دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 12 بهمن ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز )دروغ نامه ی کیهان " در اين قلمرو كسوف نخواهد شد "

"تنها راه حل تلاش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است . زیرا که عامل بی ثباتی و دیکتاتور و خفقان در منطقه ی حاکمان رژیم ضد بشری ایران می باشد. آنچنان که حاکمان رژیم قرون وسطائی و قلم بر دستان تبلیغات چی شان ابائی از بیان آشکار این سیاست مداخله گرایانه ی تروریستی ندارند"

قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون توجه به ادامه ی جنگ گرگ های هار که پس از قلع و قمع و ضرب وشتم کردن رقیب مغلوب که از طریق کودتا در 22 خرداد 88 طراحی و اجرا شد . ولی پس از آن ادامه ی این جنگ قدرت و حذف بدرون اردوگاه مدعی اصول گرائی کشانیده شده است . آنگونه که دو نهاد قوه مجریه و مقننه از یک سو برای هم عربده کشی می کنند و از طرف دیگر مقابل دستگاه فاسد آلوده به رشوه و تبعیض صف آرائی کرده اند و مسئولان این 3 نهاد هرروز از طریق ارسال نامه نگاری یا نوشتاری و گفتاری همدیگر را مخاطب خود قرار می دهند. البته سایر تربیون های دیگر همچون نماز جمعه و خطابه ها و رسانه های خبری و مطبوعاتی هم آتش بیار این معرکه گیری باند های مافیائی و وقایع خاور میانه فعال شده اند. اما جالب است که هر گز گفته نمی شود که این چگونه رژیم فاشیستی مذهبی است که از درون پوسیده است ولی از برون تیغ کشی و تهید ولغز خوانی می کند . طوریکه فقط با افزایش سرکوب و خفقان و اعدام و توطئه گری همراه با تهدید رقبا و منتقدان و حذف شان به بقای ننگین اش ادامه داده است . البته راه چاره را از سوی دیگر درروند ارجحیت دیپلماسی خارجی صدور بحران و ارتجاع و تروریسم به برون مرز جستجو می کند . به ویژه در شرایط موجود که منطقه دست خوش آشوب و نا آرامی شده است . لذا قلم بر دست یادداشت روز نویس با آویزان شدن به فاکت ها و روایات های 1400 سال پیش دین ابزار قدرت و ثروت و خفقان شده گزارش و تحلیل از شرایط بحرانی خاور میانه به خصوص اوضاع مصر و تونس .و... ارائه کرده است تا نتیجه گیری کند که خاستگاه ملت های قیام کننده ی منطقه همان انقلاب اسلامی یا ارتجاع طالبانی همراه با خرافات در جماران تهران می باشد . یعنی آشکارا اعتراف کرده است که سر نخ و عامل اصلی بی ثبات کردن منطقه رژیم ضد بشری با رهبر ام القرا خود خوانده ی جهان اسلام در بیت عنکبوتی جماران می باشد که در دفاع از وی اینگونه ادعای شکست نابودی لیبرال دمکراسی غربی و پیروزی بر افراشته شدن پرچم اسلام مدافع خون و جنگ و جهل و خرافات و خفقان حاکم بر ایران در منطقه نموده است :

"بسيار خوب، همين يكي، دو نمونه- كه اندكي از بسيارها است- به وضوح و آشكارا نشان مي دهد اولا؛ جريان سلطه و نظام استكباري در برابر امواج «اسلام» در ميان افكارعمومي و ملت ها و همه آزاديخواهان و عدالت طلبان به ستوه آمده است و قافيه را بدجوري باخته است ثانياً؛ چاره كار را در آن ببينند كه در نبرد و كارزار تمام عيار با اسلام و مسلمانان به هر طريق و شيوه اي متمسك شوند تا جلوي حركت دومينووار «ايدئولوژي اسلامي» را بگيرند.در روزگار معاصر نيز دشمنان حاكميت اسلام در صحنه اجتماع و سياست گمان نمي كردند مردي از تبار اسلام نبوي، ترجماني ناب از اسلام اصيل را در «انقلاب اسلامي» متبلور نمايد. آن هم در شرايطي كه مناسبات و فضاي حاكم بر محيط بين الملل به قطب غرب و مكتب ليبراليسم يا به قطب شرق و نظام هاي سوسياليستي و كمونيستي ميل كرده بودند. امروز پس از 23 سال درك اين گفته در گرو بازبيني صحنه است. دنيا دو جنگ اول و دوم جهاني را پشت سر گذاشته و ايالات متحده به سركردگي غرب و اتحاد جماهير شوروي به نمايندگي شرق، در جنگ سرد- جنگ جهاني سوم- زورآزمايي مي نمايند و هركدام براي اردوگاه خود يار و قشون شكار مي كند كه انقلاب اسلامي شعار و دكترين «نه شرقي، نه غربي»، را در عرصه مناسبات بين المللي وارد مي كند و «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» را فرياد مي كشد.از همين روي؛ اگر امروز قدرت هاي غربي، جمهوري اسلامي را به عنوان طليعه دار و پرچمدار نهضت بيداري اسلامي به نقض حقوق بشر، تلاش براي تسليحات اتمي و كمك به تروريست ها متهم مي كنند و همواره ناكام مانده اند معطوف به اين علت است كه نتوانسته اند حقيقت جمهوري اسلامي را دستخوش تحريف و تخريب كنند.اين ر وزها با انتفاضه مردمي تونس كه برخاسته از انقلاب اسلامي است و گريختن ديكتاتور آمريكايي آن كشور را در پي داشته است، اين سونامي به مصر، يمن، اردن و عربستان نيز رسيده است و آشكارا بر اين نكته دلالت دارد كه آحاد مردم منطقه و مسلمانان به «حاكميت قانون اسلام» باور و اعتقاد راسخ دارند. اينچنين است كه اين اسلام قدرت نرم و خارق العاده اي دارد كه دشمنان در مهار آن دچار استيصال و سردرگمي شده اند و آنچه اين استيصال را مضاعف كرده است بروز و ظهور جمهوري اسلامي در روزگار كنوني و نقش غيرقابل انكار آن در معادلات و تصميم گيري هاي منطقه اي و فرامنطقه اي است. اينجاست كه در قضايا و تحولات اخير نگراني غرب از تبديل انقلاب تونس و مصر به انقلاب اسلامي ديگري موج مي زند"

