روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 3 مهر ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " فلسطین فط یک دولت "

مشخص نیست که به جای اینکه به بررسی و تحلیل و تفسیر سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد در سازمان ملل و واکنش سایر نمایندگان کشورهای دیگر ، نقد سخنرانی محمود عباس در سازمان ملل جایگزینه شده است؟

مشخص نیست که چرا سرمقاله نویس به جای اینکه به بررسی و تحلیل و تفسیر سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد در سازمان ملل به پردازد و بگوید که وی چه گفت و واکنش سایر نمایندگان کشورهای دیگر شرکت کننده در اجلاس سازمان ملل نسبت به این سخنرانی چه بود . سپس آن را با سخنرانی محمود عباس و و اکنش سایر نمایندگان حاضر در سازمان ملل مقایسه نماید . ولی مشخص نیست که چرا ارزیابی و تحلیل و تفسیر سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد را فاکتور گرفته یا سانسور کرده است؟ همچنین بدون توجه به واکنش فلسطینیان نسبت به سخنرانی محمود عباس که درون خاک فلسطین چه بود؟ اما از موضع نماینده و سخنگوی ملت فلسطین و کاسه ی داغ تر از آش شده و انتقاد به سخنرانی محمود عباس کرده است که چرا به جای نام بردن از اسراییل از یک کشور فلسطین نام نبرده است؟ البته این چنین انتقاد کردن نه از موضع دلسوزی برای ملت فلسطین است ، بلکه هدف بهانه گیری برای بیان سیاست دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح و تلاش برای تشکیل کشور مستقل فلسطین و پیش برد سیاست تأکید بر نا بود کردن اسراییل می باشد . چونکه ادامه ومکمل سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه به خصوص فلسطین از سوی حاکمان ایران می باشد . چونکه بقای رژیم ضد بشری و قرون وسطایی به جنگ افروزی و اقداماتت ترو ریستی و انتحاری و بحران آفرینی و ناامن و بی ثبات کردن منطقه می باشد. پس بی جهت نیست که سرمقاله نویس مجبور شده است با شیوه ی برج مقابل بارو ساختن ، مقابل سخنرانی محمود عباس در سازمان ملل و بازتاب موضع گیری رهبر جهاد اسلامی فلسطین به اجلاس دو روزه بیداری اسلامی در تهران را دست آویز قرار داده است تا که بتواند آن را حربه ی چماق و اتهام علیه ی محمود عباس کند و پیرامونش اینگونه تحلیل و تفسیر دهد و استفاده تبلیغاتی جهت دارد نماید:

"اگر در طرح پيشنهادي محمود عباس، تصريح مي‌شد كه در سرزمين فلسطين فقط يك كشور و يك دولت وجود خواهد داشت و آن دولت فلسطين است، اين طرح قابل دفاع بود، ولي نه تنها چنين چيزي در اين طرح وجود ندارد بلكه هدف اينست كه كشور مورد نظر اين طرح در كنار كشور و دولت جعلي اسرائيل به رسميت شناخته شود و سرزمين فلسطين عملاً داراي دو كشور و دو دولت باشد. اساسي‌ترين اشكال اين طرح نيز همين است و به همين دليل طرح پيشنهادي محمود عباس فاقد مشروعيت است و ملت فلسطين نيز آن را نمي‌پذيرد. هفته گذشته هنگامي كه محمود عباس اعلام كرد طرح به رسميت شناخته شدن كشور فلسطين را به دبيركل سازمان ملل تسليم خواهد كرد، گروه‌هاي جهادي فلسطيني با صراحت به مخالفت با آن برخاستند. سخن رهبران جهادي فلسطين اينست كه كل سرزمين فلسطين متعلق به ملت فلسطين است و هيچكس حق ندارد بخشي از آن را به ديگران واگذار نمايد. آنها افزودند: ما تا آزادسازي كل سرزمين فلسطين به مبارزه عليه صهيونيست‌ها ادامه خواهيم داد و هرگز زيربار هيچ طرحي كه حتي يك وجب از خاك فلسطين را به غيرفلسطيني‌ها واگذار نمايد نمي‌‌رويم. اين موضعگيري، هوشياري رهبران جهادي فلسطين را نشان مي‌دهد و براين واقعيت تأكيد مي‌كند كه آنها فريب بازي‌هاي سياسي بين‌المللي را نخورده و حاضر نيستند بر سر آرمان فلسطين معامله كنند. موضع منفي رهبران فلسطيني بر چند واقعيت مبتني است كه از اينقرارند: پذيرش تأسيس كشور فلسطين براساس آنچه در طرح محمود عباس آمده، به اين معني است كه همزمان، وجود كشوري به نام اسرائيل نيز در سرزمين فلسطين به رسميت شناخته شود.2- علاوه بر اين، اصولاً طرح محمود عباس متضمن قانع شدن مردم فلسطين به مالكيت بخش كوچكي از سرزمين فلسطين و اعتراف به مالكيت صهيونيست‌ها نسبت به بخش اعظم اين سرزمين مي‌باشد. اين، چيزي است كه تاكنون غير از خود صهيونيست‌ها هيچكس آن را نپذيرفته و تاريخ نيز خلاف آن را اثبات مي‌كند. آنچه مهم‌تر است واقعيت‌هاي پشت پرده اين طرح است. در شرايط كنوني كه ملت‌هاي عرب يكي پس از ديگري با قيام‌ها و انقلاب‌هاي خود عليه ديكتاتورها، مهره‌هاي دست نشانده آمريكا و غرب را سرنگون مي‌كنند و طوفان به راه افتاده در جهان عرب پايه‌هاي رژيم صهيونيستي را لرزانده و آنرا در سراشيبي سقوط قرار داده، طبيعي است كه سران اين رژيم و حاميان آن به ويژه آمريكا درصدد برآيند به هر شكل ممكن اين طوفان را از سر بگذرانند و اين دولت جعلي و غاصب را از خطر زوال حفظ كنند. بهترين راه براي رسيدن به اين هدف، به ميدان آوردن محمود عباس با مأموريت ويژه تأسيس كشور فلسطين است كه از يكطرف مي‌تواند افكار عمومي را با رنگ و لعاب ايجاد كشور فلسطين بفريبد و از طرف ديگر به رژيم صهيونيستي رسميتي بدهد كه تاكنون نداشته ضمن آنكه آنهمه امتياز نيز در اختيار خواهد داشت. روشن است كه مخالفت نخست‌وزير رژيم صهيونيستي و ژست اوباما رئيس‌جمهور آمريكا كه تهديد به وتو كردن اين طرح كرده است، بخشي از اين توطئه است. چه بسا در اين مرحله نيز اين تهديدها عملي شوند ولي ترديدي نيست كه اين يك تاكتيك است و هدف دراز مدت اينست كه با عملي ساختن طرح محمود عباس، رژيم صهيونيستي از خطري كه هم اكنون آن را تهديد مي‌كند برهد و البته آنهمه امتياز نيز به دست آورد. با توجه به اين واقعيت، اكنون زمان هوشياري دولتمردان كشورهاي اسلامي است كه فريب اين توطئه خطرناك را نخورند و در دام صهيونيست‌ها و آمريكا نيافتند. سياست صحيح در موضوع فلسطين اينست كه كل سرزمين متعلق به ملت فلسطين است و صهيونيست‌ها در آن جائي ندارند و همانطور كه امام خميني فرمودند و اكنون نيز رهبران جهادي فلسطيني مي‌گويند مبارزه با رژيم غاصب صهيونيستي تا آزادي كامل سرزمين فلسطين بايد ادامه يابد و فلسطين فقط با يك دولت اداره شود، دولتي كه با اراده ملت فلسطين تأسيس گردد و صهيونيست‌ها در آن راهي نداشته باشند. اين، آرماني است كه به ياري خدا قطعاً تحقق خواهد يافت.

در خاتمه اینکه جای شک نیست که چرا تلاش می شود صورت مسأله پاک شود و آدرس غلط داده شود . یعنی برای چه با نادیده گرفتن پیگیری مسایل داخلی آویزان به مسایل بیرونی و بهانه تراشی می شود.چونکه در شرایط کنونی که جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف و رقابت باندهای مافیایی کودتایی اصول گرا بالا گرفته است . از سوی دیگر گشوده شدن پرونده ی اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی هم مزید بر علت شده است و در مجموع موجب تقویت بحران هسته ای و انزوای منطقه ای و جهانی رژیم قرون وسطایی و ضد بشری ایران شده است . مهمتر اینکه تغییر و تحولات منطقه ای و قیام های ضد دیکتاتور پیام ها و بازتاب های نا خوشآیندی برای حاکمان تهران در بر داشته است . گرچه تلاش می شود که با وارونه جلوه دادن شرایط مدعی بیداری اسلامی شد و اجلاس 2 روزه در این مورد در تهران بر پا نمود تا با ضرب سیلی صورت سرخ شود تا وانمود گردد که نبض این بیداری اسلامی منطقه در تهران و جماران می تپد. زیرا که رهبر ادعایی ام القرای جهان اسلام در جماران می باشد . در صورتیکه آشکارا مشخص است که اینگونه ادعای وارونه کردن ناشی از وحشت سرایت و نفوذ ادامه ی قیام های ضد دیکتاتوری منطقه به سوریه می باشد. طوریکه آنگونه وضعیت دیکتاتور بشار اسد خراب و خطری شده است که نخست وزیر ترکیه به وضوح گفته است که بشار اسد باید برود . مهم اینکه سوریه تنها کشور عربی منطقه است که هم پیمان حاکمان ایران می باشد. پس نیاز به بیان و تکرار نیست که سقوط دیکتاتور بشار اسد موجب شتاب و هموار نمودن شرایط سقوط دیکتاتور مستبد مذهبی جماران می شود.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900703/13900703_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 3 مهر ماه سال 1390

فلسطین فط یک دولت