دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 17 بهمن ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " قاهره... دو قدم مانده به قدس "
"اعتراف آشکار به صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و سرمایه گذاری بر روی حزب الله لبنان و حماس و اخوان المسلمین و چشم دوختن به تغییر حکومت مصر و بسط و تعمیم آن به سراسر منطقه تا شرایط انقلاب اسلامی و حکومت مشابه ی ایران در منطقه مساعد و هموار شود"
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " قاهره... دو قدم مانده به قدس "
"اعتراف آشکار به صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و سرمایه گذاری بر روی حزب الله لبنان و حماس و اخوان المسلمین و چشم دوختن به تغییر حکومت مصر و بسط و تعمیم آن به سراسر منطقه تا شرایط انقلاب اسلامی و حکومت مشابه ی ایران در منطقه مساعد و هموار شود"
معرکه گیری پیرامون لغو سفر مترسک عراقی علی اکبر صالحی به اروپا بهانه ای شده است تا که این اقدام وصل به قیام مردم مصر شود که از سوی قلم زن یادداشت روز نویس هم لهجه ی سرباز جو حسین شریعتمداری انتفاضه مصر لقب گرفته است. مسخره اینکه مدعی قلم زن یادداشت روز نویس با نادیده گرفتن وضعیت درونی رژیم تروریستی فاشیستی مذهبی که در بحران های داخلی و برونی فرو رفته است. همینطوردر بن بست قرار دارد . به ویژه اینکه در منطقه و جهان منزوی شده است . اما اکنون این مدعی وارونه گوی ادعا کرده است که بدلیل عدم امتیاز و روی خوش ندادن به غرب در پای میز مذاکرات هسته ای در استانبول موجب شده است که غرب ديگر نتواند رژیم ايران ضد بشری کودتائی نامشروع ایران را ناديده بگيرد و مباحثات و مذاكرات امنيتي در مقياس جهاني بدون حضور این رژیم قرون وسطائی انجام گیرد. زیرا که انتفاضه اخیر در مصر طوفاني مصر در نقطه تلاقي سه قاره آفريقا و آسيا و اروپا بر پا کرده است که این ضرورت حضور جهانی رژیم ضد بشری را دوچندان كرده بود. به خصوص اینکه بنابر فشار و توصیه ی کودتا گران پشت صحه ولی وقیح وادار به حضور در نماز جمعه بازار تهران نمود تا از موضع رهبریت ام القرای جهان اسلام و ضد آمریکائی و توهین کردن به حسنی مبارک بطور مستقیم در امور داخلی مداخله گری کند و فرصت طلبانه از شرایط مصر و تونس و منطقه سوء استفاده ی تبلیغاتی کند و قیام های اعتراضی را سمت و سوی مذهبی مدل الگو بردای از انقلاب اسلامی خمینی شیاد بدهد . برای همین سر مقاله نویس بدون توجه به موضع انتقادی وزیر امور خارجه ی مصر که مقابل خطبه ی جمعه بازار ولی وقیح تو دنی محکم و دندان شکنی به سخنان ولی وقیح در نماز جمعه ی تهران زد . همچنین بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به فضای انفجاری جامعه کند . یا سخنی از اختلافات باند های مافیائی مدعی اصول گرائی بگوید که چرا وزیر راه از سو یبازار مکاره استیضاح و بر کنار شده است ؟ بعلاوه چرا متقابلاً از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد این اقدام غیر قانونی نامیده شد؟ در دنباله چرا پاسدار گماشته احمدی نژاد از وزیر برکنار شده ی راه بعنوان بهترین وزیر کابینه دفاع کرد و استیضاح کنندگان سئوال نموده که چرا به جای تشکر و قدردانی از وی کردن استیضاح و عزل شد پس برای انتقام گرفتن از منتقدان و دهان کجی به اینان کردن وی را بعنوان سر پرست این وزارتخانه منصوب کرد . ولی اکنون این قلم بر دست یادداشت روز نویس با پرروئی تمام و وارونه گوئی کردن این چنین محور دو پرسش ابتدای یادداشت روز خود و واکنش ایران دوم شدن مصر چنین نقل قول کرده و لغز خوانی یا قدرت نمائی نموده است :
