روزی نامه ی حكومتي جمهوری اسلامي 4 شنبه 4 اسفندما 1389

نقد و بررسي : سر مقاله ي روزي نامه جمهوري "حمام خون در ليبي و سكوت غرب"

"آشکارا نه از اهداف پروژه ی هسته ای دفاع در امور داخلی لیبی مداخله گری شده است ، بلکه از سیاست صدور تروریسم و ارتجاع بحران به برون مرز گفته شده است و تأکید بر تشکیل حکومت مذهبی در لیبی و منطقه شده است تا که به وضوح اعتراف شود عامل اصلی تقویت دیکتتاتور ی و بی ثباتی و نا آرامی منطقه حاکمان تهران می باشند "

فرافکنی یعنی همین که جنایات 32 ساله ی سران رژیم جنایتکار قرون وسطائی حاکم بر ایران را نا دیده گرفته شود و موج سوارانه از منظر صورت مسأله پاک کردن به وقایع و تحولات منطقه به خصوص اوضاع بحرانی و انفجاری لیبی نگریسته شود . یعنی بدون توجه به شرایط حاکم بر ایران و عملکرد 32 ساله ی دولت مردان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران و مقایسه اش با عملکرد رئیس جمهور دیکتاتور لیبی که کدامیک بدتر و ضد مردمی تر می باشد؟ چونکه اگر اوضاع ایران خیلی بد تر و وحشتناک تر از رژیم قذافی نباشد ، هر گز هم کمتر از آن نبوده است . به خصوص پس از رخداد 22 خرداد 88 و جو موجود علیه ی سران رقیب مغلوب که وجود دارد . طوریکه اینان متهم به جاسوسی و خیانت و جنایت می شوند با فریا د مرگ علیه شان سر دادن تقاضای اعدام شان می شود . حال بماند که با معترضان نا راضی چگونه بر خورد شده است ؟ ولی سرمقاله نویس گویا حاکمان ایران در 32 سال گذشته اهداف پلید ضد انسانی حذف مخالفان و دگر اندیشان و رقبا با ابزاری کردن دین و ادعای مبارزه با آمریکا و اسرائیل برای حفظ قدرت تلاش نکرده اند. اما پیرامون اوضاع کنونی سرهنگ دیکتاتور لیبی در ابتدای سرمقاله ی خود چنین تحلیل داده است :

"ذافي، ديكتاتور ليبي با قتل عام مردم معترض، چهره خون آشام و ماهيت جنايتكارش را كه بيش از 40 سال در پوشش ادعاي انقلابي گري و ضد استكبار بودن، مخفي كرده بود آشكار ساخت و نشان داد كه لقب سياستمدار ديوانه و مجنون به درستي براي او در نظر گرفته شده است. براساس تازه‌ترين گزارش ها، نيروهاي تحت فرماندهي قذافي جمعيت هزاران نفري معترضان را در طرابلس، مركز اين كشور و بن غازي دومين شهر بزرگ آن به خاك و خون كشيده‌اند. نفري به وجود آورده است كه اين ارتش در تاريخ خود هيچ افتخاري در كارنامه‌اش ندارد و حتي تاكنون يك گلوله به سوي رژيم صهيونيستي، كه قذافي مدعي مبارزه با آن رژيم بود، شليك نكرده و حالا قذافي اين ارتش را براي كشتار مردم كشور خودش به كار گرفته است و اين يكي ديگر از خصوصيات اين ديكتاتور ديوانه و رژيم وي مي‌باشد. اگرچه ماهيت اكثر ديكتاتورهاي منطقه كم و بيش شبيه هم است ولي قذافي در عين حال ويژگي‌هاي منحصر به فردي دارد. قذافي در سال 1348، درحالي كه تنها 27 سال داشت با يك كودتاي خونين بر شاه وقت ليبي غلبه كرد و قدرت را در اين كشور پهناور آفريقايي دردست گرفت وي از همان ابتدا كوشيد با طرح شعارهاي ضد سرمايه‌داري و سوسياليستي و حمايت از فقرا و قشر ضعيف، خود را يك انقلابي جلوه دهد. تكرار شعارهاي ضد امپرياليستي و ضد صهيونيستي از ديگر شگردهاي قذافي بود تا وي در سايه اين شعارها هرگونه صداي اعتراضي را در داخل خاموش كرده و مخالفان خود را قلع و قمع نمايد. بدين ترتيب، عملكرد قذافي كاملاً خلاف ادعاي وي بود بطوري كه با عقب نشيني‌هاي خود، امتيازهاي خفت باري به قدرت‌هاي فاسد و سلطه گر غربي داد كه از جمله آنها تحويل شهروندان ليبيايي متهم به انفجار هواپيما در لاكربي و همچنين كنار گذاشتن كامل فعاليت‌هاي هسته‌اي است. اين عقب نشيني‌ها پرده از چهره قذافي برداشت و ثابت كرد كه شعارهاي وي توخالي و ژست‌هاي وي در دفاع از فلسطين و رهبري جبهه ضد آمريكايي اعراب، پوچ و دروغين بوده است.

