"تهدید کنترل قیمت کالا ها با شیوه سرخی هندوانه به شرط چاقو"
این شیوه ی تهدید آمیز دبیر ستاد هدفمندی یارانه های دولتی که خبر گزاری دروغ پرداز فارس از زائده ی خود به نام توانا نقل قول کرده است یک تهدید واکنشی و معلولی ناشی از ترس رو به رشد افزایش قیمت کالا ها و تورم و گرانی است که مرتبط به طرح هدفنمندی یارانه های دولتی می باشد که به حساب نوعی پیش گیری از سوی دولت پاسدار گماشته احمدی نژادی است که همیشه به جای زیر ابرو بر داشتن چشم کور می کند . بهر حال چون این طرح و تهدید حالت طنز تلخ و شوخی بیمزه دارد تا اینکه قرار باشد که جدی و مشکل گشا باشد . بنا براین می طلبد که برای درک وفهم بیشترش دو تجربه و لطیفه چاشنی اش شود . تجربه ی اول از این قرار است که آن قدیم ها زمان شاه معمولاً رسم بود شهر ها و استان هائی که تولیدات انبوه میوه و صیفی جات و سایر فرآورده های خاص داشتند که شامل هندوانه و خربزه و طالبی و انگور و مرکبات و.... می شد. محصول اضافی با کامیون از شهر های یک استان به استان های دیگر حمل و نقل می شد . بیش از همه هندوانه ی استان خوزستان بود که بدلیل گرم بودن آب و هوای این استان که محصولات صیفی جات این استان نسبت به سایر استان غیر جنوب کشور زود تر ببار می نشست وحالت نوبرانه داشت . بنابراین تولید هندوانه اضافی در استان زر خیز خوزستان که انبوه و مازاد بر نیاز بود . لذا از اهواز و اطراف آن به سایر نقاط دیگر ایران حمل ومنتقل می شد . بهرحال بودند برخی از کامیون داران که با دوستان خود شریک می شدند و سفری که به اهواز می کردند تا از سر مزرعه های تولید هندوانه خریداری و پس از بار زدن عازم شهرستان خود شوند تا سپس در پیاده روی یک خیابان اصلی و شلوغ شهر آن را تخلیه نمایند. سپس با بر پا کردن جل و پلاس خواب در کنار چراغ طوری نفتی تلمبه ای برای روشنائی شبانه، اینان بطور کشیکی شبانه روزی مشغول فروش هندوانه ها می شدند . البته آن زمان چون نه خبری از سرد خانه های بزرگ مدرن مخصوص نگهداری میوه بود و نه شیوه ی تبلیغات این چنین از طریق رادیو وتلویزیونی و مطبوعاتی همه گیر شده بود . بنا براین می بایست بطور سنتی و ابتکاری تبلیغات برای جلب مشتری می شد. اماشیوه و تاکتیک تبلیغات این چنین بود که یکی دو تخته ی چوبی جدا شده ی از یک صندوق میوه بهم کوبیده و فریاد هندوانه سرخ و شیرین نوبرانه اهوازی سر داده می شد . یکی هم دستمال ابر یشم یزدی بر دور گردن و یک کارد تیز بر دست یا دور کمر بسته داشت که با گردش دستی که چاقو همراه داشت فریاد هندوانه به ضربه چاقو می زد . یعنی اینکه شرط می گذاشت هر هندوانه بر گزیده و انتخاب شده اگر سرخ و شیرین نباشد مال خودش است و به مشتری فروخته نمی شود . ناگفته نماند که این روش تبلیغاتی موجب جلب اعتماد مشتریان می شد . فراموش نشود که اصطلاح هندوانه به ضرب یا شرط چاقو یعنی همین روش هندوانه فروشی بود . غروب که می شد گاهی هم مشتی ها یا جوجه لات های شهر هم دور بساط بار هندوانه ها خیمه می زدند و با هم سر سرخی هندوانه ها شرط بندی می کردند . یعنی هندوانه انتخاب شده هرکس سرخ تر بود وی برنده می شد . اما وقتی تعداد هندوانه های بریده شده زیاد می شد . یا ارزان تر فروخته می شدند . یا اینکه گاهی میان نوجوانان حاضر وناظر و تماشاگر صحنه بخشی از آن توزیع می شد . مشکل زمانی بود که هم برای فروشنده ی به ضرب چاقو وهم برای بازیگران مسابقه ، هندوانه ها تو زرد یا صورتی از آب در می آمد که برروی دست فروشنده و بازیگران تلنبار می شد و موجب ضرر و زیان می شد. ولی مورد دوم یک طنز است که گفته می شود . یکی به دوستش گفت من منزل یک دوست مهمان می باشم . توهم بیا با من تا با هم برویم آنجا . دوستش گفت من نمی آیم . پرسش شد چرا؟ گفت چون من که دعوت ندارم . پیشنهاد کننده گفت نگران مباش من می گویم اینهم طقیلی و دوست من است . بالاخره دوتائی با هم راه افتند تا بروند مهمانی . بین راه با یک دوست دیگر بر خورد کردند که به وی هم پیشنهاد شد تو هم با ما بیا تا بررویم مهمانی . این دوست گفت نمی آیم . چون من که به این مهمانی دعوت نشده ام . پیشنهاد دهنده به وی گفت من ترا را دعوت می کنم به این مهمانی . یارو پرسید چگونه؟ جواب داده شد گفته می شود که ایشان هم قفیلی دوست طفیلی است که دوست من است . بالاخره با اصرار اینهم قانع شد و همراه دو دوست دیگر سه تائی به سوی مکان مهمانی رفتند . تا اینکه به درب خانه ی میزبان رسیدند که آنجا مهمان بودند . دعوت کننده ی اصلی زنگ منزل را فشار داد . از پشت میکروفون صاحبخانه سئوال کرد کیست؟ یا رو جواب داد فلانی دوست شما که برای مهمانی آمده ام . صاحبخانه گفت من چنین دوستی و آ نرا نمی شناسم . در دنباله صاحبخانه سئوال کرد که صدا می آید. آیا کسی دیگر هم همراه تو هست . گفته شد بلی طفیلی و قفیلی هم با من هستند . آنگاه صابخانه عصبانی شده خطاب به دعوت کننده گفت اون یکی طفیلی است و دیگری قیفلی هست. تو مرتیکه پدر سوخته شارلاتان کیستی و چکاره ای؟ الغرض اکنون داستان پاسدار گماشته احمدی نژاد است که بطور کودتا و تقلب رئیس جمهور غیر قانونی شده است . بیش از 5 سال است که وعده های درو غ و وارونه همراه با خالی بندی و سر خرمنی نا کجا آبادی داده است . آنگونه که قرار بود پول فروش نفت تبدیل به نان شود و بر توی سفره های خالی محرومان و تهی دستان برده شود . ولی رشد روز افزون تورم و گران و فقر و بیکاری تحویل شان داده شد که هم سفر های خالی شان را تهی تر نمود. هم جیب های شان را زده وخالی شد . مهمتر اینکه سوبسید یا یارانه های دولتی را هم قطع نمود و هدفمند یارانه ی نقدی دولتی را جایگزین آن کرد که آن روی سکه طرح قول دادن بردن نان بر توی سفره های محرومان ومبارزه با مفسدان اقتصادی است که درست وارونه عمل و اقدام شده است . تازه این طرح شروع نشده در باغ آن موجب رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها شده است . به جای اینکه ریشه و علت در عدم عدالت اجتماعی و شکاف عمیق طبقاتی و آلودگی به فساد از رأس تا ذیل رژیم آلوده به فساد و رشوه و تبعیض پیگیری شود که واردات چند برابر صادرات و رشد اختا پوسی انگل وار اقتصاد دلالی و واسطه گری این معضل را تشدید و غیر قابل حل کرده است . زیراکه سر نخ اصلی آن در اختیار باند های مافیائی دولتی و بازار وابسته به دولت همچون باند مافیائی انگلیسی غار تگر مؤتلفه و نهاد ها و زیر مجموعه های وابسته به ولی وقیح می باشد . اما اکنون دبير ستاد هدفمندي يارانه‌هاي استان تهران دولت نا مشروع درمانده از روی ترس شمشیر را از روبسته و همچون هندوانه فروشان به شرط چاقو کنار خیابانی سابق شهرهای ایران ، این دبیر ستاد هم چاقو بر دست عربده کشی و تهدید به ضرب و شتم و باز داشت و شکنجه و اعتراف گیری کرده و مدعی بر خورد شدید اجرائی قانونی با گران فروشان شده است . یعنی اینکه مشتی قرعه ی بد شانسی را به نام قربانیانی صادر کرده است که اینان می بایست برای زهر چشم گیری معترضان قربانی شوند . البته دیگر هیچگونه ابهامی وجود ندارد که این اقدام ناشی از ترس ، آشکارا مشخص است یک حرکت فرار به جلو می باشد . برای اینکه براساس تجربه ی 5 سال گذشته این طرح و تهدید هم از آن امام زاده جرجر هائی است که کور می کند که شفا نمی دهد. یعنی با ید شاهد شتابدار رشد روز افزون تورم و گرانی افزایش قیمت ها به جای کنترل رشد افزایش قیمت کالا هاباشیم.
هوشنگ بهداد
هفتم آبان ماه سال 1389
دبير ستاد هدفمندي يارانه‌هاي استان تهران در گفت‌وگو با فارس هشدار داد:برخورد شديد با گرانفروشان پس از
اجراي هدفمندي يارانه‌ها .خبرگزاري فارس: دبير ستاد هدفمند كردن يارانه‌ها‌ در استان تهران از برخورد شديد و قانوني با گرانفروشان پس از اجراي هدفمندي يارانه‌ها خبر داد
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8908060304