روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 1 دی ماه سال 1389
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " بحران در اركان سياسي آمريكا"
"انگاری در رژیم ضد بشری هیچ خبر و اثری از بحران های گوناگون درونی و بیرونی نمی باشد و رژیم ضد بشری در منطقه و جهان منزوی نیست که سرمقاله نویس پیرامون بحران ها در آمریکا کالبد شکافی نموده وهشدار از شرایط خطری بودن فضای بحران سیاسی و اقتصادی در آمریکا داده است؟ "
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " بحران در اركان سياسي آمريكا"
"انگاری در رژیم ضد بشری هیچ خبر و اثری از بحران های گوناگون درونی و بیرونی نمی باشد و رژیم ضد بشری در منطقه و جهان منزوی نیست که سرمقاله نویس پیرامون بحران ها در آمریکا کالبد شکافی نموده وهشدار از شرایط خطری بودن فضای بحران سیاسی و اقتصادی در آمریکا داده است؟ "
جالب است رژیم ضد بشری که با بحران روی کار آمده و 32 سال است که با بحران ادامه داده است . آنگونه که حتی یک روز بدون تولید بحران های زنجیره ای برای عبور از بحران ها قادر به حیات ننگین بحران زاده ی خود نمی باشد. ولی اکنون سر مقاله نویس تصویر مار کش و مار قالب کن متخصص بحران شناسی در آمریکا شده است ودر این زمینه قلم فرسائی نموده است . آنچنان که وی تصور کرده که علامه دهر است و مخاطبانش همه صفر کیلومتر ونا آگاه و بی دقت می باشند . در صورتی اگر برای توضیح اصطلاح صورت مسئله پاک کردن و فرافکنی نمودن و تشریح وارنه گوئی نیاز به بازگوئی باشد . باید گفت یعنی همین که سر مقاله نویس از موضع فرار به جلو از شرایط و فضای خطر بحران اقتصادی و مالی و سیاسی در آمریکا سخن گفته است. آنگونه که انگاری در رژیم ضد بشری هیچ خبر و اثری از بحران های گوناگون درونی و بیرونی نمی باشد و رژیم ضد بشری در منطقه و جهان منزوی نیست . بنابراین وی موظف و مجبور شده است تاکه بعنوان کارشناس همه چیز دادن آگاه پیرامون بحران ها در آمریکا کالبد شکافی نماید تا بتواند برای آنانی که توی باغ نیستند این چنین هشدار از شرایط خطری بودن فضای بحران سیاسی و اقتصادی در آمریکا دهد و از آن یاد کند:
"شايد براي افرادي كه چندان اهل دقت و توجه عميق به رويدادها نيستند، استفاده از واژه "بحران زدگي" براي بيان مشخصههاي اوضاع سياسي و اقتصادي آمريكا قابل درك نباشد چرا كه سياستهاي تهاجمي رسانهاي و رنگ و لعابهاي فريبكارانه تبليغاتي، و بالاتر از آن، سياستهاي تهاجمي و پيشدستانه آمريكا مانع درك اين قبيل افراد ميشود. واقعيت اينست كه بحران سياسي و مالي در كشوري كه داعيه ابرقدرتي و حل يكجانبه مسائل جهاني را دارد، اكنون به اندازهاي گسترش يافته كه قابل انكار نيست"
سرمقاله نویس در ادامه ی سر مقاله ی خود همچون همیشه از موضع ضد آمریکائی نیاز به پردازش و باز سازی تکرار سناریوی مانور تبلیغاتی جنگ عراق و افغانستان با تحمیل شکست با هزینه ی کلان آمریکا در عراق و چاشنی شکست و نا کامی آمریکا در خاور میانه دارد که در حقیقت اعتراف آشکار به سیاست صدور بحران و ار تجاع و تروریسم و جنگ افروزی و دشمنی ورزیدن در روند مذاکرات صلح خاور میانه است که از سوی حاکمان رژیم ضد بشری ایران دنبال می شود. البته این اعتراف را اینگونه به عنوان برگ برنده ی رژیم ضد بشری به خصوص پیرامون اهداف هسته ای و شکست آمریکا توجیه و تفسیر نموده است :
