دروغ نامه ی کیهان شنبه 20 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " دستاوردهاي راهبردي ژنو 3 "
" فراموش نشود که موازی سیاست چانه زنی و وقت کشی هسته ای کوبیدن و متهم کردن رقیب مغلوب به عنوان ستون پنجم و همگام دشمن بیگانه آمریکا است که جزو دیگر اهداف ترسیم شده ی بازجویان و پاسداران کودتا گر می باشد که با بهانه ی من در آوردی سران فتنه و فتنه گری دنبال می گردد که نوعی پاک کرن صورت مسأله ی نارضایتی عمومی و فضای انفجاری جامعه می باشد"
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " دستاوردهاي راهبردي ژنو 3 "
" فراموش نشود که موازی سیاست چانه زنی و وقت کشی هسته ای کوبیدن و متهم کردن رقیب مغلوب به عنوان ستون پنجم و همگام دشمن بیگانه آمریکا است که جزو دیگر اهداف ترسیم شده ی بازجویان و پاسداران کودتا گر می باشد که با بهانه ی من در آوردی سران فتنه و فتنه گری دنبال می گردد که نوعی پاک کرن صورت مسأله ی نارضایتی عمومی و فضای انفجاری جامعه می باشد"
تصور نمی رود پس از سپری شدن ماراتون 7 ساله ی ادامه مذاکرات هسته ای که با موش و گربه بازی ها و تهدید ها و باج دادن و باج گیری ها و سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن ها همراه بوده است که در مجموع پیرامون اهداف پروژه ی هسته ای رژیم ضد بشری دنبال شده است . برای مخاطبین گروه 5+1 به خصوص مقامات و کارشان آمریکائی دیگر چیزی پنهان مانده باشد که با چنین پشتک و وارو زدن و تناقض و وارونه گوئی های عضو حزب الله و هم لهجه و همکار یادداشت روز نویس پاسدار حسین شریعتمداری قابل اغماض و انکار کردن باشد . زیرا که وی همچون همیشه همچون اسب عصاری به دور خودش چرخیده و مطالب و ادعاهای نخ نما شده و سوخته شده ی بیش از حد تکراری را همچنان باز تولید و تکرار و رله و نشخوار کرده است . به ویژه پس از روشنگری های اسناد معتبر ویکی لیکس مگر دیگر ابهامی وجود دارد که پاسدار ترکشی و موجی سعید جلیلی و هیأت همراه وی که خودش اعتراف کرده یعنی لو داده است که جزو تیم همراهش متخصیصن جاسوسی دستگاه شنود و صدا ضبط کنی در مذاکرات هسته ای ژنو بوده است . زیرا که پس از ممیز گری این شنود در گفتگوی تلویزیونی خود پاسدار ترکشی سعید جلیلی لو داد که این اقدام ضبط جاسوسی شنود در مذاکرات وین انجام گرفته است خطاب به "كاترين اشتون " تهدید به فاش کردنش صدای ضبط شده ی صوتی نمود و مدعی شده است که هیچگونه بحث و توافقی در مورد غنی سازی اورانیوم و توقف آن نشد جز اینک هقرار شد ادامه ی مذاکرات هسته ای یا همان پیگیری سیاست وقت کشی در استنبول ترکیه تعقیب شود . همچنین به جز پاسدار موجی سعید جلیلی پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور نامشروع هم در زمینه ی تصمیم گیری اهداف هسته ای کاره ای نمی باشند و دارای هیچگونه اختیارات و قدرت عملی نیستند ، به جز اینکه نقش دلال و واسطه ی منتقل کننده ی پیام تصمیم گیرندگان اصلی پشت پرد باشند ه که پاسداران کودتاگر هستند و این پیام را در مذاکرات هسته ای بر عهده گیرند . البته ولی وقیح مترسک پاسداران کودتاگر هست وی را در اختیار خودشان دارند که هر زمان نیاز به حمایت از بیان اهداف هسته ای باشد . وی باید وارد صحنه شود و روضه ی هسته ای بخواند و از چگونگی پیشرفت دانش بومی شده هسته ای در روضه ی هسته ای خود داد سخن سر دهد . آری عوامل یا مترسک های مذاکره کننده به غیر از وظیفه ی محول شده