دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 14 بهمن ماه سال 1389

نقد و بررسی : يادداشت روز دروغ نامه ی کیهان " مردم مصر و داربست هايي كه فرو ريخت"

" بعید نیست که حاکمان تهران و سپاه قدس تلاش کنند تروریست های تعلیم دیده در لبنان و عراق را همراه با تسلیحات از طریق سپاه قدس به مصر و برخی دیگر از کشورهای در حال تنش و التهاب اعزام کند تا بستر ساز مبارزه قهر آمیز وبی ثباتی کشورهای عربی و آفریقائی و منطقه شوند. تادر نهایت شرایط برای شان هموار شود تا موج سوارانه برای عبور از بحران هسته ای و تحریم ها گریزگاهی دست و پا کنند. البته اگر چنانچه حاکمان تهران و سپاه قدس موفق به چنین اقدامی شوند. چشم انداز منطقه بس مبهم و تاریک خواهد شد"

تلاش مذبوحانه ی قلم بر دست غیر ایرانی به برزگ نمائی رقم تظاهر کنند گان در مصر و رنگ و بوی مذهبی اهل سنت به این تظاهرات دادن که هدف عادی جلوه دادن شرایط داخلی ایران است . آنگونه که گویا سال گذشته مشابه ی اینگونه تظاهرات های ضد حکومتی مصر و تونس در ایران وجود نداشت . پس شیادانه تابلوئی ترسیم نموده است تا که بتواند با سیاست مرده خوری مدل آخوندهای حوزوی حکومتی نتیجه گیری کند که اینگونه تظاهرات در مصر ریشه ی مذهبی دارد . مهمتر اینکه الگو گرفته از انقلاب خمینی شیاد و رهبر ام القرای جهان اسلام خود خوانده ی جانشین وی ولی وقیح می باشد . در صورتیکه واقعیت این است که قیام و حرکت های اعتراضی منطقه الگوی تجربه ی مبارزات 32 ساله ی مردم ایران علیه ی حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی می باشد که فقط با شدت ضرب و شتم و سرکوب و خفقان و سانسور و زندان و شکنجه و اعدام مهار شده است و همراه با سیاست جنگ افروزی و بحران آفرینی و صدور آن به برون مرز حاکمان رژیم ضد بشر توانسته اند به حیات ننگین خود شان تا کنون ادامه دهند . کمدی اینکه این قلم بر دست اجاره ای یادداشت روز نویس غیر ایرانی با فراموشی کامل که چگونه شرایط خفقان آمیز و انفجاری ایران تحمیل شده است. اما از موضع نماینده و وکیل مدافع مردم مصر ، آمریکا و غرب و رهبران کشور های عربی و آسیائی را مورد مخاطب خود قرار داده است و طلبکارانه مدعی شده که چرا اینان همراه با دستگاه اطلعاتی شان نسبت به شرایط و اتفاقات داخل مصر حساسیت نشان داده و مجدانه ی اخبار در این مورد را دنبال و تحلیل می کنند؟ گوئی که بدلیل وجود رهبریت خود خوانده ی ام القرای جهان اسلام در جماران، فقط وظیفه وی و حق حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی و قلم بر دستان تبلیغاتچی وابسته است که از موضع مداخخله گری در امور داخلی مصر و سایر کشورهای منطقه و غیرو مداخله گری و فضولی نمایند. زیرا كه این مدعی باور دارد که از نظر تحلیل گران دستگاه های اطلاعاتی این کشور های نگران از بحران و آشوب وتحولات مصر مي تواند به تغييرات بسيار عمده در سطحي منجر شود كه انقلاب اسلامي خمینی شیاد با کمک و حمایت غرب در ايران به وجود آورد .عاقبت این قیام های همچون مصر می تواند چهره بخش وسيعي از جهان را دگرگون نمايد.

