دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 16 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " آيا مصر در دست مبارك مي ماند؟ "
" رهبران کشور های مسلمان عربی و آفریقائی نه خواهان مداحله گری حاکمان تهران در امور داخلی شان نیستند . بلکه مشتاق نفوذ عوامل شان درون نهاد های حکومت و قدرت همچون پارلمان در کشور خود نمی باشند . بنابراین مجبور به رعایت شرایط حاد برای خنثی کردن نفوذ اندیشه های صادراتی واپسگرانه ی حاکمان تهران زیر چتر دین و اسلام ابزاری شده و حتی سوء استفاده از نام آزادی هستند"
سئوال است که چگونه است لالائی خوان برای دیگران نمی تواند برای خود لالائی یخواند تا که خوابش به برد؟ چونکه مدعی نگفته است که اگر چنانچه بر گزاری انتخابات آزاد خوب است و دارای محاسن و زایا می باشد که می تواند بر روی پارلمان و حتی سیستم حکومتی تأثیر داشته و منجر به تغییر یا تعویض آن شود . پس چرا حاکمان و مروجان رژیم ضد بشری حاکم بر ایران هر گز اجازه نمی دهند تاکه انتخابات آزاد در ایران بر گزار شود تا که جایگزین نمایش خیمه شب بازی فمایشی انتصاباتی – تقلباتی شود و مشخص شود مردم ایران چه نظری دارند و نسبت به رژیم ضد بشری فاشیستی مذهبی و ولی وقیح نا مشروع چ گونه می اندیشند یا نظر دارند؟ ضمن اینکه رسوا می شود ر که در او غش باشد . آنگاه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس شده بهتر می توانست با دستان پر پیرامون بر گزاری انتخابات اخیر در مصر قلم فرسائی نماید ونظر دهد و این چنین با پیش گوئی کردن تحلیل دهد که اگر در مصرا نتخابات آزاد بر گزار می شد . مطمئناً اسلام گرایان هم در مصر طبق ادعای وی پیروز می شدند:
"- انتخابات مجلس در مصر به خودي خود اهميت ندارد چرا كه رئيس جمهور بعنوان رئيس قوه مجريه مستقيماً اداره كشور را در اختيار دارد و نقش مجلس بسيار محدود است"
در ادامه ی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس بدون اشاره به جایگاه ولی وقیح مطلقه و قدرت و اختیار نا محدودی که وی دارد که حتی می تواند ما ورای قانون اساسی فتئوا یا نامه ی حکومتی صادر نماید. به خصوص اینکه به هیچ کس و مقام و مرجعی هم پاسخگو نمی باشد . از طرف دیگر بدون اشاره به شورای نگهبان دست نشانده ی ولی وقیح که چه نقشی در قلع و قمع نامزدان دگر اندیش و رقیب و منحل کردن آرا و تأئید آرای تقلبات نامزدان خودی دارد که نمونه ی بارز چنین سیاست تأئید و رد صلاحیت کردن ها آن در 22 خرداد 88 اتفاق افتاد که همراه با موج اعتراضات گسترده ی ضد حکومتی همراه بود . ولی دنیا شاهد بود که چگونه تظاهر کنندگان ناراضی و خشمگین نسبت به تقلبات گسترده انجام شده مورد یورش وحشیانه ی ضد انسانی واقع شدند که تعدادی کشته و مجروح شدند و بی شمار شان نیز بازداشت و شکنجه شدند و زیر شکنجه ی و حشیانه ی ضد انساانی مجبور به اعترافاتی شدند که دژخیمان سر کوبگر می خواستد . زیرا که در خدمت پاسداران کودتا گر و ولی وقیح همکاره هستند . ولی عجیب است که قلم بر دست غیر ایرانی با کتمان کردن این حقایق اتفاق افتاده و تجربه شده در داخل کشور،اما در مورد بر گزاری انتخابات در مصر اینگونه نظر تحلیلی داده است :
