تسویه حساب «صرفا جهت اطلاع» با  رفسنجانی . 26 آذر 90
رژیم ضد بشری وقرون وسطایی کودتایی یک پایه شده با شرایط پیچیده بحرانی وبی آیندگی مواجه شده است . زیرا که کودتا شد و رقیب مدعی اصلاح طلبان حذف گردید به امید آنکه با یکپایه شدن رژیم فاشیستی مذهبی  و قدرت گیری پاسداران ابتدا با فشار گاز انبری  تهدید خانوادگی رفسنجانی و رو کردن پرونده وفعال کردن علیه شان که همراه باا تهامات سنگین  بوده است موازی عدم بصیرت  وهمراهی با جریان فتنه سیاست تضعیف شدن رفسنجانی  دنبال شد تا که تسلیم ولبیک گوی بی چون وچرای کودتا گران شود .در غیر این صورت فشار برروی افزایش می یابد برای همین سیاست بر کناری وی از امام جمعه موقت تهران اجرا شد . سپس در ادامه  جراحی کردن وی از رأس سیرک مجمع خبرگان آخوندی اجرا شد وجایش به آخوند ویلچری وصل به دستگاه اکسیژژن مهدوی کنی  گرفت . اما چون رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی با  یکپایه شدن و با حذف رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلب نه تضاد واختلافات باندی وجناحی  بر طرف  نشد ، بلکه بدتر از درون باندهای مافیایی کودتایی نوک کوه شناور شکاف واختلافات همراه با رقابت از آب سر برآورد و برون زده شد. عجیب  که نوک قله  کوه یخ شناور نمایان تر می شود و سبب  هرروز تند وتیز وجدی تر شدن رقابت وتضاد ها شده است . زیرا که ناشی از جنگ قدرت و ثروت می باشد . اما جالب است که این شرایط موجب تضعیف جریان کودتایی غالب شده است . بنابراین باند ولی وقیح منفور ونا مشروع و پاسداران کودتا گر پس از دو انفجار در دو پادگان موشکی کرج وتأسیسات هسته ای اصفهان وموج گسترش تحریم ها از وحشت اینکه این وضعیت به سود رفسنجانی نچرخد تا که بتواند بطور فرصت طلبانه با تبانی و حمایت مدعی اصلاح طلبان تلاش کنند تا که دوباره بقدرت باز گردند. بنابراین مترادف اینکه حامیان مدعیان اصلاح طلبان بشدت سرکوب وتحقیر ومورد اتهام واقع می شوند از طرف دیگر سناریو سازی تهدید وفشار علیه ی رفسنجانی هم شتاب گرفته است . برای اینکه وی هنوز رئیس تشریفاتی مجمع مصلحت نظام را یدک می کشد . پس برای  بیشتر تضعیف وتحریب وتحقیر کردن وی بطور برنامه ریزی و حساب شده در دستور کار قرار گرفته است. پس بی جهت نیست  که ابتدا پاسدار محمد حسین صفار هرندی مشاور رئیس گزمکان پاسداران فعال شد و در دانشگاه بیرجند رفسنجانی وحزب کار گزاران را زیر سئول برده و رفسنجانی را متهم کرده است که مبتکر امر به معروف به مشهور در دوران ریاست جمهوری اش بوده است و دنیا  وثروت پرستی وزر اندوزی  را جایگزین دینداری نمود  و مقصر وعامل شکاف طبقاتی کنونی هستند. اکنون نوبت سازمان پشم وشیشه رسیده است  تا که ادامه ی این سیاست علیه ی رفسنجانی را دنبال نماید . ناگفته نماند چون رژیم فاشیستی مذهبی غیر متعارف واصلاح نا پذیر می باشد .از سوی دیگر  پس ازکودتای 22 خرداد 88  وتظاهرات های ضد حکومتی و سر دادن فریاد مرگ بر دیکتاتور وخامنه ای  عدم مشروعیتش عریان شده است . از طرف دیگر  روزانه ضریب نارضایتی فزونی می گیرد . مهمتر اینکه شکاف واختلاف ورقابت ها هرروز حادتر می شود و هرچه زمان بسوی برگزاری نمایش خیمه شب بازی دوره ی نهم بازار خیمه شب بازی 12 اسفند نزدیک تر می شود. رقابت واختلافات شتاب بیشتری به خود می گیرد .به خصوص تغییر وتحولات منطقه هم تأثیر گذار بوده است . بنابراین چون نزدیکی تاکتیکی جناح های متخاصم وجود ندارد چون بدنه قبول نمی کند . لذا شرایط به سمت فروپاشی وتغییرات دمکراتیک در ایران پیش می رود . بر خورد شدید با رفسنجانی هم ناشی از درک همین خطر می باشد که تلاش برای ایجاد موانع  در مسیر این تغییرات می شود .
