دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 5 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اين پايان ماجرا نيست! "

"اعترف به موضوع بيكاري که گفته شده مي تواند براي هر كشوري مانند يك سيل ويرانگر عمل كند"

در 31 سال گذشته تا کنون کدام اقدامی انجام شده است که ثروت باد آورده برای با لائی ها و محرومیت و فشار و خفقان و سرکوب و بد بختی برای پائینی ها بهمراه نداشته باشد که اکنون فقط اشاره به شرکت های هرمی شده که چنین دستآوردی داشته است ؟ آنهم به دلیل اینکه تعلق به رقیب مغلوب دوم خردادی ها داشته است که نیروی انتظامی با وزارت بد نام اطلاعات در یک یورش مشترک سراسری تعداد مسئولان 410 شرکت های هرمی را تعطیل و مسئولنش را دستگیرکردند که طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس اکنون خبر از تعطیل شدن این شرکت های هرمی را رله کر ده و مدعی به تباهی و خاک سیاه کشانیده شد نگون بختان فریب خورد گان زیر شاخه ی شرکت های هرمی شده است . البته طلبه پاسدار یادداشت روز نویس طرح ازقلم انداخته که طرح های سرکوب گری روش چماق مبارزه با بی حجابی و عفاف و قاچاقچیان مواد مخدر و اعتیاد و اراذل و اوباش را که با طرح تهاجم تکمیلی شرکت های هرمی مترادف هم دیگرهستند . چونکه هدف تکمیل کردن طرح سرکوب و خفقان و سانسور اجتماعی است که دنبال می شود . برای همین نگفته است که و ضعیت شرکت های دولتی چگونه است و چه میزان بدهکار بانک ها هستند و وام های دریافتی چه شده یا کجا رفته است؟یا اینکه چرا گفته نمی شود میان دولت نامشروع و دست نشانده ی کودتا گران با پاسداران و بسیجیان چه نوع قرار داد هائی منعقد می شود و مبلغ آن چه میزان است؟ یا اینکه برای چه زیر پوشش خصوصی سازی اموال دولتی وملی ، پاسدار لیزه می شود؟ همچنین چرا اگر از مسئولان حکومت یا دولتی سئوال نمی کند حد اقل چرا مطرح نمی کنند که مبلغ 330 میلیارد دلار در آمد فروش نفت در دوره ی نهم کجا رفته و به چه حساب هائی واریز شده است؟ یا چرا پرسش نمی شود چرا قول و ادعای بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان یا مبارزه با مفسدان اقتصادی درست نتیجه معکوس داده است ؟ یعنی اینکه چرا هم روند رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری مهار ناپذیر شده است . هم آلودگی به فساد و رشوه و اختلاس آنچنان رشد کرده است که معاون اول رئیس جمهورمحمد رضا رحیمی پرونده اختلاس میلیارد تومانی دارد؟

مهمتر اینکه چرا گفته نشده است برای چه واردات کالا ها بیش از 3 برابر صادرات شده است و انگل ها و واسطه های اقتصادی واسطه گر صاحب ثروت های نجومی کیستند و اینان روزانه چه میزان به جیب می زنند و صاحب چه ثروت های نجومی باد آورده ای شده اند و رابطه شان با دولت مدعی ساده زیست عاشق خدمت گزاری به مردم ایران چگونه است؟ مگر امکان دارد که چنانچه در رأس حاکمیت فساد و آلودگی وجود نداشته باشد مگر امکان دارد که پائین و بدنه ی نظام به فساد و رشوه و ترویج و رشد آن روی آورد که مثال زده است آلبانی قربانی نفوذ شرکت های هرمی شد؟ به خصوص اینکه مگر اکنون کسی شک دارد که نداند کانون فساد در این رژیم کودتاگر نامشروع غارتگر کجاست؟ یا اینکه نداند که نقش بیت جماران و خامنه ای رهبر لوطی جماران در ترویج فساد و رشوه و تبعیض در دولت و جامعه چیست ؟ اگر غیر از این است چگونه فر زند یک آخوند 2 زاری منبری ولی فقیه شده بنام مجتبی خامنه ای یک قلم یک حساب ی بانکی مسدود شده اش در بانک دولت فخیمه در لندن رقم یک میلیارد و 600 میلیون دلار می باشد که هرگز گفته نمی شود این مبلغ از کجا بدست آمده بود.؟ لابد جواب ارثیه ی پدری یا مادری اش بوده که به وی رسیده است؟ آخر رطب خورده ی کی تواند منع رطب کند؟ بگذریم گزارش طلبه پاسدار از تهاجم مشترک غافل گیر کننده ی نیروی انتظامی و وزارت بد نام اطلاعات به شرکت های هرمی چنین است :

