دروغ نامه ی کیهان شنبه 1 آبان ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " رستاخيز قم "
"اکنون شرایط عدم مشروعیت رژیم ضد بشری و کودتائی با ولی وقیح آنگونه است که هرچه از اینگونه یادداشت روز ها تنظیم شود . بیشتر موجب آبرو ریزی و فاش شدن تف و تاق و ریش و بیشتر نمایان شدن عدم مشروعیت ولی وقیح خواهد شد"
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " رستاخيز قم "
"اکنون شرایط عدم مشروعیت رژیم ضد بشری و کودتائی با ولی وقیح آنگونه است که هرچه از اینگونه یادداشت روز ها تنظیم شود . بیشتر موجب آبرو ریزی و فاش شدن تف و تاق و ریش و بیشتر نمایان شدن عدم مشروعیت ولی وقیح خواهد شد"
همانگونه که بچه های دهان باز پرند گان گرسنه از جمله کرکسان و لاشخوران در حال انتظار هستند تا که والدین شان برای شان مواد خوراکی بیاورند تا که از منقارشان سهم خودشان را دریافت کنند.البته مهم نیست که محتوا چه باشد چون نیاز دارند تا که شکم شان سیر و پر شود. اکنون داستان پادو ها وجارچیان و پامنبری ها و مداحان ونوحه و مرثیه خوانان ولی وقیح است که این رباط ها و بی اراده های همیشه یک خال بفرمان منتظر ند تا که کی ولی وقیح بر سر منبر می رود و دهانش را باز می کند و دست به روضه خوانی می زند تا اینکه با آویزان شدن به گزیده یا گزینه هائی از روضه ی وی آن را فرازی بالاتر از قانون اساسی نمایند و همچون نقالاان سابق قهوه خانه ها آن را تبدیل به چماق ابزاری تبلیغات جنگ روانی علیه ی منتقدان ودگر اندیشان و رقبای وی کنند. از جمله قلم زن غیر ایرانی همکار سرباز جوی پاسدار حسین شریعتمداری است که یکی از یادداشت روز نویسان دروغ نامه ی کیهان می باشد که اکنون محور سفر تشریفاتی و فرمایشی ولی وقیح به قلم بر حسب مأموریت محول شده به وی دست به مانور تبلیغاتی مشمئز کننده ی این سفر زده و بقول خودش از سخنان حكمت آميز رهبر ولی وقیح نقل قول نموده است . صد البته بطور خرمندرانه با فراموش کردن فریاد های اعتراضات مردم ناراضی در سال گذشته در ایران که جهانی شد . چونکه همراه با مرگ بر دیکتاتور و خا منه ای و اصل و لایت وقیح بود که طنین انداز شد . ولی وی با توهین کردن آشکار به شعور و فهم مردمی که در چندین تظاهرات عظیم ضد حکومتی حضور داشتند و همین فریاد ها را تکرار نمودند . اما وی سخنگوی مردم ایران شده و از اینان نقل قول دروغین کرده است تا اینکه بالاخره بتواند علیه ی خواص ی رقیب مغلوب ومنتقدان به خصوص رفسنجانی موضع گیری نماید . بهرحال وی در مورد این سفر و اهداف ترسیم شده آن که شامل جا انداختن رهبریت ام القرای جهان اسلام و وصل کردن ولی وقیح به امام زمان است . همچنین مبارزه کردن با رقبای مشابه در سایر کشور ها و ایران است که چرا خواهان جدائی دین از حکومت و سکولاریسم می باشند . بعلاوه جایگزین کردن قم در مداری بالا تر از نجف یا هر حوزه ی علمیه ی در هر جا و مکان دیگر است که این قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس این چنین بطور مضحک و وارونه در این مورد گزارش و توصیه و تأکید داده است :
