دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 21 مهر ماه سال 1389
نقد و بررسی " دروغ نامه ی کیهان (يادداشت روز) " سگ بي گناه ! "
"فراموش کذدن سیاست بستن سنگ و را کردن سگ در ایران ومدافع سگ کش شدن در آمریکا برای توجیه سانسور و خفقان و سرکوب در ایران با متهم کردن رقیب و ادعای بی تأثیر بودن تحریم ها "
باز گوئی لطیفه ی ایرانی – آمریکائی از سوی پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری جالب است . البته به نظر می رسد که از سوی لابی های اعزامی به آمریکا یا ساندیس خوران دعوت شدگان به همایش بزرگ ایرانیان به تهران ترجمه و ارسال شده باشد که جزوا حامیان و مدافعان سگ کشان هستند که این لطیفه را تحویل سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری دادند تا که وی بهانه ی لازم برای یادداشت روز نویسی و مانور تبلیغاتی خود علیه ی آمریکا و رقبای مغلوب داشته باشد . بهر حال اکنون با باز گوئی این لطیفه که حالت خود زنی یا تف و تاق و ریش دارد. زیرا که آشکارا اعتراف شده که تنفر و نفرت پیرامون حاکمان تهران در برون مرز آنگونه است که توجیه کننده ی وارونه کردن لطیفه هم می تواند باشد . ضمن اینکه حامیان رژیم ضد بشری می بایست بد انند که همه جا مثل ایران نیست که سنگ ها بسته و سگان هار رها شده باشند تا آدم ها را از توی خیابان بر بایند و تجاوز کنند و بکشند و جسدش را نیز بر آتش بکشند . و آزادانه طرح سگ کشی سگان ولگرد را اجرا کنند تا چه رسد که بتوانند در کشور دیگر مرتکب چنین اعمالی شوند . ضمن اینکه اکنون سربازجوی بد نام و رفتار که بد تر از سگ هار می باشد که از یک سگ کش فداکار ایرانی در آمریکا یاد و دفاع نموده است . البته ناگفته است که وی در دفاع از یک دختر آمریکائی که بعید بوده است که سگ می توانست با حمله یک کودک را پاره و بکشد . چگونه فدا کار سگ کش این سگ را کشته است ؟ البته جای سئوال نیست که سر بازجو حسین شریعتمداری وکیل مدافع کسانی می شود و دفاع می کند که از جنس و همکاران خودش باشد .یعنی جزو آنگونه گربه هائی نیست که برای رضایت خدا نموش بگیرد و صلواتی تملق و چاپلوسی و تعریف و تمجید و نقل قول از کسی کند که خودش دارای منافع نباشد . جللب تر اینکه سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری کسی است که ید والائی در ممیز و تحریف و اعتراف گیری و پرونده ساز حرفه ای دارد که و مدافع سر سخت سانسور در مطبوعات و خبررسانی می باشد . بهر حال در دنباله ی بازگوئی لطیفه ی سگ کشی ایرانی در آمریکا و دفاع از آن نمودن و انتقاد به شیوه ی خبر رسانی مطبوعات آمریکا داشتن با نقل قول کردن از هربرت مار کوزه عضو اصلی 4 نفره مکتب فلسفی چپ فرانکفورت که گفته شده این گروه زاویه با چپ روسی داشتند که به شیوه ی اطلاع رسانی یک طرفه ی غرب هم انتقاد داشتند . صد البته سربازجو بدون آنکه کوچکترین توجهی داشته باشد که فضای حاکم عدم آزادی بیان و توقیف مطبوعات و تعطیل شدن شان در ایران چگونه است که مکمل تقویت و ترویج و تحکیم سانسور خبررسانی و خفقان و سرکوب اجتماعی شده است. ولی وی نیز از جاده یک طرفه بودن مطبوعات و خبر رسانی در غرب یاد و انتقاده نموده است . بهرحال اینگونه بلغور کردن و با نقل قول کردن ادای روشنفکر نمائی نمودن هدفش این است تا که نتیجه گیری به نفع ابر قدرتی جهان رهبر ام القرای جهان اسلامی ولی وقیح کرده باشد که چنین رژیم ضد بشری نه به پایان راه خود نرسیده ، بلکه قطب قدر تمند رقیب و حریف و جانشین دو قطب و اردوگاه شرق فرو پاشیده و غرب در جهان شده است :
