روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 16 بهمن ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "آمريكا و "انتقال آرام قدرت" در مصر"
"آنچنان ماهیت ضد مردمی حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران عیان و به نمایش شده گذاشته است که حتی رقبای مسئولین سابق حامیان خمینی شیاد هم تحمل نمی شوند تا چه رسد به این مسأله که اینان با ادا و اطوار های کمدی وانمود می کنند که دوستدار ملت های کشور های همسایه و منطقه به خصوص مردم مصر می باشند"
گفته می شود رطب خورده کی تواند منع رطب کند؟ مگر تظاهرات گسترده ی میلیونی ضد حکومتی 8 ماهه ی سال گذشته ی مردم خشمگین ایران فراموش شده است که چگونه پژواک فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح و پاسدار احمدی نژاد سر دادن شان در سراسر ایران و منطقه و جهان طنین انداز شد؟ مگر از اذهان مردم ایران و حتی منطقه وجهان محو شده است که فریادی اعتراضی مردم ایران از سوی ولی وقیح نا مشروع و پاسدار گماشته احمدی نژاد و پاسداران کودتا گر شنیده شد و اینان تسلیم خواست تظاهر کنند گان شدند ؟ مگر در برابر خواست تظاهرات کنند گان نا راضی ضد حکومتی با گلوله و ضرب و شتم و تهاجم وحشیانه همراه با باز داشت از سوی ارگان های جنایتکار وابسته به کودتا گران و ولی وقیح داده نشد ؟ مگر سپس باز شدگان معترض با اتهامات سنگین واهی مورد شکنجه و قتل و تجاوز و اعترافات و تشکیل بیدادگاه های فله ای – گله ای تلویزیونی نمایشی واقع نشدند؟ مگر بالاخره برای شان احکام کیلوئی زندان واعدام های صلواتی از سوی سر دژخیمان سر سپرده و بدنام همچون ابوالقاسم صلواتی صادر نشد که اکنون سرمقاله نویس از موضع فرافکنی و طلبکارانه مدعی شده است که حسني مبارك مقابل قیام اعتراضی مردم مصر پوست كلفتي مي‌كند و مي‌گويد تا انتخابات بعدي بر كرسي رياست جمهوري مصر تكيه مي‌زنم و از كشور خارج نمي‌شوم. عجیب اینکه مدعی سرمقاله نویس در دنباله بیشتر محور وقایع مصر و مقایسه ی آن با تونس حلاجی کرده است و از نقش مذاکرات صلح مصر با اسرائیل گفته است که آمریکا نمی خواهد حتی با بر کناری آرام مبارک جانشین وی این نقش را برای اسرائیل ایفا نکند . سپس این چنین نظر و تحلیل از موضع ضدیت با مبارک و آمریکا و اسرائیل و دفاع از فلسطین و انقلاب اسلامی یا رژیم فاشیستی مذهبی ایران در منطقه با تأکید ادامه ی قیام و رادیکال شدن آن در مصر داده است :
علت تأخير در كناره گيري حسني مبارك را بايد در نگاه آمريكا و رژيم صهيونيستي به شرايط مصر بدون حسني مبارك جستجو كرد. همانگونه كه مقامات آمريكائي بارها در يك هفته اخير گفته اند، حسني مبارك خدمات زيادي به منافع نامشروع آمريكا در خاورميانه عربي كرده كه بي نظير است و حذف او از قدرت در مصر موجب برهم خوردن تعادل سياسي در منطقه به زيان آمريكا خواهد شد. صهيونيست‌ها نيز در كل خاورميانه عربي مهره‌اي بهتر از حسني مبارك ندارند و بر اين نكته بارها تأكيد كرده‌اند كه كناره گيري او از قدرت ضربه بزرگي به اسرائيل خواهد بود.