به اینان که اشاره شد چیست هر گز قدرت عمل و اختیار دیگری ندارند . زیرا که هدف مأموریت حضور اینان در مذاکرات هسته ای با گروه 5+1 یا زمان مذاکره تعیین کردن فقط در راستای چگونه پیش برد سیاست چانه زنی محور سیاست وقت کشی و به تأخیر انداختن سیستماتیک عدم پاسخ واضح به توقف غنی سازی اورانیوم و و دست بر نداشتن از ترفند تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای می باشد. فراموش نشود که موازی سیاست چانه زنی و وقت کشی هسته ای کوبیدن و متهم کردن رقیب مغلوب به عنوان ستون پنجم و همگام دشمن بیگانه آمریکا است که جزو دیگر اهداف ترسیم شده ی بازجویان و پاسداران کودتا گر می باشد که با بهانه ی من در آوردی سران فتنه و فتنه گری دنبال می گردد که نوعی پاک کرن صورت مسأله ی نارضایتی عمومی و فضای انفجاری جامعه می باشد. بهر حال این قلم بر دست عضو چماقدران حزب الله و یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان جمع بندی اهداف 3 دوره ی مذاکرات ژنو ترسیم و تشریح و تحلیل و دنبال کرده است که بخش های مهم آن اینگونه است:
"مذاكرات ژنو 3 در فضايي آغاز شد كه طرف غربي به وضوح انتظار داشت تركيب گزينه هايي كه در ماه هاي گذشته عليه ايران فعال كرده، با تاثيرگذاري بر محاسبات استراتژيك ايران، موضع آن را نرم تر كرده و احتمال كوتاه آمدن آن را افزايش داده باشد. در 9 ماه گذشته آمريكا با جديت تلاش كرده گزينه هاي تحريم (خارج و داخل شوراي امنيت)، تهديد به حمله نظامي، عمليات رسانه اي، ناآرام سازي فضاي داخلي ايران با حمايت از جريان فتنه و عمليات اطلاعاتي بويژه ترور را با يكديگر تركيب كند. تصور آمريكايي ها اين بودكه اين تركيب وقتي در كنار گزينه مذاكره قرار بگيرد، اثر خود را آشكار خواهد كرد. بنابراين 1+5 گمان مي كرد در مذاكرات ژنو 3 كاملا دست بالا را دارد و قادر خواهد بود برخي از درخواست هاي كليدي خود را به ايران تحميل كند. به همين دليل غربي ها اعلام كرده بود كه هدف اساسي آنها در ژنو، وادار كردن ايران به ورود به يك فرايند اعتمادسازي جديد و طولاني مدت درباره نگراني هاي كشورهاي غربي از برنامه هسته اي آن است.ايران در مدتي حدود 5/1 سال توانست با موفقيت بزرگترين پروژه آمريكا عليه خود يعني فتنه 88 را با هزينه اي كنترل شده مديريت كند، تحريم ها در حالي كه غرب تصور مي كرد به سرعت فشار اقتصادي جدي به ايران وارد خواهد كرد، به فرصتي براي شكوفا كردن برخي از مهم ترين بخش هاي اقتصادي ايران (مانند بخش نفت و گاز) تبديل شد، تهديد به حمله نظامي به جاي اينكه ايران را بترساند اختلافات حادآمريكا و اسراييل درباره توانايي هاشان در مقابل ايران را آشكار كرد ايران دور اول مذاكرات ژنو 3 را به محاكمه غربي ها در مورد ترور دانشمندانش اختصاص داد. طرف ايراني در اين دور چيزي غير از تشريح دلايلش در مورد آمريت و مباشرت امريكا، انگليس و اسراييل در اين ترور نگفت و به اشتون و ديگر اعضاي 1+5 هم اجازه نداد وارد موضوع ديگري شوند. اين نوع برخورد در گام اول به سرعت اين پيام را به طرف غربي منتقل كرد كه ايران از موضعي كاملا مستحكم وارد مذاكرات شده و هيچ بناي كوتاه آمدن ندارد.