دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه شهریور ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان : نشانه ها چه مي گويند ؟!
"چون عربستان در کنار آمریکا فشار بر بشار اسد رئیس جمهور سوریه وارد می کند تا که دست از کشتار معترضین سوری بردارد . صدالبته که این اقدام عربستان موردخوشآیند حاکمان ایران نیست . چونکه بشدت ازدیکتاتور رئیس جمهور سوریه پشتیبانی می کنند. بنابراین سرباز جوپاسدار حسین شریعتمداری با چاشنی یا بهانه کردن خشم از موفقیت بر گزاری اجلاس بیداری اسلامی در تهران برای اینکه از آمریکا و عربستان انتقام گرفته باشد این دو کشور را متهم به دست داشتن ترور برهان الدین ربانی کرده است"
با وجود اینکه مسئولیت ترور برهان الدین در کابل را طالبان بر عهده گرفته است . همچنین از سوی دیگر در افغانستان سخن از نقش پاکستان در پشت این ترور از طریق طالبان گفته می شود . مهمتر اینکه پاسداران هم با اعضای القاعده در عراق و هم با طالبان در افغانستان سابقه ی همکاری مشترک در اقدامات تروریستی دارند. برای این که در راستای سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و به خصوص کشور های همسایه ی رژیم ضد بشری و قرون وسطایی حاکم بر ایران می باشد. چون هدف نا امن و بی ثبات کردن عراق و افغانستان و مبارزه با آمریکا و وادار کردنش به خارج نمودن نیروهای نظامی اش از این دو کشور می باشد.اما سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پرونده ساز و وارونه گوی مدعی است که ترور برهان الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح افغانستان پروژه ی مشترک عربستان و آمریکا می باشد. و برای اثبات ادعای خود اینگونه سفسطه گری کرده و آسمان و ریسمان را بهم دوخته است :
"همه نشانه ها حكايت از آن دارند كه برهان الدين رباني، رئيس شوراي عالي صلح افغانستان و اولين رئيس جمهور اين كشور، در جريان يك توطئه و پروژه مشترك از سوي آمريكا و رژيم آل سعود به شهادت رسيده است و شهادت ايشان پيام خشم آميخته به اضطراب و نگراني آمريكا و متحدان غربي و منطقه اي آن از موفقيت بي نظير و بيرون از انتظار كنفرانس بيداري اسلامي در تهران بوده است. اين نظريه، فقط يك «گمانه» نيست، بلكه واقعيتي است كه شواهد و قرائن فراواني بر صحت آن گواهي مي دهند. مخصوصا بعد از تلاش دو هفته قبل طالبان در حمله به سفارت آمريكا، بر شدت حفاظت از آن به گونه اي محسوس و چشمگير افزوده بود، تا آنجا كه غير از افسران ارشد ارتش آمريكا و چند مقام رسمي دولت افغانستان، هيچكس بدون بازرسي نمي توانست راهي به درون اين حلقه حفاظتي داشته باشد- شهيد برهان الدين رباني يكي از شخصيت هاي برجسته و شناخته شده اي بود كه به اجلاس بيداري اسلامي در تهران دعوت شده و در اين اجلاس مخصوصا به دليل جايگاه و سابقه اسلامي و مبارزاتي خود حضور چشمگير و موثري داشت. ايشان تصميم داشت و اعلام نيز كرده بود كه تا چند روز بعد از پايان اجلاس به حضور خود در ايران ادامه خواهد داد ولي روز دوم همايش آقاي «حامد كرزاي» رئيس جمهور افغانستان كه براي شركت در اجلاس سالانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد به نيويورك رفته بود، در يك تماس تلفني به ايشان خبر مي دهد كه دو تن از اعضاي طالبان به نمايندگي از اين گروه قصد مذاكره فوري با ايشان را دارند و از شهيد رباني مي خواهد كه براي انجام اين گفت وگو به كابل مراجعه كند. اصرار شهيد برهان الدين رباني براي تعويق چند روزه اين قرار بي نتيجه مي ماند و ايشان با عجله و از طريق دوبي به كابل باز مي گردد. قرار ملاقات ساعت 30/5 بعدازظهر به وقت كابل بود و شهيد رباني كه ساعت 30/4وارد كابل شده بود بي آن كه فرصت انجام مقدمات لازم و متعارف را پيدا كند در ساعت مقرر دو فرستاده طالبان -يعني تروريست ها- را به حضور مي پذيرد و فاجعه در همان اولين دقايق ديدار به وقوع مي پيوندد. بنابراين به وضوح مي توان نتيجه گرفت كه ترور شهيد رباني، طي چند روز اخير طراحي شده و به اجرا درآمده است، چرا كه تروريست ها مي توانستند با بهره گيري از عنوان نمايندگي طالبان- گروه تروركننده كه مسئوليت آن را نيز پذيرفته است- زمان مناسب ديگري را براي ترور ايشان در نظر بگيرند و يا اين كه اقدام تروريستي خود را طي چند ماه گذشته و در فرصت ملاقات هاي فراوان ديگري كه داشته اند عملياتي كنند؟اصرار حامد كرزاي براي مراجعه شهيد رباني به كابل و انجام ملاقات با نمايندگان طالبان نمي تواند به مفهوم اطلاع وي از ماجرا باشد. چرا كه شهيد رباني از مخالفان سرسخت طالبان بود و طالبان از دشمنان سرسخت كرزاي نيز هست اگرچه مخالفت شهيد رباني و كرزاي با طالبان از دو موضع جداگانه بوده است. از سوي ديگر، حامد كرزاي به يقين مي دانسته كه اصرار تلفني و آشكار وي به برهان الدين رباني براي بازگشت به كابل و ملاقات با فرستادگان طالبان از نگاه هيچكس پنهان نمي ماند بنابراين چنانچه از طرح ترور باخبر بود، نبايد با اصرار و آشكارا از برهان الدين رباني مي خواست كه به كابل بازگشته و با نمايندگان طالبان ملاقات كند.