همینطورقلم بر دست در ادامه ضمن تحلیل موقعیت سوق الجیشی حساس مصر بدلیل وجود کانال سوئز که آسیا را به آفریقا وصل می کند . همچنین نزدیکی مصر با اروپا از طریق دریای مدیترانه، بعلاوه اینکه مصر پر جمعیت ترین کشور مسلمان عربی و آفریقائی است . به ویژه وجود دانشگاه الازهر و سابقه ی فعالیت اخوان السلمین،در مجموع نتیجه گرفته است که بدلیل وجود 2 میلیون نیروی اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی و نظامی در مصر فضا بشدت امنیتی است . آنگونه که اخوان المسلمین بطور محتاطانه و محافظه کارانه حرکت کرده است . جالب است که از سوی دیگر قلم بر دست یادداشت روز نویس دچار تناقض گوئی شده است . زیرا از یک طرف اذعان کرده است که "تحولات مصر در هفته طي يك هفته گذشته از جمعيت هاي 10 تا 20 هزارنفره به 8 ميليون نفر گسترش يافته و حتما اگر حكومت مصر مقاومت كند طي يك هفته آينده از مرز چند ده ميليون نفر عبور مي كند" اما از سوی دیگر اعتراف نموده است که " بانوان مصر و يا اقشار كارگري و نيز حاشيه نشين ها در اين تظاهرات حضور كمرنگي داشتند " البته قلم نویس غیر ایرانی تناقض و وارونه گوی بطور عمدی اشاره به موضع اخوان المسلمین و عدم حضور زنان و کار گران و حاشیه نشینان کرده است تا که بتواند آنگونه نتیجه گیری کند که همانگونه که اشاره شد به قیام مردم مصر رنگ و لعاب مذهبی بدهد . آنهم مذهبی که طبق ادعای این قلم بر دست این چنین الگو گرفته از اسلام ارتجاعی و ابزار قدرت خمینی شیاد و جانشین وی ولی وقیح می باشد:

احزاب و رهبران مصري از نظر منش و خلق و خو، عمدتاً هوادار «تغييرات توافق شده» هستند تا توسل به شيوه هاي انقلابي و «در صحنه» از اين رو ممكن است ميان ظرفيت سياسي مردم در مصر و ظرفيت رهبران سياسي اين كشور فاصله اي وجود داشته باشد. اين فاصله را مي توانيم از جمله در مقايسه بين بيانيه 6 ماده اي ديروز اخوان المسلمين كه در آن نامي از بركناري حسني مبارك نيامده و اين خواسته را در مسيري پارلماني قرار داده بود و تظاهرات عظيم چند ميليوني روزهاي سه شنبه و چهارشنبه گذشته مردم كه بركناري فوري حسني مبارك در رأس خواسته هايشان بود مشاهده كنيم. از سوي ديگر جريان اصلي رهبري تظاهرات در مصر- براساس قرائن- احساس مي كند كه بايد ميان تحمل مردم و خواسته هايي كه مطرح مي گردد توازني برقرار شود و به اين جهت خواسته هاي خود را در مسيري پلكاني قرار داده بنابراين مي توان گفت آنچه اخوان در بيانيه رسمي آورده به منزله «كف خواسته هاي» مردم مصر مي باشد.تظاهرات مردم مصر عميقاً ديني است و به هيچ وجه- به دلايل فراوان- نمي توان آن را از دين جدا كرد. اين قيام ماهيت اقتصادي ندارد- اگر چه مردم مصر مشكلات اقتصادي فراواني دارند- اگر ماهيت اقتصادي داشت بايد حاشيه نشين ها، بيكاران و گروه هاي كارگري و... محور آن باشند و حال آنكه اولين تظاهرات بزرگ از مكان نمازجمعه برگزار شده و سپس «الله اكبر» به عنوان آرماني ترين شعار توسط همه تكرار گرديده است. اين انقلاب صرفاً ضد استبدادي نيست بلكه فراتر از آن بايد به آن «انقلاب هويت» گفت چرا كه رژيم مصر با مشاركت آمريكا، رژيم صهيونيستي و اروپا طي 40 سال گذشته- از زمان به قدرت رسيدن سادات در سال 1350- تلاش كرده اند تا مصري ها را از هويت فرهنگي و ديني جدا كرده و در يك كلمه «عزت» آنان را پايكوب كرده اند و اين خروش همگاني براي بازيابي عزت خود است و صد البته ضد استبدادي هم هست. در اين تظاهرات نيروهاي مذهبي در پيشاني جمعيت قرار دارند اما طي روزهاي گذشته هم رژيم مبارك، هم اروپا و هم آمريكا روي «مشكلات اقتصادي» مردم تمركز كرده و يا «انتخابات آزاد» را مهمترين خواسته معترضين خوانده اند و حال آنكه اگر اينها واقعيت داشت بايد وعده هاي گشاده دستانه مبارك حداقل در عده اي اثر مي كرد.8- بدون هيچ ترديدي تظاهرات مردم مصر و به تعبير درست تر «انقلاب مصر» بيش از هر شخصيتي، تحت تأثير حضرت امام خميني و خلف صالح او حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دامت بركاته- است"