تسویه حساب «صرفا جهت اطلاع» با هاشمی
محسن حدادی در خبر آنلاین نوشت: گویا رسانه ملی و دوستان معاونت سیاسی آنقدر دستشان از سوژه خالی است(!؟) که برای سخنرانی 20 روز قبل هاشمی رفسنجانی در دو هفته غیر متوالی خبرسازی می‌کنند!همه می دانیم در کشور ما، وقتی یک رسانه ای خودش را خوب نشان بدهد و به اصطلاح «گل» کند، سیل رفاقت های الکی و سفارش های بالادستی به سویش روان می شود و به همین دلیل، یک رسانه مردمی و فعال و حق‌گو و البته منتقد(انتقاد از ویژگی های یاصلی ک رسانه مردمی است) به رسانه ای رفیق باز و سفارشی تبدیل خواهد شد. صد البته که مخاطب این «پشت پرده عیان» را به خوبی درک می کند و آن سفارش ها و توصیه ها و رفاقت ها را! «صرفا جهت اطلاع» از این دست رسانه ها بود که شخصیتی خوب و قابل دفاع برای خودش ساخت و پس از تولد به سرعت در فضای بحرانی تولید خبر و بخش های رو به موتی همچون «بیست و سی» که این روزها سراغش را باید در اس ام اس های طنر مردمی گرفت، محبوب شد اما آفت رسانه های غیر مستقل دامن این باکس کوچک هفتگی را هم گرفت و بعد از مدتی اخبار و حواشی که به هیچوجه نه خبر بودند و نه حاشیه در این باکس جا داده شد! از شعرخوانی بی مزه فلان مسئول تا رجزخوانی انتخاباتی بهمان مدیر! از دعواهای ظاهرا سیاسی تا برجسته سازی های دستوری، از منقبت خوانی های خیلی واضح تا تهدیدهای شطرنجی شده! ...و همانطور که عرض شد، مخاطب باهوش ایرانی به سرعت داستان این سفارشی شدن و توصیه نامه های تلفنی و کتبی در کنار تهدیدها و تطمیع ها را دریافت کرد. همان یک هفته در میان شدن آقای دلاوری(مبدع و مجری اصلی این بخش) کد خوبی بود برای مهار کردن سوژه های اصلی و نیش های نقادانه او! به هر حال رسانه ملی از تولد یک عادل فردوسی پور دیگر به شدت هراس دارد و این را همه می‌دانیم! با این همه برنامه شب گذشته (24آذر) «صرفا جهت اطلاع» نمونه خوبی برای تسویه حساب های سیاسی و سفارشی در این باکس رو به سقوط بود، باکسی که می توانست شعار مدیران ارشد رسانه ملی مبنی بر جذب حداکثری مخاطب را محقق کند اما مشخص شد که در همچنان بر همان پاشنه سیاست گذاری های هشتادوهشتی می چرخد و اراده ای برای جذب مخاطب از دست رفته سیما که این روزها روی ایر شبکه های فارسی زبان سیر می کند، نیست! مجری برنامه دیشب که شاید تا چندین سال دیگر هم به پای مجری دیگر این برنامه نرسد، دستهای خالی خود و رسانه ملی را در آیتم مربوط به دانشگاه آزاد رو کرد! دست های خالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی هم سالهاست با همین دستها، بیشتر وقت و انرژی خود را صرف تغییر رییس دانشگاه آزاد کرده است و گویی هیچ مشکل دیگری در فضای کلان فرهنگی کشور وجود ندارد. انشاء الله هم که موفق باشند، ما که بخیل نیستیم! و اما اصل داستان: محمد دلاوری در صرفا جهت اطلاع 10آذر، با پخش سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در «بیستمین سالگرد تاسیس سازمان سما» و شوخی او با دکتر احمدی نژاد درباره مساله افزایش موالید و داستان یک میلیون تومان و طرح های ابتدای انقلاب و...، گفت: «حاج آقا ما تورم و گرونی و شکاف طبقاتی دوران شما رو یادمون نرفته که شما با گرونی پوستی از ما کندین که عیالوار شدن از یادمون رفت...» این بخش بالاخره انتخاب دلاوری بوده یا دستور از بالا، زیاد مهم نیست؛ انتقادی است به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دفاعی تلویحی از رییس جمهور، اشکالی هم ندارد اما توجه داشته باشید که دو هفته بعد یعنی در تاریخ 24 آذر مجری دوم صرفا جهت اطلاع در آیتمی بی سرو ته، اعلام می کند: « معلوم نیست چه سری هست که همیشه پای دانشگاه آزاد در میونه! اصلا نیازی نیست دنبالش بری، خودش سروکله شو همیشه نشون می ده!» و بعد با پخش همان سخنرانی بیستمین سالگرد سما(!؟) و بخشی مربوط به این جملات هاشمی «در دانشگاه آزاد هیچکس یک ریال سهم نداره و همه دارند شبانه روز تلاش می کنند و خیلی بیشتر از آنچه که فکر کنیم دارند زحمت می کشند«(نقل به مضمون) می گوید:...آخه مردیم از بس مسئولان دانشگاه آزاد زحمت کشیدند و دیگران حسرت خوردند، عیبی نداره اجازه بدین دیگران هم زحمت بکشن رسانه ملی که تقریبا به طور کامل، پوشش رسانه ای اخبار مربوط به آیت الله هاشمی رفسنجانی را بایکوت کرده، چطور از یک سخنرانی در جمعی محدود، برای خوشامد یک عده از مدیران ارشد و شاید حاضران دز معاونت سیاسی سیما، برای حدود یک ماه خود خوراک تهیه می کند؟! این البته خیلی هنر می خواهد! ولی واقعا اینقدر کشور ما در هفته گذشته بی سوژه بوده؟ یا اینکه تولد شبکه جدید «بازار» خرج دارد و دولت هم که شدیدا از آقای مهندس تقدیر کرده و خلاصه... به نظر شما همین مدل رفتاری رسانه ملی باعث نشده که امروز یک بخش خبری - تحلیلی یک نفر یا یک جناح را نوازش کند و فردا و یا هفته بعد، همین برنامه یا یک برنامه دیگر، از او دلجویی کند؟ به سبک همان رسانه های رفیق باز بدون استراتژی و برنامه مدون و... و این است محصول رسانه «رفیق باز» و یا «سفارشی»...آزادگی و خواست مردم و نگاه اصلاحی به همه جناح ها؛ به یک شوخی خنده دار تبدیل می شود تا یک اصل حرفه ای