گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 1 دی – 89
مسابقه -گفت و شنود
گفت : آخه اینگونه که سربازجو فیل کرده هوا
به سبک گفتمان اوینی – مکتبی کرده نجوا
فرا فکنی کرده با هذیان گوئی و لجن پرانی
شده مثل آن داستان مسابقه ی کبوتر پرانی
یارو ئی با خرش در این مسابقه داشت حضور
ازش سئوال کرد نگهبانی که در آنجا بود مأمور
برای چه در مسابقه کبوتر پرانی تو آمدی با خر؟
یارو گفت چه دیدی خره ، شایدپریدجای کردن عرعر؟
مسابقه -گفت و شنود
گفت : آخه اینگونه که سربازجو فیل کرده هوا
به سبک گفتمان اوینی – مکتبی کرده نجوا
فرا فکنی کرده با هذیان گوئی و لجن پرانی
شده مثل آن داستان مسابقه ی کبوتر پرانی
یارو ئی با خرش در این مسابقه داشت حضور
ازش سئوال کرد نگهبانی که در آنجا بود مأمور
برای چه در مسابقه کبوتر پرانی تو آمدی با خر؟
یارو گفت چه دیدی خره ، شایدپریدجای کردن عرعر؟
گفت: رقيب آراي باطله با ارسال نامه اي به مناسبت روز تولد سروش او را «ملاصدراي روزگار كنوني» ناميد!
گفتم: ملاصدرا كه يك حكيم وارسته و پرهيزكار الهي و از مروجان برجسته و كم نظير اسلام و قرآن بوده است ولي سروش علاوه بر آلودگي هاي مالي و اخلاقي و همكاري آشكار با سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، بارها به صراحت اسلام را نفي كرده و حتي وحي بودن قرآن را انكار كرده است.
گفت: از قديم و نديم گفته اند «لايق ديگ چغندره»! وقتي اسرائيلي ها از كروبي بي سواد با عنوان «روحاني متفكر»! ياد مي كنند، «ملاصدراي» شيخ بي سواد هم بايد عبدالكريم سروش باشد.
گفتم: پس بايد اين شايعه هم صحت داشته باشد كه كروبي قصد دارد در انتخابات رياست جمهوري يازدهم با شعار «يك رأي بدهيد و 4 سال از خنده روده بر شويد» وارد رقابت هاي انتخاباتي شود!
گفت: به نظر تو اين كارهاي كروبي عجيب نيست؟!
گفتم: چرا عجيب باشه؟! يارو در مسابقه كبوترپراني، افسار يك الاغ را گرفته و كشان كشان به محل مسابقه آمد، نگهبان از او پرسيد؛ براي چه آمده اي؟ جواب داد، براي مسابقه. نگهبان با تعجب گفت؛ مسابقه كبوترپراني است، چرا الاغ آورده اي؟ و يارو گفت؛ دنيا را چه ديده اي؟ خره ديگه، يكدفعه ديدي پريد
گفت : بازسربازجو سیفون کشیده ،زده زیرا ب
عجیب شیرژه رفته، غوطه ور شده در منجلاب
گفتم : مگر این شکنجه گر زندان؟
چگونه بازناشیگری زده به کاهدان؟
گفت : آره چون بمناسبت تولد سروش
کروبی بهش تبریک گفته باجنب وخروش
ولی سربازجوی پرونده ساز دراز گوش
علیه ی این دو شده است پر خروش
گیر داده به کروبی چرابه عنوان تبریک؟
سروش ملاصدرا کردی ، بسویش کرده شلیک
مدعی شده ملاصدرا حکیم بود و پر هیز گار
اما سروش فساداخلاقی و مالی داره این نابکار
به صراحت اسلام و وحی بودن قرآن کرده انکار
همکاری با سرویس اطلاعاتی اش شده آشکار
اسرائیل از کروبی باروحانی متفکر می کند یاد
در صورتی که کروبی هست یک ملای بی سواد
تصمیم دارد تادر دوره یازدهم ریاست جمهوری
باشعاریک رأی بدهید4سال بخندید ،بزند زوری
گفتم : مگر در طرح ضد انقلابی فرهنگی؟
علیه ی دانشجویان و اساتید بود جنگی
سروش نبود جزو مهره های مهم تصمیم گیر
چرا علیه اش نمی شد چنین تحلیل و تفسیر؟
یا مگر کروبی در مجلس ششم اصلاحات؟
رئیس نبود که کلی برایش می شد تبلیغات
چگونه آن زمان اینان بی سواد نبودندو جاسوس؟
اینگونه که اینان متهم کرده این مزدور چاپلوس
گفت : آخه اینگونه که سربازجو فیل کرده هوا
به سبک گفتمان اوینی – مکتبی کرده نجوا
فرا فکنی کرده با هذیان گوئی و لجن پرانی
شده مثل آن داستان مسابقه ی کبوتر پرانی
یارو ئی با خرش در این مسابقه داشت حضور
ازش سئوال کرد نگهبانی که در آنجا بود مأمور
برای چه در مسابقه کبوتر پرانی تو آمدی با خر؟
یارو گفت چه دیدی خره ، شایدپریدجای کردن عرعر؟
عجیب شیرژه رفته، غوطه ور شده در منجلاب
گفتم : مگر این شکنجه گر زندان؟
چگونه بازناشیگری زده به کاهدان؟
گفت : آره چون بمناسبت تولد سروش
کروبی بهش تبریک گفته باجنب وخروش
ولی سربازجوی پرونده ساز دراز گوش
علیه ی این دو شده است پر خروش
گیر داده به کروبی چرابه عنوان تبریک؟
سروش ملاصدرا کردی ، بسویش کرده شلیک
مدعی شده ملاصدرا حکیم بود و پر هیز گار
اما سروش فساداخلاقی و مالی داره این نابکار
به صراحت اسلام و وحی بودن قرآن کرده انکار
همکاری با سرویس اطلاعاتی اش شده آشکار
اسرائیل از کروبی باروحانی متفکر می کند یاد
در صورتی که کروبی هست یک ملای بی سواد
تصمیم دارد تادر دوره یازدهم ریاست جمهوری
باشعاریک رأی بدهید4سال بخندید ،بزند زوری
گفتم : مگر در طرح ضد انقلابی فرهنگی؟
علیه ی دانشجویان و اساتید بود جنگی
سروش نبود جزو مهره های مهم تصمیم گیر
چرا علیه اش نمی شد چنین تحلیل و تفسیر؟
یا مگر کروبی در مجلس ششم اصلاحات؟
رئیس نبود که کلی برایش می شد تبلیغات
چگونه آن زمان اینان بی سواد نبودندو جاسوس؟
اینگونه که اینان متهم کرده این مزدور چاپلوس
گفت : آخه اینگونه که سربازجو فیل کرده هوا
به سبک گفتمان اوینی – مکتبی کرده نجوا
فرا فکنی کرده با هذیان گوئی و لجن پرانی
شده مثل آن داستان مسابقه ی کبوتر پرانی
یارو ئی با خرش در این مسابقه داشت حضور
ازش سئوال کرد نگهبانی که در آنجا بود مأمور
برای چه در مسابقه کبوتر پرانی تو آمدی با خر؟
یارو گفت چه دیدی خره ، شایدپریدجای کردن عرعر؟