"ماركوزه» و همفكرانش با نگاه متداول چند دهه قبل و فرمول دو قطبي جهان سياست، بر اين باور بودند كه از خيابان دوطرفه اطلاعات، آموزه هاي ماركسيستي به غرب سرازير خواهد شد! و بي خبر از آن كه به قول «اوليوت كوهن»، آغاز هزاره سوم برخلاف انتظار «فرانتس فوكوياما» نقطه «پايان تاريخ» و آغاز دوران سلطه ليبرال دموكراسي غرب بر جهان نيست، بلكه دنيا شاهد تولد قطب قدرتمند اسلام به رهبري و پرچمداري امام خميني است، يا به قول و نظر حكيمانه رهبر معظم انقلاب، اين عصر، «عصر خميني» است و آموزه هاي امام راحل(ره) با توان خيره كننده جذب عقلايي در صحنه حضور دارد. پيش بيني ماركوزه، پذيرفتني بود و اتفاق نيز افتاده است، اگرچه در «خيابان دوطرفه» مورد نظر او، -برخلاف خواسته و نظر او- به جاي ماركسيسم، آموزه هاي اسلام با «شناسه امام خميني» كه به قول آقا «در همه جاي دنيا شناخته شده است» جريان دارد. آموزه هايي كه علي رغم تلاش گسترده و صرف هزينه هاي كلان غرب، پنهان كردني نيست. چرا كه به قول «جري آدامز»، عصر ارتباطات، عصر «انفجار اطلاعات» است و هيچ رخدادي در هيچ نقطه دنيا، پنهان نمي ماند.همين جا، گفتني است كه امروزه، از 4 عضو اصلي «مكتب فرانكفورت» فقط آقاي «يورگن هابرماس» در قيد حيات است. ايشان در جريان فتنه يكي از طرف هاي مشورت سران فتنه بود! و در سفري به ايران، با برخي از عوامل موثر فتنه ملاقات و نشست و برخاست هايي نيز داشت كه افشاي اين ملاقات از سوي كيهان، يكي از موارد شكايت فتنه گران از نگارنده است"
در پاسخ این وارونه گوی پرونده ساز و فاش کردن ماهیت وارونه گوئی اش باید گفت مگر یکی از متهمان اصلی بازداشتگاه کهریزک قاتل حرفه ای منفور بدنام سعید مرتضوی نیست که حتی جانشین وی عباس جعفری دولت آبادی اتهام وی را تأئید و بر محاکمه کردنش تأکید نموده است . چگونه محاکمه و مجازات شده است که روز گذشته مطبوعات رژیم ضد بشری گزارش خبری تصویری دادند که وی جزو اعضای جوان مشاوران پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهوری قلابی و نامشروع است ؟ ولی سربازجو پاسدار شریعتمداری تحریف گر در مورد نقض حقوق بشر در ایران با متهم کردن آمریکا و عدم اشاره که چه تعداد پس از 22 خرداد 88 در خیابان های شهر های ایران جان باختند و چه تعداد بازداشت شدند و با اینان در سیاه چال ها چگونه بر خورد شد و به اعتراف کشانیده شدند ؟ یا اینکه بگوید چگونه متهمان بصورت فله ای زنجیر بر دست و پای 100 نفری در نمایش خیمه شب بازی تشریفاتی – سفارشی بیدادگاه تلویزیونی حضور یافتند تا از سوی سر دژخیم صلواتی با اتهامات صلواتی محاکمه و احکام کیلوئی برای شان صادر شود؟ همچنین چه تعداد احکام اعدام صادر شد وا تهام شان چه بود؟ اما اکنون با کتمان ووارونه کردن حقایق پیرامون جنایات ضد انسانی بازداشتگاه کهریزک این سربازجو وارونه گوئی نموده است تا که اینگونه با یک تیر و چند نشان زده باشد یقه ی سران مغلوب را گرفته و متهم و محکوم شان کرده باشد :
" «آمريكا در حالي از نقض حقوق بشر در ايران دم مي زند كه سربازانش در افغانستان براي تفريح، شهروندان غيرنظامي افغاني را به قتل مي رسانند و اجساد آنها را براي سرگرمي قطعه قطعه مي كنند...ما(آمريكا) بعد از افشاي شكنجه هاي وحشيانه زندانيان توسط نظاميان آمريكايي در زندان هاي گوانتانامو، ابوغريب و بگرام، شكنجه گران را تبرئه كرديم، اما ايران كه آن را به نقض حقوق بشر متهم مي كنيم، بعد از قتل سه زنداني در زندان كهريزك بلافاصله اين بازداشتگاه را تعطيل كرد و متخلفان را تحت تعقيب قرار داده و محاكمه و محكوم كرد.».... همين نشريه مي نويسد؛ «سال هاست كه تعداد زيادي از شهروندان آمريكايي اعم از شهرونداني با سن بالا، دانشجويان، دانشمندان و حقوقدانان به اتهام مخالفت با جنگ در زندان هاي آمريكا به سر مي برند ولي ايران، دانشجويان بازداشت شده در حوادث بعد از انتخابات را براي شركت در امتحانات دانشگاهي آزاد كرد تا از تحصيل عقب نمانند....