گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 2 دی – 89
دگرگوني ! (گفت و شنود)
گفتم : چرا سربازجو هی سور می زند به خر؟
جفتک زنان سم بر زمین می زند، می کندعر عر
چرا فکر می کند این کودن ِ ابله دراز گوش؟
مخاطباش همچون وی هستند کم هوش
گفت: چون ولی وقیح ، ترس داره از سرنگونی
تلاش می کند وانمود کندکه شده دچار دگرگونی
نمی داند تبدیل شده است به بی مصرف گونی
نه آنچه فکر میکنه ،تغییر کرده ،شده اون گونی
گفت: يكي از عوامل فتنه 88 با انتشار يك نامه سرگشاده ادعا كرده است كه نيروهاي امنيتي از برگزاري مراسم عزاداري در حسينيه متعلق به وي جلوگيري كرده اند.
گفتم: خدا به نيروهاي امنيتي به خاطر اين اقدام خداپسندانه پاداش فراوان عنايت فرمايد.
گفت: جلوگيري از برپايي مراسم عزاداري در حسينيه كه پاداش ندارد!
گفتم: اي عوام! اگر مي خواستند از عزاداري براي امام حسين(ع) جلوگيري كنند كه سراسر ايران اسلامي و همه شهرها و روستاها و حسينيه ها به مجلس عزا و سوگواري تبديل نمي شد.
گفت: راست مي گويي ها، پس چرا از برپايي مراسم عزا در حسينيه اين آقا جلوگيري كرده اند؟
گفتم: چرا رسول خدا(ص) دستور داد «مسجد ضرار» را خراب كنند؟! براي اين كه اسم مسجد داشت ولي منافقين براي مقابله با اسلام آن را ساخته بودند.
گفت: اي ول! همين ها روز عاشوراي پارسال به ساحت امام حسين عليه السلام اهانت كردند و اهانت كنندگان را «مردمان خداجوي»! ناميدند؟!
گفتم: دقيقاً مثل عمرسعد كه با فرياد «اي سپاهيان خدا»! به لشگريانش دستور حمله به امام حسين(ع) را داد.
گفت: يعني هنوز هم تصور مي كنند كه مي توانند نفاق خود را پنهان كنند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! از شخصي پرسيدند «دگرگوني» يعني چي؟ جواب داد، براي بعضي ها دگرگوني يعني، اين
«گوني» نه ، او گوني
گفت:با بستن سنگ، سگ پارس کن شده رها
به نظر می رسد که سربازجوشده است تنها
آنگونه که دیگر گرفته نمی شود تحویل
بدجوری استعدادچرندگوئی اش رفته تحلیل
یعنی برایش دیگر هجویات نمی شود ارسال
اوضاعش شده سال به سال، دریغ از پارسال
آنگونه که این معتاد به مفت خوری
بد جوری افتاده است به مایه خوری
گفتم : چه می تواند باشد دلیل اینکار؟
برای چه به این روز فتاده این نابکار؟
گفت :از بس مدام گفته مزخرف و چرندی
وارونه گوئی کرده همراه با خالی بندی
رو شده رخساره اش زردش که زده گندی
اتهام می زند هی با توهین و حیله و ترفندی
دیگه همکارانش از وی نمی کنند یادی
مجبوره علیه رقیب تکراری زند فریادی
گفتم : خوب سرباز جوی دنبال کننده رقیب
باز چگونه رقیب را، وی کرده است تعقیب؟
گفت : این سربازجوی منفور پلید
از نیروی امنیتی کرده است تمجید
علیه نامه سر گشاده رقیب کرده معرکه داری
گفته چه خوب مجوز نداد به بر گزاری عزاداری
رقیب منافق کرده ، برای پلیس کشیده هورا
یاد کرده است از سال گذشته در عاشورا
بسبک تحریف گری و بازجوئی داده پیشنهاد
متهم نموده رقیب به عمر سعد و زده فریاد
گفتم : چرا سربازجو هی سور می زند به خر؟
جفتک زنان سم بر زمین می زند، می کندعر عر
چرا فکر می کند این کودن ِ ابله دراز گوش؟
مخاطباش همچون وی هستند کم هوش
گفت: چون ولی وقیح ، ترس داره از سرنگونی
تلاش می کند وانمود کندکه شده دچار دگرگونی
نمی داند تبدیل شده است به بی مصرف گونی
نه آنچه فکر میکنه ،تغییر کرده ،شده اون گونی