دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 17 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " سندي براي تحقق آرمان هاي انقلاب "
"الگوی پیشرفت علم و دانش و عدالت ولی وقیح ادامه ی همان سناریوی ابزاری برای حذف کامل رقیب و انحصاری کردن قبضه ی قدرت و انباشت ثروت می باشد که همچون سابق درست نتیجه ی وارونه و معکوس بهمراه خواهد داشت "
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " سندي براي تحقق آرمان هاي انقلاب "
"الگوی پیشرفت علم و دانش و عدالت ولی وقیح ادامه ی همان سناریوی ابزاری برای حذف کامل رقیب و انحصاری کردن قبضه ی قدرت و انباشت ثروت می باشد که همچون سابق درست نتیجه ی وارونه و معکوس بهمراه خواهد داشت "
چه کسی گفته یا چگونه ثابت شده است که ولی وقیح بیش از بقیه می فهمد ودانش وعلم دارد که می بایست بالاترازقانون اساسی قرار گیرد و هرچه وی روضه خوانی می کند. یا در حقیقت آنچه به وی در پشت پرده دیکته می شود که باید نشخوارش کند . می بایست الگو برای همه ی مسئولین نهاد ها واقع شود . آنهم در شرایطی که طلبه پاسدار اعتراف کرده است که پس از 32 سال که از عمر ننگین رژیم ضد بشری سپری شده است .هنوز در این رژیم ضد بشری برنامه ريزي که به الگوي توسعه مربوط مي شود طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب عمدتا غيربومي، ليبراليستي و مبتني بر مكاتب سرمايه داري بوده است؟ البته طلبه پاسدار یا دداشت روز نویس از قلم انداخته است تا که یادآوری کند که برای همین بود که پاسدار گماشته احمدی نژادسازمان مدیریت برنامه ریزی و بودجه بندی را منحل کرد که در کشور از تاریخچه ی بیش از 60 ساله بر خور دار بود . زیرا که الگوی غربی و لیبرالیسم بود و مانع از دزدی های کلان و دست برد زدن به خزانه ی دولت بصورت ارقام نجومی میلیاردی می شد . زیرا که هدف انحلال این سازمان برای این بود که الگوی بر نامه ریزی همچون دانش هسته ای بومی هسته ای مکتبی - اسلامی شود و این پاسدار گماشته بتواند همچون احاطه شده در نور با چاشنی عدالت در سازمان ملل به بند گان جهان در سراسر صادرش نماید . تا شرایط برای جایگزینی الگوی ولی و قیح فراهم شود . آخر کیست که نداند آخوند های حکومتی و پاسداران و شرکای شان همراه با آقازاده های شان چگونه در 32 سال گذشته به موازات جنایات و خیاناتی که مرتکب شده اند دست به چپاول غارتگری زده اند و صاحب ثروت های باد آورده ی نجومی شده اند ؟ یا اینکه چگونه جنگ قدرت و ثروت و حذف رقیب و انحصاری کردن قدرت در بستر و مکمل برای انباشت هر چه بیشتر ثروت بوده است که همچنان ادامه دارد . تا آنجائیکه یک قلم مبلغ بیش از 2 میلیارد دلار حساب بانکی مجتبی خامنه ای در لندن مسدود شد . یا اینکه هنوز پاسدار گماشته احمدی نژاد بدون پاسخگوئی که مبلغ 330 میلیارد دلار در آمد فروش نفت در 4 ساله ی دولت نهم را چه کرد ؟ بد تر اینکه حاضر نیست تا که جواب دهد برای چه مبلغ یک میلیارد دلار فروش نفت واریز نشده به خزانه ی دولت را بالا کشید؟ حال داستان 350 میلیارد تومان اختلاس زمان شهر دار تهران بودن پاسدار گماشته احمدی نژاد که جای خود دارد . چونکه پیوند با پرونده ی اختلاس گری میلیاردی معاون اول وی محمد رضا رحیمی خورده است که دستگاه آلوده به رشوه و فساد و تبعیض قضائیه جرأت پیگیری این پرونده های اختلاس گری را ندارد . برای اینکه وظیفه و مأموریت این نهاد فاسد آلوده و دست آموز ولی وقیح پیگیری آفتابه دزدان و صدور احکام اعدام و دار و قطع اندام محرومان و تهی دستان و قربانیان رژیم ضد بشری می باشد تا که با پیشمرگه کردن این قربانیان حاشیه ی امن برای کلان دزدان خودی به وجود آید که یک قلم اسامی 44 اینگونه مفسدان کلان دزد و غارتگران بیت المال می باشد که از سوی عباس پالیز دار در دانشگاه بوعلی سینا همدان فاش شد . ولی خودش بازداشت و قربانی روشنگری اش شد . اما طلبه پاسدار وارونه گوی با آویزان شدن به گفته ی ولی وقیح که عامل اصلی فساد در کشور می باشد با وقاحت تمام اینگونه ادعای الگوی جدید بر نامه ریز ی علم ودانش و توسعه و عدالت خدا محور ونه دنیا پرور مکتبی – اسلامی – ایرانی کرده که کاملاً مخالف بر نامه ریزی غرب و سکولاریزم برای دهه ی چهارم رژیم ضد بشری است :