همان حال كه گفت وگوهاي هسته اي در جريان است، مذاكراتي هم درباره افغانستان آغاز شود. ايران به اين دليل مشخص و البته مهم كه اين نوع مذاكره اجزاي قدرت آن را تجزيه مي كند با اين نوع مذاكره مخالفت كرده است. علت اصلي مخالفت ايران با تفكيك مسائل مورد مذاكره از يكديگر و باز شدن مسيرهاي موازي مذاكره اين است كه در اين صورت آمريكا اين امكان را خواهد داشت كه در حالي كه در يك حوزه به ايران فشار مي آورد (مثلا حوزه هسته اي) در يك حوزه ديگر (مثلا حوزه مسائل منطقه اي) از امكانات آن بهره مند شود خروجي دور سوم مذاكرات دقيقا بر خلاف اين هدف اعلام شده غربي هاست. ما نمي دانيم درون مذاكرات چه گذشته ولي مي توان حدس زد كه تيم ايران دستور كار اعلام شده خود را به طرف غربي قبولانده است. پيش تر گفتيم كه ايران قبل از آغاز مذاكرات و از جمله در بيانيه 14 آذر دكتر جليلي به روشني گفته بود كه جز گفت وگو براي همكاري موضوع ديگري را به عنوان دستور كار نمي پذيرد. آنچه هم كه به عنوان نتيجه نهايي مذاكرات در پايان دور سوم اعلام شد دقيقا همين بود: «گفت وگو براي همكاري حول نقاط مشترك اواخر ژانويه در استانبول». درست است كه كاترين اشتون بلافاصله بعد از مذاكرات سعي كرد از اين توافق - كه مطابق فايل صوتي مذاكرات جمع بندي خود اوست نه طرف ايراني- فرار كند ولي روشن است كه با اين تاكتيك هاي رسانه اي نمي توان آنچه را كه درون اتاق مذاكره رخ داده پوشاند"
در خاتمه اینکه ناگفته نماند که مکمل پیش برد سیاست وقت کشی هسته ای پیگیری جدی مسائل دیگر یا بحران دیگر درونی و بیرونی دیگر مرتبط با مذاکرات هسته ای است که چاشنی و ضمیمه ی اهداف مترادف این مذاکرات هسته ای می شود . از جملهیکی موضوع پرونده سازی کردن علیه ی رقیب مغلوب است که اشاره شد چگونه زیر پوشش سران فتنه و فتنه گری دنبال می شود . موضوع مهمتر اینکه سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز است که مشتقات و زیر مجموعه ی این سیاست بس گسترده و دارای اهداف بس پیچیده و خطر ناکی می باشد . چونکه جزو طرح استراتژیک جنگ با دشمن بیگانه در برون از خانه به جای درون خانه است که هدف گسترش دادن محدوده و شعاع امنیتی دفاعی هرچه بیشتر اهداف پروژه ی هسته است . چونکه پاسداران کودتا گر با حمایت و پشتیبانی ولی وقیح نا مشروع سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه همچون عراق و افغانستان و تهدید سایر کشور های همسایه را همراه با سیاست دشمنی و کار شکنی کردن آشکار در روند مذاکرات صلح خاور میانه بطور جدی پیگیری و آن را به پیش برده اند. برای اینکه رهبر و مسئولان رژیم ضد بشری و دستگاه های سانه های خبری و مطبوعاتی و سایر تریبون نهاد های حکومتی و خطبه خوانان و بلند گوی نماز جماعات همگی اعتراف آشکار می کنند که حضو پاسداران در کنار القاعده در عراق و همدوش با طالبان مقابل حضور نیرو های نظامی آمریکا در افغانستان است که در جبهه ای مشترک مشغول جنگ و نبرد برای اخراج نظامیان آمریکائی از این دو کشور هستند تا که پاسداران جایگزین شان شوند . همینطور از طریق حزب الله لبنان و حماس برای ناامن وبی ثبات کردن منطقه استفاده می شود . حال اعزام تروریست و تسلیحات برای اقدامات تروریستی در یمن و مصر و... بماند . بهر صورت این سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز همانگونه که گوشزد شد مرتبط با اهداف پروژه ی هسته ای و بالا بردن توان چانه زنی و باج گیری هسته ای در بستر تلاش به ددستیابی سلاح اتمی است . برای همین این سیاست جزو امتیازات و برگ برنده ی پاسداران مذاکره کننده و ضعف آمریکا در مذاکرات هسته ای محسوب می شود که با تهدیدات و تبلیغات خبری و مطبوعاتی همراه می باشد.
