یاد خانم مرضیه گرامی و نامش همیشه زنده باد
مهر ماه سال 49 بود که در خوابگاه دانشجوئی مدرسه عالی مدیریت گیلان ( لاهیجان ) با جوان درشت اندام اهل گچساران جنوب به نام اکبر مؤمن پور آشنا شدم که قهرمان بوکس آموزشگاه های دانش آموزان سراسر کشور بود . وی اهل قلم و شعر و شاعری بود. پس از مدتی جزو دانشجویان شاخص فعال سیاسی وهنری شد . ناگفته نماند که چند ماه بعد هم اتفاق حماسه بهمن ماه سیاهکل رخ داد که در فاصله ی 15 کیلومتری لاهیجان بود . بهر حال ایشان در چند آثار نمایشنامه های زنده یاد غلامحسین ساعدی اجرای نقش فعال هنری داشت . غرض از این اشاره به این دلیل است که پس از آشنائی مقدماتی وقتی چمدان بزرگ سفری اش را درون اتاق خوابگاه دانشجوئی گشود . باکمال تعجب متوجه شدم که بخشی از این چمدان صحفه های موزیک است که پرسش کردم اینها چیست؟ وی جواب داد اینها در بست کلکسیون ترانه و آهنگ و آوازهای متعلق به خانم مرضیه می باشد که با خودم از گچساران آورده ام . آنگاه دریافتم که چگونه هنر و شخصیت ویژه ی خانم مرضیه نه میان اهل هنر که در میان نسل روشنفکر و دانشجو هم از جایگاه و مقام خاصی بر خور دار است . البته در همین سال ها بود که برنامه های شوی تلویزیونی فریدون فرخ زاد شروع شد و خوانند گانی چون داریوش و ابی میان نسل جوان گل کردند. موازی آن در ادامه ابتدا زنده یادان فرهاد سپس فریدون فروغی جزو هنر مندانی شد ند که در میان نسل جوان به خصوص دانشجویان سیاسی از محبوبیتی خاص بر خوردار شدند . ولی خانم مرضیه که در اینگونه شوهای تلویزیونی شرکت نمی کرد و برنامه گل های هنری اش در رادیو اجرا می شد. جزوآنگونه هنرمندان ماندگاری شد که سنین گوناگون از صدای زیبا و مخملین وی لذت می بردند وبه شور و آرامش می رسیدند. به نظر من صد البته جایگاه هنری و شخصیت ویژه و ممتاز خانم مرضیه از زاویه ای دیگر قابل بررسی و ارزیابی می باشد که مهم می باشد . زیرا گذشته از اینکه ایشان زن هنرمندی بود که تعلق به یک خانواده ی روحانی داشت . مهمتر اینکه وارد جرگه ی هنر خوانندگی و سپس عارفانه و اجتماعی و سیاسی و اعتراضی و مبارزاتی شد . به خصوص اینکه به سوی سازمان سیاسی و انقلابی مجاهدین آمد و به شورای ملی مقاومت پیوست که نه این گزینش و انتخاب ریسک بس خطیری بود، چونکه گذشته از بریدن از خیلی امتیازات ویژه ی گذشته که بر خوردار بود ، از طرف دیگر برایش دارای پذیرش موج تهمت و تهدید های روز افزونی بود که پس از این انتخاب بسویش سرا زیر شد . طوریکه اکنون نیز پس از پرواز و خاموش شدن و رفتن افتخار آمیزش سایت گزمکان پاسداران تابناک سبز علی رضائی حقد و کینه متحجرانه و زن ستیزانه ا ش علیه ی خانم مرضیه و مجاهدین را تخلیه کرده و به نمایش گذاشته است .
