روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 19 بهمن ماه 1389
. نقد و بررسی : روزی نامه ی حکومتی جمهوری " عصر خميني "
خیلی واقعاً هنر دریدگی و وارونه گوئی می خواهد تا از خمینی شیاد و نهضت حق طلبانه و ممتاز و بی نظیر وی در میان انقلابات و نهضت های جهان یاد شود و دجالانه تحولات منطقه به حساب عصر خمینی شیاد نهاده شود "
. نقد و بررسی : روزی نامه ی حکومتی جمهوری " عصر خميني "
خیلی واقعاً هنر دریدگی و وارونه گوئی می خواهد تا از خمینی شیاد و نهضت حق طلبانه و ممتاز و بی نظیر وی در میان انقلابات و نهضت های جهان یاد شود و دجالانه تحولات منطقه به حساب عصر خمینی شیاد نهاده شود "
سئوال است که تاکی قرار است تصویر مار کشیده و مار قالب گردد ؟ تا چه موقع می توان با کتمان کردن حقایق وارونه گوئی کرد و به رشد فهم و درک مردم کم بها داد و تجربه ی 32 ساله شان نا دیده گرفته شود و با خاک پاشیدن بر چشمان توده ها در فضای 32 سال پیش سیر و حرکت نمود و با جراحی سانسور کردن فاصله ی زمانی 32 سال سپری شده دست به خراطی درک و فهم مردم ایران زد و همچنان بطور رؤیائی در 50 و 32 سال پیش گشت و گذار و سخن پرانی و لغز خوانی کرد و کارنامه ی مبارزات سازمان های انقلابی و سیاسی مردم ایران را بست و همه ی تلاش و مبارزات شان را توی کیسه ی خمینی شیاد ریخت که کمتر از 3 سال پس از قدرت گرفتن وی، معترضین ناراضی توی خیابان های تهران ریختند و فریاد مرگ علیه ی این جلاد زدند . مهمتر اینکه پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد 88 ضمن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادن مردم معترض و نا راضی و خشمگین تصویر وی در کنار تصویر خمینی شیاد را پاره کرده و به آتش کشید ند . یا اینکه تصاویرشان پاره و زیر پای معترضان خشمگین لگد کوب شد . بعلاوه اکنون با نا دیده گرفتن فضای انفجاری جامعه و بدون توجه به شرایط خفقان و سانسور و وضعیت طاقت فرسای تحمیل شده ی اقتصادی به 80% جمعیت کشور که در زیر خط اقتصادی بسر می برند . همینطور با بی خیال شدن جنگ قدرت و حذف رقیب که پیروان خمینی شیاد می باشند . خیلی واقعاً هنر دریدگی و وارونه گوئی می خواهد تا از خمینی شیاد و نهضت حق طلبانه و ممتاز و بی نظیر وی در میان انقلابات و نهضت های جهان یاد شود و اینگونه دجالانه تحولات منطقه به حساب عصر خمینی شیاد نهاد ه شود
"در گوشه و كنار جهان به خوبي قابل رديابي و مشاهده است. كم نبودهاند مصلحيني كه در طول تاريخ و در عرض جغرافيا براي احياي ارزشها قيام كردهاند. كم نبودهاند حركتهاي حق طلبانهاي كه پيروان فراواني را نيز در اختيار گرفتهاند و به اهداف خود نيز دست يافتهاند ولي نهضت امام خميني در اين ميان از همگي آن حركتهاي عظيم انساني، به كلي متمايز بوده و حتي در ميان جنبشهاي حق طلبانه نيز كاملاً ممتاز است. چرا كه حركت پرخروش امام و پيشتازان نهضتش، اگرچه حق طلبانه و براي احياي ارزشها بود ولي مشخصاً در برگيرنده مولفهاي بود كه نام وي و پيروانش را براي هميشه در تاريخ جهان ماندگار كرد. خميني مصلحي بود كه "دين" را زنده كرد. او در عصر حاكميت كفر و الحاد، پرچم احياي دين را برافراشت و امروز پس از گذشت حدود نيم قرن از آغاز نهضت خميني شاهد افول حكومتهاي الحادي و قيام ملتها براي احياء دين و پيروي از احكام الهي هستيم. اگرچه امام خميني در ميان ما نيست ولي امروزه "عصر خميني" است. چرا كه تك تك آرزوها و آرمانهايش يكي پس از ديگري در سراسر جهان و البته به تدريج محقق شده و ميشوند"