" در اين عرصه، شكست سياست هاي مداخله گرانه آمريكا در خاورميانه، افغانستان و عراق را ميتوان مشاهده كرد كه عليرغم هزينه ميلياردي كه از جيب ماليات دهندگان آمريكايي پرداخت ميشود، جايگاه دولت آمريكا در جهان را بشدت متزلزل ساخته است. اگر امروزه در عراق دولتي وجود دارد كه بتواند برخي از مسئوليتها را در اين كشور برعهده بگيرد، اوضاع در افغانستان آنچنان بحراني است كه عليرغم حضور 150 نظامي آمريكايي و ديگر كشورهاي عضو ناتو، ديويد پترائوس اعتراف ميكند كه آمريكا در افغانستان دچار جنگي فرسايشي شده كه كاملاً بعيد بنظر ميرسد دستاورد مثبتي براي غرب داشته باشد، از اين رو واشنگتن بايد خود را براي يك جنگ 20 ساله ديگر در افغانستان آماده كند. مجموعه اين شرايط نشان ميدهد سياست خارجي آمريكا در چهار محور سازش خاورميانه، اشغال عراق و افغانستان و فشار هستهاي به ايران در بن بست قرار گرفته و ادامه وضعيت فعلي دستاوردي براي سردمداران كاخ سفيد نخواهد داشت. در چنين شرايطي و با توجه به سردرگمي دولت آمريكا در حل و فصل بحران مالي و اقتصادي داخلي و نفرت روزافزون ملتهاي جهان از سياستهاي استكباري كاخ سفيد، وضعيت بغرنجي براي اوباما پيش آمده كه درصورت ادامه اين رويكردها، او را بيش از پيش در اين باتلاق جهاني فرو خواهد برد"
در خاتمه اینکه این دیگر خیلی کمدی و وارونه گوئی و انکار کردن آشکار حقیقت و فرار از پاسخگوئی به واقعیت ملموس می باشد که در کشوری که ضریب واردات کالاهایش بیش از 4 برابر صادراتش شده است و نرخ رشد تورم و گرانی همراه با فقر و بیکاری در آن بیداد می کند و آنگونه دچار کسری بودجه شده است که نیاز به 100 میلیارد دلار ذخیره ی ا رزی دارد که تصمیم گرفته است با قطع کمک یارانه های دولتی کا لا ها و بالا بردن افزایش قیمت کالا ها که منتهی به ربودن نان از توی سفره های خالی محرومان می شود . باید این کسری بودجه اش را جبران شود . ولی اکنون مدعی قلم بر دست سر مقاله نویس از كسري بودجه نجومي و تراز منفي تجاري و از همه مهمتر خروج سرمايه از كشور آمریکا گزارش داده است که بقول وی مقامات كاخ سفيد را با چنان بحران بي سابقهاي مواجه نموده است كه اوباما رئیس جمهور آمریکا مجبور شده است تا که هشدار دهد که با شديدتر شدن بحران اقتصادي آمريكا، هيچ بهبود سريع يا سادهاي براي خروج از اين وضعيت در چشم انداز وجود ندارد و افزوده اين احتمال قابل پيش بيني است كه وضعيت بدتر هم بشود. غافل از آنکه ان مدعی منتقد شهامت لب باز کردن ندارد تا که بگوید که چگونه است که رهبر و مسئولان رژیم ضد بشری نه اینکه هرگز صداقت و شهامت اوباما و رئیس جمهور آمریکا را ندارند تاکه بحران اقتصادی و کسری بودجه و تورم و گرانی در ایران را تأئید کنند ، بلکه آن را انکار و وارونه ی آن را ادعا می نمایند؟
"شايد براي افرادي كه چندان اهل دقت و توجه عميق به رويدادها نيستند، استفاده از واژه "بحران زدگي" براي بيان مشخصههاي اوضاع سياسي و اقتصادي آمريكا قابل درك نباشد چرا كه سياستهاي تهاجمي رسانهاي و رنگ و لعابهاي فريبكارانه تبليغاتي، و بالاتر از آن، سياستهاي تهاجمي و پيشدستانه آمريكا مانع درك اين قبيل افراد ميشود. واقعيت اينست كه بحران سياسي و مالي در كشوري كه داعيه ابرقدرتي و حل يكجانبه مسائل جهاني را دارد، اكنون به اندازهاي گسترش يافته كه قابل انكار نيست"
