخ داده است که دوران خوش مانور تبلیغاتی جنگ روانی راه انداختن با بلبل زبانان یا کفتر های پرقیچی آلت دست وزارت بد نام اطلاعات فراموش شده است که چگونه نقل قول کردن اتهامات شان علیه ی مجاهدین با آب و تاب دادن تمام ،برای شان هورا کشیده و تکرار اراجیف شان علیه ی مجاهدین در دروغ نامه ی کیهان رله ونشخوارمی شد؟ بهرصورت مگرهنوز جای سئوال باقی مانده است جائی که هرروز مطبوعات تعطیل و توقیف می شوند و شکستن قلم ها و دوختن دهان و بازداشت خبرنگار ان و فعالان سیاسی و حقوق بشری و کارگری و معلم و زنان ودانشجویان زندان ادامه دارد و با شکنجه و اعتراف گیری احکام زندان و اعدام برایشان صادر می شود . همچنین سازمان اطلاعات پاسداران کودتاگر تسلط کامل بر اینترنت و مطبوعات دارد و خود سانسور ی را تحمیل کرده است . مهمتر اینکه حتی پدرانی که بدیدار فرزندان خود در کمپ اشرف رفته اند. بازداشت و شکنجه شده ولی چون حاضر به توبه و خیانت نشده محکوم به اعدام شده اند . در این شرایط بحرانی خرداد ماه به خصوص که 22 خرداد هم در راه می باشد . معلوم است که اکنون تهدید و پرونده سازی کردن برای کسانی گفتگو یا مصاحبه با شبکه ی خبر پراکنی دولت فخیمه ی بی بی سی و رادیو فردای شیطان بزرگ آمریکامی کنند چرا ازسوی گزارشگر همکارسربازجو پرونده شان پیگیری شده در راستای چه اهدافی می باشد ؟ به ویژه اینکه زمان زیادی از صدور ویزا برای 3 مادر آمریکائی نگذشته است که برای دیدار فرزندان شان که متهم به جاسوس سازمان اطلاعات سیا آمریکا هستند به تهران آمدند و با حضورخبر نگاران و شبکه های تلویزیونی شیطان بزرگ آمریکا با فرزندان خود در هتل استقلال تهران دیدار و گفتگو داشتند.آخر این چگونه ادعای دشمنی با آمریکا کردن و رسانه ی فارسی زبانش می باشد که به اتباعش اجازه داده می شود دیدار تشریفاتی با متهمان جاسوس در ایران داشته باشند؟ولی تماس گیرندگان داخل ایران با چنین رسانه های فارسی زبان شریک جرم ضد انقلاب می باشند که باید دستگیرو مجازات شوند؟ آیا بازهم این رژیم مشروع و مردمی می باشد و می بایست با قربانی کردن اپوزیسیونش که در لیست گروه و سازمان های تروریستی گذاشته شده اجازه داده شود علیه پدران مجاهدین اشرف آزادانه احکام اعدام صاد ر کند و رسانه کشورخوش خدمت را بازهم ضد انقلابی بنامند و تماس گیرندگان با این رسانه مجرم شناخته شونند وبا تهدید کردن زیر پیگرد قانونی قرارگیرند و از سویی متهمان همچنان سیاست سکوت رضایتمندانه اتخاذ شود؟.
هوشنگ – بهداد
5 خرداد ماه سال 1389
از تهران پشت خط هستند
واكاوي جايگاه رسانه هاي بيگانه در افكار عمومي ايرانيان -بخش نخست
http://www.kayhannews.ir/890305/5.htm#other500