دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 25 بهمن ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " مصر، سه پله تا حكومت اسلامي "
"راه حل معادله ی بحران منطقه تلاش جهانی و منطقه ای برای تغییرات دمکراتیک در ایران است که آن سوی این معادله کوشش غرب و اسرائیل پیگیری مسئولانه پیشبرد صلح عادلانه و شرافتندانه با فلسطین و تشکیل کشور مستقل و دمکراتیک فلسطین در منطقه می باشد"
عجیب است که پیرامون تحولات منطقه به خصوص قیام مردم مصر قلم بر دستان مطبوعات و جار چیان و تبلیغات چیان که در خدمت ولی وقیح و پاسداران کودتا گر می باشند . تلاش مذبوحانه می کنند تا با وارونه گوئی و صورت مسأله پاک کردن آدرس غلط دهند . یعنی با وجود اینکه شعاری به جز مخاطب قرار دادن دیکتاتور هنوز شعار دیگری علیه آمریکا و اروپا و اسرائیل سر داده نشده است . ولی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس به جای بررسی و تحلیل پیرامون تشابهات شعاری و مبارزاتی میان تظاهرات مردم ایران ومصر شود که پس از 22خرداد 88 که سر داده شد و 8 ماه هم ادامه داشت که چرا فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح گفته شد که مشابه ی همان فریاد قیام کنند گان تونسی و مصری و یمنی می باشد که بطور مستقیم دیکتاتور حاکم را مورد مخاطب خود قرار داده و می دهند و خواهان بر زیر کشیه شدن شان شدند . اما قلم بردست ادعا کرده است که تحولات مصر به زیان آمریکا و اروپا و اسرائیل پیش می رود . طوریکه تلاش می کنند روند حرکت قیام را مهار کنند ولی آینده تحولات به سوی اسلام گرائی و شکسته شدن استخوان های رژیم خون ریز اسرائیل تمام می شود. حال چگونه است که این مدعی میان دیکتا تورها اختلاف قائل می شوند در صورتی که بد ترین شان که رژیم فاشیستی مذهبی ترریستی حاکم بر ایران است نه اینکه تفکیک می شود ، بلکه بد تر اینکه این دیکتاتوری منفور و مطرود و نامشروع کانون الهام بخش و موتور انگیزه ی قیام کنند گان ملت های منطقه جازده می شود . بهر حال قلم بر دستان مجیز ووارونه گوی معتاد به جاده ی یک طرفه تخت گاز دادن هستند و عادت دارند تا پیوسته با قیچی و خراطی کردن نیمی از واقعیت . نیم دیگر را نیز وارونه باز تاب دهند تا به حساب خود شان چنین تجزیه و تحلیل کنند . اما بر خلاف ادعاهای وارونه وکاذب حاکمان رژیم ضد بشری نامشروع که همراه با اشک تمساح ریختن برای ملت های تونس و مصر و اعلام همبستگی با اینان است . از سوی دیگر مجوز به رقیب مغلوب برای فراخوان حضور مردم ایران در حمایت از قیام مردم تونس و مصر در ایران به رقبا داده نشده است. ولی اکنون قلم بر دست غیر ایرانی پیرامون تحولات مصر و منطقه طوری تئوری پردازی کرده و تحلیل داده و فرمول بندی نموده است که ته آن توی کیسه ی رژیم ضد بشری نامشروع متزلزل ایران ریخته می شود. اما اعتراف کرده است حضورارتش مصر و رابطه ای که مصر با آمریکا دارد موجب شده است که خواب و خیال های رؤیائی یا کیسه ی گشاد دوختن برای حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی در مصر و منطقه بر هم زده شود و تعبیر وارونه گردد . پس وی در این مورد این چنین تحلیل و تفسیر حوزوی – پاسداری کرده است که اقدام ارتش مصر برای کسب قدرت، موضع حساب شده در پیش گرفت :
