روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 26 مهر ماه سال 1389
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " روزهاي سخت ساركوزي"
" آیارژیم کودتائی نامشروع حاضر است که مجوز راهپیمائی صلح آمیز به کار گران اعتراضی و یا دانشجو یان معترض بدهد که اینگونه معرکه گیری علیه ی رئیس جمهور فرانسه می کند ؟"
پیرو اعلام تحریم ها از سوی کمپانی نفتی تو تال و کمپانی صنعتی خود رو سازی پژو شده است . اکنون قلم بر دست مقاله نویس آنگونه بر افروخته و عصبی شده که مجبور به تهیه ی مقاله و گزارش خبری از وضعیت بد اقتصادی فرانسه و تظاهرات ناراضیان در این کشور شده و محورش قلم فرسائی کرده است. آنچنان که گویا در ایران هیچ خبری نیست و پیشرفت و رونق اوضاع اقتصادی بس رو براه می باشد و چندین برابر شدن واردات نسبت به صادرات موجب تعطیل و بسته شدن هیچ کار خانه ای نشده است و روزانه هیچ کارگری هم اخراج و بیکار نمی شود و این وضعیت نا هنجار اقتصادی ادامه ندارد . از سوی دیگر این مدعی منتقد اوضاع خراب اقتصادی فرانسه بدون توجه به این واقعیت که درفرانسه اگر مشکل برای کار گران به خصوص غیر فرانسویان وجود دارد و اگر چنانچه حق و حقوق شان بطور کامل داده نمی شود . ولی حد اقل نه حقوق شان به تعویق می افتد و نه اینکه حق اعتراض و تظاهرات ازشان سلب شده است؟ ولی در رژیم ضد بشری شرایط چگونه است؟ برخورد با کارگران معترض چندین ماه و حتی چند سال حقوق به تعویق افتاده و بیکار شده چگونه می باشد؟ چرا امثال اینگونه مدعیان قلم بر دست صورت مسئله پاک کن و همیشه طلبکار هیچگاه یک سوزن به خود نمی زنند تا به جوال به دیگران زده باشند؟ چرا تصور می کنند که در جاده یک طرف تخته گاز وایراژ راندن و نمایش قدرت دادن موقع باز گشت با موانع مواجه نخواهند شد؟ ضمن اینکه از اینگونه ترفند های لو رفته و نخ نما شده قرار است تا کی بازهم استفاده شود؟ مگر خود همین قلم بر دست تا حال چندین بار با آویزان شدن به گفته ی ولی وقیح نشده و نقل قول نکرده است که در روضه هایش تأکید بر الگوی مصرف یا ریاضت کشی می کند که منظور تحمیل هر چه بیشتر گرسنگی و محرومیت به محرومان است که اکنون انتقاد به سیاست اقتصادی ریاضت کشانه ی رئیس جمهور فرانسه نموده است ؟ بد تر اینکه اعتراضات اتحادیه ی دانشجوئی در فرانسه نسبت به سیاست ریاضت کشانه دولت سار کوزی را هم اضافه کرده است . غافل از آنکه وی سخنی از فضای دانشگاه های ایران گفته باشد که چگونه است و با دانشجویان معترض چگونه رفتار می شود؟ یا چه تعداد شان در زندان به سر می برند یا اخراج شده اند؟ مهمتر اینکه وی کلامی در مورد داستان جنگ برای اشغال دانشگاه آزاد و مصادره ی 250 میلیارد دلار سرمایه و دارائی آن نگفته است؟ همچنین گذشته از رتبه داری فرار مغز ها از کشور به خارج که نا شی ازبدلیل عدم ایجاد کار و شدت خفقان و سانسور و سرکوب می باشد سئوال است که آیارژیم کودتائی نامشروع حاضر است که مجوز راهپیمائی صلح آمیز به کار گران اعتراضی و یا دانشجو یان معترض بدهد که اینگونه معرکه گیری علیه ی رئیس جمهور فرانسه کرده است :
تظاهرات و اعتصاب‌هاي سراسري نامحدود مردم فرانسه در اعتراض به سياستهاي اقتصادي دولت ساركوزي اين روزها در صدر اخبار اروپا قرار دارد. فرانسه كه همواره به عنوان يك كشور پيشرو اروپايي مطرح بود، اكنون آنچنان در چنبره‌اي از مشكلات اقتصادي و اجتماعي گرفتار شده كه فرياد اعتراض مردم و اتحاديه‌هاي صنفي از بي كفايتي دولتمردان اين كشور تنها صدايي است كه در سراسر كشور و شهرهاي بزرگ به گوش مي‌رسد. تظاهرات و اعتصابات ميليوني و تحركات شديد اتحاديه‌هاي صنفي و دانشجويي عليه سياست‌هاي ساركوزي و رياضت‌هاي اقتصادي اوست كه چهره‌اي مخدوش از اين عروس اروپا به نمايش گذاشته است. فرانسه هر چند به عنوان پايگاه دمكراسي، با واژه تظاهرات براي بيان آراء و انديشه‌هاي مردم بيگانه نيست ولي تبديل اين شيوه از انعكاس افكار عمومي به اعتصاب‌هاي سراسري و ميليوني و شدت در برگيري آن، و از همه مهم‌تر تبديل محدوديت زماني اعتصابات فلج كننده از 24 ساعت به مدت زمان نامحدود تا برآورده شدن خواسته‌هاي مردم و تسليم شدن دولت در برابر افكار عمومي، چيزي است كه لااقل براي اين دولت و اين جمهوري مايوس به عنوان يك زنگ خطر جدي مطرح است و مي‌تواند زمينه ساز طوفان‌هاي سياسي نه تنها در فرانسه