.انتخابات هفتم و چهاردهم آذرماه بدون هرگونه نظارتي انجام شد در انتخابات گذشته هيأت قوه قضائيه كه تركيبي از قضات منصوب مبارك و قضات منتخب مجلس ملي بود بر انتخابات نظارت نيم بندي داشت. اين نظارت با تغيير قانون به «كميسيون عالي انتخابات» كه توسط قوه مجريه تعيين مي شود، واگذار گرديد كه به معناي لغو نظارت است. كميته عالي انتخابات هرگونه استفاده از شعارهاي اسلامي در انتخابات را ممنوع كرد و اين در حالي بود كه اخوان در مصر با شعار «اسلام راه حل است» شناخته مي شود. رژيم مبارك در بسياري از استانها، كانديداهاي نمايندگي مجلس اخوان را به زندان انداخت و برگزاري انتخابات در استان هاي اسكندريه، السويس و اسماعيليه را لغو كرد. نيروهاي امنيتي در روز رأي گيري دور اول صدوهشتاد و شش عضو اخوان را بازداشت كردند. در استانهاي پورسعيد، دمياط، الشرقيه، البحيره و الا قهليه و شهرهاي سمنود و كفرالزيات و منطقه قنا در جنوب مصر ميان مردم معترض به روند انتخابات و پليس درگيري روي داد كه به كشته شدن حداقل 4 نفر و زخمي شدن بيش از پنجاه نفر منجر شد. در نهايت رژيم مصر پس از پايان شمارش آراء در دور اول اعلام كرد كه هيچكدام از كانديداهاي وابسته به اخوان المسلمين به مجلس راه نيافته اند!در واقع رژيم مبارك اينك اقدامات اعتراضي و حتي انقلابي را به تنها راه استيفاي حقوق مردم تبديل كرده است"
قلم بر دست یادداشت روز نویس بازهم در دنباله ی پیگیری سیاست مداخله گرایانه در امور داخلی دیگر کشور ها از جمله مصر با انتقاد کردن به اخوان المسلمین که چرا روش مبارزه ی مسالمت آمیز می کند ؟ متقابلاً مبارزه ی قهر آمیز به جای مسالمت آمیز به اخوان المسلمین را تجویز می کند . همچنانکه فاش ساخته است که در کنار اخوان المسلمین مصر به محمد البرادعی هم بعنوان یک مهره ی نفوذی در مصر چشم دوخته شده است . خلاصه اینکه اکنون وی لو داده است که اینگونه بر روی این جریانات درر استای اهداف مشخص پشت پرده در مصر سرمایه گذاری شده است :
اخوان المسلمين در اين انتخابات حداكثر حسن نيت خود را نشان داد. تا جايي كه اين جريان بسيار ريشه دار مصر از سوي رقباي خود به مماشات با رژيم نامشروع مبارك متهم گرديد. در اين انتخابات، اخوان المسلمين- به دليل غير قانوني قلمداد شدن از سوي رژيم- تنها مي توانست كانديداهايي را بصورت منفرد و مستقل معرفي كند. اين جريان يكصد و سي كانديدا را معرفي كرد و تنها به سي درصد كرسي ها نظر دوخته بود و حال آنكه در يك انتخابات آزاد قادر است بيش از هشتاد درصد كرسي ها را بدست آورد. جريان اخوان كه اينك در بيش از هفده كشور اسلامي فعال بوده و در سه كشور -تركيه، فلسطين و سودان- دولت سازي كرده است، بر مبناي مبارزه پارلمانتاريستي و مسالمت آميز حركت مي كند و شعار خود را آشكارا تشكيل حكومت اسلامي قرار داده است. روند كنوني مصر اعضاي اين جريان پرقدرت را به سوي تجديدنظر در روش هاي مسالمت آميز سوق مي دهد اين نكته اي است كه از نگاه ناظران مخفي نمانده است. وقتي محمد بديع رهبر اخوان المسلمين شركت در دور دوم انتخابات را تحريم كرد مورد استقبال شديد رهبران احزاب ديگر قرار گرفت و «بديع» گفت راهي جز تجديدنظر در روش ها باقي نمانده است.رژيم مبارك در مصر دو رقيب بالقوه دارد كه يكي اخوان المسلمين بانفوذ گسترده در ميان توده هاي مردم و ديگري «جبهه ملي تغيير» به رهبري محمد البرادعي با نفوذ قابل توجه در ميان سطحي از نخبگان.اين انتخابات نشان داد كه سيستم سياسي مصر در برابر مخالفانش ناتوان است و ديري نخواهد پائيد كه در موج مخالفت هاي سياسي غرق شود. از منظر سياسي جريان ديرپاي اخوان مترصد فرصت است تا از طريق معرفي كانديداي خود و يا ائتلاف با كانديدايي كه مي تواند «حلقه وصل به آينده» تلقي شود قدرت را بدست بگيرد. اما انتقال قدرت در رژيمي كه پيوندهاي مستحكمي با خارج از مرزهاي خود دارد و عليرغم فقدان مقبوليت داخلي مي تواند با دست باز مخالفانش را سركوب كند، پيچيدگي خاص خود را دارد.
