دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 28 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : يادداشت روز دروغ نامه ی کیهان " مهندسي معكوس ضد امام(ره) "
"چرا یادداشت روز نویس سربازجودر پاسخ به نقل قول موسوی به اعتراف خطای خمینی پس از سر کشی جام زهر و پذیرش آتش بس به نامه ی خمینی شیاد در دفاع از جنگ اشاره کرده است . اما مبلغ 1000 میلیارد دلار خسارات جنگ 8 ساله از سوی رفسنجانی در نماز جمعه تهران را ازقلم انداخته است ؟"
نقد و بررسی : يادداشت روز دروغ نامه ی کیهان " مهندسي معكوس ضد امام(ره) "
"چرا یادداشت روز نویس سربازجودر پاسخ به نقل قول موسوی به اعتراف خطای خمینی پس از سر کشی جام زهر و پذیرش آتش بس به نامه ی خمینی شیاد در دفاع از جنگ اشاره کرده است . اما مبلغ 1000 میلیارد دلار خسارات جنگ 8 ساله از سوی رفسنجانی در نماز جمعه تهران را ازقلم انداخته است ؟"
انگاری که نام خمینی شیاد و جانشین وی ولی وقیح و گماشته اش پاسدار گماشته احمدی نژاد از سوی مردم به نکوئی برده و یاد می شود که قلم بر دست یادداشت روز نویس همه لهجه ی سر بازجو حسین شریعتمداری اذعان کرده است که نام بردن از سران فتنه دلیل رمز ماندگاری شان نیست ، بلکه هم ردیف ابوسیفیان و معاویه و یزید و عمر سعد و شمر و پسر نوح و همسر لوط و فرعون هستند که لعنت نثارشان می شود . البته این عصاره حماقت و دجال گری وعوامفریبی دچارفر اموشی عمدی مزمن شده است . یعنی خودش را آنگونه به خواب عمیق همراه با بی هوشی زده است که خیال بیدار شدن ندارد تا که بتواند به خاطر بی آورد که چگونه پس از 22 خرداد نمایش خیمه شب بازی تقلباتی کودتائی سال گذشته میلیو ن ها مردم معترض و ناراضی ایرانی فقط در تهران سراز یر خیابان ها شدند و پژواک اعتراضی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح و احمدی نژاد سر دادند و تصاویر خمینی شیاد و جانشین وی ولی وقیح را پاره کردند و آتش زدند ولگو کوب نمودند؟ اکنون تصور کرده که همگان پذیرفته اند که اگر با سرکوب و ضرب و شتم وحشیانه ی ضد انسانی و ارگان های سرکوبگر که در خدمت پاسداران کود تاگر و ولی وقیح حامی و پشتیبان شان هستند . چون موفق شده اند تا بطور مقطعی صدای معترضان نا راضی را ساکت کنند . پس همه چیز تغییر کرده است و رژیم ضد بشری کودتائی دارای ثبات پایدار شده است و هیچگونه نارضایتی عمومی وجود ندارد . یا اینکه خشم و کینه ی مردم همچون آتش نهفته بر زیر خاکستر نمی باشد که مترصد روزنه یا فرصت مناسبی است تا شعله های سرکش خشم فروزنده اش به سوی آسمان سر کشد. . در صورتیکه هر کسی که با شیوه ی دستگاه تبلیغاتی جنگ روانی رژیم ضد بشری کودتائی نا مشروع کمی آشنائی داشته باشد . خوب می داند که این چنین قبر ستان شکافتن و علیه ی رقیب عربده کشی کردن تا وانمود شود که هرچه اینان قبل از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد 88 گفتند و هشدار دادند که نگران تقلب و دستکاری آرا می باشند . نه اینکه واقعیت ندارد، بلکه توطئه گری از پیش ترسیم شده از سوی فتنه گران بود که برای نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد 88 و پس از آن طراحی شده بود که با همآهنگی دشمن بیگانه آمریکا همراه بود . برای همین قلم بر دست وارونه گوی و کتمان کننده ی حقایق اکنون فرافکنانه با این دستآویز و بهانه از موضع فرار به جلو عربده کشی و قدرت نمائی علیه ی که رقیب مغلوب کرده است . در صور تیکه واقعیت این است که این تاکتیک جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی رقیب مغلوب هدف طراحی شده برای دور زدن نارضائی رو به گسترش عمومی است که از موضع ترس و استیصال و نا توائی از اقدامات و حرکات اعتراضی شان اینگونه از موضع ترس و ضعف قدرت نمائی شده و به موسوی مرد خیال و توهم تاخته است:
" وي اواسط اسفند 87 در حالي به صحنه سياست بازگشت و نامزد انتخابات شد كه ادعا مي كرد نگران از دست رفتن ارزش هاي انقلاب و دوران طلايي حضرت امام خميني(ره) است. او نسخه ظاهراً به روز شده خاتمي 76-75 بود، با ابعادي غلط اندازتر و گمراه كننده تر. مرد «خيال» قرار بود توهم انگيز باشد و نزد هر گروهي- از متدين حزب اللهي تا لائيك ضد انقلاب- خيالي را به شكل رنگين كماني برانگيزد اگرچه ذاتاً زرد بود و سبز مي نمود. اما اكنون كه حدود 4-23 ماه از آفتابي شدن اين رجل خاكستري و سايه نشين مي گذرد، كاملا آشكار شده كه كدام وجه نمايش وي واقعي و كدام خيالي بوده است."
