دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 9 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " نسبت دولت با فرهنگ "
"توطئه ی طراحی شده یورش به دفتر امنای دانشگاه آزاد پیش مقدمه ی تهاجم یا شبیخون فرهنگی و حذف گسترده ی رقیب مغلوب و دگر اندیشان از مراکز آموزشی و فرهنگی است"

عجیب است پس از اجرای 31 سال از توطئه ی پاک سازی مداری و شعار روسری یا تو سری و طرح های ضربتی امنیت اجتماعی مبارزه با بی حجابی و اراذل و اوباش می گذرد . همچنین پس از سپری شدن 3 دهه از یورش وحشیانه و بربر منشانه که به دانشگاه های سراسر کشور که اینگونه موارد و اقدامات سر کوبگرانه با شکست مواجه شده است . اکنون قلم زن غیر ایرانی یادداشت روز نویس در خدمت پاسداران کودتا گر و رهبر لوطی جماران در زمینه فعالیت های فرهنگی و طرح های خفقانی و ارتجاعی مرتبط به آن اینگونه از میان سخنان فرمایش رهبر لوطی جماران گزینه برای چماق و مانور کشف کرده است:

"«فعاليت هاي فرهنگي بايد از نگاهي ارزشي، آرماني و ديني عميق برخوردار باشد. امروز كشور به فعاليت هاي فرهنگي محتوايي و فعاليت هايي كه منجر به تقويت و احياي هويت انقلابي، ديني و آرماني مردم شود، نيازمند است»."

قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس بدون هیچگونه توجه یا اشاره به چگونگی نقش رهبر پوشالی و دکوری دست نشانده ی پاسداران کودتا گر خامنه ای و گماشته اش احمدی نژاد رئیس دولت نا مشروع تحمیلی که در شرایط موجود داشته اند و گذشته از بررسی وضعیت نابسامان اقتصادی که ترکش آن بیش از همه جا به آموزش و پرورش و مراکز فرهنگی اصابت کرده است . بطوریکه هم اکنون بیش از 4 میلیون نفر دانش آموزانی وجود دارند که بدلیل فقر اقتصادی قادر والدین شان قار نمی باشند تا که فرزندان شان را به مدرسه بفرستند و اینان از نعمت سواد خواندن و نوشتن محروم شده اند . یا اینکه بدون به وضعیت شغلی و میزان در آمد و شرایط سخت و طاقت فرسای معلمینپرداخته شود . وحشت ناک تر از آن روش بدون آنکه سخنی از شرایط تحمیلی ضد بشری شود که چگونه با دانشجویان و حتی روابط غیر اصولی و تحمیلی که با اساتید می شود . بد تر اینکه بدون آننکه کلامی در مورد اهرم چماق حجاب اجباری نه برای دختر ان که برای پسران دانشجوی دانشگاه ها گفته شود که هرروز اعمال می گردد و تأکید بر جدائی دختران و پسران دانشگاه ها می شود و از پاک سازی و باز خرید اجباری اساتید دانشگاه ها گفته می شد که هدف برای تبدیل کردن دانشگاه ها به حوزه ها و مسجد کردن می باشد. اما قلم بر دست یادداشت روز نویس مأمور بی اختیار و بلبل رله ی کننده گفته های سفارشی رهبر لوطی جماران خطاب به منتقدان دخالت دولت که گفته اند دولت باید مجری و نه دخالت گر در زمینه ی فرهنگی باشداینگونه با حلاجی کردن پاسخ داده است:

"دولت در نظام ديني داراي كاركردهاي مختلفي است كه فرهنگ يكي از اين كاركردها است و اساسا در اين حوزه هيچ نهاد ديگري به اندازه دولت تاثيرگذار نيست. جمع دانش آموزان و دانشجوياني كه از مهد كودك تا دانشگاهها در اختيار مراكز مرتبط با دولت هستند از 15ميليون نفر فراتر مي رود و جمع آموزگاران، مربيان، كادر اداري و اساتيدي كه در اين مكان هاي آموزشي- پرورشي به خدمت اشتغال دارند از 5/1ميليون نفر فراتر مي رود. با اين وصف به ازاي هر 5/3 نفر شهروند ايراني يك نفر مستقيما تحت تاثير اين مراكز قرار دارد. علاوه بر اين دولت از طريق سازمان هاي فرهنگي اجتماعي- نظير سازمان تربيت بدني، سازمان ملي جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و دهها مركز ديگر- تاثيرات عميقي در عرصه هاي مختلف فرهنگي دارد بنابراين نمي توان و نبايد سهم دولت را در موفقيت هاي فرهنگي و نيز معضلات فرهنگي ناديده گرفت. كساني كه شعار دولت نبايد در حوزه فرهنگ دخالت كند را مطرح مي كنند عمدتا دولت را يك «مجري» به حساب مي آورند و حال آنكه دولت در عرصه هاي فرهنگي فقط مجري نيست بلكه پيش و بيش از آن «سياستگذار» و «برنامه ريز» است بر اين اساس بايد مهمترين مطالبات فرهنگي جامعه متوجه دولت باشد.مسئوليت دولت در عرصه فرهنگ فقط در حوزه «سخت افزاري» نيست بلكه بيش از آن معطوف به حوزه نرم افزار است. خود رئيس جمهور محترم در نشست روز چهارشنبه با كارگروه فرهنگ و هنر كرمان به درستي به اين مسئله اشاره كرده و گفت: «بودجه هاي دولت براي فعاليت هاي فرهنگي نبايد براي اقدامات سخت افزاري مثل خريد و تجهيز ساختمان استفاده شود بلكه بايد در مسير فعاليت هاي محتوايي هزينه شود.»متاسفانه در گذشته وقتي از دولت هاي سابق سؤال مي شد كه شما در عرصه فرهنگ چه كرده ايد بلافاصله به سراغ آمار و اعداد مي رفتند و مي گفتند تعداد دانشجويان از آن تعداد به اين تعداد رسيده و تعداد رشته هاي دانشگاهي از آن تعداد به اين تعداد رسيده و متراژ ساختمان هاي آموزشي ما از آن مقدار به اين مقدار رسيده است. حال آنكه سؤال از اينكه «در حوزه فرهنگ چه كرده ايد» يك سؤال نرم افزاري است نه سخت افزاري. از اين رو اهتمام دولت به جنبه هاي نرم افزاري فرهنگ مي تواند و بايد شايسته تقدير باشد.3- مبناي حركت دولت در عرصه فرهنگ بايد «آرماني»، «انقلابي» و «ديني» باشد كه اين سه عنصر به خوبي در بيانات آقاي دكتر احمدي نژاد آمده بود"

در دنباله قلم زن غیر ایرانی یادداشت روز نویس بیشتر طرح توطئه ی تهاجم سبعانه چماقداران و لباس شخصی های مسلح به دفتر امنا و مؤسس دانشگاه آزاد تهران را برجسته و فاش نموده که هدف از این اقدام یا توطئه ی طرای شده چیست؟ زیرا که یقه ی مسئولان فرهنگی در دو دهه ی گذشته زیر پوشش دین و اسلام ابزار قدرت و ثروت و سرکوب شده گرفته شده است و برای اینکه رقیب مغلوب از نهاد های آموزشی و فرهنگی حذف کامل شود وجای شان را طلبه های حوزوی بگیرند این چنین با یقه گیری از رقیب کردن نسخه ی تجویز جانشینی صادر شده است :

"متاسفانه طي دو دهه گذشته شاهد رسوخ عده اي از عناصر فرهنگي وابسته به محافل خارجي در مراكز تصميم گير فرهنگي نظام هستيم و به تجربه دريافته ايم كه اين رسوخ يافتگان از غفلت مسئولان ارشد اجرايي براي به انحراف كشاندن چرخه فرهنگي دولت استفاده مي كنند. در يك دوره اي ذيل عنوان بازگرداندن سرمايه داران و سرمايه هاي ايراني به ميهن، در يك دوره اي ذيل عنوان «گسترش آداب و فرهنگ ايراني» و امروز تلاش مي كنند تا ذيل عنوان «احياء ارزش هاي تاريخي و تمدني ايرانيان» وارد دستگاههاي اجرايي كشور شوند و دولت را به مسير انحراف بكشانند. واقعيت اين است كه جدا كردن ايران و اسلام از يكديگر و يا تقديم ايران به اسلام بيش از آنكه براي اسلام ضرري داشته باشد به ضرر ايران تمام مي شود. دولت وظيفه دارد عرصه فرهنگ را به روي انسانهاي خدوم و متعهد و كارشناس باز كند و در مقابل ورود طراران و سارقان اين عرصه محكم بايستد و از ميراث فرهنگي و ديني كشور دفاع نمايدنكته ديگر در اين حوزه اين است كه عرصه فرهنگ آنجا كه به دين مربوط مي شود را بايد به متوليان اصلي و كارشناس آن- روحانيت- سپرد دولت در اين عرصه بايد براي خويش نقش « تندرو هستند و اصلاح طلبان و اصولگرايان بايد هم پيمان شوند و آن را از سر راه بردارند. كارپرداز» قايل باشد نه بيشتر از آن. واقعيت اين است كه هيچ امري به اندازه دين «سهل ممتنع» نيست. دولت در مقولاتي مثل ولايت فقيه، مهدويت، نقش روحانيت شيعه و مراجع در جامعه اسلامي و... نبايد تفسيري خاص كه با تفاسير روحانيت اصيل ناسازگار است ارائه داده و با استفاده از فرصت هاي تبليغي به نشر آن ديدگاه ها بپردازد جالب تر آن كه اين كارها عمدتاً از سوي كساني مي شود كه طشت رسوايي شان از بام افتاده و حتي يك نقطه روشن از دينداري در پرونده خود ندارند. عده اي كه در سالهاي 78 و 79 آنقدر تندروي داشتند كه در حالي كه مسئوليت رسمي دولتي داشتند در پارك دانشجو در ميان جمعي آشوب طلب اعلام مي كردند:«عليه خدا مي توان راهپيمايي كرد» و در روزنامه صبح امروز با وقاحت مي نوشتند: -العياذبالله- «مفاد سوره يوسف با عقل جور درنمي آيد و متناقض است»! حالا اين ها دوره افتاده اند كه جريان حامي احمدي نژاد"