.اکنون دیگر جای ابهامی باقی نمانده است که چگونه این رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی در شرایط بحرانی و زد و بند های پشت پرده یا اداد های غیبی روی کار آمد و از همان ابتدا برای بقای ننگین اش خمینی شیاد آویزان به ترفند صدور انقلاب به برون مرز یا همان سیاست صدور ترورسیسم و بحران و ارتجاع به منطقه شد که پس از آن تبدیل به دیپلماسی رسمی رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی و محور شرارت شد وتا کنون با شدت تمام این سیاست دنبال شده است . زیرا که بدون این سیاست که مکمل سیاست ابزار قدرت و خفقان و سرکوب شدن دین در داخل کشور شده است هر گز شانسی برای ا دامه حیات رژیم قرون وسطائی عوامفریب و جنگ افروز و دین فروش نبوده است . برای همین است که سر مقاله نویس این چنین از این سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز به خصوص در منطقه با چاشنی عصر خمینی شیاد باافتخار یاد نموده است :
"امام خميني بارها تصريح ميكرد كه "ما انقلاب خود را به تمام جهان صادر ميكنيم." دشمنان شرور با وارونه جلوه دادن حقايق سعي داشتند چهرهاي مخدوش از انقلاب اسلامي را به نمايش بگذارند و چنين وانمود سازند كه گويا ايران در فكر كشورگشائي است و ميخواهد سرزمينهاي اسلامي را تصرف كند و "امپراطوري شيعه"! را برپا نمايد. تصادفي نيست كه قيام پرخروش ملتهاي عرب و مسلمان دقيقاً در همان كشورهائي شكل گرفته و به تدريج قوام يافته كه بيشترين سرمايهگذاري و تلاش را براي مقابله با مسلمانان و گسترش "اسلام ستيزي" صورت دادهاند. فراموش نكردهايم كه ملك عبدالله دوم پادشاه اردن عليه مسلمانان عربده ميكشيد و ديگران را به مقابله عليه جنبشهاي اسلامي فرا ميخواند و با تبليغات موهومي ادعا ميكرد كه منطقه در معرض شكل گيري "هلال شيعي" قرار گرفته است. مبارك هم بر طبل جنگ عليه اسلام گرايان ميكوبيد و به آمريكا و صهيونيستها وعده ميداد كه تا خون در بدن دارد، عليه اسلام گرايان به مبارزه و سركوب ادامه خواهد داد. اكنون كابينه دولتهاي مصر، تونس و اردن به عنوان "خاكريز اول" سقوط كرده ولي اصرار غرب و مزدوران منطقهاي صهيونيستها اينست كه با دفع الوقت و توسل به "راهكارهاي زمان بر"، ملتها را خسته و درمانده كنند تا بلكه با احساس ناكامي به راه خود بروند و به خانهها باز گردند، غافل از اينكه قيام در مصر و تونس و اردن و الجزاير و عربستان، ديروز آغاز نشده كه امروز خاتمه يابد. اين حركتي عظيم به قدمت تاريخي حداقل نيم قرن است كه براي احياي مجد و عظمت از دست رفته دنياي اسلام در پرتو احكام نوراني اسلام به راه افتاده و با تغيير مهرهها دچار مرور زمان نخواهد شد. عصر خميني، عصر خيزش ملتها براي احياي اسلام است و با تغيير تاكتيك دشمنان اسلام براي منصرف و مايوس كردن مسلمانان هم نميتوان از تحقق اراده الهي در اين زمينه جلوگيري نمود كه آيات و منطق قرآني، پيروزي در اين مقوله را تضمين كرده است و اين يك سنت الهي است.