درباره 2 پرسش آغازين اين نوشتار پاسخ هاي متنوعي داده مي شود. در حالي كه رسانه هاي اصلي غرب از كابوس و هراس آشكار با مضمون «تبديل مصر به ايران دوم» سخن مي گويند اما رسانه هاي فارسي زبان آنها به انضمام رسانه هاي اقماري و محفلي وابسته به اپوزيسيون، تقلاي كميكي را آغاز كرده اند تا بگويند آنچه در مصر و تونس منفجر شده، «سياه دانه» است نه «باروت»! ابتدا كه مي گفتند انقلاب تويتري و جنبش اقتصادي است. پس از آن كه ديدند شعارها رنگ و بوي اسلامي دارد، حالا مي گويند جنبش مصر در صورت موفقيت تبديل به تركيه يا اندونزي دوم خواهد شد و نه ايران. همين جمعه گذشته در حالي كه خطبه روشنگر رهبر فرزانه انقلاب هنوز به پايان نرسيده بود، شبكه امنيتي پشت صحنه «شبكه عنكبوت» دستپاچگي به خرج داد و بيانيه اي چند سطري به نام «اخوان المسلمين» منتشر كرد تا اصطلاحا ناقه را در مناره پنهان سازد و ادعا كند «قيام مردم مصر، انقلاب اسلامي نيست و اخوان المسلمين نيز نه دنبال كسب قدرت است و نه برنامه اي براي اين كار دارد بلكه فقط خواستار اصلاحات است». راديو فردا و بي بي سي و صداي آمريكا و گويانيوز و جرس و ده ها شبكه به هم زنجير شده نيز بلافاصله همان كاري را كردند كه در جريان جنگ 22 روزه غزه(سال 2008 ميلادي) كرده بودند. آن زمان هم در حالي كه با خيانت مصر، صهيونيست ها مشغول نسل كشي در غزه بودند
در ادامه قلم بردست خود رابه خواب و خنگی و فراموشکاری زده بدون آنکه بگوید که پس از کودتای 22 خرداد 88 و حذف رقبای مغلوب در ایران چه اتفاقی در ایران افتاد و واکنش های اعتراضی ضد حکومتی مردم نا راضی چگونه بود وچه نوع شعار هائی را فریاد زدند و مخاطبان شان که بود و مطالبات شان چه بود؟ به خصوص بدون اینکه یاد آوری شود یا اینکه اشاره ای کند که با معترضان ولی وقیح و کودتا گران و ار گان های سرکوبگر با معترضان ناراضی و خشمگین چگونه رفتار و بر خورد نمودند؟ یا اینکه فضای کنونی داخل کشور چگونه می باشد؟ در عوض پیرامون سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری آشکار در کشور های همسایه و منطقه و جنگ افروزی از طریق حزب الله لبنان و حماس با اسرائیل که هدف ناامن و بی ثبات کردن منطقه در راستای یافتن روزنه برای عبور موقتی از بحران هسته ای بود. با آویزان شدن به اخوان السلمین مصر این سیاست را اینگونه بعنوان برگ برنده ی رژیم ضد بشری کودتائی نامشروع با دفاع از پروژه ی هسته ای و اهداف آن به رخ غرب کشانیده است :
