دروغ نامه ی کیهان شنبه 8 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " پس لرزه هاي آن دو صفحه "

"چگونه پروژه ی هسته ای صلح آمیز است که بیش از دو برابر 1200 کیلیو گرم اورانیوم غنی شده در انبار موجود است ولی نیمی از آن در سیاست وقت کشی بیانیه مشترک 3 جانبه هسته ای روشده است؟"

طبق ادعا و تحلیل قلم بر دست یادداشت روز نویس که ازتهدید کردن آمریکائیان به ضعف و نا توانی ناشی از عدم عملی کردن وعده های خود کرده که گفته شده دو ماه است که اینان امروز و فردا می کنند که گویا یک قدمی تحریم کردن می باشند ولی نتوانسته اند حتی یک گام در این مورد بر دارند . به خصوص اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس مدعی شده است که دو هفته از انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای درتهران گذشته است و آمریکائیان بر خلاف اینکه وانمود می کنند هیچ اتفاقی نیفتاده و تغییری به وجود نیامده است اما در عمل هم هیچگونه اقدامی هم نتوانسته اند پیرامون تحریم ها بر انجام دهنند . البته قلم بر دست یادداشت روز نویس عمداً خود را به فراموشی زده است که طرح حرکت سیاسی تبلیغاتی سازشکارانه ی پشت پرده که ویزا برای 3 مادر آمریکائی صادر شد و آنان را به ایران دعوت شدند تا با فرزندان متهم به جاسوس سیا در هتل استقلال تهران دیدار داشته باشند . صد البته که هزینه ی این زد و بند پشت پرده اجرای حکم اعدام 5 زندانیان سیاسی از جمله یک زن بود و در ادامه حکم اعدام برای 6 متهم قربانی دیگر نیز صادر شد که جرم شان سفربه بغداد و دیدار با فرزندان شان در کمپ اشرف در سال های گذشته بوده است . از سوی دیگر سیاست شکست خورده و لو رفته گروگان گیری برای پیشبرد اهداف خاص به ویژه پیرامون صدور و یزا و ملاقات با فرزندان زندانی 3 مادر آمریکائی که اخیراً شوی آن پس از انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای در تهران اجرا شد آنگونه اثر واکنش منفی داشته است که موجب بلند شدن صدای اعتراضی آخوند احمد جنتی شده است . زیرا که وی انتقاد کرده است کسانی در دولت قرار گرفته و سیاست نزدیکی و دوستی با آمریکا را تبلیغ و دنبال می کنند که مکتبی و انقلابی نمی باشند و جای نیروهای مؤمن انقلابی را اشغال کرده اند. بهرحال از ناکامی آمریکا پس از انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای چنین گزارش داده شده است :

" آمريكايي ها بيشتر از دوماه است مي گويند يك قدم بيشتر تا تحريم ايران در شوراي امنيت باقي نمانده است ولي قادر به برداشتن آن يك قدم نيستند. اين بيانيه باعث شده هزينه اي كه آمريكا بايد براي برداشتن آن قدم بپردازد بسيار فراتر از آن بود كه كاخ سفيد ابتدا تصور مي كرد و درست به همين دليل است كه آمريكايي ها وادار شده اند درباره اقدامات خود عليه ايران به «محاسبه مجدد» بپردازند."

ناگفته نماند که سناریوی بحران سازی برای پاسخ به بحران های دیگر دادن و اذهان عمومی را منحرف کردن موضوع نوظهور و نا شناخته شده ای نمی باشد . زیرا گذشته از اینکه این رژیم جنگ افروز عوامفریب بحران زا و بحران زی با بحران قدرت را قبضه کرده و با بحران به بقای ننگین خودش ادامه داده است بلکه خاتمی رئیس جمهور 8 ساله ی مدعیان اصلاح طلب اعتراف کرد که هر 9 روز یک بحران علیه ی دولت وی از سوی رقیب مخالف طراحی و ساماندهی شده . جالب اینکه پس از اینکه رقیب مدعی اصول گرا موفق شد با کودتا رقیب مدعی اصلاح طلب را از صحنه حذف کند و خود قدرت را قبضه و انحصاری نماید دولت مردان جدید اعتراف نمود ه اند که از سوی رقیب مغلوب هر روز توطئه ها و بحران سازی ها علیه ی دولت نامشروع مدعی اصول گرا تدارک دیده می شود. اکنون چون بحران هسته ای حاد و مسئله ی تحریم هم جدی شده است . بنابراین می بایست که شوی توافق نامه ی بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای تهران برنامه ریزی می شد تا بشود در دنباله با آن جنگ روانی تبلیغاتی این چنینی بر پا کرد:

