روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 10 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "بيمار نيازمند تجديد روحيه است"
" هدف دولت نامشروع نه حمایت از مردم که برای جبران کسر بودجه اش و پیوستن به سازمان تجارت بین المللی است که تصمیم به حذف یارانه های دولتی و جایگزین کردن طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی است . یعنی اینکه در ازای مقدار کمک نقدی دولتی که به مردم داده می شود . مقابل آن دولت چند برابر جیب محرومان و تهی دستان را خالی می کند "
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "بيمار نيازمند تجديد روحيه است"
" هدف دولت نامشروع نه حمایت از مردم که برای جبران کسر بودجه اش و پیوستن به سازمان تجارت بین المللی است که تصمیم به حذف یارانه های دولتی و جایگزین کردن طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی است . یعنی اینکه در ازای مقدار کمک نقدی دولتی که به مردم داده می شود . مقابل آن دولت چند برابر جیب محرومان و تهی دستان را خالی می کند "
سرمقاله نوس وضعیت بحرانی اقتصاد کشور و بد تر از آن طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی را که چپ و راست زمان اجرای آن به تأخیر می افتد این وضعیت استخوان لای زخم را تشبیه به بیماری کرده است که می بایست به تیغ جراح سپرده شود . ولی با وجود اینکه پیوسته تأکید بر زمان جراحی داده می شود . اما نه اینکه عمل جراحی انجام نمی شود و بیمار منتظر عمل جراحی زیر استرس و فشار روحی و ر وانی جسمی وارد اتاق جراحی نمی شود ، بلکه پرونده ی بیمار به جای در اختیار جراح متخصص و پیگیری از سوی وی تحویل به پرستار داده شده است که وی هم فقط مشغول امروز و فردا و به عقب انداختن بیمار به اتاق جراحی می باشد . آنگاه سر مقاله نویس نتیجه گرفته است که این وضعیت نه اینکه هیچگونه کمکی به بهبود وضعیت بیمار منتظر تیغ جراحی نکرده است ، بلکه موجب فشار مضاعف بر روحیه ی بیمار و اطرافیان منتظر عمل جراحی وی شده است . حال شما تصور می کنید با تصویری که از این بیمار در حال انتظار ترسیم شده که هرروز وضعش وخیم تر می شود . البته منظور بیمار طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی می باشد که در باغش فقط بر روند رشد افزایش نرخ تورم و قیمت کالاها افزوده است که در صورت اجرا ی کامل آن قابل پیش بینی است که مگر جز این است که می بایست شاهد رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر وبییکاری بیشتر و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی بود . برای اینکه سرمقاله نویس در ادامه ی سرمقاله ی خود و توصیف و تشریح این بیمار اینگونه تحلیل مقایسه ای و تو ضیحی داده است :
"اين بيمار و شرايط او اگرچه يك مثال خيالي است اما در عالم واقعيت، اقتصاد ايران و هدفمندسازي يارانهها حكم همان بيمار و عمل جراحي را دارند؛ طراحان طرح تحول اقتصادي از ابتدا به درستي اقتصاد كشور را به بيماري كه هرچه زودتر به مداوايي اساسي و كلي نياز دارد، تشبيه كردند كه طرح تحول اقتصادي و خصوصا هدفمند سازي يارانهها همان جراحي است كه براي بازيابي سلامت اقتصاد ايران گريز ناپذير است. به عبارت ديگر طراحان قانون هدفمندي يارانهها به عنوان تيم پزشكي متولي درمان اقتصاد ايران از مدتها قبل مجموعه فعالان اقتصادي، افكار عمومي و... را به طرق گوناگون براي عمل جراحي بستري كردهاند ولي برخلاف تاكيدات فراوان براي ضرورت اجراي سريعتر جراحي، آغاز اين كار به صورت مداوم و بدون ارائه توضيحات شفافي دائما به تعويق ميافتد.