علت تأخير در كناره گيري حسني مبارك را بايد در نگاه آمريكا و رژيم صهيونيستي به شرايط مصر بدون حسني مبارك جستجو كرد. همانگونه كه مقامات آمريكائي بارها در يك هفته اخير گفته اند، حسني مبارك خدمات زيادي به منافع نامشروع آمريكا در خاورميانه عربي كرده كه بي نظير است و حذف او از قدرت در مصر موجب برهم خوردن تعادل سياسي در منطقه به زيان آمريكا خواهد شد. صهيونيست‌ها نيز در كل خاورميانه عربي مهره‌اي بهتر از حسني مبارك ندارند و بر اين نكته بارها تأكيد كرده‌اند كه كناره گيري او از قدرت ضربه بزرگي به اسرائيل خواهد بود. سادات، با امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد، جايگاه مصر را از كشور اول ضد رژيم صيهونيستي و قدرتمندترين حامي ملت فلسطين به كشوري كه حامي رژيم صهيونيستي است و در مقابل آرمان فلسطين قرار دارد تغيير داد و مبارك راه او را با مشاركت با صهيونيست‌ها در سركوب مردم فلسطين و محاصره غزه و توجيه جنايات رژيم صهيونيستي ادامه داد. سادات با گلوله‌هاي خالد اسلامبولي، افسر رشيد ارتش مصر به سزاي خيانت خود رسيد ولي مبارك چند بار از مهلكه نجات يافت و توانست به همدستي با صهيونيست‌ها و نوكري براي آمريكا ادامه دهد. قيام سراسري مردم مصر عليه حسني مبارك و شعارهاي تندي كه عليه او مي‌دهند، كاري‌تر از گلوله‌هاي خالد اسلامبولي است. اين قيام و اين شعارها كار حسني مبارك را چنان يكسره خواهد كرد كه از اين پس حتي جريان وابسته به آمريكا و رژيم صهيونيستي در مصر نيز به پايان عمر خود خواهد رسيد. بنابر اين، طبيعي است كه منظور آمريكائي‌ها از "انتقال آرام قدرت" در مصر اين باشد كه آنها ابتدا مهره مورد اعتمادي را پيدا كنند و سپس مبارك را از مصر خارج نمايند. وظيفه مهره مورد نظر اينست كه نقش "محلل" را بازي كند و ضمن آرام ساختن مردم، در برگزاري انتخابات و هر اقدام ديگري كه براي استقرار دولت جديد انجام مي‌دهد بگونه‌اي عمل كند كه به قدرت رسيدن عناصر متمايل به آمريكا تضمين شود. در چنان حالتي هر چند مصر از وابستگي كامل به آمريكا و رژيم صهيونيستي خارج خواهد شد لكن به يك كشور ضد آمريكائي و ضد اسرائيلي نيز تبديل نخواهد گرديد. حتي اخوان المسلمين، به دليل برخورداري از روحيه ليبرالي به احتمال زياد با همين طرح همراهي خواهند كرد و مصر را به طرف استقرار يك دولت غيرانقلابي به پيش خواهند برد. اما اگر مردم مصر حاضر به پيروي از احزاب اين كشور نشوند و قيام خود را مستقلاً و بدون ملاحظات مورد نظر سران احزاب به پيش ببرند، اين احتمال وجود دارد كه مصر از يك دولت انقلابي كاملاً ضد آمريكائي و ضد صهيونيستي برخوردار شود، چيزي كه آمريكا و رژيم صهيونيستي اين روزها با تمام توان درصدد جلوگيري از تحقق آن هستند"
در خاتمه اینکه تجربه ی 32 ساله ی حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی که محور تز صدور انقلاب خمینی شیاد یا دیپلماسی صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه بوده است که موازات و مکمل آن سیاست خفقان و سرکوب ادامه دار داخلی بوده که عامل و رمز بقا و ماندگاری اشان بوده است . اما اکنون آنچنان ماهیت ضد مردمی حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران عیان و به نمایش شده گذاشته است که حتی رقبای مسئولین سابق حامیان خمینی شیاد هم تحمل نمی شوند تا چه رسد به این مسأله که اینان با ادا و اطوار های کمدی وانمود می کنند که دوستدار ملت های کشور های همسایه و منطقه به خصوص مردم مصر می باشند که اکنون از رهبر ولی وقیح گرفته تا سایر مسئولان و جارچیان و قلم بر دستان همچون سر مقاله نویس بدلیل تحولات شرایط منطقه به ویژه قیام مردم مصر سخنگو ونماینده ی ملت های منطقه شده و سنگ حمایت شان را بر سینه می زنند و ژست ضد حاکمان کشور های منطقه و آمریکا و اسرائیل گرفته شده است . زیرا که وحشت از تغییرات دمکراتیک سکولار در منطقه و سرایت آن به ایران دارند.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13891116/13891116_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 16 بهمن ماه سال 1389
آمريكا و "انتقال آرام قدرت" در مصر