"مذاكرات ژنو 3 در فضايي آغاز شد كه طرف غربي به وضوح انتظار داشت تركيب گزينه هايي كه در ماه هاي گذشته عليه ايران فعال كرده، با تاثيرگذاري بر محاسبات استراتژيك ايران، موضع آن را نرم تر كرده و احتمال كوتاه آمدن آن را افزايش داده باشد. در 9 ماه گذشته آمريكا با جديت تلاش كرده گزينه هاي تحريم (خارج و داخل شوراي امنيت)، تهديد به حمله نظامي، عمليات رسانه اي، ناآرام سازي فضاي داخلي ايران با حمايت از جريان فتنه و عمليات اطلاعاتي بويژه ترور را با يكديگر تركيب كند. تصور آمريكايي ها اين بودكه اين تركيب وقتي در كنار گزينه مذاكره قرار بگيرد، اثر خود را آشكار خواهد كرد. بنابراين 1+5 گمان مي كرد در مذاكرات ژنو 3 كاملا دست بالا را دارد و قادر خواهد بود برخي از درخواست هاي كليدي خود را به ايران تحميل كند. به همين دليل غربي ها اعلام كرده بود كه هدف اساسي آنها در ژنو، وادار كردن ايران به ورود به يك فرايند اعتمادسازي جديد و طولاني مدت درباره نگراني هاي كشورهاي غربي از برنامه هسته اي آن است.ايران در مدتي حدود 5/1 سال توانست با موفقيت بزرگترين پروژه آمريكا عليه خود يعني فتنه 88 را با هزينه اي كنترل شده مديريت كند، تحريم ها در حالي كه غرب تصور مي كرد به سرعت فشار اقتصادي جدي به ايران وارد خواهد كرد، به فرصتي براي شكوفا كردن برخي از مهم ترين بخش هاي اقتصادي ايران (مانند بخش نفت و گاز) تبديل شد، تهديد به حمله نظامي به جاي اينكه ايران را بترساند اختلافات حادآمريكا و اسراييل درباره توانايي هاشان در مقابل ايران را آشكار كرد ايران دور اول مذاكرات ژنو 3 را به محاكمه غربي ها در مورد ترور دانشمندانش اختصاص داد. طرف ايراني در اين دور چيزي غير از تشريح دلايلش در مورد آمريت و مباشرت امريكا، انگليس و اسراييل در اين ترور نگفت و به اشتون و ديگر اعضاي 1+5 هم اجازه نداد وارد موضوع ديگري شوند. اين نوع برخورد در گام اول به سرعت اين پيام را به طرف غربي منتقل كرد كه ايران از موضعي كاملا مستحكم وارد مذاكرات شده و هيچ بناي كوتاه آمدن ندارد.همان حال كه گفت وگوهاي هسته اي در جريان است، مذاكراتي هم درباره افغانستان آغاز شود. ايران به اين دليل مشخص و البته مهم كه اين نوع مذاكره اجزاي قدرت آن را تجزيه مي كند با اين نوع مذاكره مخالفت كرده است. علت اصلي مخالفت ايران با تفكيك مسائل مورد مذاكره از يكديگر و باز شدن مسيرهاي موازي مذاكره اين است كه در اين صورت آمريكا اين امكان را خواهد داشت كه در حالي كه در يك حوزه به ايران فشار مي آورد (مثلا حوزه هسته اي) در يك حوزه ديگر (مثلا حوزه مسائل منطقه اي) از امكانات آن بهره مند شود خروجي دور سوم مذاكرات دقيقا بر خلاف اين هدف اعلام شده غربي هاست. ما نمي دانيم درون مذاكرات چه گذشته ولي مي توان حدس زد كه تيم ايران دستور كار اعلام شده خود را به طرف غربي قبولانده است. پيش تر گفتيم كه ايران قبل از آغاز مذاكرات و از جمله در بيانيه 14 آذر دكتر جليلي به روشني گفته بود كه جز گفت وگو براي همكاري موضوع ديگري را به عنوان دستور كار نمي پذيرد. آنچه هم كه به عنوان نتيجه نهايي مذاكرات در پايان دور سوم اعلام شد دقيقا همين بود: «گفت وگو براي همكاري حول نقاط مشترك اواخر ژانويه در استانبول». درست است كه كاترين اشتون بلافاصله بعد از مذاكرات سعي كرد از اين توافق - كه مطابق فايل صوتي مذاكرات جمع بندي خود اوست نه طرف ايراني- فرار كند ولي روشن است كه با اين تاكتيك هاي رسانه اي نمي توان آنچه را كه درون اتاق مذاكره رخ داده پوشاند"