در خاتمه اینکه اکنون غرب می باید بهای کودتاهای تدارک دیده شده علیه ی زنده یاد دکتر مصدق و شکست جنگ 6 روزه عبدالناصر در مصر را به پردازد . زیرا که طرح این کودتای 28 مرداد سال 32 که همراه با سقوط دولت دمکراتیک دکتر مصدق بود که با همکاری در بار و آخوندهای حکومتی همچون آخوند کاشانی این کودتا انجام شد و موجب باز گشت 25 ساله ی دیکتاتور و استمرار استبدادی در ایران شد تا که شرایط انقلاب 22 بهمن 57 را به دنبال داشت . ولی باز هم دست اندر کاران کودتا گران استعماری سابق برای منحرف کردن مسیر انقلاب و عدم شکل گیری حکومت دمکراتیک در ایران، خمینی شیاد با افکار ار تجاعی اش را با نه یک کلمه کم ونه یک کلمه بیش جمهوری اسلامی علم کردند تا در راستای اهداف مشخص شان باشد . غافل از آنکه پس از برپائی جنگ ایران و عراق که بستر ساز حضور نظامی غرب در منطقه شد .سپس پیش مقدمه ی سقوط شوروی سابق گریدد . آنگاه با سیاست غلط پیشبرد تضعیف زنده یاد یاسر عرفات و ساف موجب قدرت حزب الله لبنان و تقویت حماس شدند تا که به جای تلاش برای راه حل نهائی صلح عادلانه در خاورمیانه فضای تنش و بحران و جنگ و بی ثباتی حاکم شود . آنگونه که حاکمان اسرائیل با از دست دادن فرصت های مناسب و موفقیت آمیز صلح با فلسطین، سیاستی بر گزیدند که دقیقاً حاکمان تهران خواهانش بودند و تعقیب می کردند. بهر حال در دنباله با اتخاذ سیاست غلط اشغال نظامی عراق و ساقط کردن صدام حسین که بوش و بلر مرتکب اشتباه بزرگی شدند به خصوص اینکه با خلع سلاح و محدود کردن مجاهدین کمپ اشرف بهترین شرایط مساعد برای حاکمان تهران و سپاه قدس در عراق هموار ساختند تا آنگونه در عراق حضور و قدرت مانور تبلیغاتی و تروریستی داشته باشند که نه عراق را نا امن و بی ثبات و باتلاق کرده اند ، بلکه از طریق حزب اله لبنان و حماس وهم پیمانی با سوریه که با دادن باج های کلان امکان پذیر شده خاور میانه را آنگونه متشنج و بحرانی کرده اند که اکنون دامنه ی آن به تونس و مصر رسیده است که اگر چنانچه فعالیت های اسلام گرایان حامی رژیم ضد بشری در منطقه مهار نشود. چشم انداز آنگونه تیره و تار خواهد شد که هرچه غرب از 22 بهمن 57 تاکنون از طریق سیاست آخوندهای جنایتکار و پاسداران عاید شان شده است نه از اینان پس گرفته خواهد شد ، بلکه تصور نمی رود که کشور های غربی در خاک خود نیزاحساس امنیت داشته باشند ، همانگونه که اگر اسرائیل هم حاضر به پای میز مذاکره ی صلح شرافتمندانه با فلسطین نشود ، بیش از سایر کشور های منطقه بازنده ی این سیاست راست روانه و تبعیض آمیز خود خواهد شد. بنابراین تنها راه حل تلاش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است . زیرا که عامل بی ثباتی و دیکتاتور و خفقان در منطقه ی حاکمان رژیم ضد بشری ایران می باشد. آنچنان که حاکمان رژیم قرون وسطائی و قلم بر دستان تبلیغات چی شان ابائی از بیان آشکار این سیاست مداخله گرایانه ی تروریستی خود ندارند.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/891112/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 12 بهمن ماه سال 1389

در اين قلمرو كسوف نخواهد شد (يادداشت روز)