در خاتمه اینکه گذشته از اینکه قلم بر دست غیر ایرانی تناقض ووارونه گوئی آشکار نموده است . زیرا که ابتدا اعتراف کرده است که 80% جمعیت 75 میلیون مصر سواد خواندن و نوشتن دارند واز نظر علمی مصرارجحیت و برتری نسبت به سایر کشور های عربی و مسلمان آفریقا دارد تا جا ئیکه اذعان کرده است یک سوم جمعیت کشور مصر دارای مدارج عالی دانشگاهی می باشند . ولی مدعی شده است که تظاهر کنندگان مصری خواست های اقتصادی ندارند چونکه مذهبی هستند. مهمتر اینکهو دنباله روی ِ خمینی شیاد و جانشین وی ولی وقیح می باشند . یعنی ترجمان و بر گردان این اعتراف است که تظاهر کنندگان مصری تلاش برای رویِ کار آوردن حکومت ولایت وقیح مشابه ی ایران در مصر می کنند. در صورتیکه اخبار تصویری و شنیداری که از تظاهر کنند گان مصری مخابره می شود . هم زنان و دانشجویان و کار گران و اقشار گوناگون به خصوص تهی دستان حضور دارند. از فقر و بیکاری و گرانی می گویند . به خصوص از سوی زنان حق برابری با مردان بیان می شود ونه اینکه نشانه ای از انگیزه های مذهبی مدل افکار خمینی شیاد و جانشین وی و حاکمان تهران دیده نمی شود ، بلکه برروی پلاکاردی که بردستان یک جوان مصری حمل می شد، نوشته شده بود اینجا مصر ونه ایران است . ولی چون رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی و کودتائی نامشروع بشدت از اینگونه اقدامات تونس و مصر وحشت زده شده است . زیرا که به خوبی می داند که اینگونه تظاهرات تشابه ی زیادی با تظاهرات مشابه ی ضد حکومتی مردم ایران دارد که برای 8 ماه در سال گذشته ادامه داشت . از سوی دیگر گرچه گروهی از مذهبی ها هم در میان تظاهر کنندگان مصری هم حضور دارند که توی خیابان نماز می خوانند و بعضی شان هم خواهان اجرا شدن شریعت در مصرهستند. ولی هر گز به این معنی نیست که اینان حامی حاکمان تهران هستند و تلاش و مبارزه برای حکومت ولایت وقیح تهران در مصر می کنند. بدتر اینکه کودتا گران حاکم در ایران چون نگران سرایت چنین تظاهرات و قیام های منطقه به ایران می باشند که به سرعت منتهی به شعله ورشدن آتش زیر خاکستر خواهد شد . بنابراین شتاب زده برای دفع خطر از موضع ترس و وضعف و وحشت فرصت طلبانه قدرت نمائی و لغز خوانی می کنند که بطور وارونه مدعی می شوند که آری اینگونه حرکت ها و قیام های اعتراضی منطقه ادامه ی راه و آرمان خمینی شیاد و جانشین ولی وقیح وی می باشد. پس در این راستا نه اینکه جنگ گسترده روانی تبلیغاتی می کنند ، بلکه تلاش می کنند تروریست های تعلیم دیده در لبنان و عراق همراه با تسلیحات از طریق سپاه قدس به مصر و برخی دیگر از کشورهای در حال تنش و التهاب اعزام کنند تا بستر ساز مبارزه قهر آمیز وبی ثباتی کشورهای عربی و آفریقائی و منطقه شود. در نهایت شرایط برای شان هموار شود تا موج سوارانه برای عبور از بحران هسته ای و تحریم ها گریزگاهی دست و پا کنند. البته اگر چنانچه حاکمان تهران و سپاه قدس موفق به چنین اقدامی شوند. چشم انداز منطقه بس مبهم و تاریک خواهد شد. بهر حال بازهم تأکید می شود حل مشکل بحران منطقه ، باید تلاش آمریکا و اروپا برای حمایت تمام عیار از بستر دمکراتیزه کردن واقعی ونه دکوری منطقه باشد . البته که پیش در آمد آن می بایست اسرائیل آماده ی پذیرش انعقاد صلح شرافتمندانه و عادلانه با فلسطین شود و حق و حقوق ملت فلسطین و تشکیل کشور مستقل و دمکراتیک فلسطین را به رسمیت بشناسد . بعلاوه از سوی دیگر غرب می بایست تلاش جدی و قاطع برای تغییرات دمکراتیک در ایران نماید. پیش شرط آنهم بدون درنگ خارج نمودن نام مجاهدین از توی لیست گروه و سازمان های تروریستی از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا می باشد . برای اینکه تا تغییرات زیر بنائی دمکراتیک در ایران به وجود نیاید ، بحران نا آرامی و عدم امنیت و صلح و بی ثباتی در منطقه هم بر طرف شدنی نیست .

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/891114/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 14 بهمن ماه سال 1389

مردم مصر و داربست هايي كه فرو ريخت -يادداشت روز