"اين الگو بايد مستلزم رشد و بالندگي انسانها بر مدار حق و عدالت و دستيابي به جامعه اي متكي بر ارزشهاي اسلامي و انقلابي و تحقق شاخص هاي عدالت اجتماعي و اقتصادي باشد تا مبناي تهيه برنامه ششم توسعه و برنامه هاي بعدي قرار گيرد.4 عرصه فكر، علم، زندگي و معنويت را براي طراحي الگوي پيشرفت ترسيم و بر انعطاف راهبردهاي آن و ثبات اهداف تعريف شده، تاكيد كردند.واقعيت آن است كه يكي از مشكلات اساسي ما در نظام برنامه ريزي به الگوي توسعه مربوط مي شود كه طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب عمدتا غيربومي، ليبراليستي و مبتني بر مكاتب سرمايه داري بوده است. همچنين در انقلابي كه «انقلاب فرهنگي قرن» نام گرفته، بسياري از آرمانهاي بزرگي كه در شريعت اسلام و به تبع آن در فرمايشات امام راحل(ره) و رهبري معظم انقلاب آمده در حد كلان و سطح آرماني خود متوقف شده و هيچگاه تبديل به اهداف عيني و عملياتي نشده اند، لذا در نظام برنامه ريزي و تصميم گيري نيز به عنوان يك شاخص مدنظر قرار نگرفته اند. تجربه 3 دهه مديريت در كشور نشان مي دهد كه نياز ما به اين الگو يك نياز جدي و ضروري است. آنچه تا به حال محوريت داشته برگرفته از مدل غربي توسعه بوده و حال ما نيازمند طراحي يك الگوي پيشرفت، مبتني بر باورها و ارزشهاي اسلامي و ايراني خودمان هستيم. سطح معرفت شناسي ما و نگاهمان به انسان در فرهنگ اسلامي- ايراني تفاوتهاي جدي با فرهنگ غربي دارد. نگاه صرفا مادي به انسان در اومانيسم غربي باعث شده كه آنها فقط به فكر توسعه زندگي دنيايي و مادي جوامع بشري باشند و نگاهي كاملا يك سويه را شاخص فكر و عمل خود قرار دهند. حال آنكه در نگاه اسلامي و فرهنگ ايراني، الگوي مناسب الگوي پيشرفت همه جانبه در ابعاد مادي و معنوي زندگي انسانهاست. مدل غربي توسعه، انسان را حريص پرورش مي دهد و او را وادار مي كند تا براي رسيدن به منافع و كسب ماديات بيشتر، از هر راهي تلاش كند. اما اسلام با اين مدل مخالف است و از نگاه «الدنيا مزرعه الآخره» زندگي دنيايي انسان را خدامحور و معطوف به زندگي جاودانه آخرت تعريف مي نمايد.ريشه اختلافات ما با غرب در نگاه هستي شناسانه ماست. بنابراين بعد از انقلاب اسلامي و خدامحور خميني كبير(ره)، مدلهاي غربي و ليبراليستي، عليرغم آنكه در تدوين طرحها و برنامه ها، خواسته و ناخواسته ملاك و شاخص قرار گرفت، هيچگاه پاسخگوي نيازهاي اساسي ما نبود.حضرت آيت الله خامنه اي به اين مساله مهم اشارات راهگشايي داشته اند. معظم له توجه به مساله «توحيد» را در تدوين اين الگو ضروري دانسته و مي فرمايند؛ اگر توحيد، اعتقاد به خدا و التزام به اين اعتقاد، به بدنه زندگي بشر بسط داده شود، مشكلات جامعه بشري حل و راه پيشرفت حقيقي گشوده خواهد شد.به همين دليل رهبرانقلاب از واژه «پيشرفت» به جاي «توسعه» استفاده كردند. محور اصلي در توسعه بعد مادي زندگي انسان است. توسعه مانند پرنده اي است كه فقط يك بال دارد. قادر به پرواز نيست و يا آنكه به هدف غايي و نهايي هرگز نخواهد رسيد. اما بال ديگر، ابعاد معنوي زندگي بشري است كه در كنار ماديات دنيايي 2 بال پرنده پيشرفت را شكل داده و انسان را به اوج آسمان رستگاري مي رساند"