" گاهي اين احترام اهانت آميز هم هست همراه با تحقير باطني آن كسي است كه تظاهر به احترام مي كند. آن موجودي كه زنده است، فعال است، منشأ اثر است، احترام برمي انگيزد هم در دل دوستان خود و هم حتي در دل دشمنان خود.»در جمع پرشور و بي نظير طلاب و اساتيد حوزه علميه قم بيان فرمودند و دقيق ترين تفسيري است كه تفاوت احترام و علاقه باطني مردم به نظام اسلامي و چهره هاي شاخص آن و احترام توام با تحقير كانون هاي خاص به بعضي از افراد مخالف نظام و يا ساكت در برابر مصالح نظام را تبيين مي كند. استقبال عظيم مردم و روحانيت از رهبر معظم انقلاب اسلامي در شرايطي صورت گرفت كه طي سالهاي گذشته و بخصوص از آغاز فتنه پس از انتخابات رياست جمهوري به دهها زبان وانمود شده بود كه قم و روحانيت از روند اداره كشور و برخورد با فتنه گران- به دليل اينكه چند چهره شاخص و داخلي فتنه در سلك روحانيت بودند- دلزده شده و موضعي اپوزيسيوني پيدا كرده اند. اين محافل فتنه گر آرزوهاي شيطاني خود را به صورت خبر ترويج مي دادند كه استقبال از رهبر معظم انقلاب پررنگ نخواهد بود.. امروز بدون ترديد پس از وجود مقدس حضرت ولي عصر-ع- بزرگترين نعمت الهي بر بندگانش وجود مقدس حضرت آيت الله خامنه اي است. اين يك ارتباط الهي است كه خلل و سردي نمي پذيرد و خود بزرگترين علامت محفوظ ماندن اين انقلاب از انواع توطئه هاي عظيم است. در اين سفر، قم و بخصوص حوزه پرعظمت علميه جايگاه خود را در اسلام و نظام اسلامي به رخ كشيد و مسلما صحنه هاي خلق شده در اين سفر، سالها مورد تحليل جدي محافل سياسي، اطلاعاتي و فرهنگي غرب و شرق قرار خواهد گرفت.اگر نگاهي به تحركاتي كه در سطح جهان براي به انحراف كشاندن اذهان مسلمانان و جا زدن نسخه هاي تقلبي در قطر، قاهره، مدينه، پيشاور و... به عنوان نسخه اصلي اسلام نظري بياندازيم درمي يابيم كه خارج كردن قم از كانون اسلام گرايي مهمترين دستور كار محافل نظريه پردازي و برنامه ريزي دشمن بوده است. در اين دوران دستگاههاي سياسي و اطلاعاتي غرب براي حاكم كردن نسخه هاي «مساجد محمديه اندونزي»، «انديشه فتح الله گولن در تركيه» و... كه اسلام غير مبارز و همخوان با مجامع استكباري را ترويج مي نمايند دست به كار شده اند. سازمان سيا كتب منتشره توسط اين كانونهاي به ظاهراسلامي را به زبانهاي عربي، انگليسي و فرانسه ترجمه كرده و در تيراژهاي ميليوني در خاورميانه- و بخصوص در حوزه عربي- منتشر نموده اند. «اسلام منهاي روحانيت» و «اسلام منهاي سياست» دو دستور كار مهم محافل استعماري و بعضي از نحله هاي انحرافي در داخل كشورهاي اسلامي بوده اند. متاسفانه اين انديشه ابتدا در مجامع اهل سنت در كشورهاي اسلامي بخصوص در «جامعه الازهر مصر» و «جامعه مدينه» كه دو كانون اصلي فقهي اهل سنت بودند رسوخ كرد و بعد به ميان مردم اين كشورها كشيده شد. در ايران نيز اين دو انديشه طي 100 سال اخير بشدت تبليغ شد. در دهه اول انقلاب، اين دو تفكر به حاشيه رفتند اما پس از ارتحال امام بار ديگر در دستور كار عملي محافل استعماري و بعضي از گروههاي سياسي روشنفكرزده داخل ايران قرار گرفت. امروز بعضي از نحله هاي فكري و يا سياسي با اعلام نيمه رسمي استغنا از روحانيت نوعي از اسلام را تبليغ مي كنند كه با تحليل هاي بي ارتباط با متن و شيوه دين تطابق داشته باشد كما اينكه بعضي از نحله هاي فكري و به تعبير حضرت امام- مارهايي كه در بعضي از مدارس ديني ما خزيده اند- روز و شب به گوش موجهين مي خوانند كه تاييد آنان از جمهوري اسلامي، حوزه و هويت آن را