متاسفانه در چند ماه اخير با تعويق مكرر اجراي مرحله آزادسازي قيمتها و با وجود سپري شدن بيش از دو ماه از نيمه دوم سال كه موعد اجراي فاز آزادسازي اعلام شده بود، به عقيده كارشناسان، جامعه از حالت مطلوب همراهي و همدلي با قانون فاصله گرفته است و اگر هر چه سريعتر اقدامي در اين زمينه صورت نگيرد ممكن است اين فاصله افزايش بيشتري هم بيابد. در ماههاي اخير شاهد آن بوديم كه مسئولان مختلف دائما از تدوين بستههاي سياستي براي حوزههاي متعدد مانند بسته سياستي صنعت، آرد و نان، كشاورزي و... خبر دادند ولي حتي يك بار هم خبري از تدوين بسته سياستي اطلاع رساني داده نشد چراكه به طور قطع اساسا از تدوين اين بسته غفلت شده است. تغييرات چند باره متولي اطلاع رساني در اين مورد نشانه غير قابل انكاري بر اين مدعا است؛ اخبار مكرر و متناقض در مورد سياست دولت در آزادسازي قيمت آرد و نان، رواج شايعات متعدد در مورد قيمت حاملهاي انرژي و... كه همگي به كاهش آمادگي مطلوب افكار عمومي براي از سر گذراندن امواج اوليه و كوتاه مدت آزادسازي قيمتها منجر شده است. مردم اين روزها هر جا به خبرنگاري ميرسند ميپرسند اين كار بالاخره كي آغاز ميشود؟ خبرنگاران هم هر زمان به مسئولي دسترسي مييابند مهمترين پرسششان موعد اجراي فاز اصلاح قيمتها است ولي متاسفانه نه مردم و نه رسانهها پاسخ روشني دريافت نميكنند. به نظر ميرسد در شرايط فعلي مسئولان اجرايي بايد سياست كوتاه مدتي براي بازگرداندن اعتماد عمومي به نقطه حداكثري كه چند ماه گذشته به آن رسيده بود، تدوين كنند. به طور قطع مهمترين اصل اين بسته سياستي بايد جلوگيري از اظهارات پراكنده افراد غيرمسئول باشد كه ايجاد تناقضاتي را براي افكار عمومي به دنبال داشته و دارد. به دست آورد، دچار موانعي است كه بايد هرچه سريعتر فكري به حال آن كرد چرا كه بيمار مدتها روي تخت جراحي است ولي اگر قرار است تاخيري در آغاز آن صورت بگيرد، اين بيمار نيازمند بازسازي روحي است"
در خاتمه اینکه پس از سپری شدن تجربه ی 32 ساله ی دروغ و شیادی و عوامفریبی و غارتگری و دین فروشی حاکمان دیگر جای هیچگونه ابهام یا خوش بینی باقی نگذاشته است که ماهیت رژیم ضدبشری و اهداف ضد مردمی و غارتگران حاکمان هنوز یک معمای پنهان وفاش ناشده باشد. برای این که قول و و عده ها و عملکرد حاکمان در این مدت نه به نفع مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان نبوده است ، بلکه درست بر عکس و وارونه بوده است . بنابراین اکنون که از یک سو هرروز بر شکاف عمیق طبقاتی افزوده می شود . از طرف دیگر بموازات این شکاف عمیق طبقاتی ضریب نرخ رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری افزایش می یابد. مهمتر اینکه همگام با روند رشد بی رویه ی واردات کالاها نسبت به صادرات هم همچنان ادامه دارد. طوری که منجر به ورشکستگی اقتصاد کشور و تعطیلی کار خانه ها و بیکاری کار گران شده است . بعلاوه موجب افزایش کسری بودجه شده است . لذا هدف دولت نامشروع با رئیس جمهور تقلبی و قلابی نه حمایت از مردم که برای