اگر 6 سال پيش موضوع عراق و افغانستان- صدها فرسنگ آن سوتر از اروپا- در دستور كار سياستمداران و مديران امنيتي غرب در مونيخ بود امروز تحولات تونس و مصر و لبنان در ساحل مديترانه و در جوار مرز آبي اروپا، خود را به كنفرانس مونيخ تحميل كرده است. 19 بهمن سال گذشته كه هنوز نه از مصر و تونس و الجزاير و اردن آشوب برخاسته بود، نه دولت دست نشانده حريري در لبنان به زير آمده بود و نه ايران هسته اي در جايگاه قدرت امروز قرار داشت. تا هنگام سقوط شاه، اسرائيل زاويه بالاي يك مثلث راهبردي در منطقه به اتفاق ايران و تركيه بود. امروز مثلث موجود، از ايران و تركيه و سوريه تشكيل شده است. آمريكا امروز ابرقدرتي است كه ضعيف شده و توان اثرگذاري او در منطقه كاهش يافته است. آمريكا اكنون در حال تكرار اشتباه ايران در مصر است.» . واقعيت آن است كه اسرائيل در حال آب پز شدن در يك جنگ نرم و بي صداست، به سان قورباغه اي افتاده در ظرف آبي كه به تدريج دماي آن افزايش پيدا مي كند و جان او را مي گيرد. مشابه اين مرگ شيرين به سراغ سلطه بلامنازع آمريكا در خاورميانه رفته است. دقيقاً به اعتبار چنين فهمي از تحولات مصر بود كه رسانه وزارت خارجه اسرائيل روز جمعه اعلام كرد « تشكيل حكومت اسلامي، جزو مرامنامه اخوان المسلمين است. آنها مي گويند مسلمانان طبق وعده قرآن بزودي بر دشمنان غلبه پيدا خواهند كرد.». اين صورت مسئله واقعي انتفاضه مصر است. تحولات مصر جديد به هر فرجامي بينجامد، به مصر مبارك و سادات- حاكميت زير سيطره آمريكا و اسرائيل و دشمن لجوج با جمهوري اسلامي- برنخواهد گشت. انقلاب اسلامي ايران قله انتفاضه اسلامي است كه براي رسيدن به آن بايد راه بسياري پيموده شود اما مهم اين است كه انتفاضه فلسطين و لبنان و مصر و اردن و يمن بر همين مبنا و در مسير هر چه رهاتر شدن و دورتر شدن از بلوك غرب حركت مي كند. اين حقيقت را كه در كابوس سران آمريكا و اسرائيل هويداست نمي توان با غوغاي رسانه اي شبكه هاي مقلد و پيرو سرويس هاي اطلاعاتي غرب پوشاند. مگر تبديل مصر جديد به تركيه- به فرض- كم مصيبتي براي آمريكا و اسرائيل است كه با يك كشتي مرمره، آبرويي براي تل آويو نگذاشت؟ تركيه اسلامگراي امروز، استخوان لاي زخم واشنگتن و تل آويو است يا مايه نگراني جمهوري اسلامي؟! شكستن محاصره غزه و گشايش بيشتر براي حكومت مردمي حماس، مايه ناراحتي جمهوري اسلامي خواهد بود يا اسباب دق مرگ كردن فتنه گراني كه هماهنگ با وزارت خارجه اسرائيل نه غزه نه لبنان را فرياد مي زدند؟ اين حقيقت را كه مهدي عاكف دبيركل پيشين اخوان المسلمين پس از جنگ 33 روزه گفت «الگوي مبارزاتي ما حزب الله لبنان و سيدحسن نصرالله است»، چگونه مي توان كتمان كرد؟ باروت كه با سياه دانه خواندن آن از خاصيت انفجاري و اشتعال سريع ساقط نمي شود، مي شود؟! ؟ اتفاقات مصر را به هر نحو كه تأويل كنند، فرقي در اصل قصه نمي كند. 32 سال پس از بهمن 1357، بهمن انقلاب در مصر عزيز به حركت درآمده است... كمي آن سوتر از بيت المقدس يا به قول اشغالگران، اورشليم. يادش به خير! تابستان 1385 وقتي حزب الله يكي يكي موشك ها را مي نواخت، رسانه ها تيتر مي زدند تل آويو 120كيلومتر... تل آويو 90 كيلومتر! دو سال بعد، حماس بود كه كابوس تل آويو شد و حالا، اين شمارش معكوس از قاهره- دروازه اصلي بيت المقدس و تل آويو- آغاز شده است. اكنون چه كسي مي تواند انكار كند آيت الهي جاري بر زبان سيدحسن نصرالله را كه گفت خانه عنكبوت، سست ترين خانه هاست. امروز كيست كه در زمين انقلاب اسلامي ايران بازي نمي كند؟ آمريكا، اسرائيل يا مبارك؟"