هفته گذشته بخش اعظم دفاتر شركت هاي هرمي طي عمليات ضربتي و غافلگيرانه وزارت اطلاعات و ماموران ناجا تعطيل شد. ورود پديده شوم شركت هاي هرمي به حدود يك دهه پيش برمي گردد. در اين ماجرا افراد و خانواده هاي بسياري درگير يك فريب بزرگ شدند، فريبي كه براي بالادستي ها ثروت باد آورده و براي زيرشاخه هاي نگون بخت، تباهي و «خاك سياه» به همراه آورد.جالب است بدانيد شركت هاي هرمي باعث سقوط دولت ها نيز شده است. آلباني يك بار طعم اين سقوط را چشيده و در دام عنكبوتي آن گرفتار آمده است. كشور كلمبيا هم از اين موضوع بي بهره نماند. سال 1987 طي 5 سال، شركت هاي هرمي بالغ بر 200 ميليون دلار از مردم اين كشور كلاهبرداري كردند. در ايران نيز حدود 10 سال پيش كوئست ها فعاليت مخرب خود را آغاز كردند. در مرحله اول شركت هاي هرمي با وعده پولدار شدن بي دردسر و سريع افراد از طريق خريد و فروش كارتهاي عضويت، وارد كار شدند...برخورد انتظامي با اين پديده مخرب و به معناي واقعي كلمه «خانمان برانداز» از ضرورتهاي اجتناب ناپذيري بود كه شايد انتظار مي رفت مدتها پيش از اين جامه عمل به خود مي پوشيد. عمليات گسترده ماموران امنيتي و ناجا در شناسايي و انهدام 410 دفتر فعاليتهاي هرمي، گام مهم و ضربه مهلكي بود كه بر پيكره اين اختاپوس وارد شد. اما در كنار برخورد انتظامي بايد علت بروز و شيوع دامنه دار چنين پديده اي را در جامعه مورد آسيب شناسي و مطالعه جدي قرار داد. طي خبري كه روز گذشته روزنامه ها و خبرگزاريها به نقل از مقامات مسئول آوردند؛ از جمعيت 2 ميليون و سيصد هزار نفري عضو شركت هاي هرمي در دنيا، 1 ميليون و دويست هزار نفر آن ايراني هستند! آيا اين خبر يك هشدار جدي براي مسئولان امنيت اجتماعي و اخلاقي جامعه نيست؟ آيا ماهيت فعاليت هرمي ها صرفاً اقتصادي است و مسئولين فرهنگي كشور وظيفه اي در برخورد با اين معضل ندارند؟ قطعاً پاسخ مسئولان امر در قبال اين سوالات مثبت است، اما اگر كاري صورت گرفته -كه نگرفته!- پس چرا حدود نيمي از جمعيت جهاني عضو كوئست ها، ايراني هستند؟

همچون توطئه ی طراحی شده ی خفقان مبارزه با بی حجابی و عفاف و قاچاقچیان مواد مخدر که ترکش اتهامی اش به دانشجویان دانشگاه اصابت کرده است . اکنون نیز مبارزه با شرکت های هرمی ادامه ی طرح های زنجیره ای سر کوب و خفقان اجتماعی می باشد که اکنون به دانشگاه و دانشجویان هم درگیرش شده اند . زیرا که خطر فضای انفجاری جامعه بس بالاست چون ماه خرداده است و زمان زیادی هم به 22 خرداد سالگرد کودتای تقلباتی پاسداران نمانده است .به ویژه اینکه دانشجویان پیشآهنگ مبارزه با ارتجاع و کودا گرا ن نامشروع حاکم هستند . بنابراین می بایست که عامل پیدایش و رشدشرکت های هرمی این چنین به دانشگاه ها و دانشجویان ربط داده شود:

