دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 4 اسفند ماه سال 1389

نقد و بررسی : يادداشت روز دروغ نامه ی کیهان " حالا محاكمه ! "

"بر خلاف سنگ خمینی شیاد بر سینه زدن و زیر علم وی رجز خوانی کردن ومدعی شدن که تحولات منطقه بدلیل الهام گرفتن از پیام 32 سال پیش وی در ایران می باشد . در صورتی که با یاران و نزدیکان وی اینگونه بر خورد می شود که ناشی از به آخر خط مصرف رسیدن مدعیان دروغین حاکمان دین فروش است که تشنه ی خون و جنگ و جنایت و خیانت و قدرت و غارتگری می باشند"

جارچیان ومدعیان وارونه گوی قلم بر دست شده که از موضع عوامفریبی فقط هنر تصویر مار کشیدن و مار قالب کردن دارند و 32 سال است که این تاکتیک را ادامه داده اند. چونکه با اینگونه ترفند ها اهداف پلید ضد انسانی حاکمان دنبال نموده اند . بر همین اساس است که هر گز اینان زحمت نکشیده اند تا برای یکبار هم که شده باشد برای بررسی پدیده ها و مسایل به ریشه و علت ها به پردازند و یا از منظر رابطه ی علت و معلولی بر خورد نمایند . حتی تلاش نکرده اند که تعریفی ساده از حقیقت وو اقعیت و فرق آن ارائه بدهند. زیرا که هدف شان دغلکاری و شیادی و عوافریبی بوده است که از موضع دین ابزاری شده و دین فروشی اهداف شوم خودشان را دنبال نموده اند. یکی از این قلم بر دستان عنصر بدنام و منفور و مهره ی پلید سر بازجو پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری است که تاریخچه ی 32 ساله ی پاسداری و اطلاعاتی و شکنجه گری و باز جوئی پرونده سازی در سپاه و زندان ها و مطبوعات به خصوص در دروغ نامه ی کیهان دارد. اکنون در راستای پیگیری اهداف خااص آویزان به نقل خطبه ی حضرت علی شده است . زیرا که خواسته است محور فتنه و سکوت و متهم کردن سران فتنه و محاکمه و مجازات کردن شان بر سر منبر برود . پس برای پیش مقدمه خطبه ی از حضرت علی چاشنی کرده که گفته می شود " كسي كه ميوه را قبل از رسيدن و در حالي كه هنوز كال و نارس است بچيند مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري كشت كرده است " در به نقل از ايشان ادامه از غبارآلودگي فضا گفته که افزوده يكي از ويژگي هاي فتنه است، چونكه مدعی شده «فتنه ها وقتي از راه مي رسند شبهه مي آفرينند و با حق شباهت دارند ولي هنگامي كه پشت مي كنند-پايان مي پذيرند- حقيقت آنگونه كه هست آشكار مي شود" حال حقیقت از منظر این مدعی منفور و ارونه گوی چیست؟ در جواب باید گفت مگر می شود که نامی از فتنه آورده شود . البته اصطلاح یا نام مستعار به شیوه ی وارونه گوئی بازجویی و اعتراف گیری است که به قیام اعتراضی ضد حکومتی مردم ناراضی و خشمگین 88 گفته می شود و یک ریز باز در هر کوی و مبر و تریبوی تولید می گردد . زیراکه وی در این مورد سران رقیب مغلوب و رفسنجانی را دنبال می کند . چونکه می بایست ولی وقیح نا مشروع که در فضای اختناق و سرکوب و سانسور مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح علیه اش سر داده شد . از زیر تیغ نه بیرون آورده شود که علی زمان شود و سران فتنه و رفسنجانی را معاوینه و یارانش متهم و نامیده شوند که چنین پیراموش تحلیل و تفسیر بازجویانه داده است :