سرمقاله نویس در ادامه ی سر مقاله ی خود همچون همیشه از موضع ضد آمریکائی نیاز به پردازش و باز سازی تکرار سناریوی مانور تبلیغاتی جنگ عراق و افغانستان با تحمیل شکست با هزینه ی کلان آمریکا در عراق و چاشنی شکست و نا کامی آمریکا در خاور میانه دارد که در حقیقت اعتراف آشکار به سیاست صدور بحران و ار تجاع و تروریسم و جنگ افروزی و دشمنی ورزیدن در روند مذاکرات صلح خاور میانه است که از سوی حاکمان رژیم ضد بشری ایران دنبال می شود. البته این اعتراف را اینگونه به عنوان برگ برنده ی رژیم ضد بشری به خصوص پیرامون اهداف هسته ای و شکست آمریکا توجیه و تفسیر نموده است :
" در اين عرصه، شكست سياست هاي مداخله گرانه آمريكا در خاورميانه، افغانستان و عراق را ميتوان مشاهده كرد كه عليرغم هزينه ميلياردي كه از جيب ماليات دهندگان آمريكايي پرداخت ميشود، جايگاه دولت آمريكا در جهان را بشدت متزلزل ساخته است. اگر امروزه در عراق دولتي وجود دارد كه بتواند برخي از مسئوليتها را در اين كشور برعهده بگيرد، اوضاع در افغانستان آنچنان بحراني است كه عليرغم حضور 150 نظامي آمريكايي و ديگر كشورهاي عضو ناتو، ديويد پترائوس اعتراف ميكند كه آمريكا در افغانستان دچار جنگي فرسايشي شده كه كاملاً بعيد بنظر ميرسد دستاورد مثبتي براي غرب داشته باشد، از اين رو واشنگتن بايد خود را براي يك جنگ 20 ساله ديگر در افغانستان آماده كند. مجموعه اين شرايط نشان ميدهد سياست خارجي آمريكا در چهار محور سازش خاورميانه، اشغال عراق و افغانستان و فشار هستهاي به ايران در بن بست قرار گرفته و ادامه وضعيت فعلي دستاوردي براي سردمداران كاخ سفيد نخواهد داشت. در چنين شرايطي و با توجه به سردرگمي دولت آمريكا در حل و فصل بحران مالي و اقتصادي داخلي و نفرت روزافزون ملتهاي جهان از سياستهاي استكباري كاخ سفيد، وضعيت بغرنجي براي اوباما پيش آمده كه درصورت ادامه اين رويكردها، او را بيش از پيش در اين باتلاق جهاني فرو خواهد برد"
در خاتمه اینکه این دیگر خیلی کمدی و وارونه گوئی و انکار کردن آشکار حقیقت و فرار از پاسخگوئی به واقعیت ملموس می باشد که در کشوری که ضریب واردات کالاهایش بیش از 4 برابر صادراتش شده است و نرخ رشد تورم و گرانی همراه با فقر و بیکاری در آن بیداد می کند و آنگونه دچار کسری بودجه شده است که نیاز به 100 میلیارد دلار ذخیره ی ا رزی دارد که تصمیم گرفته است با قطع کمک یارانه های دولتی کا لا ها و بالا بردن افزایش قیمت کالا ها که منتهی به ربودن نان از توی سفره های خالی محرومان می شود . باید این کسری بودجه اش را جبران شود . ولی اکنون مدعی قلم بر دست سر مقاله نویس از كسري بودجه نجومي و تراز منفي تجاري و از همه مهمتر خروج سرمايه از كشور آمریکا گزارش داده است که بقول وی مقامات كاخ سفيد را با چنان بحران بي سابقهاي مواجه نموده است كه اوباما رئیس جمهور آمریکا مجبور شده است تا که هشدار دهد که با شديدتر شدن بحران اقتصادي آمريكا، هيچ بهبود سريع يا سادهاي براي خروج از اين وضعيت در چشم انداز وجود ندارد و افزوده اين احتمال قابل پيش بيني است كه وضعيت بدتر هم بشود. غافل از آنکه ان مدعی منتقد شهامت لب باز کردن ندارد تا که بگوید که چگونه است که رهبر و مسئولان رژیم ضد بشری نه اینکه هرگز صداقت و شهامت اوباما و رئیس جمهور آمریکا را ندارند تاکه بحران اقتصادی و کسری بودجه و تورم و گرانی در ایران را تأئید کنند ، بلکه آن را انکار و وارونه ی آن را ادعا می نمایند؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13891001/13891001_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 1 دی ماه سال 1389
بحران در اركان سياسي آمريكا
http://www.jomhourieslami.com/1389/13891001/13891001_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 1 دی ماه سال 1389
بحران در اركان سياسي آمريكا