"اكثر اعضاء اصلي و سرشاخه هاي اوليه شركت هاي هرمي را اتفاقا دانشجويان و افراد تحصيلكرده جامعه تشكيل مي دهند. يكي از دانشجويان دانشگاه تهران در اين باره مي گويد: «سال 83 و 84 ساكن كوي دانشگاه بودم. ساختمان شماره 3 كه در آن زمان ساختمان نخبگان دانشگاه تهران به شمار مي آمد، مركز فعاليت هاي هرمي شده بود. آنان از اتاق هاي اين ساختمان براي پرزنت كردن ساير دانشجويان و حتي افرادي بيرون از دانشگاه، استفاده مي كردند.» شايد اگر مسئولان وقت آن زمان اقدام مناسبي مي كردند شاهد آن همه افت تحصيلي طي آن سال ها نبوديم و شايد جلوي ريشه دواندن شركت هاي هرمي گرفته مي شد. چرا كه همين افراد بعد از آن كه پولي بدست مي آوردند از خوابگاه خارج شده و با اجاره دفتر و محل كار به توسعه فعاليت هاي خود مشغول مي شدند"

چرا گفته نشده است که آخوند های حکومتی و آقازاده های شان کیستند و اینان چگونه زندگی می کنند؟وضعیت و اضاع احوال آخوند های حکومتی و شرکای شان در 31 سال پیش چگونه بود و اکنون چگونه است ؟ بنابراین اندیشه ی ناپاک یکشبه پول دار شدن که اشاره شده است محصول این رژیم عوامفریب دین فروش غارتگر جنگ افروزخرافاتی می باشد . چونکه از رأس تا ذیل نظام آلوده به فساد و رشوه وتبعیض است. بنابراین طبق اعتراقی که طلبه پاسدارقلم بر دست کرده است اینگونه جامعه را حاکمان با اندیشه ناپاک ثروت وقدرت طلبی خودشان آلوده کرده اند"

"انديشه ناپاك «پولدار شدن هاي يك شبه و بدون زحمت»!متاسفانه به عنوان يك خرده فرهنگ نزد بسياري از ما وجود دارد و تحصيلكرده و بيسواد نمي شناسد. تمايل جوانان به پشت ميزنشيني، مدرك گرايي مفرط در جامعه، رفاه زدگي و تجمل گرايي يكي از مهمترين دلايل گرايش دختران و پسران جواني است كه تعبير روياهاي خود را به دست زالوهاي كوئستي سپرده اند"

جالب است که طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز با وجود اینکه تلاش کرده است که رشد شرکت های هرمی را محصول دوران مدعی اصلاح طلبان معرفی کند . ولی در پایان دچار تناقض گوئی شده است . زیرا که عامل جذب مردم به خصوص جوانان به این شرکت های هرمی و رشدشان را اعتراف کرده است که بیکاری جوانان است که آن را تهدید خطر ناک بنیان کن نامیده است که در مان آن این چنین با هجوم و سرکوب مشترک دو ارگان سرکوب گر نیروی انتظامی و وزارت بد نام اطلاعات پایان کار ندانسته است:

"از سوي ديگر بيكاري و عدم وجود فرصت هاي شغلي براي جوانان نيز عامل مهمي براي تمايل آنان نسبت به اينگونه فعاليت هاست. رشد مالي و سامان گرفتن يكي از نيازهاي جدي جوانان است. دولتمردان براي آن كه بتوانند در اين باره مصونيت لازم را در جامعه ايجاد نمايند، بايد دست به تغييرات جدي زده و براي اشتغال جوانان چاره اي بينديشند. بيكاري موضوعي است كه مي تواند براي هر كشوري مانند يك سيل ويرانگر عمل كند، اما درمان هاي مقطعي و سياست هاي بعضا متناقض باعث شده تا جوانان بيكار و جوياي نام و نان، پايشان را روي هر پله پوسيده و لغزنده نردباني كه تصور مي كنند آنان را به آرزوهايشان مي رساند، بگذارند.برخورد هفته گذشته نيروهاي امنيتي و انتظامي بسيار بجا و لازم بود اما اين پايان ماجرا نيست و بايد هوشيار بود حكايت شركت هاي هرمي، به يك داستان دنباله دار تبديل نشود. آنها بعيد نيست با تغيير روش ها و خلق شگردهاي جديد درپي بازگشت نباشند. تا زماني كه كار فرهنگي صورت نگرفته و جامعه- خصوصا جوان- ما نسبت به اين قبيل وعده وعيدهاي فريبنده واكسينه نشود و آگاهي هاي لازم را پيدا نكند و تا وقتي كه با برهم زنندگان امنيت رواني و اجتماعي با قاطعيت و بدون كمترين ملاحظه برخورد نشود بايد نگران بود كه مبادا باز هم جامعه مستعد پذيرش كوئست ها در شكل و شمايل جديد و شگردهاي ديگري شود"

در خاتمه اینکه طرح های باز سازی و فعال شده ی زنجیره ای سر کوبگرانه ی اخیر که برخی همچون مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و اعتیاد است که سابقه ی 31 ساله دارد. بعضی دیگرهمچون طرح مبارزه با بی حجابی و عفاف و اراذل و اوباش است که اینهم تاریخچه ی 3 دهه دارد که با شعار روسری یا توسری شروع شد . بالاخره اینکه طرح دیگر مبارزه با شرکت های هرمی است که گفته شده است پیشینه ی مبارزه با این طرح بیش از 10 ساله است . البته طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون آنکه بگوید که اشکال کجابوده است که در این مدت اجرای این طرح ها همه با شکست مواجه شده است ؟ مهمتر اینکه توضیح دهد که چرا آزمون طرح های آزمون و شکست خورده بازهم بطور همزمان با هم شروع شده اند؟ بعلاوه چرا در این مقطع حساس بحرانی خرداد ماه این طرح های سرکوبگانه دردستور کار قرار گرفته اند؟ همچنین چرا اکنون که طلبه پاسدار یادداشت روز نا پر هیزی کرده و مجبور به اعتراف شده که و اقرار نموده ا ست که عامل بیکاری موجب جذب و گرایش بسوی شرکت های هرمی می باشد . از سوی دیگر تأکید کرده است که بيكاري موضوعي است كه مي تواند براي هر كشوري مانند يك سيل ويرانگر عمل كند . سئوال است که چگونه است نه اینکه حاکمان و دولت مردان در 31 سال گذشته هیچ اقدامی برای رفع معضل بیکاری نکرده اند طوریکه ایران جزو رتبه دار های فرار مغز ها از کشور می باشد؟ بدتراینکه برای چه پاسدار گماشته احمدی نژاد اخیراً پیشهاد رشد جمعیت کشور را داده است؟ بهر حال با اینگونه اعترافات و تناقض گوئی که شده کاملاً مشخص است که اجرای دوباره این طرح ها ی آزمون و شکست خورده ناشی از وحشت حاکمان کودتا گر از فضای انفجاری جامعه است . به خصوص اینکه ماه خرداد و 22 خرداد سالگرد کودتای تقلباتی پاسداران در پیش است و احتمال حضور اعتراضی مردم خشمگین و ناراضی در چنین روزی این وحشت را مضاعف نموده است. مشروط بر اینکه با وجود ولی فقیه در رأس نظامی از بالا تا پائین و در همه سطوح آن ذیل آلوده به فساد و رشوه و تبعیض است. هیچگونه چشم انداز امیدی به بهبود شرایط به نفع مردم و کشور نه اینکه وجود ندارد ، بلکه هر چه زمان سپری می شود اوضاع بد تر از گذشته می شود. راه علاج تلاش و مبارزه همگانی برای تغییرات دمکراتیک است.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890305/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 5 خرداد ماه سال 1389