مخدوش مي كند. خناسان بخصوص در يكي- دو سال اخير چندين دفتر فعال را در قم دائر كردند تا به نام نقد وضع موجود و تعيين تكليف روحانيون با حكومت، حوزه ها را از نظام جدا كنند و در نهايت به سكولاريزه كردن قم نايل گردند. نكته كليدي ديگر اين است كه نظام از جنبه «نظريه پردازي» متكي به حوزه علميه قم و روحانيت است. اين به آن معناست كه جريان ديگري به جز روحانيت و شهر ديگري بجز قم نمي تواند اين نياز عظيم را برآورده نمايند و هيچ جريان سياسي نمي تواند با طرح شبه نظريه هاي مذهبي، هويت اين نظام ديني برآمده از حوزه علميه قم را به انحراف بكشاند"
در خاتمه اینکه نیاز به توضیح نیست تاکه تکرار شود عملکرد ولی و قیح با زیر مجموعه های وابسته به وی و دولت مردان و سایر نهادهای حکومتی در بیش از 31 سال گذشته چگونه بوده است؟ یا اینکه بیان شود اوج گیری جنگ قدرت جناحی و باندی چگونه از سال گذشته با شتاب دور گرفت و سمت و سوی آن به کجا کشیده شد ه استو رقبای خودی نا خودی شده پس از مورد بازی تبلیغات قدرت و سیاهی لشکر واقع شده چطوری از صحنه ی قدرت یا بازی حذف ومحو شدند . سپس چگونه مورد اتهامات و توهین و تهدید ها واقع شده اند که همچنان ادامه دارد؟ زیرا که مردم ناراضی دارای تجربه ی بیش از 30 سال کسب شده ی اینگونه ترفند های عوامفریبی و شیا دی و مار وشعبده و شارموتی بازی از دولت مردان و ولی وقیح دارند که سال گذشته بر اساس این تجربه و آزمون ها بود که سرا زیر خیابان شدند و با مخاطب قرار دادن حاکمان شعار و فریاد های بلند خاص خودشان را سر دادند که نه ی بزرگ به نظام و آری و تأکید بر تغییرات دمکراتیک در ایران بود . گر چه این فریاد و صدا های اعتراضی با وحشیانه ترین اقدامات ضد انسانی بطور موقت خاموش و ساکت شده است .ولی نه ننگ با رنگ پاشدنی است ونه آتش پنهان بر زیر خاکستر که وزیدن هر نسیمی می تواند آن را شعله ور سازد خاموش شدنی می باشد آنگونه که این موج اعتراضات مردم ناراضی موجب ابراز مخالفت محمد علی دستغیب شد که عضو مجمع خبر گان آخوندی است . طوریکه انتقاد آشکار وی از ولی وقیح با تهدید هائی که شد . ولی صدایش خاموش نشد لذا برنامه ریزان وحشت زده ی دست اندر کار کودتا و مهره های همکارشان که بیت رهبری در جماران مستقر ند اینان را وادار نمود تاکه برای خنثی کردن موج انتقادات و اعتراضات روز افزون نسبت عملکرد ولی وقیح و کودتا گران اقدام گسترده با تبلیغات برای سفر تشریفاتی نمایشی ولی وقیح قم اعزام کنند. پس با گرد آوری ساندیس خوران اعزام شده به قم و ملحق شدن به طلبه ها و پاسداران و بسیجیان و لباس شخصی های دیگری که به قم اعزام شدند . بعنوان مردم قم استقبال کننده ی از ولی وقیح جا زده شدند تاکه با مشروعیت کاذب برای ولی وقیح ساختن فضای تهدید و زهر چشم گیری از منتقدان حوزوی و غیرو فراهم شود و با دیدار با آخوند های فسیل و بد نام و فاسد ارتجاعی با وی تلاش مذبوحانه شد که مرجعیت داخلی و رهبریت ام القرای جهان اسلام بیرونی برای ولی وقیح دست و پا شود . البته این تاکتیک و توطئه ی کودتاگران برنامه ریز بطور کامل با شکست مواجه شده است. آنگونه که هرچه از اینگونه یادداشت روز ها تنظیم شود . بیشتر موجب آبرو ریزی و فاش شدن تف و تاق و ریش خواهد شد و عدم مشروعیت ولی وقیح بیشتر نمایان و برجسته می شود.