بستن چند مغازه در بازار تهران كه با مخالفت اعضاي اصلي صنف و گفت وگوي آنها با مسئولان همراه است در حالي به خبر اول رسانه هاي غربي تبديل مي شود كه همين ديروز بيش از 4 ميليون نفر از مردم فرانسه در اعتراض به سياست هاي اقتصادي ساركوزي دست به تظاهرات و اعتصاب زده و روند امور در آن كشور را كاملا فلج كرده اند و يا همين دو هفته قبل بود كه سراسر آمريكا در اعتراض و اعتصاب فرو رفته بود و يا در حالي تحريم ايران- كه به قول مقامات غربي، بي اثر است- به خبر اول رسانه هاي آمريكا و متحدان اروپايي آن تبديل مي شود كه موج عظيم ركود اقتصادي در غرب كولاك مي كند و همه روزه شاهد ورشكستگي و تعطيلي شمار فراواني از مراكز اقتصادي در آن سامان هستيم و... شرح اين ماجرا به درازا مي كشد كه بگذريم.و اما، در اين ميان، سينه چاك كردن عوامل و سران فتنه براي آمريكا و متحدانش ، علاوه بر آن كه ترحم برانگيز است، خنده دار نيز هست. فتنه گران در خيانت به اسلام و مردم وطنشان تا آنجا پيش رفته اند كه امروزه حتي اسرائيل هم كه به قول «زئيف شف» سقوط آن حتمي است آنها را در حد و اندازه چند پادوي حقير نگاه مي كند.ديروز، وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به اپوزيسيون خارج نشين پيشنهاد كرد كه با هزينه اسرائيل به فلسطين اشغالي سفر كنند و در مرز لبنان تجمع كرده و عليه احمدي نژاد شعار بدهند و در همان حال از سران فتنه نيز دعوت كرد تا از طريق ويديو كنفرانس و مانيتورهاي بزرگ - اسكرين بورد- براي اپوزيسيون و عليه دكتر احمدي نژاد سخنراني كنند! ممكن است گفته شود كه اين پيشنهاد از جانب اسرائيل مطرح شده نه از سوي سران فتنه! كه بايد گفت؛ وقتي سران فتنه پيشنهاد اسرائيل براي سر دادن شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران» را مي پذيرند و در روز قدس كه مشخصه آن ضديت با رژيم صهيونيستي است، به نفع اسرائيل شعار مي دهند، با جرج سوروس صهيونيست به لابي و رايزني مي نشينند، فرمول ريچارد روتي و مايكل لدين را براي فتنه انگيزي عليه مردم وطنشان به كار مي گيرند و... نتانياهو حق دارد كه از آنها به عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در داخل ايران»! ياد كند. آيا اين حال و روز كنوني آنها در كنار خيانت هاي ديگري كه در دوران 8 ماهه فتنه 88 مرتكب شدند، ترحم برانگيز نيست؟! هست
! "
در خاتمه اینکه همانگونه که قلم زن سایت خبررسانی کلمه ی وابسته به موسوی پیرامون سربازجو حسین شریعتمداری روشنگری کرد و گفت با پیشنیه ی مشکوک فرصت طلب زبون ولی هوشیار آویزان و چشم دوخته به کانال و مراکز قدرت است تا که بتواند با گفتمان مشمئز کننده ی چاپلوسی و تملق ترکیب با پرونده سازی برای دگراندیشان و منتقدان و رقبا جایگاه خودرا در کنار حاکمان در قدرت حفظ کرده باشد . البته از سوی دیگر برادر همسرش گفته می شود که جزو مسئولین امنیتی بیت جماران وولی وقیح است . بهمین دلیل نماینده ی ویژه ی لوطی جماران در دروغ نامه ی کیهان شده است . بنابراین گذشته از فرصت طلبی و چشم به مراکز قدرت دوختن و به بر کنار و عزل شدگان از قدرت تاختن و با پرونده سازی متهم و محکوم کردن شان جزو تخصص و حرفه ی کسب شده از تجربه ی بازجوئی و تحریف گری و اعتراف گیری و همکاری با سعید امامی و دست در ترور مخالفان برون مرز و داخل در طرح قتل های زنجیره ای داشتن که ضمیمه ی تجربه ی بولتن نویسی خبری تهیه کردن در بخش اطلاعات و امنیت پاسداران کودتا گران است که اکنون اینان با کودتا کردن قدرت را قبضه و انحصاری خود کرده اند . پس مشخص است که پاسدار سربازجو شریعتمداری با آویزان شدن به ولی وقیح و تعریف تاکتیکی مشمئز کننده از وی برای حفظ موقعیت خود و دفع و خنثی کردن انتقاد منتقدان خود از چه زاویه ای می باشد که با وارونه گوئی کردن و اتخاذ موضع ضد آمریکائی که نموده رقیب مغلو ب را متهم به همکاری با آمریکا کرده و از شکست تحریم سخن گفته و لغزخوانی ها محورش کرده است .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890721/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 20 مهر ماه سال 1389
سگ بي گناه ! (يادداشت روز
)