جبران کسر بودجه اش و پیوستن به سازمان تجارت بین المللی است که تصمیم به حذف یارانه های دولتی و جایگزین کردن طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی گرفته است . یعنی اینکه در ازای مقدار کمک نقدی دولتی که به مردم داده می شود . مقابل آن دولت چند برابر جیب محرومان و تهی دستان را خالی می کند . زیرا که نرخ خدمات و کالا ها آزاد و شناور می شوند که رشد تورم و گرانی بهمراه دارد. بنابراین بازدهی محرومان و تهی دستان و برنده ی این طرح دولت و سرمایه داران گردن کلفت شریک و حامی دولت نامشروع می باشند . بهمین دلیل چون دولت وحشت از واکنش اعتراضی مردم ناراضی و خشمگین دارد که ناشی از سیر صعودی نرخ تورم و گرانی کالا ها می باشد. پس از فرط نگرانی عواقب خطر اعتراض اجتماعی روی به بازی موش و گربه و شل کن سفت کن تأخیر زمان اجرای طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی آورده شده است . آنگونه که سرمقاله نویس این روش را به بیمار منتظر تیغ جراحی تشبیه نموده که مدام زمان جراحی و درمان و مداوا کردنش به تأخیر انداخته می شود . برای همین این اقدام مورد اعتراض وی واقع شده است.
"اين بيمار و شرايط او اگرچه يك مثال خيالي است اما در عالم واقعيت، اقتصاد ايران و هدفمندسازي يارانهها حكم همان بيمار و عمل جراحي را دارند؛ طراحان طرح تحول اقتصادي از ابتدا به درستي اقتصاد كشور را به بيماري كه هرچه زودتر به مداوايي اساسي و كلي نياز دارد، تشبيه كردند كه طرح تحول اقتصادي و خصوصا هدفمند سازي يارانهها همان جراحي است كه براي بازيابي سلامت اقتصاد ايران گريز ناپذير است. به عبارت ديگر طراحان قانون هدفمندي يارانهها به عنوان تيم پزشكي متولي درمان اقتصاد ايران از مدتها قبل مجموعه فعالان اقتصادي، افكار عمومي و... را به طرق گوناگون براي عمل جراحي بستري كردهاند ولي برخلاف تاكيدات فراوان براي ضرورت اجراي سريعتر جراحي، آغاز اين كار به صورت مداوم و بدون ارائه توضيحات شفافي دائما به تعويق ميافتد.متاسفانه در چند ماه اخير با تعويق مكرر اجراي مرحله آزادسازي قيمتها و با وجود سپري شدن بيش از دو ماه از نيمه دوم سال كه موعد اجراي فاز آزادسازي اعلام شده بود، به عقيده كارشناسان، جامعه از حالت مطلوب همراهي و همدلي با قانون فاصله گرفته است و اگر هر چه سريعتر اقدامي در اين زمينه صورت نگيرد ممكن است اين فاصله افزايش بيشتري هم بيابد. در ماههاي اخير شاهد آن بوديم كه مسئولان مختلف دائما از تدوين بستههاي سياستي براي حوزههاي متعدد مانند بسته سياستي صنعت، آرد و نان، كشاورزي و... خبر دادند ولي حتي يك بار هم خبري از تدوين بسته سياستي اطلاع رساني داده نشد چراكه به طور قطع اساسا از تدوين اين بسته غفلت شده است. تغييرات چند باره متولي اطلاع رساني در اين مورد نشانه غير قابل انكاري بر اين مدعا است؛ اخبار مكرر و متناقض در مورد سياست دولت در آزادسازي قيمت آرد و نان، رواج شايعات متعدد در مورد قيمت حاملهاي انرژي و... كه همگي به كاهش آمادگي مطلوب افكار عمومي براي از سر گذراندن امواج اوليه و كوتاه مدت آزادسازي قيمتها منجر شده است. مردم اين روزها هر جا به خبرنگاري ميرسند ميپرسند اين كار بالاخره كي آغاز ميشود؟ خبرنگاران هم هر زمان به مسئولي دسترسي مييابند مهمترين پرسششان موعد اجراي فاز اصلاح قيمتها است ولي متاسفانه نه مردم و نه رسانهها پاسخ روشني دريافت نميكنند. به نظر ميرسد در شرايط فعلي مسئولان اجرايي بايد سياست كوتاه مدتي براي بازگرداندن اعتماد عمومي به نقطه حداكثري كه چند ماه گذشته به آن رسيده بود، تدوين كنند. به طور قطع مهمترين اصل اين بسته سياستي بايد جلوگيري از اظهارات پراكنده افراد غيرمسئول باشد كه ايجاد تناقضاتي را براي افكار عمومي به دنبال داشته و دارد. به دست آورد، دچار موانعي است كه بايد هرچه سريعتر فكري به حال آن كرد چرا كه بيمار مدتها روي تخت جراحي است ولي اگر قرار است تاخيري در آغاز آن صورت بگيرد، اين بيمار نيازمند بازسازي روحي است"
در خاتمه اینکه پس از سپری شدن تجربه ی 32 ساله ی دروغ و شیادی و عوامفریبی و غارتگری و دین فروشی حاکمان دیگر جای هیچگونه ابهام یا خوش بینی باقی نگذاشته است که ماهیت رژیم ضدبشری و اهداف ضد مردمی و غارتگران حاکمان هنوز یک معمای پنهان وفاش ناشده باشد. برای این که قول و و عده ها و عملکرد حاکمان در این مدت نه به نفع مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان نبوده است ، بلکه درست بر عکس و وارونه بوده است . بنابراین اکنون که از یک سو هرروز بر شکاف عمیق طبقاتی افزوده می شود . از طرف دیگر بموازات این شکاف عمیق طبقاتی ضریب نرخ رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری افزایش می یابد. مهمتر اینکه همگام با روند رشد بی رویه ی واردات کالاها نسبت به صادرات هم همچنان ادامه دارد. طوری که منجر به ورشکستگی اقتصاد کشور و تعطیلی کار خانه ها و بیکاری کار گران شده است . بعلاوه موجب افزایش کسری بودجه شده است . لذا هدف دولت نامشروع با رئیس جمهور تقلبی و قلابی نه حمایت از مردم که برای جبران کسر بودجه اش و پیوستن به سازمان تجارت بین المللی است که تصمیم به حذف یارانه های دولتی و جایگزین کردن طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی گرفته است . یعنی اینکه در ازای مقدار کمک نقدی دولتی که به مردم داده می شود . مقابل آن دولت چند برابر جیب محرومان و تهی دستان را خالی می کند . زیرا که نرخ خدمات و کالا ها آزاد و شناور می شوند که رشد تورم و گرانی بهمراه دارد. بنابراین بازدهی محرومان و تهی دستان و برنده ی این طرح دولت و سرمایه داران گردن کلفت شریک و حامی دولت نامشروع می باشند . بهمین دلیل چون دولت وحشت از واکنش اعتراضی مردم ناراضی و خشمگین دارد که ناشی از سیر صعودی نرخ تورم و گرانی کالا ها می باشد. پس از فرط نگرانی عواقب خطر اعتراض اجتماعی روی به بازی موش و گربه و شل کن سفت کن تأخیر زمان اجرای طرح هدفمندی نقدی یارانه های دولتی آورده شده است . آنگونه که سرمقاله نویس این روش را به بیمار منتظر تیغ جراحی تشبیه نموده که مدام زمان جراحی و درمان و مداوا کردنش به تأخیر انداخته می شود . برای همین این اقدام مورد اعتراض وی واقع شده است.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890910/13890910_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 10 آذر ماه سال 1389
بيمار نيازمند تجديد روحيه است
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890910/13890910_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 10 آذر ماه سال 1389
بيمار نيازمند تجديد روحيه است