گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 2 خرداد ماه - 89

سفارش (گفت و شنود)

بازگو کرده حین مذاکره به وی کرد یک سفارشی

دوستش پرسیده بودسفارش وی بود چه فرمایشی؟

یارو گفت روزی بیرون اتاق جلسه اش من بودم مأمور

سیاستمدار معروف تامرادیدگفت برو گمشو مرتیکه یبشعور

گفت: گروهك موسوم به ملي مذهبي به طور مشروط از بيانيه هسته اي تهران حمايت كرده است!
گفتم: مرد حسابي! اين حيوونكي ها نه سر پيازند و نه ته پياز. آخه مورچه خودش چي هست كه كله پاچه اش باشه؟!
گفت: ملي مذهبي كه هستند!
گفتم: اگر ملي بودند كه در دوران جنگ براي اداره استخبارات ارتش صدام جاسوسي نمي كردند و اگر مذهبي بودند كه با اسرائيل فالوده نمي خوردند!
گفت: ولي خودشون ادعا مي كنند كه نقش مأثري در مسائل كشور دارند!
گفتم: يارو مي گفت من با يكي از سياستمداران برجسته مذاكره و او به من سفارش مهمي كرده است. پرسيدند چه سفارشي؟! گفت؛ يك روز بيرون اتاق جلسه ايستاده بودم كه آن سياستمدار معروف مرا ديد و با دو لب خودش به من گفت؛ برو گمشو مرتيكه! ديگه اينجا پيدات نشه

گفت : سربازجو حسین شریعتمداری کرده است حکایت

گفته گروه ملی مذهبی ها از بیانیه 3جانبه کرده حمایت

افزوده مورچه چیست تا که کله و پاچه اش چه باشد؟

نه سرپیاز ،نه پیازاست ، مهم نیست تا چه گفته باشد

سپس سر بازجو پاسدار بادانداخته در گلو وغبغبی

مدعی شده که ا ینان نه ملی اند و نه مذهبی

گفته اینان درجنگ ضدملی و ضد میهنی خانمانسوز

با استخبارات عراق شدند،علیه خمینی جنگ افروز

گر مذهبی بودندهرگز با اسرائیل نمی خورند فالوده

تا حالگیری کنند رهبر در پای منقلش نباشد آسوده

گفتم : مگراین بیانیه وقت کشی نخورده شکست؟

مگراز سر ناچاری نبوده بیانیه و برای عبور از بن بست؟

چرا از ترفند رژیم ضد بشری نامشروع عامل جنایت

حمایت کرده از سوی جریان متهم شده به خیانت

گفت : این ادا و اطوار ها با شکلک های کمدی

حمایت کردن از نمایش دلقک دست آموز احمدی

شده است مثل خود مهم فرض کردن آن یارو

عقده ای بود و وارونه گو مثل حسین سربازجو

برای اینکه خود ش سر کار گذارد و کند مسخره

به دوستش گفت باسیاستمدار مهمی کرده مذاکره

بازگو کرده حین مذاکره به وی کرد یک سفارشی

دوستش پرسیده بودسفارش وی بود چه فرمایشی؟

یارو گفت روزی بیرون اتاق جلسه اش من بودم مأمور

سیاستمدار معروف تامرادیدگفت برو گمشو مرتیکه یبشعور

!