در خااتمه اینکه در کجای جهان یافت می شود که کشوری وجود داشته باشد که ادعای مردمی و قدرت و ثبات و امنیت کند، آنهم با ادعای اینکه امن و آزاد ترین و قدرت بر تر جهان می باشد ؟ اما پیوسته رهبرانش تلاش کنند تا مردم و مطالبات شان را بطور دربست فراموش نمایند. ولی در عوض دست به تبلیغ و تمجید رهبر دفن شده اش بزند تا که به جای متمر کز شدن بر روی نا رسائی و نا هنجاری های اجتماعی و اقتصادی و بر طرف کردن نیاز و مطالبات مردم ایران با شدت سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه را دنبال کنند تا با منحرف کردن اذهان عمومی داخل کشور و ناامن و بی ثبات کردن منطقه فضای تبلیغاتی بحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه برایش به وجود آید تا امکان عبور از بحران های داخلی و بیرونی اش فراهم گردد که در رأس آن بحران هسته ای و عدم مشروعیت و منزوی بودن در منطقه و جهان می باشد . بنابراین در همین راستاست که در آستانه ی فرا رسیدن سالگرد انقلاب چون کودتا گران حاکم سخنی برای گفتن ندارند . مجبور ند که برای فرار از مسئولیت پاسخگوئی به مردم ایران، آویزان به خمینی شیاد شوند و از شکوفائی عصر وی درمنطقه و جهان بگویند. تا بتوانند با این ترفند هر چه بیشتر روی به دیپلماسی صدور تروریم و ارتجاع و بحران به برون مرز آورند و با تبلیغات کاذب از موضع ضعف قدرت نمائی کنند و از جهان گشائی پوشالی اندیشه ی متحجر و ارتجاعی خمینی شیاد و جانشین ولی وقیح نامشروع وی سخن به گویند و لغز خوانی کنند و عربده کشی نمایند .
"در گوشه و كنار جهان به خوبي قابل رديابي و مشاهده است. كم نبودهاند مصلحيني كه در طول تاريخ و در عرض جغرافيا براي احياي ارزشها قيام كردهاند. كم نبودهاند حركتهاي حق طلبانهاي كه پيروان فراواني را نيز در اختيار گرفتهاند و به اهداف خود نيز دست يافتهاند ولي نهضت امام خميني در اين ميان از همگي آن حركتهاي عظيم انساني، به كلي متمايز بوده و حتي در ميان جنبشهاي حق طلبانه نيز كاملاً ممتاز است. چرا كه حركت پرخروش امام و پيشتازان نهضتش، اگرچه حق طلبانه و براي احياي ارزشها بود ولي مشخصاً در برگيرنده مولفهاي بود كه نام وي و پيروانش را براي هميشه در تاريخ جهان ماندگار كرد. خميني مصلحي بود كه "دين" را زنده كرد. او در عصر حاكميت كفر و الحاد، پرچم احياي دين را برافراشت و امروز پس از گذشت حدود نيم قرن از آغاز نهضت خميني شاهد افول حكومتهاي الحادي و قيام ملتها براي احياء دين و پيروي از احكام الهي هستيم. اگرچه امام خميني در ميان ما نيست ولي امروزه "عصر خميني" است. چرا كه تك تك آرزوها و آرمانهايش يكي پس از ديگري در سراسر جهان و البته به تدريج محقق شده و ميشوند"
.اکنون دیگر جای ابهامی باقی نمانده است که چگونه این رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی در شرایط بحرانی و زد و بند های پشت پرده یا اداد های غیبی روی کار آمد و از همان ابتدا برای بقای ننگین اش خمینی شیاد آویزان به ترفند صدور انقلاب به برون مرز یا همان سیاست صدور ترورسیسم و بحران و ارتجاع به منطقه شد که پس از آن تبدیل به دیپلماسی رسمی رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی و محور شرارت شد وتا کنون با شدت تمام این سیاست دنبال شده است . زیرا که بدون این سیاست که مکمل سیاست ابزار قدرت و خفقان و سرکوب شدن دین در داخل کشور شده است هر گز شانسی برای ا دامه حیات رژیم قرون وسطائی عوامفریب و جنگ افروز و دین فروش نبوده است . برای همین است که سر مقاله نویس این چنین از این سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز به خصوص در منطقه با چاشنی عصر خمینی شیاد باافتخار یاد نموده است :