بالاخره اینکه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس در پایان یادداشت روز خود به وضوح اعتراف کرده است که هدف ادامه ی جنگ قدرت و تلاش برای حذف رقیب و منتقدان در مراکز آموزش و فرهنگی و واگذاری این مراکز به خبرگان فقه و دین شناس سر سپرده به ولی فقیه ی عوامفریب دین فروش اینگونه با 20 برابر شدن بودجه نسبت به دولت دوره ی نهم حق الزحمه و پاداش امثال وی جبران شده تا ثابت شود دولت نا مشروع دهم چقدر ساده زیست و عاشق خدمتگزار مردم ایران به خصوص دلسوز فرهنگیان است :

"دولت كنوني به درستي در دوره اول متهم بود كه آن گونه كه در عرصه خدمات اقتصادي و اجتماعي تلاش كرده براي حوزه فرهنگ بودجه قابل توجهي اختصاص نداده است. در دولت دهم ما شاهد جبران اين مسئله هستيم و شاهد اختصاص بودجه هاي فراوان براي التيام آلام فرهنگي كشور هستيم اين بودجه ها به عبارتي از 20 برابر بودجه فرهنگي دولت نهم فراتر رفته است

در خاتمه اینکه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس ضمن دفاع از فرهنگ حوزوی و فقهی و ولایت فقیه نمودن که می بایست از طریق دولت دنبال شود .با ذوق زدگی ناشی از 20 برابر شدن بودجه ی فرهنگی دولت دهم نسبت به دولت نهم که از خود نشان داده است. آشکارا هوار زده که از آن گربه هائی نمی باشد که حاضر است به خاطر رضایت خدا موش بگیرد . زیرا که با یدک کشیدن استاد دانشگاه و مدافع و مبلغ ولی فقیه و دینمداری حوزوی کردن این مراکز از سوی حامیان ولی فقیه و با حمایت از دولت کردن که باید فرهنگی نه عنوان مجری که مداخله گر در امور داخلی دانشگاه ها و مراکز آموزشی باشد . چونکه در اصل برای سهیم شدن از افزایش 20 برابری بودجه فر هنگی سنگ منافع خود وهم پیالگی هایش را بر سینه زده است. از سوی دیگر برای اینکه جای امثال وی برای قدرت مانور در محیط آموزشی و فرهنگی بیشتر شود. بنابراین خواهان پاک سازی رقیب غیر مکتبی و اصول گرا شده است که همچون خودش و پیروان رهبر لوطی جماران و آخوند متحجر انگلیسی دزد مصباح یزدی نمی باشد . بهمین خاطر برایش هر گز مهم نیست که چرا چندین میلیون دانش آموز قادر به مدرسه رفتن نمی باشند. یا اینکه چرا نه حقوق و مزایای معلمین افزایش نمی یابد ، بلکه گاهی به تعویق می افتد و پراخت نمی گردد. یا اینکه چرا معلمین حق التدریسی استخدام دائم نمی شوند . یا چرا روابط و رفتار با آگاه ترین قشر جامعه یعنی اساتید دگر اندیش و دانشجویان معترض بشدت ضد انسانی و سرکوبگرانه می باشد . زیرا که این قشر آگاه نه تسلیم خرافات و شیادی و عوامفریبی نمی شود ، بلکه فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه می زند . زیرا که مخالف ابزاری کردن دین و خواهان تغییرات دمکراتیک و جدائی دین از حکومت در ایران است.

هوشنگ - بهداد

http://www.kayhannews.ir/890309/2.htm#other200

گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 9 خرداد ماه سال 1389