در ادامه سر مقاله نویس ضمن اشاره داشتن به ماهیت قذافی و عملکرد وی که اکنون چگونه با ملت خود بر خورد می کند و تأکید کرده که قذافی با مشت آهنین قادر به ادامه ی بقایش نمی باشد. از سوی دیگر دست به کتمان کردن حقایق داخل ایران زده است که گویا شرایط ایران اگر نه بد تر از لیبی و مصر و تونس نباشد ، مشابه آن می باشد . چونکه دیکتاتور ولایت وقیح همکاره بدون پاسخگوی به هیچ مرجع و مقامی وجود داشته است . آنگونه که به جرأت می توان گفت بد ترین نوع دیکتاتوری می باشد.بهرصورت فراموشکاری عمدی سر مقاله نویس در این مورد ایناست که بتواند در قد و قواره ی سخنگو ونماینده ی مردم لیبی ظاهر شود تا از پروژه ی هسته ای دفاع کند و قذافی را متهم نمایدکه چرا با عقب نشینی از اهداف هسته ای مقابل فشار و تهدید غرب تسلیم شد ؟ غال از آنکه نا خواسته فاش کرده است که چگونه تا کتیک ضد استکباری و صهیونیستی قذافی و حاکمان تهران مشترک می باشد . جالب اینکه مدعی شده است که غرب از ترس مقاومت اسلامی و قدرت گیری شان در لیبی تا حکومت دینی تشکیل نشود . پس دست به سانسور خبری در مورد وقایع خونین لیبی می زند . بهمین دلیل نتیجه گیری کرده است که سرانجام حمام خوني كه در ليبي قذافی به راه انداخته است. حتي اگ با سكوت آمريكا و ساير قدرت‌هاي غربي همراه باشد، نتیجه چيزي جز این چنین منتهی شدن به سقوط ديكتاتور ليبي نخواهد بود.

"اكنون اين ديكتاتور دغل باز و خون آشام در برابر قيام ملت مسلمان ليبي چهره خود را بيشتر نمايان نموده و با درنده‌خوئي و وحشي گري هرچه تمام‌تر به جان مردم افتاده و آنها را قتل عام مي‌كند. ديكتاتور ليبي اكنون تصور مي‌كند كه با مشت آهنين و قتل عام مردم مي‌تواند بار ديگر پايه‌هاي تخت و تاج حكومت 42 ساله خود را محكم ساخته و به ادامه حكمراني بپردازد! وي در سخنراني ديشب خود همين نكته را مورد تاكيد قرار داد. پرونده سياه و جنايات تكان دهنده ديكتاتور ليبي هيچ شانسي براي بقاي وي باقي نمي‌گذارد. ماهيت اعتراضات مردم ليبي و شواهد و تصاويري كه از قيام ليبيايي‌ها در معرض ديد جهانيان قرار مي‌گيرد بيانگر اين واقعيت است كه اين مردم هرگز از قيام باز نخواهند ايستاد و تسليم تهديدها، ارعاب و جنايات ديكتاتور وحشي و ديوانه ليبي نخواهند شد. مجموعه اين شرايط، روي كار آمدن جريان‌هاي اسلامي در ليبي را تقويت مي‌كند و همين امر سبب وحشت غرب از تحولات ليبي و سكوت آنها در قبال قتل عام مردم مسلمان آن كشور شده است. غربي‌ها در تحولات اخير خاورميانه عربي و شمال آفريقا با حمايت از ديكتاتورها بيش از پيش رسوا شدند و پوچ بودن ادعاي دموكراسي خواهي آنها بيشتر برملا شد. با اينحال، چه غرب بخواهد و يا نخواهد تحولات در ليبي، همچون ديگر كشورهاي عرب منطقه، به سرعت و با شتاب به پيش مي‌رود و غرب به زودي بايد خود را براي پذيرش شرايط جديد ليبي و منطقه آماده نمايد. سرانجام حمام خوني كه در ليبي به راه افتاده است"