امانت گذاشتن 1200 كيلو مواد در تركيه امتياز بزرگي است، آن هم در حالي كه ايران اكنون چيزي حدود همين مقدار مواد يا بيشتر را در انبار خود ذخيره كرده است؟ واضح است كه پاسخ اين سوال منفي است و به همين دليل هم هست كه ايران نياز به تاكتيكي داشت تا به جهان نشان دهد مشكل واقعي كجاست. تا قبل از امضاي بيانيه تهران وضعيت اينگونه بود كه آمريكايي ها مي گفتند ايران هر پيشنهادي را كه جلوي آن گذاشته مي شود رد مي كند و به همين دليل اساسا گزينه اي جز مجازات باقي نمانده است. باراك اوباما به اين ژست تبليغاتي عادت كرده بود كه بگويد همه تلاشش را براي رسيدن به يك راه حل با ايران كرده ولي اين ايران است كه مايل به حل مسئله نيست. براي مقام هاي ايراني واضح بود كه استفاده از اين ادبيات از جانب آمريكايي ها فقط يك «تاكتيك اجماع سازي» است به همين دليل لازم بود متقابلا تاكتيكي اتخاذ شود تا به جامعه بين المللي نشان دهد كه آمريكايي ها دروغ مي گويند. در واقع بيانيه تهران مجموعه محاسبات آمريكا را به هم ريخت. آمريكايي ها آنقدر از ناتواني ايران در شكل دهي به يك ابتكار جديد در مورد برنامه هسته اي خود مطمئن بودند كه اوباما در نامه خود به لولا و اردوغان -حدود دو ماه پيش- نه فقط اشاره اي به مقدار موادي كه بايد مبادله شود نكرد بلكه مبادله در كشور ثالث را هم پذيرفت. ابتكار تهران اين حباب را يكباره تركاند و اوباما با صحنه اي مواجه شد كه فكرش را نمي كرد"

قلم بردست یادداشت روز نویس ضمن اعتراف کرده است که هدف بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای تهران تلاش مذبوحانه برای ایجاد اختلاف در اجماع عمومی اعضای گروه 5+1 و اعضای شورای امنیت غیر دائم سازمان ملل بوده است که هدف خنثی یا به تأخیر انداختن تحریم های اقتصادی در شورای امنیت سازمان ملل است .همچنین طرح غافل گیرانه علیه ی رقیب مغلوب و جنبش سبز در آستانه ی سال گرد 22 خرداد کودتا گران پاسدار است تا که بتوان مانع از تفاهم فراخوان دادن شان به حضور معترضان ناراضی در چنین روزی شد که هدف دیگر منحرف کردن اذهان عمومی مردم ناراضی ایران مرتبط با بیانیه ی مشترک 2 جانبه ی هسته ای و مرگ فتنه سبزبوده استکه در موردش چنین قلم فرسائی شده است :

"نكته مهم اينجاست. دلايلي هست كه نشان مي دهد فرايند تحريم در هر حال متوقف نمي شد چرا كه اوباما يكي به دلايل مربوط به صحنه داخلي آمريكا و ديگري به اين دليل كه نگران مرگ فتنه سبز در ايران است، به يك قطعنامه جديد نياز داشت. در واقع ايران اين را مي دانست كه بيانيه تهران احتمالا قادر نخواهد بود مسير شوراي امنيت را متوقف كند. مهم فقط اين بود كه معلوم باشد هر كسي كجا ايستاده و اجماع ظاهري كه آمريكايي ها درباره ايران ايجاد كرده بودند فرو بريزد. حالا ديگر روشن است كه هرگونه قطعنامه احتمالي عليه ايران فاقد اجماع خواهد بود و فايده استراتژيك اين موضوع گذشته از اثبات حسن نيت ايران و سوء نيت آمريكا اين است كه قطعنامه بعدي صرف نظر از اينكه چه چيزي داخل آن نوشته اند «اجرايي» نخواهد شد. همه اميد آمريكايي ها در ماه هاي گذشته اين بود كه بتوانند يك قطعنامه سخت عليه ايران را با اجماع تصويب كنند تا مطمئن باشند كه «همه آن را اجرا مي كنند» "

