د روغ نامه ی کیهان دوشنبه 26 مهر ماه سال 1389
"نقد و بررسی : (يادداشت روز)ا دروغ نامه ی اردوگاه خردل خوردگان"
" وارونه و هذیان گوئی همراه با توهین و فحاشی به رقبای مغلوب و منتقدان در دفاع از سفر پاسدار گماشته احمدی نژاد به لبنان و ولی وقیح به قم فردا "
وقتی هدف قدرت و حفظ آن بهر بهانه ای باشد . زمانیکه دین ابزار قدرت و و سیله ی تحکیم آن و توجیه گر جنایات و خیانات و غارتگری و عوامفریبی و شیادی و سانسور و سر کوب و خفقان حاکمان دین فروشان ایران شده باشد . هنگامی که دروغگوئی و وارونه گفتن ها جای حقایق را گرفته باشد . زمانی که جنگ قدرت باندی به آن مرحله رسیده باشد که برای حذف رقیب نیاز به طراحی کودتا و اتهام وتوهین و بازداشت و شکنجه و تجاوز و قتل همچون بازداشتگاه کهریزک باشد . مشخص است که نتیجه چنین می شود که نه سنگ بسته و سگ رها شده است ، بلکه فلسفه ماکیاولسیم ناب حاکم شده که هدف وسیله را توجیه می کند دستور کار حاکمان کودتا گر شده است . آنچنان که مسئولان سابق در قدرت اکنون می بایست متهم به خیانت و جنایت و وابسته به بیگانه شوند که چراحاضر به تسلیم مقابل کودتا گران نشده اند؟ بنابراین در این شرایط مشخص است که ابهامی وجود ندارد که چرا رژیم جنایتکاری که با بحران آفرینی و جنگ افروزی و گروگان گیری شهروندان ایرانی و بیگانه و با شیوه ی جاسوسی و با شکنجه و پرونده سازی کردن ها و اعتراف گیری و تحریف کردن های همراه با رد گیری های اطلاعاتی و امنیتی مخالفان ومنتقدان و دگر اندیشان را در داخل و خارج از کشور حذف فیزیکی کرده است که توانسته به بقای ننگین و خائنانه اش ادامه دهد .اکنون هم نوبت حذف رقبا یا شرکای سابق در قدرت رسیده است که نیاز نیست تا که پرسش شود که چگونه است که صدای آمریکا یا رادیو فردا بد است و اگر این رادیو خبر ها و گزارشاتی در مورد اعضای رقیب مغلوب پخش کند متهم به عامل بیگانه و جاسوسی اطلاعاتی اش می شوند . ولی بسیجی سابق که رئیس بانک شده است اگر چنانچه فر زندانش در این رادیو فعال باشد و فر زند دیگرش جای دیگر رفته باشد که در شرف پناهندگی گرفتن است . ولی چون پدر جزو باند های خودی کودتائی می باشد در این مورد ایراد ندارد؟ اما قلم بر دست یادداشت روز نویس که هم دهان و لهجه سر بازجو حسین شریعتمداری شکنجه گر منفور و لمپن است . بر خلاف متهم بر فحاشی کردن دیگران خودش در دفاع از سفر پاسدار گماشه احمدی نژاد به لبنان و سفر فردا ی ولی وقیح به قم از موضع فرار به جلو ولی وقیح را معادل علی و مخالفان و منتقدان و رقبای مغلوب را عمر و عاص قرار داده است ودر فحش نامه ی خود چنین دست به فحاشی و طلبکاری و اتهام زنی زده و ادعای عدم درک سیاست و فهم و شناخت عدالت خمینی گونه شیاد دشمنان به خصوص آمریکا شده است .