"فتنه 88 نيز اگرچه ابعادي گسترده تر از تمامي فتنه هاي 3 دهه اخير داشت و تمامي دشمنان ريز و درشت اسلام و انقلاب از داخل و خارج كشور در آن حضور مستقيم و بي پرده داشتند ولي از قاعده ياد شده مستثنا نبود و دقيقاً با همان فرمول كه اميرمومنان(ع) ارائه فرموده اند انطباق داشت. سران داخلي فتنه با مديريت بيروني و بي پرده مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس در حالي به صحنه آمده بودند كه در آغاز پرچم اسلام و امام و انقلاب را در دست داشتند! «علي زمان» اما- كه خدايش به ظهور مراد غايبمان(ع) متصل گرداند- بلافاصله «نيزه داران معاويه» را شناخت. همان ها بودند كه در «بدر» با قرآن و رسول خدا(ص) جنگيده بودند و اكنون در «صفين» زير پاره هاي قرآن سنگر گرفته و با شمشير آخته به قرآن ناطق تاخته بودند! فضا، ولي، مه آلود و غبارگرفته بود و همگان را چراغ مه شكن و نگاه غبار شكاف نبود. آنان كه بصيرت بيشتري داشتند، خروش برداشتند كه حراميان را مهلت ندهيد، «علي زمان» اما كه درايت از اميرمومنان(ع) به ارث برده بود، همان سخن حكيمانه مولاي متقيان را بركام دل مي سرود «كسي كه ميوه را قبل از رسيدن و در حالي كه هنوز كال و نارس است بچيند، مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري كشت كرده است» هشدار مي داد كه مبادا به غفلت در زمين دشمن به بازي گرفته شويد! او جرج سوروس صهيونيست را مي ديد كه پارچه اي وام گرفته از رنگ سبز جين شارپ- همان كاخ سبز معاويه- را به خاتمي سپرده است تا «سبزي» آن را به «گنبد سبز» رسول خدا(ص) تشبيه كرده و بر گردن موسوي- همان اشعث بن قيس كه با يهوديان پيمان پنهان داشت- بيندازد و ننگ وطن فروشي و خيانت را به فريب «رنگ» هموار كند. توده هاي عظيم مردم كه در مكتب امام راحل(ره) و خلف حاضر او بصيرت آموخته و در كوران فتنه هاي پيشين آبديده شده بودند، به وضوح مي ديدند كه فرعونيان، با نفوذ به ميان قوم موسي، بار ديگر «گوساله سامري» را به رقص آورده اند، اما هنوز بودند كساني كه در فضاي گرگ و ميش فتنه، «گرگ»ها را به تمام قد تشخيص نداده بودند. جلودار اين همه را مي ديد، در خشت خام و عجب آن كه برخي از خواص در آينه صاف هم نمي ديدند. و اين فاصله پرناشدني ميان «ولي فقيه» با ديگران است. جلودار بايد صبر مي كرد تا بقيه از راه ماندگان هم برسند. مانند مولايش و مولايمان حضرت امير مؤمنان(ع) كه با تحمل خار در چشم و استخوان در گلو، بصيرت افزايي ديگران را دنبال مي فرمود.«فتنه» هرچه از نقطه آغاز خود فاصله مي گرفت، به علت برخورد با بصيرت رهبر و هوشياري مردم، چهره واقعي خود را بيشتر نمايان مي كرد و از سوي ديگر دشمنان بيروني كه به گواهي اسناد موجود و شواهد آشكار، مديريت فتنه را برعهده داشتند، با مشاهده حركت هوشمندانه امام و امت، «تاب مستوري» از دست داده و هر روز پرده ديگري از چهره نفرت انگيز خود و فتنه گران را به ناچار فرو مي انداختند"

در ادامه ترتیب تلاش بر ای پیشنهاد دادگاهی کردن متهم سران رقیب سربازجو حسین شریعتمداری وارونه گوی و پرونده ساز با نمایند ه و وکیل مدافع تسخیری مردم شده و مدعی شده است که این مردم خواهان محاکمه سران فتنه شده اند . ونکه وطن فروش و مفسد فی الارض هستند. آنگاه با توهین کردن آشکار به مردم ایران اینان را مترادف با یکی دیگر از بد نام ترین عنصر گوش و آدم خوار و آدم کشان حرفه ای کرده است که همچون همقطارانش پرونده ی گشوده ی جنایت علیه ی بشریت دارد و پس از آویزان شدن به وی از این پلید آخوند اژه ای نقل قول کرده است تا که از محاکمه به زودی سران فتنه ی وابسته به آمریکا و اسرا ییل خبر داده باشد زیراکه اینان را متهم به خیانت و جنایت کرده است. سپس با فراموش کردن تظاهرات 25 بهمن در فضای بشدت امنیتی پلیسی در ایران که چه گذشت و معترضان چه فریاد و شعار هائی سر دادند ؟ اما فرافکنانه دست به موج سوار ی زده است و این چنین برای عبرت دیگراناز تظاهرات و قیام های منطقه یاد کرده است:

"حالا ديگر، محاكمه سران فتنه در دادگاه افكار عمومي پايان پذيرفته است و ارتكاب دهها جنايت از سوي آنان، نظير «ستون پنجم دشمن بيروني»، «وطن فروشي»، «مفسد في الارض»، «قاتل مردم بي گناه كوچه و بازار» و... در افكار عمومي مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انكار به اثبات رسيده است و اكنون، نوبت محاكمه آنان در دستگاه قضايي كشور است. ديروز از يك سو دادستان كل كشور بر محاكمه قريب الوقوع سران فتنه تاكيد كرد و از سوي ديگر جرج سوروس، در مصاحبه اي پراضطراب، نگراني شديد و عميق خود و دوستان آمريكايي و اسرائيلي خويش را از محاكمه آنان ابراز داشت. سران فتنه اگرچه مرده اند و به قول «زئيف شف» ژنرال بازنشسته و استراتژيست كهنه كار رژيم صهيونيستي «چوب هايي هستند كه سوخته و به ذغال تبديل شده اند» و هر چند ننگ خيانت و جنايت را براي هميشه بر پيشاني خود دارند ولي محاكمه علني آنان به دلايل گوناگون يك ضرورت غيرقابل اجتناب است كه پاسخ به خواست توده هاي عظيم مردم، برملا شدن مستند روابط پنهان و آشكار آنان با سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، اسرائيل و انگليس، تبديل ماجراي فتنه و ابعاد آن به يك سند محكم تاريخي براي عبرت وطن فروشان و آگاهي نسل هاي آينده و مخصوصا كمك به مردم انقلابي مصر، تونس، يمن، اردن، بحرين، ليبي، عربستان و ساير ملت هاي مسلمان براي شناخت توطئه ها و فتنه هاي مشابهي كه احتمالا از سوي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه براي مقابله با انقلاب اسلامي و نوپاي آنان تدارك ديده خواهد شد و اين فقره اخير مخصوصا در شرايط كنوني خدمت بزرگي به ملت هاي در حال انقلاب منطقه خواهد بود. نگراني عميق و رسما اعلام شده جرج سوروس و ساير مقامات آمريكايي و اسرائيلي از محاكمه سران فتنه نه به خاطر ادامه حيات سياسي آنان، بلكه وحشت از افشاي برخي روابط پنهان مانده سران فتنه با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و برملا شدن چرخه ارتباطي و زد و بندها و بده بستان هاي آنان با افراد و حلقه هايي است كه تاكنون برملا نشده است و هنوز به حيات انگلي خود ادامه مي دهند."

بالاخره اینکه در پایان پاسدار شکنجه گر از موضع سر بازجوی شلاق بر دست در اتاق شکنجه برای اعتراف گیری و پرونده سازی کردن ظاهر شده است و از موضع حاکم شرع و مدعی العموم و وکیل مدافع تسخیری و مهمتر نماینده شدن مردم اینگونه کیفر خواست اتهامی چند بندی ی با تبصره همراه باشر ط و شروط برای سران فتنه تهیه و تنظیم و فرموله و قرائت کرده است :

"اما، علاوه بر ضرورت غيرقابل ترديد محاكمه سران فتنه، لازم است كه؛اولا؛ تمامي مراحل اين محاكمه به صورت علني انجام گرفته و بدون سانسور و به صورت زنده از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود. ثانيا؛ بدون دغدغه وقت، تمامي موارد جرم همراه با مستندات آن در دادگاه ارائه شده و به متهمان نيز مانند معمول و به روال جاري در دستگاه قضايي كشور، وقت آزاد و فرصت فراوان داده شود تا هر چه در چنته دارند بيرون بريزند. چرا كه مطابق فرمول مشترك و ديكته شده «جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي» سران فتنه از تن دادن به قانون اكيداً منع شده اند و بر پايه دستورالعملي كه طراحان كودتاهاي مخملي نظير «هابر ماس» و «تيمورتي اش» در ملاقات حضوري با فتنه گران به آنان ديكته كرده اند سران فتنه در صورت اجبار به پاسخگويي- نظير حضور در دادگاه- به طفره رفتن توصيه شده اند.و بالاخره، كيهان آمادگي دارد به عنوان عضوي از خيل عظيم مردم شريف و پاكباخته ايران اسلامي و در صورت امكان به نمايندگي دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارك غيرقابل ترديد و عمدتا برگرفته از خود فتنه گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصا ماموريت آنها از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افكار عمومي به چالش قانوني كشانده و اثبات كند"

