دروغ نامه ی کیهان 9 آبان - 89
صابون (گفت و شنود)
گفت : اینگونه که سربازجو میزنه ساز و کمونچه
شده داستانش مثل یک گروه 15 تائی مورچه
بطور جمعی رفتند حموم تا صابون بزنند به تن شان
تا چون آدم خود شورند ، سپس روند سر قرارشان
اما از حموم بیرون نیومد ، حتی یکی از میان شان
همچون یکبار مصرفان جنگ به پایان رسید عمر شان
مرده بودند همگی شان چون چسبیده بودند به صابون

جامعه مورچگان سیاهپوش وعزا دارشدندو دل به خون
گفت: يكي از مدعيان اصلاحات كه بعد از فتنه 88 به انگليس فرار كرده و در صف پناهندگي ايستاده است حسابي به پر و پاچه مهاجراني و كديور افندي پيچيده و گفته است آنها باعث بدبختي او شده اند.
گفتم: بهاءالله مهاجراني و كديور افندي كه حيوونكي ها خودشون بدبخت تر و فلك زده تر از بقيه ضدانقلابيون فراري هستند.
گفت: به آنها گفته؛ وقتي مي بينيد كه اين جمهوري اسلامي درمقابل همه دنيا ايستاده است و آخ هم نگفته، چرا به فكر براندازي آن افتاديد كه همه ما را دربه در كنيد؟
گفتم: يك دسته 15 نفري مورچه رفته بودند حموم و چون آرزو داشتند آدم حساب شوند، تصميم گرفتند مثل آدم ها صابون به تنشون بزنند ولي هيچكدومشون از حموم بيرون نيومدند! مي دوني چرا؟! چون چسبيده بودند به صابون و مرده بودند
گفت : با هذیان و لجن گوئی سخن پرانی
سربازجو تعقیب کرده کدیور و مهاجرانی
مثل همیشه چفنگ گفته است و چرند
تا به کدیدیور و مهاجرانی زده باشد گزند
گفتم : چگونه علیه اینان کرده لجن گوئی؟
گفتمان اصول گرائی کرده با لمپن گوئی
گفت : نقل قول کرده از یک پناهنده
تازگی به انگلیس رفته، شده در مانده
سربازجو که به وارونه گوئی دارد اعتیاد
به مهاجرانی و کدیور کرده است انتقاد
گفته چرا به دولت فخیمه کردید فرار؟
تا آنجا تبدیل کنید به سرپل قول و قرار
نمی دانید رژیم باحرف مقابل دنیا ایستاده
معلومه شما مقابلش می شوید وا مانده
گفتم : اگر رژیم ایستاده مقابل جهان؟
چرا هی زد و بند می کند بطور نهان؟
چرا با دشمن مذاکره می کند در پنهان؟
چرا به رقیب مغلوب گیر می دهد کیهان؟
گفت : اینگونه که سربازجو میزنه ساز و کمونچه
شده داستانش مثل یک گروه 15 تائی مورچه
بطور جمعی رفتند حموم تا صابون بزنند به تن شان
تا چون آدم خود شورند ، سپس روند سر قرارشان
اما از حموم بیرون نیومد ، حتی یکی از میان شان
همچون یکبار مصرفان جنگ به پایان رسید عمر شان
مرده بودند همگی شان چون چسبیده بودند به صابون
جامعه مورچگان سیاهپوش وعزا دارشدندو دل به خون