آتش نشاني (گفت و شنود)
گفت : اعتیاد دروغ و وارونه گوئی و انکار
خالی بندی پشت خالی بندی کردن تکرار
اعتیاد ترک نا پذیر این سربازجوی جانی
شده داستانش مثل آن یاروباآتش نشانی
گرفته بود شماره 3333... خورده بود زنگ
از اون ور خط ،وی پرسیده بود بی درنگ
آیا شماره درست گرفتم آقا ،چون دارم کار؟
جواب داده شد، درست گرفتی داری چکار؟
گفته بود قربانت، زنگ بزن به آتش نشانی
بگو روی 3 گیر کرده انگشت دست فلانی
باز خیره شده همچون نگاه خر ی به نعل بندی
دروغ وارونه از فیس بوک کرده سر هم بندی
تاعلیه رقیب مغلوب رسیده به یک جمع بندی
گفتم : چگونه این مترسک با زدن پوز بندی؟
دسته گل بی لام آب داده، زده است گندی
گفت: این شلاق تبدیل به قلم کرده و بوک
کنون گزارش داده از همکارش در فیس بوک
مدعی شده است یکی از مدعیان ولی وقیح
برای اینکه رهبران مغلوب را کرده باشد تنبیه
گفته سفر ولی وقیح به قم زده است زیرآب
اعتبار کروبی و خاتمی و موسوی کرده خراب
گفتم : کیست که نداند به جز طلبه ها و ساندیس خوران؟
با آخوند های فسیل حکومتی که هستند جزو مفت خوران
با سیج نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی شده اعزام
مگر کسی دیگر دیدار و استقبال کرد در قم از این رهبر نظام؟
مگر جرأت دارند عاملان رژیم در فیس بوک داشته باشند حضور
چرا وارونه گوئی با خود زنی کرده است این سربازجوی مزدور؟
گفت : اعتیاد دروغ و وارونه گوئی و انکار
خالی بندی پشت خالی بندی کردن تکرار
اعتیاد ترک نا پذیر این سربازجوی جانی
شده داستانش مثل آن یاروباآتش نشانی
گرفته بود شماره 3333... خورده بود زنگ
از اون ور خط ،وی پرسیده بود بی درنگ
آیا شماره درست گرفتم آقا ،چون دارم کار؟
جواب داده شد، درست گرفتی داری چکار؟
گفته بود قربانت، زنگ بزن به آتش نشانی
بگو روی 3 گیر کرده انگشت دست فلانی