در خاتمه اینکه مشخص است که سران فتنه به موسوی و کروبی و خاتمی گفته می شود. در صورتی که هر یک از اینان به مدت 8 سال سابقه ی نخست وزیر دوران جنگ در زمان خمینی شیاد و یا ریاست مجلس و ریاست جمهوری دارند که در مجموع 24 سال می شود . البته 4 سال ریاست مجلس ششم کروبی همزمان با ریاست جمهوری دوره ی اول خاتمی بوده است که اگر چنانچه این 4 سال از مجموع 24 سال تفریق شود . بر اساس اتهامات و کیفر خواست صادره از سوی کودتا گران غالب به خصوص سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری آنگاه 20 سال کشور بطور دربست در اختیار آمریکا و انگلیس و اسرائیل بوده و کنترل می شده است . زیرا که مأموران و جاسوسان دستگاه های اطلاعاتی و جاسوسی این کشور ها در ایران بر سر قدرت بودند و پست های حساس کلیدی و مهم کشور ر ا نه اینکه در اختیار خود داشتند ، بلکه برای رد گم کردن شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل هم سر می دادند. همچنین اگر دوران ریاست های گوناگون رفسنجانی در مجلس و ریاست جمهوری و مجمع مصلحت نظام مجمع خبر گان آخوندی هم اضافه شود . آنگاه شامل همه عمر ننگین 32 ساله ی رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران می شود که از سوی دستگاه های جاسوسی کشور های آمریکا و اسرئیل و انگلیس کنترل می شده است . یا اینکه نفوذی و ستون پنجم در این رژیم ضد بشری کودتایی و مافیایی دین فروش داشته است . نا گفته نماند که اگر چنانچه رفسنجانی هم بطور مستقیم و هم غیر مستقیم متهم به حمایت از سران فتنه و عدم بصیرت و سکوت پیشه کردن و دو یا چند پهلو چگویی و... شده است به خصوص اکنون که در اواسط این ماه اجلاس مجمع خبر گان آخوندی می باشد که فشار همراه با توطئه ی همه جانبه علیه ی رفسنجانی بطور همه جانبه شتاب گرفته است که باید مجبور شود همچون عربده کشان چوبدار بازار مکاره موسوم به مجلس اصول گرای هشتم شود یا همگام با جیره و ساندیس خوران حاشیه ی نماز جمعه های وحشت آفرین یا آخوند های حکومتی حامی ولی وقیح و ... شود و فریا مرگ علیه ی سران فتنه سر دهد. و خواهان محاکمه و اعدام شان شود . یا اینکه با اتهامات مشترک مشابه ی سران فتنه از پست ریاست مجمع خبر گان کناری گیری کند .یا برطرف و حذف می گردد. اکنون سئوال است که آیا هنوز ثابت نشده است که این رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ضد مردم و نا مشروع می باشد . به خصوص اینکه اکنون دیگر هیچگونه ا بهامی باقی نمانده است که چگونه بطور عریان جنگ قدرت و شکاف و اختلاف از رأس تا ذیل رژیم ضد بشری کودتایی برجسته شده است که بر خلاف سنگ خمینی شیاد بر سینه زدن وزیر علم وی رجز خوانی کردن ومدعی شدن که تحولات منطقه بدلیل الهام گرفتن از پیام 32 سال پیش وی در ایران می باشد . در صورتی که با یاران و نزدیکان وی اینگونه بر خورد می شود که ناشی از به آخر خط مصرف رسیدن مدعیان دروغین حاکمان دین فروش است که تشنه ی خون و جنگ و جنایت و خیانت و قدرت و غارتگری می باشند که باید گفت که آیا اینان دل شان به حال مردم ملت های منطقه به خصوص مردم عراق و لبنان و فلسطین می سوزد که برای رد گم کردن و صدور بحران شیادانه وانمود می کنند برای ملت های منطقه دایه مهربان تر از مادر هستند؟ بالاخره اینکه آیا هنوز هم جای شک برای تلاش و مبارزه جمعی برای بر چیده شدن این رژیم فاشیستی مذهبی ترویستی با جایگزینی حکومت دمکراتیک در ایران وجود دارد؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/891204/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 4 اسفند ماه سال 1389

نقد و حالا محاكمه ! (يادداشت روز