" حركت ارتش مصر در اين ميدان تا حدود زيادي حساب شده بود 4 روز پس از آغاز حركت مردم، فرمانده ارتش- ژنرال حسين طنطاوي- به واشنگتن رفت و در سفر يك روزه پس از ديدار با مقامات ارشد آمريكا و حضور در كميته اي مركب از رئيس جمهور، وزيرخارجه، وزير دفاع، رئيس ستاد مشترك ارتش، رئيس سازمان سيا، رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا و نماينده ويژه اوباما در امور مصر به كشورش بازگشت. بعد از بازگشت ارتش به خيابان آمد و برخلاف تصور با مردم درگير نشد و طنطاوي در مصاحبه رسمي اعلام كرد كه ارتش صرفاً براي برقراري نظم به صحنه آمده و بناي ممانعت از برگزاري تجمع و تظاهرات را ندارد بعد از آن رژيم مبارك وانمود كرد كه از عملكرد ارتش رضايت ندارد و كار را به پليس واگذار كرده است چند روز بعد فرماندهان ارتش اعلام كردند كه خواسته هاي مردم را به حق و قانوني مي دانند و با آن همراهند پس از اين موضعگيري، از سوي مبارك عمر سليمان بعنوان معاون منصوب و مأمور گفت وگو با مخالفان شد كه او در برابر مسئله «كناره گيري مبارك از قدرت» مقاومت كرد و گفت كه در اين مورد نمي تواند وعده اي بدهد .اما يك روز بعد از سوي عمرموسي اعلام شد كه مبارك اختيارات خود را به «شوراي عالي نظامي مصر» تحت رياست ژنرال حسين طنطاوي واگذار كرده است يعني وانمود شد كه مبارك و سليمان- كه بركناري آنان دو خواسته محوري مردم بود- ديگر نقشي در قدرت ندارند و كارها به ارتش سپرده شده است.با اين وصف هيچ ترديدي وجود ندارد كه جداي از آنكه حضور مردم مصر در صحنه مبارك را سرنگون كرده و پروژه اسرائيلي رياست جمهوري عمرسليمان را نابوده كرده است كه اين پيروزي مهمي به حساب مي آيد اما آنچه از روز شنبه 9 بهمن ماه تا امروز از سوي ارتش به اجرا گذاشته شده يك سناريوي دقيق و پلكاني آمريكا بوده است. در واقع ارتش از آغاز مأموريت داشت تا فاصله اي نمايشي با مبارك، سليمان، پليس و نيروي امنيتي به تصوير بكشد و حساب ارتش را از حساب رژيم مبارك جدا نشان دهد تا در شرايطي كه امكان حفظ مبارك و نيز سليمان در قدرت نباشد كار به يك شوراي نظامي تحت رياست ظاهري حسين طنطاوي و مديريت واقعي عمرسليمان سپرده شود تا اساس نظام وابسته مصر بر جاي بماند و اگر نتوان همه اجزاي آن نظام را حفظ كرد شاكله آن را حفظ نمود.در واقع در اين صحنه، ارتش مأموريت دارد تا انقلاب مردم را مصادره كرده و ابعاد واقعي آن كه استقلال، اسلاميت و غرب ستيزي است را عقيم نمايد. البته اين در صورتي محقق مي شود كه مردم مصر صحنه را خالي كرده و به حداقل ها و ظاهر كار بسنده كنند كه بعيد به نظر مي رسد"
یادداشت روز نویس غیر ایرانی در ادامه فاش کرده است که یک طرح یا سناریوی 6 گانه مشترک آمریکا و ارتش مصر طراحی شده ه است که هدف خارج کردن مردم معترض مصر از صحنه و حفظ ترکیب ساختار مصر با محوریت قدرت ارتش مصر می باشد. هدف این است تا که قدرت بدست اسلامیون حامی رژیم ضد بشری ایران در مصر نیفتد . بنابراین قلم بر دست یادداشت روز نویس محور 6 طرح آمریکا در مصر نظر داده و آن آنگونه که خواسته روضه خوانده است و گفته که اکنون قیام مردم مصر دو طرح اول و دوم عبور کرده است و آمریکا روی طرح 3 یا حکومت از طریق قدرت ارتش کار می کند . در ادامه افزوده در صورت عدم تثبیت این مرحله سپس آمریکا از طریق وارد صحنه کردن احزاب مصر تلاش می کند تا از طریق انتخابات حکومت سکولار یسم