در خاتمه اینکه ناگفته نماند که مکمل پیش برد سیاست وقت کشی هسته ای پیگیری جدی مسائل دیگر یا بحران دیگر درونی و بیرونی دیگر مرتبط با مذاکرات هسته ای است که چاشنی و ضمیمه ی اهداف مترادف این مذاکرات هسته ای می شود . از جملهیکی موضوع پرونده سازی کردن علیه ی رقیب مغلوب است که اشاره شد چگونه زیر پوشش سران فتنه و فتنه گری دنبال می شود . موضوع مهمتر اینکه سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز است که مشتقات و زیر مجموعه ی این سیاست بس گسترده و دارای اهداف بس پیچیده و خطر ناکی می باشد . چونکه جزو طرح استراتژیک جنگ با دشمن بیگانه در برون از خانه به جای درون خانه است که هدف گسترش دادن محدوده و شعاع امنیتی دفاعی هرچه بیشتر اهداف پروژه ی هسته است . چونکه پاسداران کودتا گر با حمایت و پشتیبانی ولی وقیح نا مشروع سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه همچون عراق و افغانستان و تهدید سایر کشور های همسایه را همراه با سیاست دشمنی و کار شکنی کردن آشکار در روند مذاکرات صلح خاور میانه بطور جدی پیگیری و آن را به پیش برده اند. برای اینکه رهبر و مسئولان رژیم ضد بشری و دستگاه های سانه های خبری و مطبوعاتی و سایر تریبون نهاد های حکومتی و خطبه خوانان و بلند گوی نماز جماعات همگی اعتراف آشکار می کنند که حضو پاسداران در کنار القاعده در عراق و همدوش با طالبان مقابل حضور نیرو های نظامی آمریکا در افغانستان است که در جبهه ای مشترک مشغول جنگ و نبرد برای اخراج نظامیان آمریکائی از این دو کشور هستند تا که پاسداران جایگزین شان شوند . همینطور از طریق حزب الله لبنان و حماس برای ناامن وبی ثبات کردن منطقه استفاده می شود . حال اعزام تروریست و تسلیحات برای اقدامات تروریستی در یمن و مصر و... بماند . بهر صورت این سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز همانگونه که گوشزد شد مرتبط با اهداف پروژه ی هسته ای و بالا بردن توان چانه زنی و باج گیری هسته ای در بستر تلاش به ددستیابی سلاح اتمی است . برای همین این سیاست جزو امتیازات و برگ برنده ی پاسداران مذاکره کننده و ضعف آمریکا در مذاکرات هسته ای محسوب می شود که با تهدیدات و تبلیغات خبری و مطبوعاتی همراه می باشد.
هوشنگ – بهداد
http://www.kayhannews.ir/890920/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 20 آذر ماه سال 1389
دستاوردهاي راهبردي ژنو 3 (يادداشت روز)
http://www.kayhannews.ir/890920/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 20 آذر ماه سال 1389
دستاوردهاي راهبردي ژنو 3 (يادداشت روز)