" گاهي اين احترام اهانت آميز هم هست همراه با تحقير باطني آن كسي است كه تظاهر به احترام مي كند. آن موجودي كه زنده است، فعال است، منشأ اثر است، احترام برمي انگيزد هم در دل دوستان خود و هم حتي در دل دشمنان خود.»در جمع پرشور و بي نظير طلاب و اساتيد حوزه علميه قم بيان فرمودند و دقيق ترين تفسيري است كه تفاوت احترام و علاقه باطني مردم به نظام اسلامي و چهره هاي شاخص آن و احترام توام با تحقير كانون هاي خاص به بعضي از افراد مخالف نظام و يا ساكت در برابر مصالح نظام را تبيين مي كند. استقبال عظيم مردم و روحانيت از رهبر معظم انقلاب اسلامي در شرايطي صورت گرفت كه طي سالهاي گذشته و بخصوص از آغاز فتنه پس از انتخابات رياست جمهوري به دهها زبان وانمود شده بود كه قم و روحانيت از روند اداره كشور و برخورد با فتنه گران- به دليل اينكه چند چهره شاخص و داخلي فتنه در سلك روحانيت بودند- دلزده شده و موضعي اپوزيسيوني پيدا كرده اند. اين محافل فتنه گر آرزوهاي شيطاني خود را به صورت خبر ترويج مي دادند كه استقبال از رهبر معظم انقلاب پررنگ نخواهد بود.. امروز بدون ترديد پس از وجود مقدس حضرت ولي عصر-ع- بزرگترين نعمت الهي بر بندگانش وجود مقدس حضرت آيت الله خامنه اي است. اين يك ارتباط الهي است كه خلل و سردي نمي پذيرد و خود بزرگترين علامت محفوظ ماندن اين انقلاب از انواع توطئه هاي عظيم است. در اين سفر، قم و بخصوص حوزه پرعظمت علميه جايگاه خود را در اسلام و نظام اسلامي به رخ كشيد و مسلما صحنه هاي خلق شده در اين سفر، سالها مورد تحليل جدي محافل سياسي، اطلاعاتي و فرهنگي غرب و شرق قرار خواهد گرفت.اگر نگاهي به تحركاتي كه در سطح جهان براي به انحراف كشاندن اذهان مسلمانان و جا زدن نسخه هاي تقلبي در قطر، قاهره، مدينه، پيشاور و... به عنوان نسخه اصلي اسلام نظري بياندازيم درمي يابيم كه خارج كردن قم از كانون اسلام گرايي مهمترين دستور كار محافل نظريه پردازي و برنامه ريزي دشمن بوده است. در اين دوران دستگاههاي سياسي و اطلاعاتي غرب براي حاكم كردن نسخه هاي «مساجد محمديه اندونزي»، «انديشه فتح الله گولن در تركيه» و... كه اسلام غير مبارز و همخوان با مجامع استكباري را ترويج مي نمايند دست به كار شده اند. سازمان سيا كتب منتشره توسط اين كانونهاي به ظاهراسلامي را به زبانهاي عربي، انگليسي و فرانسه ترجمه كرده و در تيراژهاي ميليوني در خاورميانه- و بخصوص در حوزه عربي- منتشر نموده اند. «اسلام منهاي روحانيت» و «اسلام منهاي سياست» دو دستور كار مهم محافل استعماري و بعضي از نحله هاي انحرافي در داخل كشورهاي اسلامي بوده اند. متاسفانه اين انديشه ابتدا در مجامع اهل سنت در كشورهاي اسلامي بخصوص در «جامعه الازهر مصر» و «جامعه مدينه» كه دو كانون اصلي فقهي اهل سنت بودند رسوخ كرد و بعد به ميان مردم اين كشورها كشيده شد. در ايران نيز اين دو انديشه طي 100 سال اخير بشدت تبليغ شد. در دهه اول انقلاب، اين دو تفكر به حاشيه رفتند اما پس از ارتحال امام بار ديگر در دستور كار عملي محافل استعماري و بعضي از گروههاي سياسي روشنفكرزده داخل ايران قرار گرفت. امروز بعضي از نحله هاي فكري و يا سياسي با اعلام نيمه رسمي استغنا از روحانيت نوعي از اسلام را تبليغ مي كنند كه با تحليل هاي بي ارتباط با متن و شيوه دين تطابق داشته باشد كما اينكه بعضي از نحله هاي فكري و به تعبير حضرت امام- مارهايي كه در بعضي از مدارس ديني ما خزيده اند- روز و شب به گوش موجهين مي خوانند كه تاييد آنان از جمهوري اسلامي، حوزه و هويت آن را مخدوش مي كند. خناسان بخصوص در يكي- دو سال اخير چندين