در خاتمه اینکه گذشته از اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس بطور علنی اعتراف به سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز نموده و برایش دفاع و تبلیغ هم کرده است . آنگونه که ذوق زده شده و مدعی شده است که این حزب الله لبنان و حماس نوچه ها و عوامل دست نشاندگان ولی وقیح جماران و پاسدران در منطقه بودند که بستر ساز جنگ 33 روزه و 22 روزه با اسرائیل شدند و امنیت آن را در معرض خطر جدی قرار دادند . آنگونه که سپس یکی از رهبران اخوان السلمین گفت که از این پس الگوی مبارزاتی ما شیوه ی مبارزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل می باشد . از طرف دیگر اعتراف کرده است که برروی حزب الله لبنان و حماس و اخوان السلمین برای تعمیم و گسترش بحران در سراسر منطقه سرمایه گذاری شده است . چونکه هدف هموار کردن صدور الگوی انقلاب اسلامی خمینی شیاد و جانشین و پیروان وی با چشم به اقدامات تروریستی و ناامن کردن منطقه از سوی اینان دوخته شده است . بنا براین بی جهت نیست که این قلم بر دست یادداشت روز نویس با گزینه بر داری های جهت دار و نقل قول کردن شان طلبکارانه نتیجه گیری کرده است اوضاع مصر بهر سمت وسوئی به چرخد علیه ی آمریکا و اسرائیل و به نفع رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران تمام می شود . زیرا که با بر کناری حسنی مبارک به جای دشمنی تبدیل به ایجاد رابطه ی حسنه با حاکمان رژیم ضد بشری کودتائی و نا مشروع ایران با مصر منتهی می شود.
درباره 2 پرسش آغازين اين نوشتار پاسخ هاي متنوعي داده مي شود. در حالي كه رسانه هاي اصلي غرب از كابوس و هراس آشكار با مضمون «تبديل مصر به ايران دوم» سخن مي گويند اما رسانه هاي فارسي زبان آنها به انضمام رسانه هاي اقماري و محفلي وابسته به اپوزيسيون، تقلاي كميكي را آغاز كرده اند تا بگويند آنچه در مصر و تونس منفجر شده، «سياه دانه» است نه «باروت»! ابتدا كه مي گفتند انقلاب تويتري و جنبش اقتصادي است. پس از آن كه ديدند شعارها رنگ و بوي اسلامي دارد، حالا مي گويند جنبش مصر در صورت موفقيت تبديل به تركيه يا اندونزي دوم خواهد شد و نه ايران. همين جمعه گذشته در حالي كه خطبه روشنگر رهبر فرزانه انقلاب هنوز به پايان نرسيده بود، شبكه امنيتي پشت صحنه «شبكه عنكبوت» دستپاچگي به خرج داد و بيانيه اي چند سطري به نام «اخوان المسلمين» منتشر كرد تا اصطلاحا ناقه را در مناره پنهان سازد و ادعا كند «قيام مردم مصر، انقلاب اسلامي نيست و اخوان المسلمين نيز نه دنبال كسب قدرت است و نه برنامه اي براي اين كار دارد بلكه فقط خواستار اصلاحات است». راديو فردا و بي بي سي و صداي آمريكا و گويانيوز و جرس و ده ها شبكه به هم زنجير شده نيز بلافاصله همان كاري را كردند كه در جريان جنگ 22 روزه غزه(سال 2008 ميلادي) كرده بودند. آن زمان هم در حالي كه با خيانت مصر، صهيونيست ها مشغول نسل كشي در غزه بودند