در خاتمه اینکه اینگونه شامورتی بازی ولی وقیح و اعوان و انصار و پادو وجارچیانش از الگوی جدید ادامه ی جنگ قدرت و ثروت و طرح کودتا برای حذف رقیب مغلوب است . البته اکنون هدف مهم دیگر تلاش و توطئه برای بی اختیار و حذف رفسنجانی از مجمع مصلحت نظام و مجمع خبر گان آخوندی می باشد . زیرا که مسئله طرح های اقتصادی و توسعه مربوط به بر نامه ی چشم انداز 20 ساله است که معمولاً در مجمع مصلحت نظام پیگیری می شود . ولی اکنون برای بی ارزش کردن جایگاه مجمع مصلحت نظام و زدن زیرآب رفسنجانی این توطئه طراحی شده است و مسئولیت بر نامه ریزی چشم انداز ها و افق آینده به ولی وقیح محول شده است برای همین بود که پس از نطق الگوی جدید ولی وقیح ار گان تبلیغاتی خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس مسدئولیت تبلیغاتی اش را عهده دار شد و بطور سیستماتیک و زنجیره ای حلوا حلوایش نمود . اکنون نوبت اجرای مأموریت سایر پادو ها و جار چیان برای جا انداختن و تبلیغ کردنش رسیده است . لذا نه هدف پیشرفت نیست که پاسدار طلبه قلم بر دست آن را جای توسعه قالب کرده تا رنگ لعاب مکتبی – اسلامی به آن زده باشد. نا گفته نماند که تا کنون هر گونه پیام و نامه ی حکومتی و منشور و الگو ولی وقیح که ارائه شده است . درست نتیجه ی وارونه و معکوس در بر داشته است . بطور مثال نامیدن سال عدالت به نام علی و یا صدور منشور 8 ماده ای مبارزه با فقر و بیکاری و رشوه و تبعیض و دوری جستن از انباشت ثروت و روش زندگی اشرافی و اصراف گری و یا پیام نو آوری و شکوفائی اقتصادی و اکنون الگوی پیشرفت علم و دانش و عدالت که داده شده است . ادامه ی همان سناریوی ابزاری برای حذف کامل رقیب و انحصاری کردن قبضه ی قدرت و انباشت ثروت می باشد و شرایط نه اینکه به نفع محرومان و منافع ملی کشور نمی باشد ، بلکه همانگونه که گفته شد درست نتیجه ی وارونه و معکوس بهمراه خواهد داشت .
"اين الگو بايد مستلزم رشد و بالندگي انسانها بر مدار حق و عدالت و دستيابي به جامعه اي متكي بر ارزشهاي اسلامي و انقلابي و تحقق شاخص هاي عدالت اجتماعي و اقتصادي باشد تا مبناي تهيه برنامه ششم توسعه و برنامه هاي بعدي قرار گيرد.4 عرصه فكر، علم، زندگي و معنويت را براي طراحي الگوي پيشرفت ترسيم و بر انعطاف راهبردهاي آن و ثبات اهداف تعريف شده، تاكيد كردند.واقعيت آن است كه يكي از مشكلات اساسي ما در نظام برنامه ريزي به الگوي توسعه مربوط مي شود كه طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب عمدتا غيربومي، ليبراليستي و مبتني بر مكاتب سرمايه داري بوده است. همچنين در انقلابي كه «انقلاب فرهنگي قرن» نام گرفته، بسياري از آرمانهاي بزرگي كه در شريعت اسلام و به تبع آن در فرمايشات امام راحل(ره) و رهبري معظم انقلاب آمده در حد كلان و سطح آرماني خود متوقف شده و هيچگاه تبديل به اهداف عيني و عملياتي نشده اند، لذا در نظام برنامه ريزي و تصميم گيري نيز به عنوان يك شاخص مدنظر قرار نگرفته اند. تجربه 3 دهه مديريت در كشور نشان مي دهد كه نياز ما به اين الگو يك نياز جدي و ضروري است. آنچه تا به حال محوريت داشته برگرفته از مدل غربي توسعه بوده و حال ما نيازمند طراحي يك الگوي پيشرفت، مبتني بر باورها و ارزشهاي اسلامي و ايراني خودمان هستيم. سطح معرفت شناسي ما و نگاهمان به انسان در فرهنگ اسلامي- ايراني تفاوتهاي جدي با فرهنگ غربي دارد. نگاه صرفا مادي به انسان در اومانيسم غربي باعث شده كه آنها فقط به فكر توسعه زندگي دنيايي و مادي جوامع بشري باشند و نگاهي كاملا يك سويه را شاخص فكر و عمل خود قرار دهند. حال آنكه در نگاه اسلامي و فرهنگ ايراني، الگوي مناسب الگوي پيشرفت همه جانبه در ابعاد مادي و معنوي زندگي انسانهاست. مدل غربي توسعه، انسان را حريص پرورش مي دهد و او را وادار مي كند تا براي رسيدن به منافع و كسب ماديات بيشتر، از هر راهي تلاش كند. اما اسلام با اين مدل مخالف است و از نگاه «الدنيا مزرعه الآخره» زندگي دنيايي انسان را خدامحور و معطوف به زندگي جاودانه آخرت تعريف مي نمايد.