بهر صورت مقابله کردن با رژیم ضد بشر و زن ستیز که دشمن هنر و هنرمند است نه کاره ساده ای نیست ، بلکه بسیار خطیر و پر هزینه می باشد. برای اینکه بیشتر روشن شود که خانم مرضیه بانوی آواز ایران چه کار بس سترگ تاریخی انجام داد که بسوی مجاهدین آمد و به شورای ملی مقاومت پیوست و پس از این ریسک بزرگ وارد حیطه ی مردانه شدو پوسته شکنی نمود و از خط قرمز ترسیم شده ی غیر ممنوعه بودن هنر خوانندگی زنان عبور کرده بود . بلکه همانگونه که اشاره شد با مرز شکنی کردن پایش را بس فراترا ز مرز خط قرمز ترسیم شده گذاشت و به مخالفین رژیم ضد بشری پیوست و وارد آن رزم و مبارزه ی رو در روئی با متحجران زن ستیز قرون وسطائی حاکم بر ایران شد که اکنون شاهدیم پس از 60 سال که از وارد صحنه ی هنری شدن خانم مرضیه سپری شده است . اما هنوز تک خوانی کردن زنان هنر مند در ایران ممنوع وجرم و کفر و شرک است . از سوی دیگر فضای زن ستیزانه ا ی که ارتجاع هار حاکم بی تر مز و دنده عقب کنده علیه ی زنان کشور به خصوص مقلوله ی حجاب و بهانه مبارزه با بی حجابی تحمیل نموده است که وضعیت تبعیض جنسیتی زیر چتر حجاب و بی حجابی زنان آنچنان است که آخوند محمد تقی رهبر رئیس کمیسیون قضائی بازار مکاره ی هشتم هوارش از عدم رعایت حجاب زنان یابقول خودش بی حجابی بلند شده است. طوریکه که این آخوند متحجر زن ستیز که وکیل الدوله ی بازار مکاره موسوم به مجلس هشتم می باشد . آنگونه کف بر دهان خود آورده و یقه چاک داده و عمامه بر زمین کوبیده و عصبی شده است که از فرط عصبیت مجبور شده که یقه ی یک گزمه پاسدار را بگیرد و همراه خود به صحنه ببرد تا نظاره گر بی حجابی در یک اغذیه فروشی در اصفهان که در جوار خانه ی امام جمعه اصفهان است تا در نهایت پاسخگوی این آخوند متحجر زن ستیز باشد که چرا با اینان مبارزه نمی شود؟ حال داشته باشید در چنین فضائی که علیه ی زنان کشور تحمیل و حاکم شده است . یک زن هنرمند صاحب مقام و محبوبیت بی مانند ونظیر، ریسک می کند که نه هنر آوازه خوانی اش را ادامه داد و تسلیم چنین شرایط تحمیلی زن ستیزانه نشد ، بلکه مهمتر اینکه هنرش را نه عرضه به ارتجاع حاکم نکرد ، بلکه در بستر مبارزه با آن بکار گرفت . بنابراین بنا بر تجربه ی بیش از 31 ساله حاکمان دشمن هنر و انسان که در دسترس است . به خصوص این روز ها که شاهد بودیم با شجریان چگونه بر خورد شده ؟ مشخص است که برای خانم مرضیه که زن بود چگونه همراه با فشار و تهدیدهای مستمر وسنگینی بود که از سوی ارتجاع هار حاکم بر ایران و عوامل شان نه اعمال می شد ، بلکه بموازات آن مافیای هنر فروشان لوس آنجلسی هم انتخاب ایشان و به مخالفین پیوستن و صدا و پژواک اعتراضی مردم ایران به خصوص زنان میهن مان شدن را نیز بر نتافتند. اما عجیب و تحسین بر انگیز بود که خانم مرضیه همچنان مقاوم و استوار راه و هدف بر گزیده اش را ادامه داد و تا آخرین لحظات قید حیات افتخار آفرین خود هنر ش را با صدای زیبا و مخملین و اراده ای خلل نا پذیر در مسیر مبارزه با رژیم ضد بشری زن ستیز وهنر کش و در راستای رهائی مردم ایران نهاد . یادش گرامی و نامش همیشه زنده باد . بهر حال ضمن تسلیت به دوستداران خانم مرضیه و به خصوص جامه هنرمندان مسئول و متعهد ایرانی به امید آنکه رهروان این چنین هنر و هنر مند ان مسئول و مردمی همچون بانو مرضیه بیشمار شوند و آنگونه بخوانند و علیه ارتجاع هار زن ستیز و دشمن هنر و آزادی فریاد بر آورند تا که تا هرچه زود تر به این شرایط زن ستیزانه ی حاکم بر ایران پایان داده شود .
هوشنگ بهداد
بیست و سوم مهر ماه سال1389
مرگ خواننده قدیمی زن منافقین
http://www.tabnak.com/nbody.php?id=71400
انتقاد محمدتقی‌رهبر از آرایش مهمانداران ‌هواپیما
http://www.fararu.com/vdchkknm.23n6qdftt2.html