غرب گرا در مصر قدرت را بگیرد . در دنباله قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس بعنوان سخنگو ونماینده ی مردم مصر روی مردم مصر و اعتراض شان متمر کز شده و مانور تبلیغاتی داده و مدعی شده است ملت مصر با الله اکبر گفتن زیر بار چنین حکومتی نمی رود . پس از از مرحله هم عبور خواهند کرد و از طریق انتخابات قدرت بدست اسلام گرایان معتدل مدل ترکیه می افتد . در نهایت مردم مصر از این مر حله 5 هم عبور می کنند و مسیر وسمت و سو را به مرحله 6 منتقل می کنند که تشکیل حکومت اسلامی می باشد که بشدت ضد آمریکا می باشد. مهمتر اینکه اوضاع بحرانی اسرائیل این کشور را به سمت نابودی سوق می دهد . بهر حال قلم بر دست غیر ایرانی با آویزان شدن به گزینه ای از سخنان ولی وقیح یا روضه ی نماز جمعه ی تهران وی ، توضیح و تشریح این 6 مرحله و نتیجه ی نهائی شرایط مصر و منطقه و چشم انداز اوضاع اسرا ئیل را چنین ترسیم و تئوریزه و تحلیل کرده است :
" به نظر مي رسد كه آمريكايي ها در ارتباط با بحران مصر شش فرضيه و يا مرحله را به صورت ستوني يعني ترجيحي در نظر گرفته بودند اين شش فرضيه يا شش گزينه عبارت بودند از: 1- حفظ مبارك 2- محوريت عمر سليمان 3- محوريت ارتش 4- محوريت دولتي سكولار غرب گرا و در عين حال منتخب 5- دولتي مذهبي و متعهد 6- دولتي مذهبي و مخالف غرب. آمريكايي ها تا اينجا از دو گزينه اول به ناچار عبور كرده اند و در حال بررسي وضعيت در پله سوم هستند .بايد انتظار داشت كه به زودي آمريكا يك گام ديگر عقب نشيني كند و به مرحله «دولت سكولار غرب گراي منتخب» برسد. مدتي آنان در زمين سكولارها خيمه مي زنند و احزاب را به ميدان مي آورند چون در اينجا منافع آمريكا و بعضي از احزاب سياسي مصر با هم گره مي خورد. اما آيا مردم مصر به اين موضوع رضايت خواهند داد ترديدي در اين نيست كه مردم با شعار «الله اكبر» و سربندهاي مذهبي و برگزاري نمازهاي باشكوه به استقبال دولتي سكولار نمي روند اما ترديدي هم نيست كه عبور از اين پله و رسيدن به پله «دولتي مذهبي و متعهد» به معناي برقراري دولتي باصطلاح ميانه رو يعني نه كاملا مذهبي و نه كاملا وابسته زمان بر خواهد بود كمااينكه مرحله ششم يعني انتقال از پله دولتي مذهبي و متعهد به دولتي مذهبي و مخالف غرب از اين مرحله هم زمان بيشتري خواهد برد. در واقع در مرحله ششم غرب بايد كاملا از مصر قطع اميد كند و از آنجا كه اين قطع اميد بايد توأم با پذيرش شرايط كاملا دگرگون در جهان اسلام و جهان عرب باشد طبعاً زماني را به خود اختصاص مي دهد اما با همه اين حرف ها اين به آن معنا نيست كه مردم مصر براي رسيدن به حكومت مطلوب خود نمي توانند راه را كوتاه كنند اين مشكلات بر سر راه مردم ايران هم بود و توانستند با وحدت و حضور در صحنه راه را كوتاه نمايند.در واقع به احتمال بسيار زياد حكومت آينده مصر تركيب معناداري از اسلام، انتخابات مردمي و دولتي منطقه محور خواهد بود يعني در مصر ما با مدلي از حكومت كه كاملاً همگرا با انقلاب اسلامي ايران است مواجه خواهيم بود. اين مدل روند نسبتاً آرام انتقال از غرب به منطقه اسلامي- عربي را دنبال مي كند و يك فرصت مهم براي كشورهاي منطقه محور به حساب مي آيد.