ريشه اختلافات ما با غرب در نگاه هستي شناسانه ماست. بنابراين بعد از انقلاب اسلامي و خدامحور خميني كبير(ره)، مدلهاي غربي و ليبراليستي، عليرغم آنكه در تدوين طرحها و برنامه ها، خواسته و ناخواسته ملاك و شاخص قرار گرفت، هيچگاه پاسخگوي نيازهاي اساسي ما نبود.حضرت آيت الله خامنه اي به اين مساله مهم اشارات راهگشايي داشته اند. معظم له توجه به مساله «توحيد» را در تدوين اين الگو ضروري دانسته و مي فرمايند؛ اگر توحيد، اعتقاد به خدا و التزام به اين اعتقاد، به بدنه زندگي بشر بسط داده شود، مشكلات جامعه بشري حل و راه پيشرفت حقيقي گشوده خواهد شد.به همين دليل رهبرانقلاب از واژه «پيشرفت» به جاي «توسعه» استفاده كردند. محور اصلي در توسعه بعد مادي زندگي انسان است. توسعه مانند پرنده اي است كه فقط يك بال دارد. قادر به پرواز نيست و يا آنكه به هدف غايي و نهايي هرگز نخواهد رسيد. اما بال ديگر، ابعاد معنوي زندگي بشري است كه در كنار ماديات دنيايي 2 بال پرنده پيشرفت را شكل داده و انسان را به اوج آسمان رستگاري مي رساند"
در خاتمه اینکه اینگونه شامورتی بازی ولی وقیح و اعوان و انصار و پادو وجارچیانش از الگوی جدید ادامه ی جنگ قدرت و ثروت و طرح کودتا برای حذف رقیب مغلوب است . البته اکنون هدف مهم دیگر تلاش و توطئه برای بی اختیار و حذف رفسنجانی از مجمع مصلحت نظام و مجمع خبر گان آخوندی می باشد . زیرا که مسئله طرح های اقتصادی و توسعه مربوط به بر نامه ی چشم انداز 20 ساله است که معمولاً در مجمع مصلحت نظام پیگیری می شود . ولی اکنون برای بی ارزش کردن جایگاه مجمع مصلحت نظام و زدن زیرآب رفسنجانی این توطئه طراحی شده است و مسئولیت بر نامه ریزی چشم انداز ها و افق آینده به ولی وقیح محول شده است برای همین بود که پس از نطق الگوی جدید ولی وقیح ار گان تبلیغاتی خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس مسدئولیت تبلیغاتی اش را عهده دار شد و بطور سیستماتیک و زنجیره ای حلوا حلوایش نمود . اکنون نوبت اجرای مأموریت سایر پادو ها و جار چیان برای جا انداختن و تبلیغ کردنش رسیده است . لذا نه هدف پیشرفت نیست که پاسدار طلبه قلم بر دست آن را جای توسعه قالب کرده تا رنگ لعاب مکتبی – اسلامی به آن زده باشد. نا گفته نماند که تا کنون هر گونه پیام و نامه ی حکومتی و منشور و الگو ولی وقیح که ارائه شده است . درست نتیجه ی وارونه و معکوس در بر داشته است . بطور مثال نامیدن سال عدالت به نام علی و یا صدور منشور 8 ماده ای مبارزه با فقر و بیکاری و رشوه و تبعیض و دوری جستن از انباشت ثروت و روش زندگی اشرافی و اصراف گری و یا پیام نو آوری و شکوفائی اقتصادی و اکنون الگوی پیشرفت علم و دانش و عدالت که داده شده است . ادامه ی همان سناریوی ابزاری برای حذف کامل رقیب و انحصاری کردن قبضه ی قدرت و انباشت ثروت می باشد و شرایط نه اینکه به نفع محرومان و منافع ملی کشور نمی باشد ، بلکه همانگونه که گفته شد درست نتیجه ی وارونه و معکوس بهمراه خواهد داشت .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890917/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 17 آذر ماه سال 1389
سندي براي تحقق آرمان هاي انقلاب (يادداشت روز
http://www.kayhannews.ir/890917/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 17 آذر ماه سال 1389
سندي براي تحقق آرمان هاي انقلاب (يادداشت روز