گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 6 مهر 90

شانس (گفت و شنود)

گفتم : مگر بی بی سی دولت فخیمه؟ برای رژیم هم دایه نبوده هم ندیمه

برای چه علیه دستگاه سخن پراکنی؟ چنین لغز خوانی میشه با فرافکنی؟

گفت :سربازجو که مادرعوض میکنه با دایه ، کپی کرده رفتار و حرفه ی یک همسایه

چون هرچه از همسایه هامیشه مفقود ، از بدشانسی در خانه وی یافت میشه زود

گفت: در خبرها آمده بود برخي از متهمان پرونده همكاري پنهان با بي بي سي فاش ساخته اند كه مبالغ فراواني از سرويس اطلاعاتي MI6 انگليس دريافت كرده اند.
گفتم: پس بگو كه چرا «خانه سينما» با دستپاچگي و اضطراب در حمايت از آنها بيانيه صادر كرد.
گفت: شايد نمي دانست كه بازداشت شدگان چه اتهاماتي دارند؟
گفتم: شايد هم خانه سينما نمي دانست كه به جرايم خود اعتراف مي كنند!
گفت: چرا رسما و علنا ارتباط خود با اين ماجرا را انكار نمي كنند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو مي گفت؛ اين همسايه هاي ما هر چيزي را كه گم مي كنند در خانه ما دنبالش مي گردند. به او گفتند؛ خب! وقتي يك بار گشتند و پيدا نكردند ديگر تو را متهم نمي كنند و يارو جواب داد؛ آخه از شانس بد من هر وقت هم كه خانه ما را مي گردند، چيزي را كه گم كرده اند پيدا مي كنند!

گفت :سربازجو بدجوری افتاده به پیسی ، نمیدونه چکار کنه مقابل بی بی سی؟

گفتم : مگر بی بی سی کرده چکار؟ که گیر بهش داده است این جنایتکار؟

گفت : این سربازجوی رذل پلید ، اعتیاد به پارس کردن داره با تهدید

علیه ی خانه ی سینما زده کلید ، علیه شان رو کرده سند جدید

گفتم : سربازجوکه عادت داره 10 کنه صد ، چگونه علیه خانه سینما رو کرده سند؟

گفت : بی بی سی پخش کرد فیلم مستند ، بد جوری بر ریش رهبر منفور این فیلم زدگند

پس تهاجم علیه ی بی بی سی شد آغاز ، مستندسازان همکارش متهم شدندبه بر انداز

با اتهامات ضد امنیت ملی و روش پلیسی ،باز داشت شدند اینان به اتهام جاسوسی

ادعا شدمقابل دریافت پول خود کردند لوس ، درا تهام زنی علیه شان گذاشته شد کورس

کنون این سربازجوی پرونده ساز کلاش ،محورخانه ی سینما کرده است کنکاش

حمایتش از مستند سازان کرده فاش ، چرابرای ماستمالی کردن کرده تلاش؟

گفتم : مگر بی بی سی دولت فخیمه؟ برای رژیم هم دایه نبوده هم ندیمه

برای چه علیه دستگاه سخن پراکنی؟ چنین لغز خوانی میشه با فرافکنی؟

گفت :سربازجو که مادرعوض میکنه با دایه ، کپی کرده رفتار و حرفه ی یک همسایه

چون هرچه از همسایه هامیشه مفقود ، از بدشانسی در خانه وی یافت میشه زود