بنابراين همانطور كه رهبر معظم انقلاب در خطبه هاي 15 بهمن ماه خود فرمودند ممكن است كه انقلاب كبير اسلامي ايران در جاي ديگر قابل تكرار نباشد ولي آنچه در مصر و تونس و... مي گذرد تناسب روشني با انقلاب ما خواهد داشت. يعني همان اتفاقي كه در تركيه افتاد و يك رژيم نظامي غرب گرا را آرام آرام به رژيمي مردمي و اسلام گرا تبديل كرد و از هم پيمان آمريكا و اسرائيل به يك هم پيمان منطقه اي براي ايران و... تبديل كرد در مصر هم مي افتد و اين حداقل آن چيزي است كه اتفاق خواهد افتاد.وضعيت رژيم صهيونيستي در اين تحولات بيش از همه بحراني است. در واقع اين رژيم با مشكلي مواجه شده كه حجم و اثر اين مشكل براي آن ها كمتر از انقلاب اسلامي ايران كه بگين آن را يك زلزله بزرگ با پس لرزه هاي طولاني تعبير كرده بود، نمي باشد.البته آنان مي دانند كه تحولات اخير مصر كاملاً بي سابقه بوده و در عين برخورداري از سازماندهي منظم پيدايي آن براي رژيم صهيونيستي و غرب به يك معما تبديل شده است، آنان با بيم و اميد سخن مي گويند و اين نشان مي دهد هنوز نمي دانند دقيقاً چه بر سرشان آمده است"
در خاتمه اینکه قابل فهم است که بر خلاف ادعاهای عجیب و غریبی که سران رژیم فاشیستی مذهبی و تروریستی و جار چیان مطبوعاتی و تبلیغات چیان رسانه ای با تریبون نهاد های حکومتی و امامان نماز جمعه ها محور اوضاع مصر و منطقه می کنند و بطور مشترک تلاش مذبوحانه می کنند که اوضاع انفجاری جامعه نادیده گرفته شود تا جائی که حتی مجوز به بیانیه ی سران رققیب مغلوب برای اعلام همبستگی حضور تظاهرات در ایران داده نمی شوند تا اینکه از قیام مردم تونس و مصر حمایت کنند . چونکه کودتاگران به شدت وحشت دارند که اگر چنین مجوزی داده شود . موجب حضور پر شور مردم معترض و ناراضی آنچنان می شود که دیگر امکان کنترل ومهار فریاد مرگ بر دیکتاتور سر دادن شان وجود نخواهد داشت . بنا براین رژیم ضد بشری نا مشروع بحران زده و در بن بست گیر کرده که به شدت از قیام های اعتراضی و تحولات منطقه دچار ترس و وحشت شده است . برای اینکه مانع از سرایت و تأثیر گذاری اش درون ایران شود . بناچار می بایست از موضع ضعف و استیصال قدرت نمائی کند و دست به رجز و لغز خوانی زند و مدعی شود که آری عامل اصلی انگیزه و الهام بخش حرکت اعتراضی ملت های معترض منطقه رژیم ضد بشری ایران می باشد . مثال هم نفوذ در عراق و حزب الله لبنان و حماس آورده می شود و از طریق اینان کانال به اخوان المسلمین در مصر برای تشکیل حکومتی همچون ترکیه زده می شود . به امید آنکه سپس از سوی حزب حرکت اسلامی مصر و ائتلاف با حماس و حزب الله لبنان طرح بحران آفرینی وجنگ افروزی در منطقه شود تا ضمن عبور از بحران هسته ی و عدم مشروعیت و منزوی بودن سمت و سو به مصر کشیده و حرکت های اعتراضی ضد اسرائیلی رادیکال شود تا از اخوان المسلمین عبور شود و همان مرحله ی 6 ترسیم شده ی حکومت اسلامی متمایل به تهران در مصر حاکم شود تا فضای منطقه ضد اسرائیلی و مخالف آمریکا شود . لذا راه حل معادله ی بحران منطقه تلاش جهانی و منطقه ای برای تغییرات دمکراتیک در ایران است که آن سوی این معادله کوشش غرب و اسرائیل پیگیری مسئولانه پیشبرد صلح عادلانه و شرافتندانه با فلسطین و تشکیل کشور مستقل و دمکراتیک فلسطین در منطقه می باشد.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 25 بهمن ماه سال 1389
http://www.kayhannews.ir/891125/2.htm#other206
مصر، سه پله تا حكومت اسلامي (يادداشت روز