در خاتمه اینکه چون جنگ قدرت وحذف کردن رقبا از سوی کودتاگران هنوز پایان نپذیرفته است . زیرا که گر چه موسوی و کروبی از صحنه از طریق کودتا از صحنه حذف شدند. ولی چون آنگونه که ولی وقیح و کودتا گران توقع دارند اینان تسلیم نشده اند . بنا براین چپ و راست مورد تهدید حتی با درخواست اعدام واقع می شوند . از طرف دیگر رفسنجانی که متهم به حمایت از سران فتنه یا رقیب مغلوب شده است ، هنوز ریاست دو مجمع مصلحت نظام و خبر گان آخوندی را بر عهده دارد . برای همین سر مقاله نویس گرچه از کسی به جز قذافی نام نبرده است . ولی شکت نیست وقتی علیه ی دیکتاتوری قذافی یا مبارک و بن علی و سایر دیکتاتورهای منطقه سخن می گوید . گوشه چشم یا نظری هم به پاسدار گماشته احمدی نژاد دارد . چونکه اشراف دارد که وی چگونه مخالف سر سخت رفسنجنی می باشد .؟ پس از آنجائی که سر مقاله نویس مشاور رفسنجانی می باشد و خوب می داند که از سوی کودتا گران غالب چه فشاری بر روی رفسنجانی وارد می شود تا وی بطور کامل تسلیم و لبیک گوی کودتا گران شود و دولت نا مشروع را بر سمیت بشناسد وبه جای ا نتقاد کردن از دولت از آن تمجید و ستایش گری کند . در غیر اینصورت نه فشار ها علیه ی وی کاهش نمی یابد ، بلکه با توطئه های تهدید آمیز بیشتر تلاش خواهد شد تا وی از ریاست مجمع خبر گان آخوندی کنار گذاشته شود. یا اینکه تبدیل به شیر بی یال و دم بی اعتبار گردد . بنابراین مشخص است درست است که مخاطب سر مقاله نویس قذافی دیکتاتور است . ولی هدف باند های ما فیایی غالب مدعی اصول گرایان کود تا گر در ایران هم مورد نظرش می باشد . بهمین دلیل با زبان زر گری یا شیوه ی حوزوی بدر گفتن تا دیوار بشنود اهداف خود را دنبال می کند . بهر حال باز هم در این مقاله آشکارا نه از اهداف پروژه ی هسته ای دفاع در امور داخلی لیبی مداخله گری شده است ، بلکه از سیاست صدور تروریسم و ارتجاع بحران به برون مرز گفته شده است و تأکید بر تشکیل حکومت مذهبی در لیبی و منطقه شده است تا که به وضوح اعتراف شود عامل اصلی تقویت دیکتتاتور ی و بی ثباتی و نا آرامی منطقه حاکمان تهران می باشند . لذا تا سر این مار زده نشود و یک حکومت دمکراتیک جای گزین آن نشود با زهر پاشی ومسمومیت ایجاد کردنش منطقه روی امنیت و صلح نخواهد دید و هر گز دارای ثبات سیاسی نمی شود . صد البته با دسترسی به سلاح هسته ای رژیم ضدبشری کودایی نا مشروع ایران دیگر صلح و امنیت نه در منطقه که جهان با این خطر مواجب خواهد بود.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1389/13891204/13891204_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html


روزی نامه ی حكومتي جمهوری اسلامي 4 شنبه 4 اسفندما 1389

حمام خون در ليبي و سكوت غرب