بالاخره قلم بر دست یادداشت روز نویس درپایان یادداشت روز خود بیشتر لو داده است که هدف از انتشار بیانیه ی مشترک سه جانبه ی هسته ای در تهران ادامه ی همان سیاست نخ نما شده افزودن روس ها و چینی ها به گروه 3 است اکنون به شیوه ای دیگر همین سیاست وقت کشی کردن از سوی ترکیه و برزیل دنبال شده است که روضه ی مبسوط پیرامونش خوانده و گریز به صحرای کربلا زده است که بلی حاکمان کودتا گرو مسئولان هسته ای با صدور این بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای نه چیزی را از دست ندادند ، بلکه توانسته اند خیلی چیز ها بدست آورد که برای سال ها برای شان ممکن نبود . بهر حال توضیح سیاست وقت کشی جدید و دستآورد هایش را قلم بر دست یادداشت روز نویس اینگونه تحلیل داده و تشریح نموده است :

"ايران با امضاي بيانيه تهران متحداني جديد مانند تركيه و برزيل براي خود ايجاد كرد كه در حين دفاع از ايران در واقع از خود دفاع مي كنند. علاوه بر اين، با امضاي اين بيانيه بر قدرت چانه زني ديگر كشورهايي هم كه در دل علاقه چنداني به تحريم ايران ندارند و فقط به خاطر امتيازهايي كه از آمريكا گرفته اند وارد اين فرايند شده اند (مانند روسيه و چين) افزوده شده است.حداقلي ترين اتفاقي كه اكنون رخ خواهد داد اين است كه يا آمريكا بايد امتيازهاي بيشتري به اين دو كشور بدهد يا متن پيش نويس را بيشتر از اينكه هست تعديل كند. اگر حرف آمريكايي ها را بپذيريم كه پيش نويس فعلي تحريم ها آبكي است، ديگر معلوم نيست بايد به پيش نويس آينده كه موج بيانيه تهران آن را درنورديده است چه گفت! و نهايتا موقعيت ايران براي چانه زني و نپذيرفتن هرگونه انعطاف جديد اكنون كاملا تحكيم شده است. خلاصه كنيم، ايران در بيانيه تهران چيزي به طرف غربي نداد، اما با همان متن دو صفحه اي خيلي چيزها به دست آورد كه يك جا فراهم كردن آنها شايد تا سال ها ممكن نبود"

در خاتمه اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس که هم قلم وهم لهجه و همکار سرباز جو حسین شریعتمداری است با همه پشتک و وارونه زدن ها و تناقض گوئی ها و استفاده ی از جنگ روانی تبلیغاتی کردن و ژست تهاجم و عقب نشینی اتخاذ کردن ها و پیرامون سیاست جدید وقت کشی جدید کهبا انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای دنبال کرده است تا نشان دهد که هم حربه ای علیه ی به تأخیر انداختن تحریم ها و هم خنثی کردن طرح حمایت از برون مرز از رقیب مرده ی مغلوب دوم خردادی ها در سال گرد 22 خرداد تأکید نموده است . همینطور ادعای عدم عدول از در خواست وین کرده است . خلاصه نتیجه گرفته است که صدور این بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای موجب شده تا که نه هیچگونه امتیاز ی داده نشود ،ولی امتیاز کسب شده است دستآوردش آنچنان است که تا سال های آینده غیر ممکن است. اما آنچه نا خواسته از موضع قدرت نمائی و فرار به جلو ناچار شده لو دهد اهداف پروژه ی هسته ای است که اذهان کرده نه صلح آمیز که نظامی است . زیرا که 1200 کیلو گرم اورانیوم غنی شده 5/3%نه همه ی ازوانیوم غنی شده نیست ، بلکه اعتراف کرده که معادل آن یا بیشتر در انباز موجود است که به وضوح نشان از اهداف غیر صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای از سوی پاسداران کودتا گر است .

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890308/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان شنبه 8 خرداد ماه سال 1389