همه ی جیغ و فغان مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس که با شیوه ی بازجوئی شبیه سر بازجو حسین شریعتمداری پرونده ساز و وارونه گوئی می باشد .اکنون با همین تاکتیک کینه و حیوانی خودش را علیه ی موسوی بسیار پر خاشگرانه و اتهامی رادیکا لیزه کرده است که چرا وی رمز و کلید بقای رژیم ضد بشری یعنی جنگ موهبت الهی خمینی شیاد را زیر سئوال برده است . چونکه موسوی اذعان کرده است که خمینی شیاد موقع سرکشی جام زهر که ناشی از شکست جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران عراق بود متوجه خطای خود شد. برای همین اکنون این هم لهجه ی سربازجوی شریعتمداری قمه بر دست و کف بر دهان آورده ی بطور جنگ افروزانه مدافع پاسداران کودتا گر شده است که حضور نکبت بار شان همچون رژیم ضد بشری مدیون جنگ افروزی و حاکم نمودن فضای جنگی در جامعه می باشد و از موضع جنگ افروزی و آویزان شدن به خمینی شیاد جنگ طلب و مدافع و مبلغ آن بود ونه نادم وپشیمان از جنگ، البته بدون آنکه وی اشاره کند که تنظیم کننده ی این نامه ی خمینی شیاد به مخاطبان مخالفان جنگ افروزی وی که شامل منتظری و اردبیلی و جامعه ی امثالهم و نه موسوی آن زمان می شد، احمد خمینی بود که سپس از طریق توطئه ی مشترک ولی وقیح و رفسنجانی و سعید امامی و فلاحیان و آخوند انگلیسی تمساح یزدی و بادامچیان ترتیب وی داده شد . برای اینکه موی دماغ ولی وقیح بود و ادعای جانشینی پدر شیادش را داشت . بهرحال قلم بر دست یادداشت روز نویس از موضع مدافع جنگ و جنگ افروزی خمینی شیاد این چنین علیه ی موسوی عربده کشی و یکه تازی نموده و متهمش به ضد خط خمینی شیاد و و ابسته به دشمن بیگانه اش نموده است:
" كسي كه حرمت شكنان عاشوراي 88 را مردمان خداجو مي خواند، اين بار وجوه ديگري از انحطاط اخلاقي و سياسي خويش را بيرون ريخت و طي 2 روز، هم به حضرت امام(ره) تهمت دروغ بست و تاريخ را تحريف كرد و هم با ترجمه كلمات باراك اوباما و هيلاري كلينتون و رابرت گيتس- و به استناد جعبه جادوي ويكي ليكس- مدعي شد ايران در دنيا و منطقه به خاطر ماجراجويي منزوي شده و وضعيت شكننده اي دارد! او اگر علناً مثل منافقين قديمي به حضرت امام خميني به خاطر تداوم دفاع مقدس حمله مي كرد آن قدر خيانت نكرده بود كه خود را طرفدار حضرت امام نشان داد و با تحريف تاريخ و ايراد اتهام، ادعا كرد امام به خطاي خود در ادامه جنگ اعتراف كرده و عذر خواست! او مي توانست مانند گروهك نهضت آزادي و جبهه ملي و ساير گروهك هاي قديمي نفاق موضع استقامت و مجاهدت را تخطئه كند اما حق نداشت تاريخ را تحريف كند و به امام تهمت ببندد. اما چنين كرد. چرا؟ رازگشايي از همين يك پرسش آشكار مي كند كه وي و جرياني كه او را عروسك خيمه شب بازي كردند، در همان «جنگ نيابتي» مورد نظر شيمون پرز، نقش «پياده نظام با لباس مبدل» را ايفا مي كردند و قرار بود گره از كار فرو بسته آمريكا و اسرائيل و انگليس در منطقه باز بكنند. «هر روز، ما در جنگ بركتي داشته ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم. ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم. ما در جنگ پرده از تزوير جهانخواران كنار زديم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ايم. ما در جنگ به اين نتيجه رسيديم كه بايد روي پاي خود بايستيم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم. ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پر بار اسلامي مان را محكم كرديم... جنگ ما جنگ حق بر باطل بود و تمام شدني نيست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما جنگ ايمان و رذالت بود و اين جنگ از آدم تا ختم زندگي ادامه دارد. چه كوته نظرند آنها كه خيال مي كنند چون ما در جبهه به آرمان نهايي نرسيده ايم پس شهادت و رشادت و ايثار و ازخودگذشتگي و صلابت بي فايده است در حالي كه صداي اسلام خواهي آفريقا از جنگ 8 ساله ماست... من در اينجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحليل هاي غلط اين روزها رسماً معذرت مي خواهم و از خداوند مي خواهم مرا در كنار شهداي جنگ تحميلي بپذيرد. ما در جنگ براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم... نبايد براي رضايت چند ليبرال خود فروخته در اظهارنظرها و ابراز عقيده ها به گونه اي غلط عمل كنيم كه حزب الله عزيز احساس كند جمهوري اسلامي ايران چيزي به دست نياورده و يا ناموفق بوده است... من امروز بعد از 10 سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچون گذشته اعتراف مي كنم كه بعضي تصميمات اول انقلاب در سپردن مسئوليت ها و امور مهمه كشور به گروهي كه عقيده خالص و واقعي به اسلام ناب محمدي نداشته اند اشتباهي بوده است كه تلخي آثار آن به راحتي از ميان نمي رود گرچه در آن موقع هم من شخصاً مايل به روي كار آمدن آنان نبودم... امروز هيچ تأسفي نمي خوريم كه آنان در كنار ما نيستند چرا كه از اول هم نبوده اند. انقلاب به هيچ گروهي بدهكاري ندارد... آغوش كشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه كساني كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولي نه به قيمت طلبكاري آنان از همه اصول كه چرا مرگ بر آمريكا گفتيد، چرا جنگ كرديد، چرا نسبت بر منافقين و ضدانقلابيون حكم خدا را جاري مي كنيد، چرا شعار نه شرقي نه غربي داده ايد، چرا لانه جاسوسي را اشغال كرده ايم و صدها چراي ديگر... صريحاً اعلام مي كنم تا من هستم نخواهم گذاشت منافقين، اسلام اين مردم بي پناه را از بين ببرند... آنان كه هنوز بر اين باورند و تحليل مي كنند كه بايد در سياست و اصول ديپلماسي خود تجديدنظر كنيم و ما خامي كرده ايم و معتقدند كه شعارهاي تند يا جنگ سبب بدبيني غرب و شرق نسبت به ما و نهايتاً انزواي كشور شده است و اگر ما واقع گرايانه عمل كنيم آنان با ما برخورد متقابل انساني مي كنند و احترام متقابل بر ملت ما و اسلام و مسلمين مي گذارند.اكنون بايد پرسيد اگر نخست وزير روزگار دفاع مقدس به جاي امروز، آن روز باطن خود را برملا مي كرد، حضرت امام ملايم تر از لحن منشور برادري بر دهان او مي كوبيد؟ و آيا طيفي از مخاطبان نامه آن روز حضرت امام كه در مجمع روحانيون دور هم جمع شدند- كساني چون موسوي خوئيني ها و كروبي و محتشمي و انصاري و خاتمي- جز به شيوه مهندسي معكوس (180 درجه خلاف منطق حضرت امام) عمل كردند و با وجود رسوخ منطق ضدانقلاب در اين گروه و احزاب سياسي مشابه، همچنان بر تعصب باطل خود لجوجانه اصرار ورزيدند تا آنجا كه مجيد انصاري هرگونه اختلاف در مجمع را تكذيب مي كند و اين ادعا را مزخرف مي خواند؟!
