دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 28 شهریور ماه سال 1390
نقد و بر رسی : (يادداشت ميهمان)دروغ نامه ی کیهان " بهار عربي با هويت اسلامي "
پرسش است با چنین گسترش شدن دامنه ی جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف و رقابت که میان باندهای مافیایی مدعی اصول گرایان حاکم وجود دارد که متزلزل و بی ثبات و آسیب پذیر شده است . چگونه می تواند مدعی رهبری بیداری اسلامی در منطقه را داشته باشد که از درون دچار بحران چنگ قدرت و ثروت می باشد؟
اگر قرار باشد که با یک اجلاس فرمایشی و نمایشی و ارتجاعی به نام بیداری اسلامی در تهران بر پا کرد و باگرد آوری مشتی مجیز گوی دعوت شده بعنوان اندیشمندان اسلامی در این اجلاس که از موضع فرصت طلبی وموج سواری ومیوه چینی تدارک دیده شده است و هدف از آن ادعای رهبری قیام ها و انقلابات ضد دیکتاتوری بهار عرب در منطقه است که ادعایش شده است . بنابراین باید اذعان کرد که محتوا و اهداف این مبارزه ی منطقه ای ضد دیکتاتوری خیلی پوچ و ارتجاعی وو اپسگرایانه می باشد . به خصوص اینکه پس ازمداحان و مرثیه خوانان و ستایش گران نقال بسیج شده اند و پیرامونش بر سر منبر می ر وند و روضه خوانی مبسوط می کنند. مهمتر اینکه ادعای کمدی کنند که گردهمايي نخبگان مسلمان در تهران آنهم در بحبوحه برپايي قيام گسترده مردمي در جهان اسلام اقدامي بسيار اساسي و راهبردي است كه مي تواند با توجه به خلأ مشهود رهبري و سازماندهي موجود در اين نهضت ها، نقشي تعيين كننده در روند و چگونگي تداوم آنها ايفاء نماید. برای اینکه این ادعا پاسخ به خطري شده است كه گردهمايي تهران تحت نام بيداري اسلامي درصدد هوشيارسازي نيروهاي اسلامي نسبت به آن و دفع پيامدهاي فاجعه بار ناشي از آن براي حال و آينده اين نهضت ها است. یعنی فاش کردن وحشت حاکمان ایران از این خطر است که ادامه ی قیام های ضد دیکتاتوری منطقه از سوریه عبور کند وعراق را در بر بگیرد. سپس گریبانگیر حاکمان ایران شود که برای دفع خطر می بایست چنین ا جلاسی در تهران بر گزار و ادعای بیداری اسلامی منطقه شود که رهبری راهبردی اش هم در تهران می باشد. .در صورتیکه واقعیت این چنین نیست . زیرا که چنین ادعای وارونه از سوی مدعیان کشوری می شود که تظاهرا ت های ضد حکومتی مردم معترضش که پس از کودتای 22 خرداد 88 بر پا شد و معترضین پژواک فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند که همراه با پاره و لگد کوب و آتش زدن رهبر پوشالی ودکوری اش بود الهام بخش جرقه یا کلید زدن تظاهرات و قیام های ضد دیکتاتوری منطقه شد. بهر صورت مدعی قلم بر دست موضع ضد آمریکایی و اسراییلی و و وحشت از شعار آزادی خواهی و دمکراسی طلبی ملت های منطقه که اعتراف کرده بدلیل جو زدگی و خط انفعال رهبران اسلامی درون کشورهای منطقه است موجب تصمیم گیری به بر پایی اجلاس بیداری دو روزه اسلامی در تهران شد تا خلاأ ا ین عدم رهبریت اسلامی پر شود تا که قلم بر دست جدید یادداشت روز نویس با یدک کشیدن استاد دانشگاه بتواند پیرامونش اینگونه این چنین مانور تبلیغاتی دهد:
"از زمان برپايي جمعه «نجات انقلاب» در اواخر بهار گذشته در مصر، تمامي نهضت هاي منطقه تدريجاً در جهت هويت يابي فزاينده و اظهار ماهيت ويژه آن حركت كرده و اخيراً با تصرف لانه جاسوسي رژيم اشغالگر قدس در قاهره و انجام تحركات جمعي عليه اين رژيم نامشروع و آمريكا در مقابل سفارت هاي آنها در منطقه به اوجي در آشكارسازي هويت استكبارستيزانه و ضد صهيونيستي خود دست يافته اند. با اينكه به روشني و قاطعيت مي توان پيش بيني كرد كه پويايي هاي دروني انقلاب هاي منطقه در آينده هر روز بيش از گذشته به ظهور و تثبيت ماهيت ديني حركت هاي ضد استكباري اين نهضت ها منجر خواهد شد.