"چرا چارواداري حرف مي زنند و نفرت مي پراكنند و رشته ها را پنبه مي كنند؟ چرا هول مي كنند و به عنوان مثال با بمباران تبليغاتي و فحاشي و حاشيه سازي و جعل خبر، پيشاپيش مي كوشند سفر رئيس جمهور اسلامي ايران به نيويورك يا بيروت را از ارزش و اهميت بيندازند.چرا خانم كلينتون و آقاي اوباما ناسزاهايي را كه زيبنده رژيم ميليتاريزه و سركوبگر و جنايتكار آمريكاست، به جمهوري اسلامي نثار مي كنند؟ و فراتر از همه اين پرسش ها، چرا اردوگاه بردگان صهيونيسم بين الملل- از اوباما و كلينتون گرفته تا سلطنت طلبان و تروريست هاي خارج نشين و فتنه گران شبه اصلاح طلب- موظف شده اند به ولايت و رهبري در جمهوري اسلامي هجوم آورند؟ اينها دلالت بر كدام واقعيت دارد و چگونه بايد از اين معما رمزگشايي كرد؟ چرا در بحبوحه جنگ نرم، بغض و عداوت از دهان مستكبران و منافقان همسو با آنان مي بارد و نقض غرض مي كنند؟آيا از اينكه مستكبران و منافقان به نظام جمهوري اسلامي، امام خميني، حضرت آيت الله خامنه اي و مسئولان خدمتگزار اهانت مي كنند يا دروغ مي بندند تا ترور شخصيت كنند يا به خيال خود از قدر و اعتبار آنها بكاهند تعجب بايد كرد؟ از جماعتي كه وارث ژنتيك عمروعاص و پدرخوانده وي- عاص بن وائل- هستند آيا جز انتظار «شناعت» و «شنائت» مي رود؟ كمتر كار آنها ناسزا و عقده گشايي است. و بايد منتظر بود تا كار عمروعاص هاي زمانه به كشف عورت هنگام تنگنا و ترس هم بكشد. شما از كساني چون زينت الوزراي كابينه اصلاحات- با آن سوابق انحطاط و هم آئيني اش با جماعتي چون ساركوزي و برلوسكوني و كلينتون، و سه طلاقه كردن حيا و شرافت انساني- توقع داريد از سر كرامت و صداقت و حق طلبي سخن بگويد؟عمروعاص كجا مي تواند با علي(ع) و علويان كنار آيد؟ شناعت بدخواهان زخم خورده از ايمان چه باك اگر با دهان هايي كف آلود عليه خميني و خامنه اي عقده گشايي كنند؟ روح خدا خميني(ره) مي دانست ضربت كاري را به كجاي جبهه استكبارزده كه در پاسخ خبرنگار درشت گوي غربي- كه مي گفت شما از سياست سر درنمي آوريد، چرا وارد حوزه سياست و حكومت شده ايد!- فرمود «ما معادله جهاني و معيارهاي اجتماعي و سياسي را كه تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مي شد، شكسته ايم. ما خود چارچوب جديدي ساخته ايم كه در آن عدل را ملاك دفاع و ظلم را ملاك حمله گرفته ايم... «ما از هيچ چيز باك نداريم، نه باك داريم كه شرق ما را يك وقت اشخاص مثلا غيرآزادي طلب يا ديكتاتور حساب بكنند، نه باك داريم كه غرب همچو چيزي بكند. البته منافعشان كه در خطر است، بايد همه تهمت ها را به ما بزنند و ما همه تهمت ها را قبول مي كنيم... اين قصه حكايت و روايت ديگري هم دارد؛ روايتي از نگاه جبهه استكبار و منافقين جديد كه به اسپند روي آتش- يا موجوداتي كه آمدن زلزله بزرگ را حس كرده و به دست و پا افتاده باشند- مي مانند.. آمريكا و انگليس و اسرائيل در حالي مدعي جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي هستند كه به اعتبار اتفاقات بزرگ در خاورميانه جديد، عملا خردل زير دمشان خورده است. تقلاها و هياهوها و جنب وجوش هاي بسيار هم كه از آنان مشاهده مي شود، از سر ابتكار عمل و قدرت و محاسبه نيست. قصه، قصه سوزش، و تشديد و تصاعد اتوماتيك آن است. اكنون سيكل كاملي از چرخه «خردل خوري» براي آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه و جهان تدارك شده است. «عروس خاورميانه» (لبنان) به سمبل مقاومت پيروز درخاورميانه يعني چه؟"