در ادامه قلم بردست خود رابه خواب و خنگی و فراموشکاری زده بدون آنکه بگوید که پس از کودتای 22 خرداد 88 و حذف رقبای مغلوب در ایران چه اتفاقی در ایران افتاد و واکنش های اعتراضی ضد حکومتی مردم نا راضی چگونه بود وچه نوع شعار هائی را فریاد زدند و مخاطبان شان که بود و مطالبات شان چه بود؟ به خصوص بدون اینکه یاد آوری شود یا اینکه اشاره ای کند که با معترضان ولی وقیح و کودتا گران و ار گان های سرکوبگر با معترضان ناراضی و خشمگین چگونه رفتار و بر خورد نمودند؟ یا اینکه فضای کنونی داخل کشور چگونه می باشد؟ در عوض پیرامون سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری آشکار در کشور های همسایه و منطقه و جنگ افروزی از طریق حزب الله لبنان و حماس با اسرائیل که هدف ناامن و بی ثبات کردن منطقه در راستای یافتن روزنه برای عبور موقتی از بحران هسته ای بود. با آویزان شدن به اخوان السلمین مصر این سیاست را اینگونه بعنوان برگ برنده ی رژیم ضد بشری کودتائی نامشروع با دفاع از پروژه ی هسته ای و اهداف آن به رخ غرب کشانیده است :
اگر 6 سال پيش موضوع عراق و افغانستان- صدها فرسنگ آن سوتر از اروپا- در دستور كار سياستمداران و مديران امنيتي غرب در مونيخ بود امروز تحولات تونس و مصر و لبنان در ساحل مديترانه و در جوار مرز آبي اروپا، خود را به كنفرانس مونيخ تحميل كرده است. 19 بهمن سال گذشته كه هنوز نه از مصر و تونس و الجزاير و اردن آشوب برخاسته بود، نه دولت دست نشانده حريري در لبنان به زير آمده بود و نه ايران هسته اي در جايگاه قدرت امروز قرار داشت. تا هنگام سقوط شاه، اسرائيل زاويه بالاي يك مثلث راهبردي در منطقه به اتفاق ايران و تركيه بود. امروز مثلث موجود، از ايران و تركيه و سوريه تشكيل شده است. آمريكا امروز ابرقدرتي است كه ضعيف شده و توان اثرگذاري او در منطقه كاهش يافته است. آمريكا اكنون در حال تكرار اشتباه ايران در مصر است.» . واقعيت آن است كه اسرائيل در حال آب پز شدن در يك جنگ نرم و بي صداست، به سان قورباغه اي افتاده در ظرف آبي كه به تدريج دماي آن افزايش پيدا مي كند و جان او را مي گيرد. مشابه اين مرگ شيرين به سراغ سلطه بلامنازع آمريكا در خاورميانه رفته است. دقيقاً به اعتبار چنين فهمي از تحولات مصر بود كه رسانه وزارت خارجه اسرائيل روز جمعه اعلام كرد « تشكيل حكومت اسلامي، جزو مرامنامه اخوان المسلمين است. آنها مي گويند مسلمانان طبق وعده قرآن بزودي بر دشمنان غلبه پيدا خواهند كرد.». اين صورت مسئله واقعي انتفاضه مصر است. تحولات مصر جديد به هر فرجامي بينجامد، به مصر مبارك و سادات- حاكميت زير سيطره آمريكا و اسرائيل و دشمن لجوج با جمهوري اسلامي- برنخواهد گشت. انقلاب اسلامي ايران قله انتفاضه اسلامي است كه براي رسيدن به آن بايد راه بسياري پيموده شود اما مهم اين است كه انتفاضه فلسطين و لبنان و مصر و اردن و يمن بر همين مبنا و در مسير هر چه رهاتر شدن و دورتر شدن از بلوك غرب حركت مي كند. اين حقيقت را كه در كابوس سران آمريكا و اسرائيل هويداست نمي توان با غوغاي رسانه اي شبكه هاي مقلد و پيرو سرويس هاي اطلاعاتي غرب پوشاند. مگر تبديل مصر جديد به تركيه- به فرض- كم مصيبتي براي آمريكا و اسرائيل است كه با يك كشتي مرمره، آبرويي براي تل آويو نگذاشت؟ تركيه اسلامگراي امروز، استخوان لاي زخم واشنگتن و تل آويو است يا مايه نگراني جمهوري اسلامي؟! شكستن محاصره غزه و گشايش بيشتر براي حكومت مردمي حماس، مايه ناراحتي جمهوري اسلامي خواهد بود يا اسباب دق مرگ كردن فتنه گراني كه هماهنگ با وزارت خارجه اسرائيل نه غزه نه لبنان را فرياد مي زدند؟ اين حقيقت را كه مهدي عاكف دبيركل پيشين اخوان المسلمين پس از جنگ 33 روزه گفت «الگوي مبارزاتي ما حزب الله لبنان و سيدحسن نصرالله است»، چگونه مي توان كتمان كرد؟ باروت كه با سياه دانه خواندن آن از خاصيت انفجاري و اشتعال سريع ساقط نمي شود، مي شود؟! ؟ اتفاقات مصر را به هر نحو كه تأويل كنند، فرقي در اصل قصه نمي كند. 32 سال پس از بهمن 1357، بهمن انقلاب در مصر عزيز به حركت درآمده است... كمي آن سوتر از بيت المقدس يا به قول اشغالگران، اورشليم. يادش به خير! تابستان 1385 وقتي حزب الله يكي يكي موشك ها را مي نواخت، رسانه ها تيتر مي زدند تل آويو 120كيلومتر... تل آويو 90 كيلومتر! دو سال بعد، حماس بود كه كابوس تل آويو شد و حالا، اين شمارش معكوس از قاهره- دروازه اصلي بيت المقدس و تل آويو- آغاز شده است. اكنون چه كسي مي تواند انكار كند آيت الهي جاري بر زبان سيدحسن نصرالله را كه گفت خانه عنكبوت، سست ترين خانه هاست. امروز كيست كه در زمين انقلاب اسلامي ايران بازي نمي كند؟ آمريكا، اسرائيل يا مبارك؟"
در خاتمه اینکه گذشته از اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس بطور علنی اعتراف به سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز نموده و برایش دفاع و تبلیغ هم کرده است . آنگونه که ذوق زده شده و مدعی شده است که این حزب الله لبنان و حماس نوچه ها و عوامل دست نشاندگان ولی وقیح جماران و پاسدران در منطقه بودند که بستر ساز جنگ 33 روزه و 22 روزه با اسرائیل شدند و امنیت آن را در معرض خطر جدی قرار دادند . آنگونه که سپس یکی از رهبران اخوان السلمین گفت که از این پس الگوی مبارزاتی ما شیوه ی مبارزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل می باشد . از طرف دیگر اعتراف کرده است که برروی حزب الله لبنان و حماس و اخوان السلمین برای تعمیم و گسترش بحران در سراسر منطقه سرمایه گذاری شده است . چونکه هدف هموار کردن صدور الگوی انقلاب اسلامی خمینی شیاد و جانشین و پیروان وی با چشم به اقدامات تروریستی و ناامن کردن منطقه از سوی اینان دوخته شده است . بنا براین بی جهت نیست که این قلم بر دست یادداشت روز نویس با گزینه بر داری های جهت دار و نقل قول کردن شان طلبکارانه نتیجه گیری کرده است اوضاع مصر بهر سمت وسوئی به چرخد علیه ی آمریکا و اسرائیل و به نفع رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران تمام می شود . زیرا که با بر کناری حسنی مبارک به جای دشمنی تبدیل به ایجاد رابطه ی حسنه با حاکمان رژیم ضد بشری کودتائی و نا مشروع ایران با مصر منتهی می شود.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/891117/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 17 بهمن ماه سال 1389
قاهره... دو قدم مانده به قدس (يادداشت روز)
http://www.kayhannews.ir/891117/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 17 بهمن ماه سال 1389
قاهره... دو قدم مانده به قدس (يادداشت روز)