اين دو تن بدون بازرسي نمي توانند از حلقه حفاظتي نيروهاي آمريكايي عبور كرده باشند و از سوي ديگر، آنها به نمايندگي از سوي طالبان آمده اند و بازرسي بدني آنان مي تواند اهانت به آنها تلقي شده و موجب ناخرسندي گروه طالبان شود! برخلاف احتمال ياد شده، نمايندگان طالبان نمي توانسته اند با اين عنوان كه نمايندگان رسمي مذاكره كننده هستند بدون بازرسي آمريكايي ها وارد حلقه حفاظتي شده باشند، چرا كه، اولا؛ در گفت وگوي اوليه با محافظان شهيد رباني بر انجام بازرسي آنها از سوي آمريكايي ها- البته به دروغ- تاكيد شده و ثانيا؛ تصميم محافظان به بازرسي آنان نشان مي دهد كه اينگونه بازرسي ها عادي و جاري بوده است و ثالثاً؛ دو تروريست ياد شده از شخصيت هاي شناخته شده نبوده اند كه آمريكايي ها در ضرورت بازرسي بدني آنها ترديد كرده باشند. و اما، در پي انصراف از بازرسي بدني نمايندگان طالبان، يكي از آنها براي روبوسي و مصافحه به برهان الدين رباني نزديك مي شود و در همان حال، دو عضو طالبان در شوراي عالي صلح كه مانع از بازرسي شده بودند، به گونه اي محسوس، خود را از نقطه ملاقات و اطراف شهيد رباني دور مي كنند و قابل توجه آن كه بعد از چند قدم، با حالت نيم خيز به دور شدن خود ادامه مي دهند!... و شهيد رباني، حامي صديق مردم مظلوم افغانستان و يار ديرينه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، بي سر به ديدار يار مي شتابد.تروريست ها چگونه از حلقه حفاظتي نظاميان آمريكايي عبور كرده اند؟ چرا بازرسي نشده اند؟بديهي است كه فقط طيف اول يعني طالبان وابسته به آمريكا و سعودي مي توانسته اند براي ترور برهان الدين رباني انگيزه داشته باشند، چرا كه اين طيف بارها نشان داده اند بدون اشاره آمريكا دست به هيچ اقدامي نمي زنند. رهبران اين طيف روابط اعلام شده اي با ژنرال پترائوس- سرفرماندهي سابق آمريكا در منطقه- داشته اند. 5- و بالاخره، اجلاس بيداري اسلامي در تهران كه با حضور بيش از هفتصد نفر از نخبگان و انديشمندان موثر در جهان اسلام تشكيل شده بود از چند ويژگي و شاخصه مورد اتفاق در ميان تمامي شركت كنندگان برخوردار بود كه؛ مقابله جدي با سلطه آمريكا و متحدانش، ساقط كردن ديكتاتورهاي دست نشانده و برپايي نظام هاي حكومتي برخاسته از اسلام در كشورهاي اسلامي، هوشياري نسبت به جريانات سياسي وابسته به قدرت هاي استكباري و پيشگيري از ترفند آنها براي انحراف در خيزش هاي اسلامي منطقه و..."
در خاتمه اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای پاک کردن صورت مسأله مجبور به آدرس غلط دادن شده است تاکه توانسته باشد تلاش مذبوحانه برای سفید کردن نقش مداخله گرایانه و همکار ی پاسداران با طالبان در این ترور کرده باشد . البته شک نیست که از هر ایجاد گونه تنش وناامنی در عراق و افغانستان ومنطقه که به وجود آمده است فقط این حاکمان رژیم ضدبشری و قرون وسطایی ایران بوده که سود برده اند. از سوی دیگر چون دامنه ی تغییر و تحولات و مبارزه با دیکتاتور های منطقه به سوریه هم سرایت کرده ا ست و موقعیت بشار اسد دیکتاتور سوریه که جزو هم پیمان نزدیک حاکمان ایران می باشد خطری شده است . از طرف دیگر چون عربستان در کنار آمریکا فشار بر بشار اسد رئیس جمهور سوریه وارد می کند تا که دست از کشتار معترضین سوری بردارد . صدالبته که این اقدام عربستان موردخوشآیند حاکمان ایران نیست . چونکه بشدت ازدیکتاتور رئیس جمهور سوریه پشتیبانی می کنند. بنابراین سرباز جوپاسدار حسین شریعتمداری با چاشنی یا بهانه کردن خشم از موفقیت بر گزاری اجلاس بیداری اسلامی در تهران برای اینکه از آمریکا و عربستان انتقام گرفته باشد این دو کشور را متهم به دست داشتن ترور برهان الدین ربانی کرده است. البته سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری فراموش کرده است که منطقه ی سبز بغداد هم از سوی دولت دست نشانده نوری مالکی بشدت کنترل و حفاظت می شود که شبه نظامیان وتروریست های حامی رژیم ضد بشری و قرون وسطایی می توانند دست به اقدام تروریستی و انتحاری و پرتاب موشک بزنند . ولی اکنون از موضع وارونه گویی در مورد ترور برهان الدین ربانی در کابل گزارش داده است تا ثابت کند چون مکان سکونت ربانی نزدیک سفارت آمریکا بود که زیر کنترل نیروهای آمریکایی می باشد پس طرح ترور از سوی آمریکا طراحی شده است.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900631/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه شهریور ماه سال 1390
نشانه ها چه مي گويند ؟! (يادداشت روز)