"امام خميني بارها تصريح ميكرد كه "ما انقلاب خود را به تمام جهان صادر ميكنيم." دشمنان شرور با وارونه جلوه دادن حقايق سعي داشتند چهرهاي مخدوش از انقلاب اسلامي را به نمايش بگذارند و چنين وانمود سازند كه گويا ايران در فكر كشورگشائي است و ميخواهد سرزمينهاي اسلامي را تصرف كند و "امپراطوري شيعه"! را برپا نمايد. تصادفي نيست كه قيام پرخروش ملتهاي عرب و مسلمان دقيقاً در همان كشورهائي شكل گرفته و به تدريج قوام يافته كه بيشترين سرمايهگذاري و تلاش را براي مقابله با مسلمانان و گسترش "اسلام ستيزي" صورت دادهاند. فراموش نكردهايم كه ملك عبدالله دوم پادشاه اردن عليه مسلمانان عربده ميكشيد و ديگران را به مقابله عليه جنبشهاي اسلامي فرا ميخواند و با تبليغات موهومي ادعا ميكرد كه منطقه در معرض شكل گيري "هلال شيعي" قرار گرفته است. مبارك هم بر طبل جنگ عليه اسلام گرايان ميكوبيد و به آمريكا و صهيونيستها وعده ميداد كه تا خون در بدن دارد، عليه اسلام گرايان به مبارزه و سركوب ادامه خواهد داد. اكنون كابينه دولتهاي مصر، تونس و اردن به عنوان "خاكريز اول" سقوط كرده ولي اصرار غرب و مزدوران منطقهاي صهيونيستها اينست كه با دفع الوقت و توسل به "راهكارهاي زمان بر"، ملتها را خسته و درمانده كنند تا بلكه با احساس ناكامي به راه خود بروند و به خانهها باز گردند، غافل از اينكه قيام در مصر و تونس و اردن و الجزاير و عربستان، ديروز آغاز نشده كه امروز خاتمه يابد. اين حركتي عظيم به قدمت تاريخي حداقل نيم قرن است كه براي احياي مجد و عظمت از دست رفته دنياي اسلام در پرتو احكام نوراني اسلام به راه افتاده و با تغيير مهرهها دچار مرور زمان نخواهد شد. عصر خميني، عصر خيزش ملتها براي احياي اسلام است و با تغيير تاكتيك دشمنان اسلام براي منصرف و مايوس كردن مسلمانان هم نميتوان از تحقق اراده الهي در اين زمينه جلوگيري نمود كه آيات و منطق قرآني، پيروزي در اين مقوله را تضمين كرده است و اين يك سنت الهي است.
در خااتمه اینکه در کجای جهان یافت می شود که کشوری وجود داشته باشد که ادعای مردمی و قدرت و ثبات و امنیت کند، آنهم با ادعای اینکه امن و آزاد ترین و قدرت بر تر جهان می باشد ؟ اما پیوسته رهبرانش تلاش کنند تا مردم و مطالبات شان را بطور دربست فراموش نمایند. ولی در عوض دست به تبلیغ و تمجید رهبر دفن شده اش بزند تا که به جای متمر کز شدن بر روی نا رسائی و نا هنجاری های اجتماعی و اقتصادی و بر طرف کردن نیاز و مطالبات مردم ایران با شدت سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه را دنبال کنند تا با منحرف کردن اذهان عمومی داخل کشور و ناامن و بی ثبات کردن منطقه فضای تبلیغاتی بحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه برایش به وجود آید تا امکان عبور از بحران های داخلی و بیرونی اش فراهم گردد که در رأس آن بحران هسته ای و عدم مشروعیت و منزوی بودن در منطقه و جهان می باشد . بنابراین در همین راستاست که در آستانه ی فرا رسیدن سالگرد انقلاب چون کودتا گران حاکم سخنی برای گفتن ندارند . مجبور ند که برای فرار از مسئولیت پاسخگوئی به مردم ایران، آویزان به خمینی شیاد شوند و از شکوفائی عصر وی درمنطقه و جهان بگویند. تا بتوانند با این ترفند هر چه بیشتر روی به دیپلماسی صدور تروریم و ارتجاع و بحران به برون مرز آورند و با تبلیغات کاذب از موضع ضعف قدرت نمائی کنند و از جهان گشائی پوشالی اندیشه ی متحجر و ارتجاعی خمینی شیاد و جانشین ولی وقیح نامشروع وی سخن به گویند و لغز خوانی کنند و عربده کشی نمایند .
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13891119/13891119_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 19 بهمن ماه 1389
.عصر خميني
http://www.jomhourieslami.com/1389/13891119/13891119_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 19 بهمن ماه 1389
.عصر خميني