بلكه سرايت آن به ديگر كشورهاي اروپايي و ايجاد زنجيره‌اي از بحران در اتحاديه اروپا شود. طوفان‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي، دولت نيكلا ساركوزي را از هر طرف هدف قرار داده‌اند. پرونده‌هاي فساد اخلاقي، فساد مالي، فرار مالياتي، برنامه‌هاي رياضت اقتصادي ملي، بحران مالي و... فهرست بلند بالايي است كه پس از قرباني كردن دو وزير كابينه ساركوزي مي‌تواند به بي‌اعتباري و حتي سقوط دولت او منجر شود. واقعيت اينست كه با روي كار آمدن ساركوزي به عنوان رئيس‌جمهور فرانسه، سياستهاي خارجي و داخلي اين كشور دچار تنش‌هاي فراواني شده كه با نوع مديريتي نيز كه تاكنون وي از خود نشان داده، فرانسه به آخرين حد نارضايتي نزديك شده به طوري كه مطبوعات فرانسه دوران سه سال رياست جمهوري او را لقب "جمهوري مايوس" داده اند، آنگونه كه حتي روزنامه آلماني "زودويچه" در تحليلي دقيق از عملكرد ساركوزي اين سئوال را مطرح كرده كه آيا اوضاع فرانسه قابل نجات است؟!" مردم فرانسه از استمرار بحران، بي ثباتي و بي نظمي در اين كشور به ستوه آمده و از تزلزل سياستهاي داخلي و خارجي دولت ساركوزي كه فهرست بلند بالايي از بحرانهاي تاثيرگذار را براي آنها رقم زده به تنگ آمده اند؛ تصوير فرانسه تحت حكومت ساركوزي اكنون آنچنان سياه است كه ديگر نه تنها خبري از آوازه‌هاي مهد دمكراسي به گوش نمي‌رسد به هر حال شواهد موجود نشان مي‌دهد كه نه تنها مردم فرانسه و راي دهندگان به ساركوزي اكنون به دليل ناكامي‌ها و ناتواني‌هاي وي به سرسخت‌ترين مخالفان او تبديل شده‌اند بلكه رقباي او نيز براي گرم نگهداشتن تنور اعتراضات عمومي هم پيمان شده‌اند"
در خاتمه اینکه گرچه سر مقاله نویس بطور مستقیم سارکوزی رئیس جمهور فرانسه را مورد مخاطب انتقادی خود قرار داده است و از اوضاع بد اقتصادی فرانسه و اعتصاب و تظاهرات کار گران و اتحادیه های دانشجوئی فرانسه یاد نموده است و سخنگوی مخالفان و به خصوص سایر ملیت های دیگر فرانسوی مقیم این کشور شده است و دست به لغز خوانی علیه رئیس جمهور فرانسه زده است و تأکید نموده که سارکوزی باید برود . همینطور گرچه پیرامون مشکلات داخل کشور سکوت کرده و لب بر دهان نگشوده است . ولی وی بهتر از مردم ایران می داند که وضعیت آشفته اقتصادی و فضای نا رضایتی عمومی در ایران به خصوص در آستانه ی اقدام عملی طرح هدفمند کردن یارانه های نقدی دولتی چقدر وخیم تر از فرانسه می باشد ؟ بنابراین با شیوه به درد گفتن تا دیوار بشنود بطور مقایسه ای پیام به پاسدار گماشته احمدی نژاد نیز داده است . چونکه با ترسیم کردن فضای تارضایتی در فرانسه اعتراف نموده است که همگان می دانند که شرایط داخل ایران اصلاً قابل مقایسه با فرانسه نیست . زیرا که پس از سفر بس پر هزینه ی پاسدار گماشته احمدی نژاد به لبنان که همراه با حاتم بخشی های کلان بوده است . اکنون از آن سفر پر هزینه تر سفر تشریفاتی نمایشی ولی وقیح به قم است که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی و پاسداری و بسیج جزو گروه و تشکیلات وصل به کودتاگران وبرنامه ریزان این سفر دست اندر کار گرد آوری ساندیس خوران و اعزام شان به قم بوده اند تا که زیر پوشش ساکنین قم وملت ایران به استقبال ولی وقیح بروند که هدف تاجگذاری برای خلیفه شدن برای خود با خود رهبر مسلمین جهان و خاموش کرن صدای معترضین در قم و مخالفین در سراسر ایران با جانشین کردن آقا زاده مجتبی است . در صورتیکه نه اینکه هرروز کار گران بیشتری از کار اخراج می شوند ، بلکه تورم و گرانی و فقر و بیکاری تسمه از گرده ی محرومان و تهی دستان کشیده شده است که 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند که حاکمان رژیم ضد بشری نامشروع و وحشت زده از قیام مردم ناراضی با سیاست چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن و حاتمی بخشی نمودن دست به اینگونه سفرهای بسیار پر هزینه ی تشریفاتی نمایشی می زنند تا با تجمل پرستی در زیر فضا امنیتی – اطلاعاتی – پلیسی و ایجاد خفقان و سرکوب و سانسور در جامعه با حضور جمع آوری سیاهی لشکر ساندیس خوران قدرت نمائی کاذب در راستای مشروعیت تراشی پوشالی برای ولی وقیح شود.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890726/13890726_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 26 مهر ماه سال 1389
روزهاي سخت ساركوزي