جريانات اسلامي در منطقه كه از پيشينه درازي در مجاهدت خستگي ناپذير و شجاعانه با استكبار و دست نشانده هاي آن در جهان اسلام برخوردارند، بواسطه دو دسته دلايل بيروني و دروني در صحنه مبارزه هويتي و كسب رهبري نهضت هاي موجود به شكل درستي ظاهر نشده اند و در مقابل تلاش هاي دشمن براي ايجاد انحراف در اين زمينه از طريق تأكيد بر دموكراسي خواهي و آزادي هاي دموكراتيك منفعل عمل كرده اند. با توجه به نحوه شكل گيري خود جوش اين قيام ها كه با اقدام آمريكا در پيش دستي نسبت به انقلاب از طريق بركناري سريع ديكتاتورها به نوعي سزارين و تولد زودرس آنها منجر گرديدبواسطه فقدان رهبري و كثرت نيروهاي سياسي اين نهضت ها را در ميانه راه انقلاب درگير الزامات بازي انتخاباتي كرده است. به همين دليل جريانات اسلامي با شرايط و حدود ويژه اي از داخل و خارج مواجه گرديده اند. از يك طرف با توجه به اينكه مهار نيروهاي نظامي- امنيتي در دست آمريكاست با خط قرمزها و حدود ترسيم شده توسط اين كشور براي اين بازي دموكراتيك رويارويند كه مي دانند عدم رعايت آن به رها كردن اين مهار و سگ هاي دست آموز و برچيده شدن بازي منجر خواهد گرديد. اين وضعيتي است كه آنها به عيان در بحرين و يمن شاهد آنند. بواسطه اين وضعيت ويژه و خاص كه در آن سال ها تحت اداره غرب و نيروهاي داخلي اش در منطقه «اسلام هراسي» به وجهي عميق براي نفوذ در فضاي عمومي آن و اذهان مردم القاء شده و همچنان به عنوان متغيري تعيين كننده تقويت و در صحنه از آن استفاده مي شود، جريانات اسلامي علي رغم پيشينه تاريخي درخشان در صحنه مبارزاتي با پايگاه گسترده و ريشه دار مردمي نبايد از حركت در جهت كسب رهبري اين نهضت ها از طريق تأكيد بر هويت اسلامي اجتناب كنند. تنها طريق براي رهايي ملت هاي مسلمان و اعاده عزت اسلام رهايي از اين تناقض و عمل مطابق الزامات درست انقلابي واقعي مي باشد كه قطعاً ملت هاي منطقه با تداوم مبارزات خود و درك اهميت اسلام براي پيشبرد اين مبارزه راه آن را خواهند يافت"
در خاتمه اینکه در شرایطی که سمت و سوی اختلاف و شکاف و رقابت های ناشی از جنگ قدرت وثروت در رژیم قرون وسطایی و ضد بشری تند وتیز و آشتی نا پذیر شده است.آنچنان که ابعداد گسترده ی آن هرروز بطریقی بروز می یابد که دارای بار هزینه ی سنگینی برای حاکمان ایران در بر دارد. بطور نمونه همین سناریوی 3 هزار میلیارد تومان اختلاس بانکی است که ریشه فاش کردن اش ناشی از جنگ قدرت و ثروت و برگزاری نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی نهم می باشد . به ویژه اینکه این افشاگری یا راه اندازی این شوی اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی که منتسب به جریان انحرافی درون دولت دهم داده شده که مدعی ساده زیست و عاشق خدمت گزاری به مردم ایران است که در رأس آن رحیم مشایی قرار دارد . طوریکه تا کنون چنین بار شایعه ی بازداشت وی و حمید بقایی از سوی مخالفان یا منتقدان شان بازتاب داده شده است که حامی ولی وقیح منفور ونامشروع و پاسداران کودتا گران هستند . حتی خبر از ممنوع الخروج شدنش هم مخابره شده است . در صورتیکه در شرایطی این سناریو طراحی شد که قبل از سفر پاسدار گماشنه احمدی نژاد عازم سفر آمریکا و حضور در سازمان ملل بود تا وی وادار شود دست از حمایت رهبران جریان انحرافی درون دولت یا مشاوران نزدیک خود بر دارد که نه وی تسلیم نشد ، بلکه روزنامه دولتی ایران تهدید کرد که حامیان پاسدار گماشته تعداد 140 هزار سند از اختلاس و رشوه ورانت خواری ... متقدان دارد که در صورت مجبور به شکست سکوت این اسناد را فاش می سازد . بهرحال به نظر می رسد که پاسدار گماشته احمدی نژاد با همراه سفر به آمریکا کردن رحیم مشایی و حمید بقایی بدجوری پوزه ی منتقدان را زده است . حال پرسش است با چنین گسترش شدن دامنه ی جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف و رقابت که میان باندهای مافیایی مدعی اصول گرایان حاکم وجود دارد که متزلزل و بی ثبات و آسیب پذیر شده است . چگونه می تواند مدعی رهبری بیداری اسلامی در منطقه را داشته باشد که از درون دچار بحران چنگ قدرت و ثروت می باشد؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900628/2.htm#other202
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 28 شهریور ماه سال 1390
بهار عربي با هويت اسلامي (يادداشت ميهمان)