در خاتمه اینکه روشنگری اسناد منتشره شده ویکی لیکس دیگر جای هیچگونه خوش بینی و سئوالی را باقی نمی گذارد که چگونه ولی وقیح و پاسداران در امور داخلی عراق و لبنان و افغنستان می کنند و چگونه روند مذاکرات صلح خاور میانه را با خطر جدی مواجه کرده اند؟ زیرا که با پیگیری جدی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز به خصوص به کشورهای همسایه و منطقه خاور میانه که تا شاخ آفریقا همچون مصر و آفریقای غربی نیجریه امتاد یافته است . چون که این سیاست از طریق اهدای کمک های مالی و اعزام تروریست با ا رسال مواد مخدر و تسلیحات دنبال می شود . برای اینکه هدف بی ثبات کردن و پیش برد طرح توطئه ی بحران آفرینی و جنگ افروزی است . تا که بقول حاکمان تهران به جای اینکه جنگ درون خانه با دشمن وجود داشته باشد محوده ی حاشیه ی امنیتی آن ا گسترش داد ه شود تا که جنگ در برون خانه با دشمن تعقیب شود تا خطر تهدید آسیب رسانی و ضربه زدن به اهداف تأسیسات هسته ای خنثی و دفع شود . بنا براین با پیش برد سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران همراه با اهدای کمک های نقدی مالی و تسلیحاتی به عوامل برون مرزی است که شامل سپاه قدس و القاعده در عراق و طالبان در افغنستان وحزب الله در لبنان و حماس در فلسطین و شورشیان حوسی در یمن و دفاع و حمایت از اخوان المسلین در مصر و اردن و سودان ... می شود که مشخص است که پیگیری چنین سیاستی برروی بر گزاری انتخابات پارلمان درون این کشور ها اثر می گذارد . اما چون رهبران کشور های همسایه و خاور میانه و برخی از کشورهای آفریقائی هم تجربه ی حکومت فاشیستی مذهبی در ایران را می دانند . هم تجربه از خطر سیاست مداخله گرایانه ی ولی وقیح و پاسداران در الجزایر و فلسطین و لبنان و عراق و افغانستان دارند. لذا نه خواهان مداحله گری حاکمان تهران در امور داخلی شان نیستند . بلکه مشتاق نفوذ عوامل شان درون نهاد های حکومت و قدرت همچون پارلمان در کشور خود نمی باشند . بنابراین مجبور به رعایت شرایط حاد برای خنثی کردن نفوذ اندیشه های واپسگرانه ی حاکمان تهران زیر چتر دین و اسلام ابزاری شده و حتی سوء استفاده از نام آزادی هستند. برای همین چپ و راست این سیاست مورد انتقاد قلم بر دستان مطبوعات وابسته به کودتا گران حاکم بر ایران واقع می شود.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890916/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 16 آذر ماه سال 1389
آيا مصر در دست مبارك مي ماند؟ (يادداشت روز
)