دفتر فعال را در قم دائر كردند تا به نام نقد وضع موجود و تعيين تكليف روحانيون با حكومت، حوزه ها را از نظام جدا كنند و در نهايت به سكولاريزه كردن قم نايل گردند. نكته كليدي ديگر اين است كه نظام از جنبه «نظريه پردازي» متكي به حوزه علميه قم و روحانيت است. اين به آن معناست كه جريان ديگري به جز روحانيت و شهر ديگري بجز قم نمي تواند اين نياز عظيم را برآورده نمايند و هيچ جريان سياسي نمي تواند با طرح شبه نظريه هاي مذهبي، هويت اين نظام ديني برآمده از حوزه علميه قم را به انحراف بكشاند"
در خاتمه اینکه نیاز به توضیح نیست تاکه تکرار شود عملکرد ولی و قیح با زیر مجموعه های وابسته به وی و دولت مردان و سایر نهادهای حکومتی در بیش از 31 سال گذشته چگونه بوده است؟ یا اینکه بیان شود اوج گیری جنگ قدرت جناحی و باندی چگونه از سال گذشته با شتاب دور گرفت و سمت و سوی آن به کجا کشیده شد ه استو رقبای خودی نا خودی شده پس از مورد بازی تبلیغات قدرت و سیاهی لشکر واقع شده چطوری از صحنه ی قدرت یا بازی حذف ومحو شدند . سپس چگونه مورد اتهامات و توهین و تهدید ها واقع شده اند که همچنان ادامه دارد؟ زیرا که مردم ناراضی دارای تجربه ی بیش از 30 سال کسب شده ی اینگونه ترفند های عوامفریبی و شیا دی و مار وشعبده و شارموتی بازی از دولت مردان و ولی وقیح دارند که سال گذشته بر اساس این تجربه و آزمون ها بود که سرا زیر خیابان شدند و با مخاطب قرار دادن حاکمان شعار و فریاد های بلند خاص خودشان را سر دادند که نه ی بزرگ به نظام و آری و تأکید بر تغییرات دمکراتیک در ایران بود . گر چه این فریاد و صدا های اعتراضی با وحشیانه ترین اقدامات ضد انسانی بطور موقت خاموش و ساکت شده است .ولی نه ننگ با رنگ پاشدنی است ونه آتش پنهان بر زیر خاکستر که وزیدن هر نسیمی می تواند آن را شعله ور سازد خاموش شدنی می باشد آنگونه که این موج اعتراضات مردم ناراضی موجب ابراز مخالفت محمد علی دستغیب شد که عضو مجمع خبر گان آخوندی است . طوریکه انتقاد آشکار وی از ولی وقیح با تهدید هائی که شد . ولی صدایش خاموش نشد لذا برنامه ریزان وحشت زده ی دست اندر کار کودتا و مهره های همکارشان که بیت رهبری در جماران مستقر ند اینان را وادار نمود تاکه برای خنثی کردن موج انتقادات و اعتراضات روز افزون نسبت عملکرد ولی وقیح و کودتا گران اقدام گسترده با تبلیغات برای سفر تشریفاتی نمایشی ولی وقیح قم اعزام کنند. پس با گرد آوری ساندیس خوران اعزام شده به قم و ملحق شدن به طلبه ها و پاسداران و بسیجیان و لباس شخصی های دیگری که به قم اعزام شدند . بعنوان مردم قم استقبال کننده ی از ولی وقیح جا زده شدند تاکه با مشروعیت کاذب برای ولی وقیح ساختن فضای تهدید و زهر چشم گیری از منتقدان حوزوی و غیرو فراهم شود و با دیدار با آخوند های فسیل و بد نام و فاسد ارتجاعی با وی تلاش مذبوحانه شد که مرجعیت داخلی و رهبریت ام القرای جهان اسلام بیرونی برای ولی وقیح دست و پا شود . البته این تاکتیک و توطئه ی کودتاگران برنامه ریز بطور کامل با شکست مواجه شده است. آنگونه که هرچه از اینگونه یادداشت روز ها تنظیم شود . بیشتر موجب آبرو ریزی و فاش شدن تف و تاق و ریش خواهد شد و عدم مشروعیت ولی وقیح بیشتر نمایان و برجسته می شود.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890801/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 1 آبان ماه سال 1389
رستاخيز قم (يادداشت روز)
http://www.kayhannews.ir/890801/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 1 آبان ماه سال 1389
رستاخيز قم (يادداشت روز)