در ادامه هم لهجه و هم قلم وهم دهان سرباز جو حسین شریعتمداری در پایا ن فحش نامه ی خود که به دفاع کردن از سفر ولی وقیح به قم ختم شده ،اعتراف به حضور پاسداران در عراق نموده است و اذعان به طراحی جنگ 22 روزه پاسداران وحزب الله لبنان با اسرائیل کرده است و آویزان به اکبر گنجی و تاج زاده شده است که در 22 خرداد 88 اعتراف کردند تقلبی در کار نبوده است و آن را وصل به نقل قول فتنه ی گاز گیری اسب ها در سر بالائی از حجاریان نموده و از خردل بر دم گربه و لیسیدن آن که موجب سوزش گربه شد یاد کرده که مثل مدل ارباب فخیمه انگلیس و چرچیل است . همچنین از اسب تراوا مهاجرانی با دراز گوش نامیدنش نقل قول کرده است تا که توانسته باشداینگونه گفتمان ناب لمپنی فحاشی اصول گرائی در دفاع از ولی وقیح را به نمایش گذاشته باشد که فردا به قم می رود تا که سانیس خوران از سراسر ایران بسیج و به قم اعزام شده که ملت جازده شده اند به استقبالش می آیند:
"عراق كه جاي خود دارد. اگر روزي كساني چون رئول مارك گركت مقام سابق سيا و دانيل پايپز مشاور نومحافظه كار بوش و... از كابوس روي كارآمدن «فرزندان معنوي آيت الله خميني» در عراق ابراز نگراني مي كردند، امروز آن كابوس فرعوني، صورت واقعيت به خود گرفته است. به اينها علاوه كنيد جنگ 22 روزه غزه، قدرت گرفتن اسلامگرايان در تركيه و جنبش اسلامي روبه فوران در مصر و اردن و يمن و... پيدايش جنبش هاي ضدامپرياليستي در ونزوئلا و بوليوي. باز هم مي پرسيد كه اين نوشتار مجال شرح و بسط ندارد. كافي است اظهارات ماه هاي اخير ورشكستگان گوناگون- نظير اكبر گنجي و تاج زاده و...- را مرور كنيد كه علناً مي گويند احمدي نژاد در نظرسنجي هاي انتخاباتي از موسوي جلو بود و تقلب امكان ندارد؛ يعني اينكه «تقلب» دروغي بزرگ براي به پا كردن بساط فتنه و آشوب بيش نبود. فتنه گران به قول سعيد حجاريان «مانند اسب هاي درشكه به سربالايي رسيده اند». جز در اين دستگاه ارزيابي و تحليل نمي توان فهميد كه چرا جناب بهاءالله و تيم وي از لندن پروژه افتضاح «اسب تروا» را براي 22بهمن پيشنهاد كردند و از دل آن، طنز درازگوش تروا بيرون جست.شما در حل اين معما و در فهم جست وخيزها و جنب وجوش هاي بسيار مستكبران و منافقان، نقش خردلي را كه جمهوري اسلامي و ملت هاي بيدار منطقه در «جنگ نرم دموكراسي» به دشمنان خورانده اند دست كم نگيريد. هنوز بايد جنب وجوش ها و تندي هاي بيشتري را منتظر بود كه البته بلافاصله از مصرف دوز بالاتري از «خردل» حكايت خواهد كرد. فراموش نكنيد؛ حتي اگر آتش را نديديد، بدانيد كه دود، دلالت بر آتش مي كند.... فردا ولي امر مسلمين پاي به حرم كريمه اهل بيت(ع) مي گذارند. شبكه عنكبوت كه بيش از يك ماه است در تار خويش مي تند و حباب مي پراكند، فردا با امواج خروشان محبت امت و علما و مراجع گرانقدر، پاسخ خود را مي گيرد.
در خاتمه اینکه دیگر بطور عریان وهیچگونه خدشه و پنهانکاری در ادامه جنگ و قدرت دنباله دار نمانده است که آنچه فراموش شده مردم و مطالبات شان است که هیچ محلی از ارعاب ندارند. برای ایئکه مقالات و یادداشت روز های تنظیم شده یا سیاست آشکار مداخله گری در امور داخلی سایر کشور ها می باشد . یا اینکه بهانه تراشی و توطئه گری حذف رقیب است که هر روز به شیوه و ترفندی دنبال می شود . مثلاً با اختراع واژه ی کمدی فتنه و فتنه گری که جایگزین شوی مبارزه با آمریکا پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال 58 شده است . اکنون بکار بردن این اصطلاح تبدیل آنگونه تاکتیک جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی رقیب مغلوب و مردم ناراضی شده است که نه توجیه گر کودتای 22 خرداد 88 و تظاهرات های ضد حکومتی پس از آن شده است ، بلکه هرگونه سخن از معضلات امور معیشتی مردم محروم گفتن و یا اشاره به نابسامانی قتصاد کردن یا هر گونه انتقاد به دولت نامشروع نمودن نامش فتنه جدید رقیب مغلوب در خدمت دشن نامیده شده است.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890726/2.htm#other203
د روغ نامه ی کیهان دوشنبه 26 مهر ماه سال 1389
اردوگاه خردل خوردگان (يادداشت روز