در خاتمه اینکه چگونه است که هم لهجه ی سر بازجو حسین شریعمداری یادداشت روز نویس در نامه ی نقل قول شده ی خمینی که در دفاع ازجنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق می باشد که وی مدعی شده که این مخاطبانش مجمع روحانیون مبارز همچون خوئینی ها و خاتمی و کروبی هستند و اکنون نیز موسوی را نیز در بر می گیرد که چرا وی به این جنگ موهبت الهی نامیده شده خمینی ایراد گرفته و گفته است که خمینی شیاد در پذیرش آتش بس به خطای خود در ادامه ی جنگ پی برد . می بایست موردهای دیگر به لیست ردیف شده ی مزایا و سود مندی جنگ که توضیح دا ده ناشده اضفه شود که چگونه بنا بر ادعای نقل قول شده جنگ 8 ساله به نفع کشور دولت تمام شد؟!! برای این که هنوز از یاد نرفته است که چگونه اعتراف رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران خود به یک رقم 1000 میلیارد دلار خسارات مالی و اقتصادی جنگ اعتراف نمود . حال بماند که میزا ن کشته و مجروحان و بی خانمان شدگان جنگ چه تعداد بودند؟یا اینکه چرا از پس سر کشی جام زهر و پذیرش آتش بس هنوز در استان های جنگ زده ی جنوب کشور یا خاموشی برق هست ؟ یا اینکه چرا هنوز آب آشامیدنی وجود ندارد که بخشی دیگر از مزایای جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق می باشد که از قلم افتاده است تا که در لیست افتخارات جنگ خمینی شیاد ا فزوده گردد؟ در صورتی که اکنون هم لهجه ی قلم بر دست سربازجو حسین شریعتمداری یادداشت روز نویس غیر مستقیم رفسنجانی و موسوی و سایر رهبران رقیب مغلوب را مخاطب خود قرار داده است و روی سخن به ساندیس خوران و حامیان کودتا گران و ولی و قیح که بقول وی خود شان را انقلابي و مؤمن و همراه با نظام ضد بشری و کودتائی و علیه ی مردم مي دانند. از موضع وارونه گوئی گفته است فرعون يكبار بيشتر به دنيا نيامد و يكبار بيشتر هلاك نشد. اما «تفرعن» امكان باز توليد دارد. ابوجهل مرد اما لجاجت ابوجهلي مي تواند مدام در خلق ديگران بازسازي شود.
" وي اواسط اسفند 87 در حالي به صحنه سياست بازگشت و نامزد انتخابات شد كه ادعا مي كرد نگران از دست رفتن ارزش هاي انقلاب و دوران طلايي حضرت امام خميني(ره) است. او نسخه ظاهراً به روز شده خاتمي 76-75 بود، با ابعادي غلط اندازتر و گمراه كننده تر. مرد «خيال» قرار بود توهم انگيز باشد و نزد هر گروهي- از متدين حزب اللهي تا لائيك ضد انقلاب- خيالي را به شكل رنگين كماني برانگيزد اگرچه ذاتاً زرد بود و سبز مي نمود. اما اكنون كه حدود 4-23 ماه از آفتابي شدن اين رجل خاكستري و سايه نشين مي گذرد، كاملا آشكار شده كه كدام وجه نمايش وي واقعي و كدام خيالي بوده است."
همه ی جیغ و فغان مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس که با شیوه ی بازجوئی شبیه سر بازجو حسین شریعتمداری پرونده ساز و وارونه گوئی می باشد .اکنون با همین تاکتیک کینه و حیوانی خودش را علیه ی موسوی بسیار پر خاشگرانه و اتهامی رادیکا لیزه کرده است که چرا وی رمز و کلید بقای رژیم ضد بشری یعنی جنگ موهبت الهی خمینی شیاد را زیر سئوال برده است . چونکه موسوی اذعان کرده است که خمینی شیاد موقع سرکشی جام زهر که ناشی از شکست جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران عراق بود متوجه خطای خود شد. برای همین اکنون این هم لهجه ی سربازجوی شریعتمداری قمه بر دست و کف بر دهان آورده ی بطور جنگ افروزانه مدافع پاسداران کودتا گر شده است که حضور نکبت بار شان همچون رژیم ضد بشری مدیون جنگ افروزی و حاکم نمودن فضای جنگی در جامعه می باشد و از موضع جنگ افروزی و آویزان شدن به خمینی شیاد جنگ طلب و مدافع و مبلغ آن بود ونه نادم وپشیمان از جنگ، البته بدون آنکه وی اشاره کند که تنظیم کننده ی این نامه ی خمینی شیاد به مخاطبان مخالفان جنگ افروزی وی که شامل منتظری و اردبیلی و جامعه ی امثالهم و نه موسوی آن زمان می شد، احمد خمینی بود که سپس از طریق توطئه ی مشترک ولی وقیح و رفسنجانی و سعید امامی و فلاحیان و آخوند انگلیسی تمساح یزدی و بادامچیان ترتیب وی داده شد . برای اینکه موی دماغ ولی وقیح بود و ادعای جانشینی پدر شیادش را داشت . بهرحال قلم بر دست یادداشت روز نویس از موضع مدافع جنگ و جنگ افروزی خمینی شیاد این چنین علیه ی موسوی عربده کشی و یکه تازی نموده و متهمش به ضد خط خمینی شیاد و و ابسته به دشمن بیگانه اش نموده است:
" كسي كه حرمت شكنان عاشوراي 88 را مردمان خداجو مي خواند، اين بار وجوه ديگري از انحطاط اخلاقي و سياسي خويش را بيرون ريخت و طي 2 روز، هم به حضرت امام(ره) تهمت دروغ بست و تاريخ را تحريف كرد و هم با ترجمه كلمات باراك اوباما و هيلاري كلينتون و رابرت گيتس- و به استناد جعبه جادوي ويكي ليكس- مدعي شد ايران در دنيا و منطقه به خاطر ماجراجويي منزوي شده و وضعيت شكننده اي دارد! او اگر علناً مثل منافقين قديمي به حضرت امام خميني به خاطر تداوم دفاع مقدس حمله مي كرد آن قدر خيانت نكرده بود كه خود را طرفدار حضرت امام نشان داد و با تحريف تاريخ و ايراد اتهام، ادعا كرد امام به خطاي خود در ادامه جنگ اعتراف كرده و عذر خواست! او مي توانست مانند گروهك نهضت آزادي و جبهه ملي و ساير گروهك هاي قديمي نفاق موضع استقامت و مجاهدت را تخطئه كند اما حق نداشت تاريخ را تحريف كند و به امام تهمت ببندد. اما چنين كرد. چرا؟ رازگشايي از همين يك پرسش آشكار مي كند كه وي و جرياني كه او را عروسك خيمه شب بازي كردند، در همان «جنگ نيابتي» مورد نظر شيمون پرز، نقش «پياده نظام با لباس مبدل» را ايفا مي كردند و قرار بود گره از كار فرو بسته آمريكا و اسرائيل و انگليس در منطقه باز بكنند. «هر روز، ما در جنگ بركتي داشته ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم. ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم. ما در جنگ پرده از تزوير جهانخواران كنار زديم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ايم. ما در جنگ به اين نتيجه رسيديم كه بايد روي پاي خود بايستيم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم. ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پر بار اسلامي مان را محكم كرديم... جنگ ما جنگ حق بر باطل بود و تمام شدني نيست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما جنگ ايمان و رذالت بود و اين جنگ از آدم تا ختم زندگي ادامه دارد. چه كوته نظرند آنها كه خيال مي كنند چون ما در جبهه به آرمان نهايي نرسيده ايم پس شهادت و رشادت و ايثار و ازخودگذشتگي و صلابت بي فايده است در حالي كه صداي اسلام خواهي آفريقا از جنگ 8 ساله ماست... من در اينجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحليل هاي غلط اين روزها رسماً معذرت مي خواهم و از خداوند مي خواهم مرا در كنار شهداي جنگ تحميلي بپذيرد. ما در جنگ براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم... نبايد براي رضايت چند ليبرال خود فروخته در اظهارنظرها و ابراز عقيده ها به گونه اي غلط عمل كنيم كه حزب الله عزيز احساس كند جمهوري اسلامي ايران چيزي به دست نياورده و يا ناموفق بوده است... من امروز بعد از 10 سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچون گذشته اعتراف مي كنم كه بعضي تصميمات اول انقلاب در سپردن مسئوليت ها و امور مهمه كشور به گروهي كه عقيده خالص و واقعي به اسلام ناب محمدي نداشته اند اشتباهي بوده است كه تلخي آثار آن به راحتي از ميان نمي رود گرچه در آن موقع هم من شخصاً مايل به روي كار آمدن آنان نبودم... امروز هيچ تأسفي نمي خوريم كه آنان در كنار ما نيستند چرا كه از اول هم نبوده اند. انقلاب به هيچ گروهي بدهكاري ندارد... آغوش كشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه كساني كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولي نه به قيمت طلبكاري آنان از همه اصول كه چرا مرگ بر آمريكا گفتيد، چرا جنگ كرديد، چرا نسبت بر منافقين و ضدانقلابيون حكم خدا را جاري مي كنيد، چرا شعار نه شرقي نه غربي داده ايد، چرا لانه جاسوسي را اشغال كرده ايم و صدها چراي ديگر... صريحاً اعلام مي كنم تا من هستم نخواهم گذاشت منافقين، اسلام اين مردم بي پناه را از بين ببرند... آنان كه هنوز بر اين باورند و تحليل مي كنند كه بايد در سياست و اصول ديپلماسي خود تجديدنظر كنيم و ما خامي كرده ايم و معتقدند كه شعارهاي تند يا جنگ سبب بدبيني غرب و شرق نسبت به ما و نهايتاً انزواي كشور شده است و اگر ما واقع گرايانه عمل كنيم آنان با ما برخورد متقابل انساني مي كنند و احترام متقابل بر ملت ما و اسلام و مسلمين مي گذارند.اكنون بايد پرسيد اگر نخست وزير روزگار دفاع مقدس به جاي امروز، آن روز باطن خود را برملا مي كرد، حضرت امام ملايم تر از لحن منشور برادري بر دهان او مي كوبيد؟ و آيا طيفي از مخاطبان نامه آن روز حضرت امام كه در مجمع روحانيون دور هم جمع شدند- كساني چون موسوي خوئيني ها و كروبي و محتشمي و انصاري و خاتمي- جز به شيوه مهندسي معكوس (180 درجه خلاف منطق حضرت امام) عمل كردند و با وجود رسوخ منطق ضدانقلاب در اين گروه و احزاب سياسي مشابه، همچنان بر تعصب باطل خود لجوجانه اصرار ورزيدند تا آنجا كه مجيد انصاري هرگونه اختلاف در مجمع را تكذيب مي كند و اين ادعا را مزخرف مي خواند؟!
در خاتمه اینکه چگونه است که هم لهجه ی سر بازجو حسین شریعمداری یادداشت روز نویس در نامه ی نقل قول شده ی خمینی که در دفاع ازجنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق می باشد که وی مدعی شده که این مخاطبانش مجمع روحانیون مبارز همچون خوئینی ها و خاتمی و کروبی هستند و اکنون نیز موسوی را نیز در بر می گیرد که چرا وی به این جنگ موهبت الهی نامیده شده خمینی ایراد گرفته و گفته است که خمینی شیاد در پذیرش آتش بس به خطای خود در ادامه ی جنگ پی برد . می بایست موردهای دیگر به لیست ردیف شده ی مزایا و سود مندی جنگ که توضیح دا ده ناشده اضفه شود که چگونه بنا بر ادعای نقل قول شده جنگ 8 ساله به نفع کشور دولت تمام شد؟!! برای این که هنوز از یاد نرفته است که چگونه اعتراف رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران خود به یک رقم 1000 میلیارد دلار خسارات مالی و اقتصادی جنگ اعتراف نمود . حال بماند که میزا ن کشته و مجروحان و بی خانمان شدگان جنگ چه تعداد بودند؟یا اینکه چرا از پس سر کشی جام زهر و پذیرش آتش بس هنوز در استان های جنگ زده ی جنوب کشور یا خاموشی برق هست ؟ یا اینکه چرا هنوز آب آشامیدنی وجود ندارد که بخشی دیگر از مزایای جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق می باشد که از قلم افتاده است تا که در لیست افتخارات جنگ خمینی شیاد ا فزوده گردد؟ در صورتی که اکنون هم لهجه ی قلم بر دست سربازجو حسین شریعتمداری یادداشت روز نویس غیر مستقیم رفسنجانی و موسوی و سایر رهبران رقیب مغلوب را مخاطب خود قرار داده است و روی سخن به ساندیس خوران و حامیان کودتا گران و ولی و قیح که بقول وی خود شان را انقلابي و مؤمن و همراه با نظام ضد بشری و کودتائی و علیه ی مردم مي دانند. از موضع وارونه گوئی گفته است فرعون يكبار بيشتر به دنيا نيامد و يكبار بيشتر هلاك نشد. اما «تفرعن» امكان باز توليد دارد. ابوجهل مرد اما لجاجت ابوجهلي مي تواند مدام در خلق ديگران بازسازي شود.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890928/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 28 آذر ماه سال 1389
مهندسي معكوس ضد امام(ره) -يادداشت روز
http://www.kayhannews.ir/890928/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 28 آذر ماه سال 1389
مهندسي معكوس ضد امام(ره) -يادداشت روز
